اختاپوس رسانهای یهود(2)؛
گزارشی از نفوذ صهیونیسم در مطبوعات فرانسه
خبرگزاری رسا ـ رسانههای فرانسه به عنوان یکی از مهمترین مراکز یهودینشین اروپا طی سالهای اخیر تحت سیطره پرقدرت لابیهای صهیونیستی قرار گرفته است.
فرانسه چهارمین کشور یهودی نشین بعد از ایالت متحده آمریکا ، اتحاد شوروی سابق و اسرائیل است، که یهودیان از اروپای شرقی و شمال آفریقا به این کشور مهاجرت کرده اند.
در اواخر قرن18 میلادی یهودیان فرانسوی بیشتر ترجیح می دادند که دین خود را پنهان کرده و هویت فرانسوی داشته باشند اما بعد از مهاجرت تعداد کثیری یهودی از روسیه و افازیش تعدادشان به فکر توسعه فعالیت هاو بازیابی هویت از دست رفته خود افتادند.
انقلاب کبیر فرانسه با مطرح کردن حقوق انسانی و آزادی برای همه قشرها و اقلیت ها، راه را برای رشد ونمو اقلیت یهودی فراهم کرد و ناپلئون بناپارت از کسانی بود که با مطرح کردن اسکان یهودیان در فلسطین، از یکسو یهودیان فرانسه را به همکاری فرا می خواند و از سوی دیگر خطر یهودیان را متوجه خاور میانه ساخت.
یهودیانی که در سایه انقلاب فرانسه و آزادی های اقتصادی و تجاری به کسب ثروت های کلانی نائل شدند، به زودی این ثروت را در راه گسترش اهداف صهیونیزم به کار انداختند، چنانچه " ادموند روتچیلد" یهودی فرانسوی ، مزارع فراوانی را به سود اسکان یهودیان و مهاجرت یهودیان در فلسطین خریداری کرد.
یهودیان فرانسه به زودی به یک سیاست جدید روی آوردند، اینان در داخل خاک فرانسه تبدیل به هموطن فرانسوی و مشغول خدمات تجاری و کسب اموال و ایجاد موسسات اقتصادی و صنعتی و پولساز شدند، ودر خارج از خاک فرانسه تبدیل به معلمان دو زبانه و چند زبانه برای گسترش فرهنگ فرانسه شدند و با اغاز استعمار فرانسوی اینان در کشورهای اسلامی و در حوزه مدیترانه و لبنان و سوریه و ایران و شمال آفریقا به تدریس زبان فرانسوی و افتتاح مدارس پرداختند و عملا تربیت نسل جوان در کشورهای اسلامی را در اختیار گرفتند، در این راستا ، عوامل سیاسی و نظامی و اجتماعی آنان نیز با طرح و نقشه از پیش ساخته شده روانه کشورهای اسلامی و خاور میانه شدند.
یهودیان فرانسوی به این امر نیز بسنده نکرده و برنامه خود برای نفوذ در زندگی سیاسی و اقتصادی فرانسه اجرا کردند. صهیونیست ها برای تسلط بر زندگی سیاسی و اقتصادی و فرهنگی فرانسه نیاز به رسانه های پرقدرت داشتند. تحقق این امر دسترسی به رسانه های این کشور امر ضروری محسوب می شد. دسترسی به رسانههای فراگیر و تسلط بر مطبوعات این کشور، نفوذ صهیونیست ها در جامعه فرانسه را تقویت کرد.
از مشهورترین نشریات کاملا صهیونیستی، نووکاییه و دفترهای جدید نام دارند که هر دو در پاریس، به صورت فصلنامه و زیر نظر کنگره جهانی یهود منتشر میشوند.
