گریه یک سنی بر مصائب امام حسین در رستوران/ مانیفست اسلام برای مبلغان بینالمللی تدوین شود
معرفی اندیشه اسلام در زندگی اجتماعی بشر مهمترین رسالت مبلغان حوزه های علمیه به شمار می آید. توجه به شرایط و فضای تبلیغی همچنین مهیا کردن ابزارهای مورد نیاز برای تاثیر گذاری فرهنگی در جوامع از بایسته های مورد توجه مبلغان است که با بهره گیری از تجربه کارشناسان تبلیغ در عرصه بین الملل این امر محقق می شود.
در همین راستا خبرنگار بین الملل خبرگزاری رسا با اندیشمند آرژانتینی شیخ سهیل اسعد استاد حوزه و دانشگاه و از مبلغین موفق در عرصه بین الملل به گفتوگو نشسته است که شرح آن پیش روست:
رسا ـ مبلغی که قصد تبلیغ در عرصه بین الملل را دارد، چه ویژگی هایی را از نظر عملی، سیاسی، فرهنگی و مذهبی باید در خود تقویت کند؟
تبلیغ در عرصه بین الملل در دو بخش قابل بحث و گفتوگو است. اولین گام آماده سازی خود مبلغ، گام دوم فراهم کردن شرایط برای مبلغ از طریق سازمان های تبلیغی و حوزه های علمیه است.
مبلغ به معنی ابلاغ گر یک پیغامی است و برای رساندن این پیام، باید از نظر علمی قوی باشیم، که این امر در زمان تحصیل علم در حوزه های علمیه قوی صورت می گیرد.
مفهوم تبلیغ آینه تمام نمای مفهوم دین است پس مبلغ نباید فقط به دروس متداول حوزوی مانند فقه و اصول اکتفا کند بلکه باید در تمامی ابعاد مختلف علم آموزی کند که این کار بسیار سخت و دشواری است.
آمادگی برای تبلیغ در عرصه بین الملل چند سرفصل مهم دارد؛ اولین سر فصل مسلط بودن به زبان های مورد استفاده در عرصه تبلیغ است.
سنت های الهی این است که خداوند هر پیغمبری را به زبان قوم خود می فرستاد و این مسأله از نظر عقلی یک قاعده است زیرا هر پیغامی باید به وسیله زبان ارسال شود.
برای یادگیری زبان دو کار می توان انجام داد: اول اینکه فرد مبلغ به کشور مقصد عزیمت کند و در آنجا زبان را یاد می گیرد. راه دیگر این است که در موسسه های زبان آموزی ایران مشغول به یادگیر زبان مورد نظر شود. شرط زبان آموزی در ایران آن است که تحت نظر متخصصین آن زبان فعالیت کند و روزانه 10 الی 15 ساعت را به آن اختصاص دهد.
اگر زندگی علما را مورد مطالعه قرار دهید، مشاهده می کنیم که برای رسیدن به درجه اجتهاد یک زمان سی، چهل سالهایی روزانه بیش از 10 الی 15 ساعت را به علم آموزی اختصاص می دادند که توانستند به یک مجتهد قوی تبدیل شوند.
دومین سر فصل، آشنایی با فرهنگ و آداب و رسوم کشورهای خارجی است.
سومین سرفصل، آشنایی با زبان ذهنی و زبان فرهنگی که از زبان تکلم مهمتر است. مفهوم زبان فرهنگ و ذهنی این است که بار معنا و معنوی هر کلمه و اصطلاح را بدانیم.
برای روشن شدن مسأله به یک نمونه اشاره می کنم. مدتی قبل به کشور کلمبیا سفر کردم، در آنجا یک سخنرانی برای بنده پیش آمد که باید برای مردم شهر کالی که اکثرا سیاه پوست بودند انجام می شد. من هدر آن جلسه مسائل اخلاقی را مطرح کردم و در بین صحبت های خود این حدیث را خواندم که معصوم می فرماید: "انسان هر گناهی را انجام بدهد یک نقطه سیاه در قلب انسان ایجاد می شود که اگر کثرت گناه صورت گیرد کل قلب انسان سیاه می شود." وقتی این حدیث را خواندم همه به من نگاه بدی کردند و بعد متوجه شدم که چون آنان سیاه پوست هستند و من در این حدیث از کلمه سیاه مراد بدی اراده کردهام، بسیار برای آنان سنگین تمام شده است، به طوری که تا الان ممکن است که آن صحبت من را فراموش نکرده باشند.
