۰۴ مهر ۱۴۰۰ - ۱۶:۳۰
کد خبر: ۶۹۰۶۹۶

مرام و منش پهلوانی در اوج نوجوانی

مرام و منش پهلوانی در اوج نوجوانی
این نوجوان شیردل، مصداق بارز سطح سوم و آخرین مرحله رشد اخلاقی است، چرا که با حیات دوباره دادن به دو فرد نیازمند امداد و گرفتار در آتش، از خویش گذشت.

به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا،در بین نظریه های فراگیر روانشناسی در یک قرن اخیر، نظریه رشد اخلاقی لورنس کلبرگ، از برجستگی و نمود خاصی برخوردار است.

در این نظریه، کلبرگ رشد اخلاقی را در سه سطح در طی شش مرحله با تحقیقات و پژوهش های گسترده از طریق آزمودنی های مختلف از سراسر جهان مطرح کرده است؛ چرا که آزمودنی های وی در طی تحقیقات افراد زیادی از شخصیت های نامدار و معروف تا مردم عادی کشور های مختلف بودند و در واقع نظریه وی قدرت تعمیم پذیری بالایی به خود گرفت.

کلبرگ از نظر اخلاقی انسان‌های رشد یافته را کسانی می‌داند که وارد سطح سوم و ۲ مرحله ی آن شده باشند، افرادی با ویژگی های جهان‌شمول که وجدان، قدرت تصمیم گیری، اراده، انتخاب، اقدام و عمل، مهارت و نظایر آن از خصایص بارز این افراد است. افرادی که بدون نگرش های متزلزل، صرفاً بر مبنای اصول انسانی و معیارهای خیرخواهانه بدون توجه به منافع خویش با شناخت، آگاهی و بینش دست به اقدام و کمک‌رسانی میزنند.

کلبرگ اعتقاد دارد در بین ملیت‌ها و افراد مختلف مورد پژوهش حقیقی، کمتر افرادی توانسته‌اند وارد سطح سوم و ۲ مرحله زیر مجموعه‌ی آن (اصول جهان‌شمول) برسند و حتی برجسته ترین و شاخص ترین افراد نهایت تا زیر مجموعه‌ی چهارم سطح دوم رشد اخلاقی پیش رفته اند، زیرا گذشتن از خود و منافع خویش به جهت تامین منافع دیگران کار هر کسی جز انسان های کمال یافته در رشد اخلاقی نبوده و نیست.

از نظر او رسیدن به سطح سوم رشد اخلاقی وابسته به عامل سن نبوده بلکه تابعی از بلوغ عقلی و شکل گیری فردیت انسان ها است و چه بسا افرادی هستند که رشد سنی داشته باشند اما در همان سطوح اولیه درجا بزنند. به اعتقاد این دانشمند نظریه پرداز، افراد محدودی که به این سطح از رشد اخلاقی دست می یابند بر مبنای گذشتن از پیمان اجتماعی، رعایت اخلاق در راستای رفاه همگانی، احترام به حرمت و فردیت افراد، پایبند به اصول اخلاقی، نهادینه و درونی کردن اخلاق، رشد وجدان اجتماعی فارغ از موقعیت خویش دست به اقدام آگاهانه و خردمندانه زده تا بعدها گرفتار عذاب وجدان نگردند. بر همین اساس همه می دانیم که برای انتخاب آگاهانه و خردمندانه نیاز به شجاعت و شهامت، اراده ی قوی، اخلاص، قدرت تصمیم گیری داریم که از ویژگی های بارز فرد عامل است.

«شادروان علی لندی »، هر چند نوجوان و کم سن بود، اما اقدام شجاعانه‌ی وی و تصمیم گیری خردمندانه‌اش نشان از بلوغ فکری و نهادینه کردن رشد اخلاقی در سایه‌ی تربیت شایسته دارد.

اگر بخواهیم گذرا تحلیلی بر اقدام و عمل جاوید نام « علی لندی» بیندازیم و با معروف ترین نظریه جهانی در حوزه ی روان شناسی از منظر برجسته ترین نظریه پرداز دنیا، تطبیق دهیم، باید به صراحت معترف شویم که این نوجوان شیردل، مصداق بارز سطح سوم و آخرین مرحله رشد اخلاقی است، چرا که با از خودگذشتگی و اولویت بخشی به کمک کردن و حیات دوباره دادن به ۲ فرد نیازمند امداد و گرفتار در آتش، از خویش گذشت.

در اقدامی که وی انجام داد (به دل آتش زدن برای کمک به دیگران) هیچ اجباری به کمک خواهی نبود جز ندای وجدان درون و نوع تربیت، بر همین اساس باید گفت؛ هر چند« شادروان علی لندی» نوجوان بود اما مرام و منش پهلوانی بجای آورد و بار دیگر « جوانمردی» را با عشق و ایثار هجی کرد تا «عیار مردانگی» از رونق نیفتد.

قطعا این اقدام شجاعانه‌ی « علی لندی» با نوجوانان و جوانان از خود گذشته ای که بی هیچ ادعایی صادقانه در هشت سال جنگ از خاک ایران دفاع کردند، هم ردیف بوده و بیانگر این است که ایرانیان ققنوس‌وار به وقت مقتضی سر از خاک برخواهند داشت.

منصور کاووسی

ارسال نظرات