۱۱ آذر ۱۴۰۰ - ۰۷:۴۵
کد خبر: ۶۹۶۶۳۶
نویسنده کتاب «تنها گریه کن»:

تقریظ رهبری شایسته مادر شهید معماریان است

تقریظ رهبری شایسته مادر شهید معماریان است
خانم اسلامی با این بیان که خیلی دلم می خواست اشرف سادات دیده شود چرا که یک انسان ویژه است، گفت: با این مدال درخشانی که حضرت آقا روی این کتاب زده اند، حق این مادر ادا شد.

شاید بی‌راه نباشد اگر بگوییم خواندنی‌ترین آثار در حوزه خاطرات دفاع مقدس، مربوط به خاطرات مادرانی است که در این جنگ هشت ساله سهم داشتند؛ سهمی که آن را بی‌چشم‌داشت بخشیدند، سال‌ها بی‌صدا گریستند و خم به ابرو نیاوردند.

مادرانه‌های شهدا پر است از لحظات ناب شکستن و صبور بودن، بخشیدن و راضی بودن، حالا که تقریباً 40 سال از شروع جنگ تحمیلی می‌گذرد، این خاطرات همان‌قدر خواندنی‌اند.

پس از تقریظ رهبر انقلاب برکتاب تنها گریه کن و آن جملات ناب رهبر انقلاب بر این کتاب و نویسنده آن، همه نگاه ها به سمت مطالعه خاطرات ثبت شده از مادرشهید معماریان و قلم نویسنده کتاب جلب شده است، به همین مناسبت خبرنگار سرویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا، در گفت و گویی با سرکار خانم اکرم اسلامی نویسنده کتاب «تنها گریه کن» به نوشتن و نگارش اثر در رابطه با مادران شهدا پرداخت.

رسا_ در ابتدا لطفاً خود را معرفی و سابقه‌ای از نویسندگی خود برای مخاطبان ما بیان کنید.

اکرم اسلامی، ارشد فقه و حقوق؛ سابقه جدی و حرفه ای در حوزه نویسندگی نداشتم، اما فردی بودم که از ابتدای کودکی اوقات زیادی را به مطالعه کتاب سپری می کردم. شاید تجربه جدی نوشتنم به همکاری با انتشارات حماسه یاران برگردد که یک سری از خاطرات شهدا را به همراه زندگی نامه به صورت یک دوره 40 جلدی در مورد بچه های لشکر 17 علی بن ابیطالب (ع) کار کرده ایم و کتاب تنها گریه کن، اولین کتاب بلند من است.

رسا_ به چه دلیل به سراغ شهید معماریان و مادر این شهید رفته و خاطرات مادرانه شهید را تبدیل به کتاب کردید؟

دلیل آن را نمی دانم که چگونه به این میدان کشیده شده ام، شاید یک سری از کارها در جهان و سنت های الهی براین است که گاهی اوقات برای برخی از کارها انتخاب می شویم و چه بسا در معرض ابتلاء و امتحان قرار بگیریم، من به سراغ این سوژه نرفتم و در واقع پیشنهادی از طرف آقای کاجی بود و سابقه آشنایی و دوستی نیز از قبل با مادر این شهید عزیز و بزرگوار نداشتم و از همان اول ابتدا که کلیاتی از زندگی خانم منتظری به من گفته شد، من کار را برگرداندم و خودم را در حد و اندازه این کار نمی دانستم و از ابتدا مشخص بود که قلم زدن در این زمینه بسیار جدی است، گرچه دوست داشتم این کار را انجام بدهم اما فکر می کردم شاید این انتخاب منجر شود که کارآنگونه که شایسته است، به سرانجام نرسد و قبول آن را نوعی خودخواهی می دانستم.

آقای کاجی به من دلگرمی دادند و تشویق کردند که از انجام این کار نترسم و قرار است یک جلسه آشنایی با خانم منتظری برگزار شود، منتها در همان جلسه اول آنقدر برخود گرم و صمیمانه ای با من داشتند که شیفته این مادر شهید و مشتاق شدم این مسیر را ادامه بدهم.