چهارمین سر فصل، مهارت های تبلیغی است. انسان هر چه عالم باشد اگر ابزارهای تبلیغی مناسب نداشته باشد نمی تواند پیام دین را صحیح برساند و علم او برای دیگران مفید نخواهد بود.
کشورهای غربی به ظاهر بسیار توجه می کنند به طور که ظاهر از باطن و محتوا بهتر و مهمتر است، از این بابت غربی ها این را به خوبی فهمیده اند و هر جریان فکری، دینی و مذهبی با درست کردن ظاهر پیروان زیادی جذب می کند.
خاطرم هست که یک پیر زن به عنوان رهبر دینی شرق از هند به شیلی آمده بود که بعدها به دیگر کشورهای آمریکای لاتین سفر کرد، او از مردم نفری پنجاه دلار دریافت می کرد و احازه میداد که روبروی بنشینند و به اصطلاح انرژی هند به آنها منتقل شود.
برای داشتن ظاهر خوب و تبلیغی باید در بحث سخنوری، رسانه ای، روابط اجتماعی، قرائت قرآن، قرائت ادعیه مهارت لازم را داشته باشیم.
روابط اجتماعی از اصول بسیار مهم حاکم بر تبلیغ در عرصه بین الملل است. در روابط اجتماعی باید به نکات بسیاری از جمله آداب و رسوم های منطقه و نظافت شخصی توجه شایانی گردد.
خاطره ای در این زمینه دارم که ذکر می کنم. یادم هست که یک شخص سنی به خاطر نوع ظاهر من شیعه شد و وقتی علت تشرف به تشیع را از او پرسیدیم، گفت: یکی از دلایلی که شیعه شدم و من را به حق بودن شیعه ترغیب کرد ظاهر روحانی شیعه بود و به خودم گفتم که اگر قرار باشد دینی و مذهبی بر حق باشد احساس می کنم که این مذهب است.
پنجمین سرفصل تبلیغ طولانی مدت است. تبلیغی موثر است که به صورت مستمر انجام شود و مبلغ در دراز مدت در آن منطقه حضور داشته باشد. اینکه مبلغ در زمان های کوتاه به مناطق مختلف سفر می کند موثر نیست مگر اینکه انسانی خاص باشد که کمتر پیش می آید.
رسا ـ روش های نیاز سنجی منطقه ای در زمینه های فرهنگی و اجتماعی برای مبلغ بین المللی چیست؟
روحانی برای اینکه متوجه شود که کشورهای منطقه چه نوع تغذیه فرهنگی لازم دارند باید کتاب های فرهنگی آنان را مطالعه و جامعه هدف را مورد بررسی قرار دهد تا بتواند فرهنگ اسلامی را جایگزین آن کند.
به طور مثال در کشورهای غربی فردی بود به نام دیپاک چوپرا پزشک آمریکایی هندی تبار، معروف به امپراطور روح که شخصی شناخته شده برای جهان غرب و آمریکا به شمار می آید و کتاب های وی به هشتاد زبان ترجمه شده است.
دیپاک چوپرا علوم پزشکی غربی و مدرن را با علوم پزشکی هندی مخلوط کرده است به طوری که در بحث معنویت حرف اول را در آن منطقه می زند و جالب است که علاقمندان برای ورود به جلسات وی باید دویست دلار پرداخت کنند.
زمانی که در آرژانتین بودم از من دعوت کردند که در جلسه سخنرانی او شرکت کنم. وقتی به صحبت های او گوش کردم متوجه شدم قوانین معنوی را که مطرح می کند عمق نداشته و صرفا از مبانی سطحی مکاتب انسانی و غربی برداشته شده است.
بعد از بررسی سخنرانی وی متوجه شدیم که او بر هشت موضوع تاکید دارد و مانور می دهد. پس از تحقیقات گسترده ما توانستیم نظریه اسلام را در آن موضوعات مطرح کنیم و به جهان نشان دهیم که این نظریات هیچ عمقی ندارد.
یکی از نظریات وی این بود که انسان برای شادابی و آرامش روح باید قبل از طلوع آفتاب بلند شود و از طبیعت تشکر کند. ما در تقسیم بندی فلسفه مرتبه انسان ارا از اجزای طبیعت مانند نبات و معدن و حیوان بالاتر می دانیم. لذا بدیهی است که باید به موجودی بالاتر از خود احترام بگذارد. ما در اسلام از هزار سال پیش نماز صبح را داریم که حکم اقامه آن قبل از طلوع آفتاب است و ماهیت آن سپاسگزاری از خداوند خالق و مهربان است. یا روایت داریم که "من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق". با ارائه این نظریات بسیاری در غرب به عمق مبانی اسلامی پی برده و مسلمان شدند.
