توصیه راهبردی رهبر انقلاب به اخوان المسلمین اردن
خبرگزاری رسا ـ اخوان المسلمین اردن به عنوان یکی از نهضتهای مهم انقلابی منطقه در تغییر رویهای نامتوازن در عین اینکه شعار حمایت از مردم مظلوم فلسطین را سر می دهند از تروریست های سوری نیز دفاع میکنند.
اخوانالمسلمین قدیمیترین و بزرگترین گروه سیاسی اسلامی است که در سال ۱۳۰۷شمسی در شهر اسماعیلیه مصر به رهبری حسن البنا بنیان نهاده شد و سپس فعالیت خود را به دیگر کشورهای عربی و اسلامی گسترش داد.
این نهضت تحت تاثیر اندیشه های سید جمالالدین اسدآبادی و در پاسخ به انحطاط داخلی مسلمانان و سلطه بیگانگان بر کشورهای اسلامی، به ویژه بر کشور مصر پدید آمد. اخوان المسلمین جهت رسیدن به اهدافش (چون زنده کردن شعائر اسلامی و برافکندن سلطه ی اجانب و برقراری حکومت اسلامی) در جبهه های مختلف فرهنگی، نظامی و سیاسی به مبارزه پرداخت، و در این رهگذر چند بار به دست حکومت ملک فاروق منحل شد و طی آن شمار زیادی از اعضای آن دستگیر و یا اعدام شدند.
پس از ترور حسن البنا، بتدریج تحولی در جنبش اخوان المسلمین صورت گرفت. این تحول عبارت بود از جایگزین کردن راههای مسالمت آمیز به جای مبارزه مسلحانه علیه رژیم و سلطه بیگانگان . این اقدام که در پی ناامیدی از مؤ ثر بودن راه حل نظامی برگزیده شد، از محبوبیت و کارآیی اخوان کاست و گروههای جدید اسلامی (مانند جهاد اسلامی مصر) که اغلب متأثر از اخوان المسلمین بودند، اما بر مبارزه نظامی پای می فشارند، پا به میدان گذاشتند. با این وصف، تأثیر عمیقی که جنبش اخوان در روند مبارزات مردم مصر و جهان اسلام داشته است، غیر قابل انکار می باشد.
اخوان المسلمین اردن در سال 1325شمسی در شهر امان تشکیل شد. اخوان در این کشور به دو دلیل با سرعت گسترش یافت:
اول این که تعداد زیادی فلسطینی رانده شده در اردن که به اخوان المسلمین این کشور برای آزادی فلسطین دل بسته بودند، به عضویت این تشکل درآمدند.
دوم، فعالیتهای اسلامی احزابی چون «حزب التحریر» اردن در ارتقاء آگاهی های سیاسی ومذهبی مردم اردن و در نتیجه جذب آنان به اخوان موثر بود.
اخوان المسلمین اردن در بدو تشکیل مبتنی بر نظریه حسن البنا با هدف تشکیل حکومت اسلامی راه مماشات با حکومت اردن را در پی گرفت. همین امر موجب شد که برخلاف کشورهای دیگر این تشکل در اردن از آزادی نسبی برای حضور در عرصه های سیاسی کشور برخودار باشد. نفوذ در نهادهای دولتی و موسسات حکومتی و نشستن بر کرسیهای مجلس نمایندگان را می توان به عنوان نمونههایی بارز از این فعالیت ها یاد کرد.
برخی از شاخه های سیاسی اخوان در اردن که همواره سر ماجرای فلسطین با حکومت مشکل اساسی داشتند، هیچگاه اجازه قانونی فعالیت در عرصه سیاسی این کشور را پیدا نکردند. شیخ عبدالعظم و شیخ عبدالرحمن از رهبران جناح انقلابی این نهضت در سالهای اولیه بودند که همواره از سوی حکومت پادشاهی اردن به دلیل مواضع ضدصهیونیستی تحت فشارهای امنیتی قرار داشتند.
شیخ عبدالرحمن در دیداری که بهمن سال 1369 با حضرت آیت الله خامنه ای داشت با ارائه گزارشی از اوضاع این کشور و احتمال خطر تجاوز دشمن صهیونیستی به اردن، آمادگی مردم این کشور و همچنین جریان انقلابی اخوان المسلمین برای جهاد علیه رژیم اشغالگر قدس را اعلام داشت.