نشریه لولیبرز پارولز که در سال 1934 تأسیس شد به عنوان مدافع دیدگاه صهیونیستها در این کشور مشهور است. این نشریه در چاپ نوشتههای ولادیمیر ژابوتینسکی یهودی ید طولانی داشته است. نامبرده رهبر فکری و روحی تمام باندهای مسلح صهیونیستی بوده است که تاکنون جنایات ددمنشانه بسیاری را در فلسطین مرتکب شدهاند.
اما روزنامه پاریسر تگبلت که در پاریس منتشر میشد در سیطره کامل یهودیها مانند جرج بیرنهارد، آلفرد کایر، آرنولد زویگ، کلاوس مان و خواهرش اریکا مان قرار داشته است.
نام اصلی امیل لودویک، نویسنده مشهور فرانسوی کوهین است. لودویک کتابی تحت عنوان پیمان مقدس جدید تألیف کرد و در آن مسیحیان اروپا را به قیام علیه آلمان و ایتالیا که آن زمان با صهیونیسم مخالفت میکردند فرا میخواند.
مجله لودروایت دی ویور نیز در سالهای پیش از جنگ جهانی دوم کاملا در دست صهیونیستها بود.
جیمز گلداسمیت یهودی تبعه انگلیس، صاحب مجله فرانسوی اکسپرس است. دفتر اصلی این مجله در نزدیکی طاق پیروزی در قلب پاریس قرار دارد. این مجله در حملههای تبلیغاتی گروههای فشار صهیونیست فرانسه علیه ژیسکار دستن، رییس جمهور اسبق فرانسه، نقش بارزی داشت.
مجله اکسپرس در پیشبرد نقشههای صهیونیستی برای ضربه زدن به اسلام و برانگیختن غرب علیه جنبشهای اسلامی، مشارکت فعال دارد. در اینجا برای نمونه به مقالهای اشاره میکنیم که در اول فوریه 1982 منتشر شد. در این مقاله تحت عنوان آیا امکان ظهور امتهای اسلامی وجود دارد؟ آمده بود:
صدای اذانی که پیشترها جهانگردان فرانسوی آن را نشانهای ممتاز از رنگ و بوی شرق میدانستند، هم اکنون نه تنها دعوتی برای نماز، بلکه به وسیله دعوت برای انقلاب و قیام مبدل شده است. از طریق همین دعوت، مبارزان افغانی به سنگرهای نظامی شوروی حمله میکنند. با همین اذان، مسلمانان مصری به سادات حمله کردند و او را از پای درآوردند، و با همین بانگ، اخوان المسلمین در سوریه بمبهای ویران کننده منفجر میکند. در واقع تمام نظامها، چه محافظهکار، چه تندرو، یا مارکسیست، هم اکنون از تشدید و گسترش شعلههای اسلامی واهمه دارند.
نفوذ صهیونیستها در مطبوعات فرانسه، به ویژه در دو نشریه فیگارو و لوکوتیدن بسیار آشکار است. این دو نشریه هنگام حمله اسرائیل به لبنان، با تمام توان از دیدگاه صهیونیستها دفاع میکردند. این دو نشریه از اقدامات و مواضع رژیم صهیونیستی در برابر کشتار فلسطینیهای در دو اردوگاه صبرا و شتیلا حمایت کردند و در همان زمان علیه دو نشریه دیگر فرانسه به نام های لومانتیه و لیبراسیون به دلیل چاپ حقایقی از این کشتار و تأکید بر ارتباط اسرائیل با آن، تبلیغاتی وسیع به راه انداختند. تا جایی که دو نشریه مزبور را به آغاز و احیای یهود ستیزی در فرانسه متهم کردند.
کاتی کرایگل، یهودی روزنامهنگار مشهور فرانسوی که افراطیترین هوادار صهیونیسم و اسرائیل است، در سرمقالههایی که در فیگارو مینویسد، با تمام توان از اندیشههای خود دفاع میکند. او در بیشتر مقالههای خود سعی دارد به افکار عمومی غرب القا کند که اسرائیل اولین سنگر تمدن غرب در برابر خطر اسلام است.