مثال دیگر اینکه کتابی ترجمه شده تحت عنوان "راز" که در این به طور خلاصه می گوید شما به هرچه فکر کنید محقق می شود. لذا اگر فکرهای بد کنید اتفاقات بد می افتد یا برعکس. خوب اسم این را می گذارند کشف! ما روایت داریم که: تفاعلوا با الخیر تجدوه. هزار سال پیش معصوم این را برای ما گفته است.
رسا ـ با توجه به نکاتی که اشاره کردید آیا برای تبلیغ در عرصه بین الملل برنامه راهبردی و مدیریت یک پارچه وجود دارد؟
در بحث بین الملل متخصصان و نخبگان باید جمع شوند و یک راهبرد مشخصی تحت عنوان "مانیفست اسلام" تدوین نمایند. به طور مثال ده موضوع از اسلام را مشخص و بگویند که در این چارچوب باید در منطقه فعالیت شود.
برای تحقق مانیفست اسلام باید کتابی تدوین شود که شامل بخش های متفاوتی مانند معرفی اسلام، معنویت، اصول عملیه و مسائل مهم منطقهای و بین المللی باشد؛ اگر این مسأله تحقق پیدا نکند هر کس به سلیقه خودش در عرصه بین الملل فعالیت می کند و کار به جای می رسد که مثلا کسی که تخصص آن عرفان است، عرفانی شخص دیگر کلامی و مبلغ دیگر فقهی سخن می گوید. در این صورت فرد تازه مسلمان شده در برابر این همه علوم اسلامی متحیر می ماند که واقعا چه کاری انجام دهد.
بحث دیگر مدیرت تبلیغی است که باید به این مسأله اهتمام ویژه ای شود. به طور مثال مبلغ سنی که از طرف الازهر مصر اعزام شده است پنجاه خطبه با موضوع های از پیش تعیین شده حفظ کرده و بعد راهی تبلیغ در منطقه می شود.
سومین بحث هماهنگی میان مبلغین اعزامی باید وجود داشته باشد که باز هم این مطلب به مدیرت تبلیغی باز می گردد.
رسا ـ مهمترین مشکلات پیش روی طلاب حوزه علمیه برای تبلیغ در خارج از کشور چیست؟ چه تهدیداتی در مسیر آن ها قرار دارد؟
مشکلات منطقه سرفصل های بسیاری دارد که به مهم ترین آنها اشاره می کنم.
اولین مشکل کمبود روحانی در کشورهای منطقه است به طوری که مبلغ مجبور می شود که در تمامی ابعاد اجتماعی فعالیت کند. یعنی هم تحلیلگر سیاسی، رهبر امت اسلامی، استاد دانشگاه، سفیر ایران، سفیر دین، سفیر ضد امپریالیسم و بسیاری از مسائل دیگر در منطقه باشد. در این شرایط فرد مبلغ احساس می کند که کوهی از مسؤولیت بر دوش او است؛ از این جهت تبلیغ در کشور خارجی بحث گسترده تری دارد.
هنگامی که حادثه 11سپتامبر رخ داد، من به کشور شیلی برای تبلیغ دین اعزام شده بودم و قرار بود که دعا و نمازی بخوانم و دین را تبلیغ کنم که چنین حادثهای اتفاق افتاد. آنجا مشاهده کردم تمامی رسانه های آن کشور متوجه من شدند و هر روز چندین ساعت در تلویزیون گفتوگو می کردم و به شبهات مطرح شده علیه اسلام و مسلمانان پاسخ میدادم.
دومین مشکل، اختلاف فرهنگی شدیدی است که بین مبلغ اعزامی و آن کشور مقصد وجود دارد که این اختلاف به شدت می تواند در نوع تبلیغ اثر کند.
سومین مشکل، این است که بیش از 60درصد رفتارهای روحانیون اعزامی صرفا به امور عبادی متمرکز می شود و به سایر امور نمی پردازند.
دیدگاه ما در مورد اشخاص متدین نباید صرف عبادی باشد بلکه فراتر از این مسائل باید باشد، امیرالمومنین(ع) علاوه بر اینکه صدها رکعت نماز می خواند به فقرا هم کمک می کرد.
در یکی از کشورهای منطقه که تبلیغ رفته بودم شخصی به من گفت: وقتی می بینم که تمام فکر و ذکرکافری صبح تا شب کمک به فقراست، احساس می کنم که اسلام و ایمان واقعی در او وجود دارد، ولی هنگامی که نزد یک روحانی میروم و او سلام خشکی به من می کند، احساس می کنم که او هیچ بویی از اسلام نبرده است.
