۲۲ دی ۱۴۰۰ - ۱۰:۰۴
کد خبر: ۶۹۹۷۹۵

حجاب روی سکوی قهرمانی

حجاب روی سکوی قهرمانی
حجاب مایه‌ی تشخص و آزادی زن است؛ برخلاف تبلیغات ابلهانه و ظاهربینانه‌ی مادیگرایان، مایه‌ی اسارت زن نیست.

به گزارش خبرگزاری رسا، رهبر معظم انقلاب اسلامی بار‌ها در سخنرانی هایشان در رابطه با اهمیت حجاب تاکید کرده اند آنچه در ادامه می‌خوانید روشنگری ایشان در موضوع حجاب و عفاف است.

حجاب؛ اسارت یا آزادی؟!

«این زندگی می‌گذرد؛ لذات و سختی‌هایش همه به طرفةالعینی می‌گذرد. شما در دوره‌ی جوانی، این حرف را درست نمی‌فهمید. انسان در دوران جوانی خیال می‌کند دنیا ثابت است، ساکن است، همیشه همین جور است؛ به سن ما که رسیدید، یک نگاه می‌کنید، می‌بینید دنیا عجب سریع می‌گذرد؛ چشم به هم می‌زنید، گذشته. خب، آن طرف: «و انّ الدّار الأخرة لهی الحیوان»؛ (۱) زندگی و حیات، آنجاست. «ذلک الّذی یبشّر الله عباده» (۲) – که امروز در آیات کریمه می‌خواندند – بشارت‌های الهی آنجاست. هم برای آنجا، هم برای حفظ عزت کشور و پیشرفت کشور، وضع حجاب را، وضع عفاف را، وضع تقیدات و پایبندی را خانم‌ها باید مراقبت کنند؛ این وظیفه است. خودنمائی و جلوه‌فروشی، یک لحظه است و آثار سوء آن برای کشور، برای جامعه، برای اخلاق، حتّی برای سیاست، آثار مخرب و ماندگار است؛ در حالی که ملاحظه‌ی عفاف، ملاحظه‌ی حدود شرعی در رفتار و حرکات بانوان، اگر چنانچه سختی‌ای داشته باشد، سختیِ کوتاهی است، اما آثارش، آثار عمیق و ماندگاری است. خود خانم‌ها خیلی باید مراقبت کنند مسئله‌ی حجاب را، مسئله‌ی عفاف را؛ وظیفه‌ی آنهاست، افتخار آنهاست، شخصیت آنهاست.

حجاب مایه‌ی تشخص و آزادی زن است؛ برخلاف تبلیغات ابلهانه و ظاهربینانه‌ی مادیگرایان، مایه‌ی اسارت زن نیست. زن با برداشتن حجاب‌های خود، با عریان کردن آن چیزی که خدای متعال و طبیعت پنهان بودن آن را از او خواسته، خودش را کوچک می‌کند، خودش را سبک می‌کند، خودش را کم‌ارزش می‌کند. حجاب وقار است، متانت است، ارزشگذاری زن است، سنگین شدن کفه‌ی آبرو و احترام اوست؛ این را باید خیلی قدر دانست و از اسلام باید به خاطر مسئله‌ی حجاب تشکر کرد؛ این جزو نعمت‌های الهی است». «۱۳۹۱/۰۲/۲۳»

انعکاس حجاب در وصیت‌نامه شهدا

«دیدید در وصیّت‌نامه‌های شهدا چقدر درباره‌ی حجاب توصیه شده؛ خب، حجاب یک حکم دینی است؛ این آرمان شهیدان فراموش نشود». «۱۳۹۵/۰۷/۰۵»

«این جوان پا می‌شود می‌رود جنگ، جانش را کف دستش می‌گیرد، از خطرات عبور می‌کند، برای چه؟ این در وصیّت‌نامه‌ها منعکس است؛ برای خدا، برای امام، برای حجاب». «۱۳۹۵/۰۷/۰۵»

