۲۴ مهر ۱۴۰۰ - ۱۴:۰۳
کد خبر: ۶۹۲۳۲۱

بازی مرکب؛ طغیانی ناقص علیه تمدن غرب

بازی مرکب؛ طغیانی ناقص علیه تمدن غرب
سریال بازی مرکب، اعتراض و انعکاسی از شرقی‌ترین کشور غرب زده است. فیلم‌ساز از زاویه‌ای اشتباه به نقد اخلاق‌های غربی پرداخته و در این مسیر بسیار به ادیان توحیدی حمله می‌کند

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، به تازگی با انتشار یک سریال جنجالی تحت عنوان بازی ماهی مرکب یا بازی مرکب از طریق یکی از سرویس‌های بین المللی پخش فیلم، مشهور به نتفلیکس، مخاطبان زیادی را به بحث درباره این سریال وادار کرده. این سریال به‌دلیل جذابیت بصری و نوع داستانی که روایت می‌کند، مورد توجه قرار گرفته است.

این سریال که ساخت کشور کره جنوبی است، داستان ۴۵۶ نفر را روایت می‌کند که به دلیل بدهی‌ها و نیاز‌های شدید مالی، توسط یک تشکیلات مخوف به‌طور کامل توسط سمپاد‌های این شرکت شناسایی و در نهایت با وعده کسب جایزه‌ای بزرگ، به انجام چند بازی ساده دعوت می‌شوند. پس از پذیرفتن دعوت، به‌صورت مرموز به یک جزیره ناشناخته منتقل می‌گردند؛ اما ماجرا در جایی جالب‌تر می‌شود که این بازیکن‌ها درصورت باختن در بازی‌ها، واقعاً کشته می‌شوند و جنازه آن‌ها در کوره‌های آتش، ذوب می‌شوند!

بازی مرکب؛ طغیانی ناقص علیه تمدن غرب

فیلم بازی مرکب، روایتی از جامعه مدرن غرب زده است. جامعه‌ای که در آن مؤلفه‌های ضدانسانی و ضدتمدنی بسیاری یافت می‌شود. مؤلفه‌هایی همچون خشونت، قمار، ربا، ماشینیسم، دموکراسی، خودخواهی، دین‌گریزی و خداناباوری دیده می‌شود. کارگردان در عین اعتراض به جامعه، خود پاسخ و راه حل کاملاً غلطی را ارائه می‌کند. قمار و خشونت مورد تأیید کارگردان است؛ اما با این وجود کارگردان به دنبال احیای مساوات و شرایطی برابر در جامعه می‌گردد.

مقوله «کنترل» در این سریال به‌خوبی نشان داده می‌شود و در جای جای سریال، مورد تأکید قرار می‌گیرد. در این فیلم، بازیکن‌ها و حتی خود کارکنان تشکیلات توسط ابزار‌هایی مدرن کنترل می‌شوند. نوعی از برده‌داری مدرن روم باستان در فیلم وجود دارد. شخصی که به‌مثابه امپراتور در این بازی حضور دارد، از مبارزه بازیکن‌ها به مثابه گلادیاتور لذت می‌برد، او به‌قدری از کشتار‌ها خشنود است که به‌راحتی شراب خود را می‌نوشد و موزیک جاز خود را گوش می‌دهد. تمام بازیکنان و حتی تمام کارکنان این تشکیلات، تحت کنترل یک مرکز رصد قرار دارند و به‌صورت تمام وقت «کنترل» می‌شوند.

نوع تشکیلات و کارکنان در این سریال نیز، قابل توجه است. تشکیلات بر قاعده محرمانه بودن همه چیز، تأکید دارد و کسانی که از این قاعده سر پیچی کنند، کشته خواهند شد. تنها مرکز کنترل از هویت افراد اطلاع دارد و حتی کارکنانی که نقش مدیر را برعهده دارند، درصورت شناخته شدن، به‌سرعت کشته می‌شوند.

بازی مرکب؛ طغیانی ناقص علیه تمدن غرب

سه نماد در این بازی، نقش هر یک از کارکنان این تشکیلات را مشخص می‌کند. کارکنانی که علامت مثلث بر روی نقاب‌های خود دارند مسلح هستند و مسؤولیت تأمین نظم و امنیت بازیکنان را برعهده دارند و همچنین آن‌ها بازیکن‌هایی که بازنده می‌شوند را، می‌کشند. کارکنانی که علامت دایره دارند، مانند کارگرانی ساده به وظایف خود می‌پردازند و افرادی هم که علامت مربع دارند، به‌عنوان سرتیم‌ها و سرحلقه‌ها، وظیفه مدیریت و رسیدگی به گروه‌ها و حلقه‌های تشکیلاتی خود دارند.