میدان کاری روحانی نباید فقط به مسجد محدود باشد بلکه باید فراتر از این مسائل باشد. برای بنده گاهی پیش می آید که ده ها مرتبه به شخصی تماس می گیرم که به مسجد بیاید ولی او امتناع می کند. وقتی خارج از مسجد مانند رستوران، پارک و مکان های عمومی با او قرار گذاشتم با میل و رغبت می آید.
اثرگذاری این نوع فعالیت های میدانی خارج از مسجد این قدر بالا است که خیلی ها شهادتین خود را در اماکن عمومی مانند رستوران و پارک گفته اند.
مردم کشورهای غربی مانند مریضی هستند که شفا در دست شما است و اگر برای معالجه آنان نرویم مسؤول هستیم و اگر مبلغ به طرف مردم نرود آن ها خیلی کم، یا اصلا به سمت اسلام و مسجد نمی آیند.
برای تبلیغ به بولیوی رفتم. فقط یک مسجد متعلق به اهل تسنن در آن کشور بود. روزی روحانی سنی آن مسجد با من تماس گرفت و من را به رستوران دعوت کرد، من هم دعوت او را پذیرفتم و با او به رستوران رفتم.
در آنجا ماجرای امام حسین(ع) و حادثه کربلا را برای او تعریف کردم. او از شنیدن این داستان و ظلم هایی که به اهل بیت(ع) شده بود آن قدر متاثر شد که اشک از چشمانش جاری شد و گریه کرد. همان جا از بنده دعوت کرد که به مسجد آنان بروم و این قصه را برای دوستان او هم تعریف کنم؛ من هم روز بعد به آن مسجد رفتم و حدود ده روز، هر دفعه سه الی چهار ساعت در مورد ولایت و امامت سخنرانی کردم و وقتی به ایران بازگشتم کتاب ها و مجلاتی با این موضوعات برای آنان فرستادم و شش ماه بعد حدود بیست نفر از آنان شیعه شدند و به این وسیله توانستیم مرکز اسلامی شیعی را در بولیوی تاسیس کنیم.
نمونه دیگر در کشور ونزوئلا رخ داد؛ ساعت دو شب شخصی با من تماس گرفت و به من گفت می خواهد مسلمان بشود، در همان نیمه شب مجبور شدم او را به کافی شاپ ببرم و شهادتین را برای او بنویسم، که خداروشکر او هم شیعه شد و در حال حاضر از فعالین ما در ونزوئلا است.
چهارمین مشکل این است که نگاه ما نباید به اسلام یک نگاه شرعی و یا عقلانی محض باشد بلکه عرف هم باید در نظر بگیرم. باید بدانیم که فرهنگ دینی کشور به کشور از نظر عرفی متفاوت است.
پنجمین مشکل، مخاطبین روحانیون اعزامی غالبا دارای ملیت های مختلف هستند که این امر مبلغ را به سختی می اندازد.
هنگامی که برای تبلیغ دین به اسپانیا اعزام شدم مشاهده کردم که نصف مسلمانان عرب لبنانی، مراکشی و عراقی و نصف دیگر مسلمان اسپانیایی زبان، ایرانی و پاکستانی هستند. اگر برای عرب ها سخنرانی عربی انجام ندهیم اصلا به سخنان ما گوش نمی کنند و به مرکز اسلامی نمی آیند و اگر برای ایرانی فارسی صحبت نکنیم آن ها هم در مراسمات شرکت نمی کنند و همین طور اسپانیا زبان که متوجه نمی شوند و از اطراف شما می روند.
رسا ـ مبلغان مسیحی برای تبلیغ از چه روش هایی استفاده می کنند؟
مبلغان مسیحی دارای مدیریت تبلیغی قوی و تشکیلاتی هستند. به طوری که مسیحیان پروتستان آمریکای لاتین اگر مثلا صد نفر نیرو داشته باشند آن ها را به ده دسته ده نفره تقسیم می کنند و برای هر دسته یک مسؤول قرار می دهند و وظیفه مسؤول هر گروه این است که مثلا اگر فردی از اعضا در جلسات و مراسمات حضور نیافت، پیگیری کند که به چه دلیل نیامده و یا اگر بیمار شده چند نفر را برای عیادت او بفرستد و یا اگر مشکل مالی دارد، سعی کند که مشکل مالی آن را رفع نماید.