کرایگل برجستهترین نویسنده مجله صهیونیستی لارش است که در پاریس منتشر میشود. او همچنین کتابی تحت عنوان، اسرائیل بیگناه نوشت و در آن از حمله اسرائیل به لبنان به شدت دفاع و تأکید کرد که این تهاجم به نفع لبنان است، نه اسرائیل.
لومتن دوپاری، در شماره 7 ژانویه 1983 شعری از یهودا هالووی شاعر یهودی فرانسوی، تحت عنوان دل من در شرق است، منتشر کرد که در آن از یهود فرانسه دعوت میکند تا به فلسطین مهاجرت کنند. ناگفته نماند که زیر این شعر نشانیهای متعددی از شعبههای مختلف آژانس یهود در فرانسه چاپ شده بود تا یهودیهای داوطلب کوچ به فلسطین، به آنها مراجعه کنند.
نشریه لومتن دوپاری، همچنین به کلود لانزمن امکان داد تا علیه نویسندگان فرانسوی که حقایق کشتار صبرا و شتیلا را نوشته بودند، حملات شدید و کینهتوزانهای به راه اندازند. لانزمن به هر وسیلهای تلاش میکرد تا صهیونیستها را از این جنایت مبرا کند. او در یکی از مقالات خود نوشت: آشنایی من با اسرائیلیها مرا بر آن میدارد تا تأکید کنم که امکان ندارد آنان چنان جنایتی را مرتکب شوند.
اشاره به این نکته خالی از فایده نیست که لانزمن پسر خوانده سارتر، صاحب نظریه اگزیستانسیالیسم به شمار میآمد و همواره مانند سایه، پا به پای او بود و در نزد سارتر جایگاه خاصی داشت.
گفته میشود سارتر در سال 1967 برای امضای بیانیهای در اعتراض به تجاوز صهیونیستها اعلام آمادگی کرد؛ اما لانزمن تهدید کرد که چنانچه سارتر چنین بیانیهای را امضا کند، او خودکشی خواهد کرد، و به این ترتیب سارتر به خاطر پسر خوانده یهودی خود از امضای این بیانیه چشم پوشید. لانزمن، دانشگاه عبری را متقاعد ساخت که به سارتر دکترای افتخاری بدهند.
سارتر در سخنرانی هنگام دریافت درجه دکترا، در 7 نوامبر1976م گفت:من افتخار میکنم که از زمانهای دور، دوست اسرائیل بودهام. کلود لانزمن، عضو تحریریه روزگار نو بود که سردبیری آن را ساتر بر عهده داشت. او همچنین در ساخت فیلم هولوکاست، درباره[اتهام]ستم نازیسم آلمان علیه یهودیان، نقش و مشارکت داشته است.
مجله نوول ابزرواتور، نیز در ردیف مطبوعات دارای گرایش به صهیونیسم است و به آتش کینه اروپا علیه مسلمانان دامن میزند. مجله مزبور، یکی از شمارههای خود را با عنوان؛غرب در مقابله با تب اسلامی، به تهاجم علیه اسلام اختصاص داد.
مجله صهیونیستی اسرائیل و انسانیت، نیز از سوی یهود فرانسه و تحت نظر بن موزیگ، خاخام بزرگ منتشر میشود.
سیطره صهیونیسم بر مطبوعات فرانسه به نشریات سیاسی محدود نمیشود بلکه نشریات اجتماعی، اقتصادی و فنی را نیز در بر میگیرد. برای مثال؛مجله اجتماعی خانواده کارگر که ویژه مسائل کارگری است، همواره از دیدگاه صهیونیستها دفاع و علیه اسلام سمپاشی میکند. نشریه مزبور در شماره 380، در تاریخ ماه مه 1981، طی مقالهای به قلم ژرار سوک ادعا کرد که زنان در اسلام هیچ گونه حقی ندارند و به دست مردان به بردگی کشیده میشوند.