اکرم اسلامی

رسا_ شهید معماریان و مادرشان ویژگی خاصی داشتند که این سوژه را پذیرفتید؟

شهید یک بسیجی ساده است، نه فرمانده لشکر نه فرمانده گردان و نه رتبه نظامی ویژه ای داشته بلکه یک بسیجی ساده پانزده، شانزده ساله ای است که به شهادت می رسد. ویژگی مشخصه شهید محمد معماریان اعزام به جبهه در سن کم، البته از این جنس شهدا هم در دفاع مقدس ما کم نیست. وقتی وارد زندگی این شهید می شویم، محمد دوسال قبل از شهادتش برای ثبت نام به بسیج می رود که او را برمی گردانند، بعد مادر شهید خودش راه می افتد و به بسیج محله می رود تا پسرش را ثبت نام کند و خود این مادر به محمد دلگرمی و دلداری می دهد، بارها به محمد می گوید من کنارتم و روی کمک و حمایت من برای رفتن به جبهه می توانی حساب کنی، خودش برای اولین بار به همسرش پیشنهاد می دهد محمد را با خودت به جبهه ببر و معتقد بود محمد می تواند در پشت جبهه ها کمک رسان رزمندگان باشد. همین محمدی که وقتی برای اولین بار بوی باروت به مشامش رسیده و صدای انفجار و نارنجک ها را می شنود، حالش خراب می شود اما همین مادر از او محمد معماریانی می سازد که به صورت داوطلب اعزام به جبهه می شود.

اشرف سادات از ابتدای انقلاب در میدان عمل وجود دارد و انجام وظیفه می کند و در مبارزات انقلاب یکی از نیروهای اثرگذار شهر قم است.

اشرف سادات از ابتدای انقلاب در میدان عمل وجود دارد و انجام وظیفه می کند و در مبارزات انقلاب یکی از نیروهای اثرگذار شهر قم است، و یک نیروی مبارز صرف در قم نیست بلکه برای جابجایی نوار و اعلامیه ها بارها بین تهران و قم رفت و آمد می کند، به نظرم این نقطه پررنگ و مهمی است، زنی که خانه دار و بچه دار و باید همسرداری کند بدون اینکه به آن قسمت آسیب و خللی وارد کند از طرفی فعالیت اجتماعی گسترده ای را انجام می دهد و یک مبارز جدی و تمام عیار است. در دوران جنگ هم منزل شخصی اش را در اختیار جهاد قرار می دهد و خانه اش را تبدیل به یک پایگاه می کند.

 هرکدام از این اتفاقات یک انسان را به مرز افسردگی و ناامیدی می کشاند و یک جایی خسته می شود، اما هیچکدام از این مسائل را در زندگی این زن مشاهده نمی کنیم، یکی، دو موارد از ماجراهایی که در کتاب بیان شده است، می تواند ما را به این برساند که این زندگی، زندگی ویژه ای است، همچنین نگاه ویژه سیدالشهدا به این زن به واسطه فرزند شهیدش محمد ازاتفاقات مهم این کتاب است.

رسا_ چه سختی و مشکلاتی در راه نگارش این کتاب کشیدید؟

در مدت نوشتن این کتاب با مسائل متعددی مواجه بودم حتی یک سال همه چیز متوقف شد و تمام ارتباط ها را قطع کردم و دوستان انتشارات هیچ راه ارتباطی با من نداشتند. سه، چهار سال از استارت، وقفه و از سرگیری مجدد درگیر این پروژه بودم، بارها به مرز واگذاری کار به فرد دیگری رفتم ولی تمام تلاشم این بود که به نحو احسن انجام شود، خدا را شاکرم که منت گذاشته و کار همانی شد که در شأن مادر شهید معماریان باشد.

تقریظ رهبری شایسته مادر شهید معماریان است

رسا_ حضرت آقا تقریظ بسیار زیبا و شگفت آوری را برای این کتاب و نویسنده کتاب بیان کردند، فکر می کردید رهبر معظم انقلاب چنین تجلیلی انجام دهند؟

در این چند روزهنوز جرأت نکرده ام متن رهبر معظم را خودم به طور کامل بخوانم و تنها از طریق دوستان و بواسطه لطفی که به بنده داشتند، این تعاریف را شنیده ام، من حتی شعاعی از مهر و توجه ایشان را شامل حال خودم نمی دانم و هر چیزی که هست متعلق به مادر شهید است. هرکسی که اشرف سادات را ببینند متوجه می شود که این زن یک تجربه زیستی ای داشته که شاید واقعاً همه چیز در تجربه زیستی او عالی بوده است.