یک افسر پلیس از وجود چنین تشکیلاتی مطلع می‌شود و بعد از تلاشی سرسختانه، به این تشکیلات نفوذ می‌کند. تنها این افسر پلیس در این تشکیلات نفوذ نکرده، بلکه یک تیم دیگر که به‌ظاهر قاچاقچی اعضای بدن هستند، بعضی از بازیکن‌های کشته شده را انتخاب می‌کنند و با ترفندی، جنازه آن‌ها را به اتاقی مخفی می‌برند و اعضای بدن آن‌ها را تکه‌تکه و خارج می‌کنند. یکی از مدیران در اتاق کنترل نیز تمام تصاویر عبور و مرور این افراد را پاک می‌کند تا شناسایی نشوند.

در ابتدای قسمت پنجم که مسابقه‌ای طناب کشی روایت می‌شود، یک فرد مسیحی و معتقد وارد داستان شد. پس از اتمام مسابقه طناب کشی، فرد مسیحی با دختری که پدر کشیش خود را به‌دلیل قتل مادرش، به‌قتل رسانده بود، وارد درگیری لفظی می‌شوند و دختر با بیان چند شبهه و یک سخنرانی، آن فرد و ایمان به خدا را محکوم می‌کند و فرد دین دار نیز با توهین و خشونت پاسخ آن دختر را می‌دهد. این فرد در بازی آخر نیز هنگامی که می‌ترسد، از خدا یاری می‌طلبد، ولی شکست می‌خورد. القای این نوع پیام‌ها به مخاطب، موجب دین گریزی و نشان دادن چهره‌ای منفی از ادیان توحیدی است.

البته کارگردان چندان دین گریز نیست. باید به‌دقت بگوییم که کارگران از ادیان توحیدی می‌گریزد. در اوایل فیلم نشان می‌دهد که شخصیت اصلی فیلم، بودایی است و به بودایی بودن خودش افتخار می‌کند. همین فرد نیز برنده بازی می‌شود.

بازی مرکب؛ طغیانی ناقص علیه تمدن غرب

شاید بتوان گفت نوعی التقاط فکری برای کارگردان در این فیلم به‌وجود آمده است. در بخشی از فیلم، وقتی که پرچمدار متوجه وجود چند نفوذی در سیستم خود می‌شود، اقدام به پاکسازی سیستم می‌کند. هنگامی که می‌خواهد یکی از سربازان را بکشد می‌گوید: «این افراد از نابرابری و تبعیض رنج می‌برند و ما فرصت مبارزه عادلانه را به افراد می‌دهیم.» کارگردان با این وجود که چنین عدالتی را نقد می‌کند، دین را هم به‌وادی نقد می‌کشاند.

هنگامی که شخصیت اول فیلم برنده شده و او را به شهر باز می‌گردانند، یک مبلغ مسیحی به بالای سر او می‌آید و او را به سعادت دعوت می‌کند! در حالی که کارگردان در قسمت‌های قبلی، سعادت را بردن مبلغ قمار معرفی کرده بود و در پایان سعادت را بازگشت به تعالیم بودایی و مبارزه با خشونت قلمداد می‌کند که در انتهای فصل اول فیلم، شخصیت اول سریال برای مبارزه باز می‌گردد.

نکته جالب در انتهای فیلم، حضور چند مهمان ویژه است. مهمان‌های ویژه‌ای که نقاب‌هایی طلایی از بز، خرس، روباه و جغد که از مشهورترین نماد‌های رایج میان فراماسون‌هاست استفاده می‌کنند. روباه در حقیقت پیرمرد شماره ۱ بازی است و تمام این تشکیلات، توسط او ساخته شده. نکته جالب درباره این مهمانان ویژه، اعتیاد آن‌ها به مقولاتی مانند شهوت، شراب و موسیقی است که از کشته شدن آدم‌ها و شرط بندی روی آن‌ها لذت می‌برند.

بازی مرکب؛ طغیانی ناقص علیه تمدن غرب

در پایان فیلم پیرمرد شماره ۱ به بازیکن پیروز یا همان کاراکتر و شخصیت اصلی فیلم دعوتنامه‌ای می‌فرستد و هدف خود را از این بازی‌ها سرگرمی برمی‌شمارد که قصد دارد به مردم کمک کند. او می‌گوید که با ربا دادن به این قدرت رسیده است و افراد را در این بازی با اختیار خودشان وارد و می‌کشد!

بی‌گمان فیلم بازی مرکب، انعکاسی از تمدن غرب در دل یکی از شرقی‌ترین کشور‌های غرب‌زده جهان است. البته انعکاسی که راه حل و پاسخ مناسبی برای معضلات ارائه نمی‌کند و جامعه و تمدن لذت‌جوی روم باستان را هدف و آمال معرفی می‌کند.

محمدحسین کتابی

محمدحسین کتابی
ارسال نظرات
نظرات بینندگان
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۵ آبان ۱۴۰۰ - ۱۸:۰۲
واقعیت سریال پر سر و صدای " بازی مرکب" چیست؟

2
0