در این مقاله ادعا شده است که زن حق انتخاب همسر خود را ندارد و ناچار است با هر کس که ولی او انتخاب میکند، ازدواج کند و از طرفی آسانترین کار در اسلام طلاق است.
نشریه فرانس سوار نیز در چنگال اختاپوس صهیونیسم قرار دارد. این نشریه برای انعکاس دیدگاههای صهیونیستی ید طولایی دارد و همواره به تحریک اروپا علیه مسلمانان تأکید میکند.
مطبوعات تحت سیطره صهیونیسم در دوره پیش از جنگ جهانی دوم نیز در زندگی سیاسی فرانسه نقش بارزی ایفا کردهاند. در آن زمان یهودیان مهمترین روزنامههای فرانسه را در سیطره داشتند و حتی بسیاری از آنها را مالک بودند. به عنوان ماثل لئون بلوم یهودی که در سال 1937م به مقام نخستوزیری فرانسه رسید، روزنامه مردم را در تملک خود داشت. روزنامه عصر(Le Poque) نیز که از حامیان دو آتشه صهیونیسم بود، توسط دوکایر یللس یهودی اداره میشد. این روزنامه در مقالهای به قلم سردبیر چنین نوشته بود:
همگان بدانند، ما قوی هستیم و جهان به قدرت ما اعتراف دارد. کشورهای دموکراتیک در رکاب ما پیش میروند و به نفع ما عمل میکنند. اگر فرانسه بخواهد به اردوی دشمنان ما متمایل شود خود را با انزوای جهانی روبرو خواهد کرد.
صهیونیستها با آگاهی از نفوذ خود در فرانسه، به خود جرأت دادند تا نشریهای به نام ملت یهود منتشر کنند. این نشریه که با نظارت روخومو فیسکس یهودی اداره میشد، در یکی از شمارههای خود چنین نوشت: ما یهودی هستیم و کاملا حق داریم یهودی باشیم و اکنون بیش از هر زمان دیگر باید آن را اعلام کنیم. ما باید با افتخار تمام به کوری چشم جهان بگوییم که ما یک ملت هستیم.
ماکس نوردو یهودی در همین نشریه نوشت: ما نه آلمانی هستیم، نه انگلیسی و نه فرانسوی، هویت ما شناخته شده است. با صراحت تمام باید بگویم که ما یهودی هستیم. اعتقادات مسیحی شما اعتقادات ما نیست. ما ملتی مخصوص هستیم. «هر تصل»آن را برای شما تأکید کرد و برای همین است که ما نمیپذیریم در بوته شما ذوب شویم.
قدرت نفوذ صهیونیستها در فرانسه، چنان بود که در 12 دسامبر 1939، توانستند نشریه فرانسه دربند را تعطیل کنند و سردبیر آن، بللوبواکس، را به دلیل انتشار مقالهای علیه یهودیان فرانسه، به زندان بیاندازند.
تحلیل نفوذ صهیونیست ها در مطبوعات فرانسه به همین جا ختم نمی شود و دایره ای وسیع تا سیاستمداران و مسؤولان کشوری و لشکری و مافیای قدرت را شامل می شود.
محمد حسین کشکولی
منابع:
1- ملامح عامه حول الصهیونیه فی فرانسه، مقاله تهیه شده توسط دکتر منصور، به نقل از "یهود العالم و الصهیونیه"
2- النفوذ الیهودی،تالیف فواد ابن عبدالرحمن الرفاعی
3- یهود فرانسه و اسرائیل، شئون الفلسطنیه
4- مقاله گروههای فشار یهودی و نشریه لوموند
5- کتاب صهیونسیم سرطانی بر پیکر جامعه بشری، دکتر حسین فریدونی
6- کتاب یهود در فرهنگ، تبلیغات و رسانه های غربی؛ ابوغنیمه
/902/ز501/ک
ارسال نظرات