حجاب روی سکوی قهرمانی

«این خیلی مهم است که شما [ورزشکاران]چه‌جوری عمل می‌کنید. آن خانم جوانی که با چادر می‌رود روی سکوی قهرمانی، نشان می‌دهد که در مقابل هجمه‌های قابل رؤیت و غیر قابل رؤیت که به این‌چنین کاری در دنیا از سوی مراکز ضدّ فرهنگ و ضدّ دین و ضدّ عصمت و پاکیزگی صورت می‌گیرد، مقاوم است، این خانم یک شخصیتی از خود نشان میدهد؛ یعنی در واقع ملّت خود را معرّفی می‌کند». «۱۳۹۳/۱۱/۰۱»

«همه باید قلباً از زنان ورزشکار ما که در میدان‌ها با حجاب، با عفاف، با متانت و با وقار حاضر می‌شوند، تشکر کنند». «۱۳۹۱/۱۲/۲۱»

«این مسئله‌ی بانوان و دختران ورزشکار ما که با حجاب در میدان میروند، خیلی چیز مهمی است». «۱۳۹۱/۱۲/۲۱»

«شما ببینید الان چقدر خرج می‌کنند و زحمت می‌کشند، برای این که حجاب را در دنیا از بین ببرند؛ کشور‌هایی که خودشان را مهد آزادی هم می‌دانند، می‌بینید که چه می‌کنند برای مبارزه‌ی با حجاب. حالا همه‌ی آن تشکیلاتی که با حجاب مبارزه می‌کنند یک طرف، این خواهر ورزشکارِ مؤمن و دخترِ جوانِ ما که با حجاب اسلامی و لباس محجّب – یا با چادر یا با آن شکل زیبای ارزشی – جلوِ دوربین‌های دنیا ظاهر می‌شود و نشان می‌دهد که به این ارزش پایبند است و این صحنه در همه‌ی دنیا منعکس می‌شود، این یک طرف دیگر؛ او در واقع با این کار، همه‌ی آن تبلیغات را خنثی می‌کند». «۱۳۸۳/۰۷/۱۴»

مراقب شیطنت غربی‌ها باشید!

«بحث‌هایی که درباب پوشش زن می‌شود، بحث‌های خوبی است که انجام می‌گیرد؛ منتها باید توجه کنید که هیچ بحثی در این زمینه‌های مربوط به پوشش زن، از هجوم تبلیغاتی غرب متأثر نباشد؛ اگر متأثر از آن شد، خراب خواهد شد. مثلاً بیاییم با خودمان فکر کنیم که حجاب داشته باشیم، اما چادر نباشد؛ این فکر غلطی است. نه این‌که من بخواهم بگویم چادر، نوع منحصر است؛ نه، من می‌گویم چادر بهترین نوع حجاب است؛ یک نشانه‌ی ملی ماست؛ هیچ اشکالی هم ندارد؛ هیچ منافاتی با هیچ نوع تحرکی هم در زن ندارد. اگر واقعاً بنای تحرک و کار اجتماعی و کار سیاسی و کار فکری باشد، لباس رسمی زن می‌تواند چادر باشد و همان‌طور که عرض کردم چادر بهترین نوع حجاب است.

البته می‌توان محجبه بود و چادر هم نداشت؛ منتها همین‌جا هم بایستی آن مرز را پیدا کرد. بعضی‌ها از چادر فرار می‌کنند، به خاطر این‌که هجوم تبلیغاتی غرب دامنگیرشان نشود؛ منتها از چادر که فرار می‌کنند، به آن حجاب واقعی بدون چادر هم رو نمی‌آورند؛ چون آن را هم غرب مورد تهاجم قرار می‌دهد!

شما خیال کرده‌اید که اگر ما چادر را کنار گذاشتیم، فرضاً آن مقنعه‌ی کذایی و آن لباس‌های «و لیضربن بخمرهنّ علی جیوبهنّ» (۱) و همان‌هایی را که در قرآن هست، درست کردیم، دست از سر ما بر می‌دارند؟ نه، آن‌ها به این چیز‌ها قانع نیستند؛ آن‌ها می‌خواهند همان فرهنگ منحوس خودشان عیناً این‌جا عمل بشود؛ مثل زمان شاه که عمل می‌شد. در آن زمان، زن اصلاً پوشش و حجابی نداشت؛ حتّی در این‌جا‌ها وقتی نوبت به این کار‌ها می‌رسد، بی‌بندوباری خیلی بیشتر هم می‌شود؛ کمااین‌که در زمان شاه، بی‌بندوباری‌یی که در همین شهر تهران و بعضی دیگر از شهر‌های کشور ما بود، از معمول شهر‌های اروپا بیشتر بود! زن معمولی در اروپا، لباس و پوشش خودش را داشت؛ اما در این‌جا آن‌طوری نبود. آن‌طور که دیده بودیم و شنیده بودیم و می‌دانستیم و مناظری که از آن وقت الان جلوی نظر من هست، انسان واقعاً حیرت می‌کند که چرا بایستی این‌گونه بشود؛ کما این‌که در خیلی از کشور‌های متأسفانه عقب‌مانده‌ی مسلمان و غیرمسلمان هم همین‌طور است. بنابراین، باید بدقت و با نهایت کنجکاوی و بدون اغماض، مسائل ارزشی را رعایت کرد». «۱۳۷۰/۱۰/۰۴»