در مقاله ای خواندم، هنگامی که سران کاتولیک به دیدار امام موسی صدر در لبنان رفته بودند، و علاوه بر دیدار نیروهایی به مناطق لبنان اعزام کرده بودند که در منطقه جستجو و مسیحیان کاتولیک را شناسایی کرده تا به آنها خدمات فرهنگی دهند. اگر حتی در یک روستایی یک خانواده کاتولیک زندگی می کرد در انجا کلیسایی کوچکی تاسیس و یک روحانی اعزام می کردند.
هنگامی که به کشور انگلیس رفته بودم، دیدم که در یکی از شهرهای انگلیس مسجدی وجود دارد که پنجاه مسلمان در آنجا هستند، اما متاسفانه در کل قاره آمریکای لاتین یک مسجد درست و حسابی نداریم؛ مسلمانان در کانادا برای ساخت مسجدی 14میلیون دلار هزینه کرده اند اما برای مرکز اسلامی کوبا 20 هزار دلار در ایران نتوانستم جمع کنیم؛ مرکز اسلامی بولیوی را با 5هزار دلار و با مشکلات فراوان تاسیس کردیم.
هنگامی که وهابیون وارد بوینس آیرس آرژانتین شدند، 90میلیون دلار هزینه کردند که مرکز اسلامی، دانشگاه، خوابگاه، استادیون فوتبال، ورزشگاه و مسجد تاسیس کنند.
بحث دیگر در مورد روش تبلیغ ادیان دیگر، فعال بودن آن ها است که حتی اگر پول هم نباشد باز هم به فعالیت تبلیغی خود ادامه می دهند و بلاشرط هستند.
مبلغان مذاهب دیگر دانشگاه، مدارس، مساجد، معابد، رادیو، شبکه تلویزیونی تاسیس می کنند و کتاب و مجله به منطقه می فرستند.
بهایی ها در آمریکای لاتین یک دانشگاه بسیار بزرگ و شیک تاسیس کرده اند و البته قرار بود که بزرگترین معبد آمریکای لاتین با هزینه 36ملیون دلار در شیلی را تاسیس کنند که خوشبختانه ما توانستیم مانع از چنین اقدامی شویم.
اگر به روش های تبلیغی ترک ها و یا مسیحیان توجه کنید مشاهده می کنید که یک مبلغ در چند جبهه با حمایت وسیعی دست به تبلیغ می زند.
آقای فتح الله گولن از فعالین واندیشمندان کشور ترکیه، یک عدهای را به آرژانتین برای تاسیس مدرسه ابتدایی و راهنمایی و همچنین تاسیس آموزشگاههای آموزش زبان ترکی فرستاده بود و نزدیک به 100دانشجوی ترک را به دانشگاه های مختلف بوینس آیرس فرستاده بود و یک حمله چند بعدی انجام دادند.
به طور کلی مبلغان مسیحی در کنار مسائل فرهنگی خدمات اجتماعی ارائه می کنند که این خیلی مؤثر است.
آنان حتی بیمارستان هم تاسیس کرده اند و یا مبلغ برای بیمارستان ها فرستاده اند که کنار بیمار بیاید و برای شفا و دلداری او دعا کند. مسیحیان برنامه متنوعی برای زندان ها هم دارند.
امسال وقتی به اسپانیا اعزام شدم برای انجام فعالیتی با کشتی به مراکش رفتم و هنگام بازگشت از این کشور در بندر اسپانیا یک کیسه های را به هر ماشین هدیه می دادند. وقتی هدیه را باز کردم دیدم که در آن انجیل به زبان عربی، کتاب و فیلم سیره حضرت عیسی(ع) با لهجه های متفاوت عربی مانند مصری، لبنانی، لیبی، جزایری وجود دارد.
رسا ـ به عنوان سؤال پایانی اگر توصیه ای به مبلغان دارید مطرح کنید.
به صورت خلاصه دو نکته مهم را عرض می کنم. دوستانی که قرار است به خارج از کشوراعزام شوند به فکر استقرار در مناطق باشند. حضور در زمان های کوتاه مدت تاثیر زیادی ندارد. مبلغانی موفق بودند که سالها در آن منطقه مستقر بوده و با مردم آنجا زندگی کرده اند.
نکته دیگر اینکه با هدف مشخص به منطقه بروند. داشتن چند هدف برای تبلیغ انسان را به جایی نمی رساند. مبلغ نباید غیر از فعالیت های تبلیغی به کارهای متفرقه بپردازد که این امر وی از رسیدن به هدف اصلی یعنی انسان سازی دور می کند.
باتشکر از زمانی که در اختیار خبرگزاری رسا قرار دادید./994/گ402/ک