این زن واقعا مسیر عجیبی را داشته و از خود گذشتگی بسیار عجیبی داشته است، من فکر می کنم حق این مادر شهید با این مدال درخشانی که حضرت آقا روی این کتاب زده اند ادا شده است، اشرف سادات یک عمر از خواب و استراحت و خواسته هایش زده است تا این اتفاق رقم زده شده است.

فقط و فقط فکرم اشرف سادات بود و دلم می خواست این مادر شهید از نگارش کتاب راضی باشد و لبخد برلبانش بنشیند.

در تمام طول نگارش این کتاب هیچ وقت نقطه و امید پرنگی برای اینکه این کتاب به دست حضرت آقا برسد و بخوانند، نداشتم. این کتاب را برای اینکه رهبرمعظم بخوانند ننوشتم و در آن زمان فقط و فقط فکرم اشرف سادات بود و دلم می خواست این مادر شهید از نگارش کتاب راضی باشد و لبخد برلبانش بنشیند و قبل از چاپ عمومی کتاب از ابتدا تا آخر بجز فصل پایانی آن که فصل خاکسپاری محمد توسط این مادر است را برایش خواندم و آن یک فصل را هم خودم دل خواندنش را نداشتم و برایم سخت بود اما بقیه مطالب را در یک روز از صبح تا بعداز ظهرکل  مطالب را برایشان خواندم و مهر تایید را گرفتم و به یاد دارم لبخند برلبانشان بود و از کار راضی بودند و همین رضایت برای من کافی بود.

خیلی دلم می خواست اشرف سادات دیده شود چرا که یک انسان ویژه است و دوست داشتم دوستان و اطرافیانم او را بشناسند و این لطفی که خدا در این چند سال شامل حالم کرده بود و این حس و حال برای بقیه هم تداعی شود، از اینکه پس از تقریظ حضرت آقا، اشرف سادات منتظری شناخته شد و قدرش در جامعه دیده شد، از این بابت خیلی خوشحالم.

تقریظ رهبری

رسا_ وقتی برای اولین بار تقریظ حضرت آقا را شنیدید، چه حس و حالی داشتید؟

 (با کمی مکث و تأمل) قابل توصیف نیست و نمی دانم چه چیزی باید بگویم و دقیقاً در همان مراسم بود که تقریظ را شنیدم و تا قبل از آن اطلاعی از این اتفاق شیرین نداشتم.

رسا_ برای آینده چه برنامه ای دارید، آیا باز از دفاع مقدس می نویسید و شاهکار دیگری را خلق می کنید؟

باید ببینیم خدا چه چیزی را برایم خواسته و تقدیر و سرنوشت چیست، اما قطعاً خواست من این است که در همین زمینه مادران شهدا کار کنم، اتمسفر عجیب و غریبی در اطراف مادران شهدا حاکم است، دلم می خواهد در آن فضایی که مادران شهدا تنفس می کنند قرار بگیرم، اما باید دید خدا چه چیزی را برایم می خواهد.

رسا_ با تشکر از سرکار خانم اسلامی  که این فرصت را در اختیار ما قرار دادند همچنین تشکر ویژه از سرکار خانم ملکی که زحمات هماهنگی مصاحبه را برعهده داشتند.

ارسال نظرات
نظرات بینندگان
فولادی
Iran, Islamic Republic of
۱۱ آذر ۱۴۰۰ - ۰۹:۴۳
ای کاش در مورد دیگر مادران شهدا هم نوشته می شد.گنجینه های معنوی یکی یکی دارن از دست میرن
2
0
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۱ آذر ۱۴۰۰ - ۱۰:۲۹
واقعا احسنت به چنین نویسنده ای که قلب آقا رو خوشحال کرد
2
0
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۱ آذر ۱۴۰۰ - ۱۲:۵۲
من کتاب را شروع به خوندن کردم کتاب بسیار خوبی توصیه می کنم بقیه هم بخونن
واقعا باید گفت تعبیرات آقا برای این کتاب بی نظیر بوده
توصیه می کنم همه این کتاب رو بخونن
آفرین بر نویسنده
2
0
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۳ آذر ۱۴۰۰ - ۱۳:۴۴
واقعا جای تشکر از نویسنده هست
1
0