اصلا چرا حجاب؟!

«باید مسائل ارزشی اسلام در جامعه‌ی ما احیاء بشود. مثلاً مسأله‌ی حجاب، یک مسأله‌ی ارزشی است. مسأله‌ی حجاب، مسأله‌ای است که اگرچه مقدمه‌یی است برای چیز‌های بالاتر، اما خود یک مسأله‌ی ارزشی است. ما که روی حجاب این‌قدر مقیدیم، به خاطر این است که حفظ حجاب به زن کمک می‌کند تا بتواند به آن رتبه‌ی معنوی عالی خود برسد و دچار آن لغزشگاه‌های بسیار لغزنده‌یی که سر راهش قرار داده‌اند، نشود.

نقطه‌ی مقابل این، درست همان فرهنگ رومی حاکم بر امروز اروپاست. آن‌ها با همه چیز کنار می‌آیند، جز با دو، سه چیز؛ یکی از آن‌ها و شاید مهم‌ترینش حفظ این حالت حفاظ منضبط میان دو جنس زن و مرد است؛ یعنی خویشتن‌داری در مقابل چیزی که به آن آزادی جنسی گفته می‌شود. در مقابل این، به‌شدت سرسختند؛ هر کار دیگری بکنند، مهم نیست. از نظر آن‌ها کسی مرتجع است که روی این مسئله تکیه بکند. اگر در کشوری، زنان با یک حدودی از مردان مجزا شدند، این می‌شود خلاف تمدن! راست هم می‌گویند؛ تمدن آن‌ها که بر ویرانه‌های همان تمدن رومی بنا شده، چیزی جز این نیست؛ اما این از لحاظ ارزشی غلط است؛ عکسش درست است.

ما از دنیای غرب که آمدند زن بشری را در طول دوره‌های گذشته تا امروز این‌قدر مورد تحقیر قرار دادند، طلبکاریم. شما ببینید در اروپا و در کشور‌های غربی، تا اندکی پیش زنان حقوق مالی مستقلی نداشتند. من یک‌وقت به دقت آمارش را استخراج کردم و در صحبتی ظاهراً در نماز جمعه‌ی چهار، پنج سال پیش از این بود آن را مطرح کردم.

مثلًا تا اوایل قرن بیستم، با همه‌ی آن ادعا‌هایی که شده است، با آن کشف حجاب عجیب و غریبی که در غرب روز به روز هم بیشتر شده، با آن اختلاط جنسی بی‌نهایت و بی‌مهار که خیال می‌کنند این احترام کردن و ارزش دادن به زن است درعین‌حال زن غربی حق نداشته از ثروتی که متعلق به خودش بوده، آزادانه استفاده کند! در مقابل شوهر، مالک دارایی خودش نبوده است. یعنی زنی که ازدواج می‌کرد، ثروت و دارایی و ملکش متعلق به شوهرش بود؛ خودش حق نداشت نسبت به آن تصرفی بکند؛ تا اینکه بتدریج حق مالکیت و حق کار، تا اوایل قرن بیستم به زنان داده شد. یعنی این مسأله‌یی که جزو اولی‌ترین حقوق بشری است، از زن دریغ داشتند؛ اما فشار و تکیه‌ی بیشتر را روی آن مسأله‌یی گذاشتند که درست نقطه‌ی مقابل مسائل ارزشی واقعی است که در اسلام به آن اهتمام شده است. اینکه ما حالا در باب حجاب این همه تأکید داریم، علتش این است». «۱۳۷۰/۱۰/۰۴»

ارسال نظرات