رهبر معظم انقلاب نیز در این دیدار ضمن ابراز خرسندی از آمادگی ملت اردن برای جهاد با رژیم صهیونیستی اسرائیل در توصیه ای راهبردی فرمودند: این یکی از بزرگترین و شیرینترین رویدادهاست و ما آن را به فال نیک میگیریم وجهاد با صهیونیستها را واجب میدانیم و در صورت حمله صهیونیستها به هر کشور اسلامی از جمله اردن، هیچ فرصتی را برای کمک به کشورهای مسلمان از دست نخواهیم داد.
تاکید و تایید رهبر انقلاب بر مواضع ضدصهیونیستی جمعیت اخوان المسلمین در واقع ارائه راهبردی پیشرونده در حرکت های انقلابی منطقه به شمار میرود که میتواند کشورهای اسلامی را علیه اسرائیل متحد کند. در واقع تقویت مواضع ضدصهیونیستی اخوان المسلمین در اردن نقطه عطفی در تعامل این جریان با انقلاب اسلامی نیز بود اما با نفوذ برخی وابستگان به جریان وهابیت و تندروهای سلفی این امر تداوم نداشت. مواضع اخوان المسلمین اردن پس از آغاز جنگ داخلی در کشور سوریه که به اعتقاد همگان هیچگاه به آرمان فلسطین خیانت نکرد و همواره حامی قدرتمند محور مقاومت به شمار میرفت تغییر کرد.
این تشکل که بر مبنای مواضع ضدصهیونیستی فعالیت می کرد بدون توجه به پشت پرده های جنگ سوریه و حمایت های مستقیم آمریکا و رژیم صهیونیستی از تروریست ها به حمایت از آنان پرداخت و با کشورهای حامی مقاومت دچار زاویه شد. پس از آن نیز با حمایت از کشورهایی موسوم به جبهه معتدل که همواره در مقابل سیاست های رژیم اشغالگر قدس سکوت اختیار کرده بودند بیش از پیش صف خود را از حامیان مقاومت جدا کرد.
اخوان اردن با چشم پوشی نسبت به بیش از دو سال اعزام نیروهای سلفی و حزبالمستقبل و برخی دیگر از احزاب 14 مارس لبنان که شمال این کشور را به مرکزی برای اعزام نیرو و ارسال تجهیزات برای مجموعههای مخالف نظام سوریه تبدیل کرده بودند و دامن زدن به جنگ های طائفه ای بازیچه جریان های سیاسی صهیونیست قرار گرفت. تحلیل این که جنگ داخلی در سوریه فقط به نفع منافع رژیم اشغالگر است و امنیت اسرائیل را در منطقه افزایش می دهد کار پیچیده ای نبود که رهبران اخوان از آن غفلت ورزیدند.
این جریان سیاسی که اخیرا به صورت دوپهلو وارد مسائل سیاسی منطقه شده با عملکرد نامتوارن خود در واقع می خواهد شاهد سقوط آخرین محور مقاومت در بین دولتهای عربی و نظاره گر حاکمیت دولتی جدید و هم پیمان با آمریکا در سوریه باشد؛ دولتی که منادیان جنگ طایفی و گروههای تکفیری برندگان اصلی آن هستند.
بعد از تحولات مصر و پیروزی اخوان المسلمین به عنوان نیروی حاکم درعرصه سیاسی این کشور، به طور طبیعی جریان اخوان و شاخه سیاسی آن یعنی حزب جبهه عمل اسلامی در اردن نیز احساس کرد که جایگاهش در داخل کشور افزایش یافته و لذا خواستار بالا رفتن سطح مطالبات خود شد. وقتی رهبر اخوان اردن پس از انتخابات در کنار مرسی در میدان التحریر حضور یافت در واقع مردم اردن شرایط خود را رو بهبود ارزیابی کردند. به همین دلیل بود که پادشان اردن پس از تحولات منطقه شرایط سیاسی کشور را بسیار آزاد کرد، تا جایی که سهمیه اردنی های فلسطینی تبار را در مجلس این کشور افزایش داد و فضای فعالیت های سیاسی را برای احزاب مهیا کرد. در پی شکست اخوان المسلمین در مصر و دستگیری مرسی و صدور دستگیری رهبر این جریان در مصر این تشکل در اردن نیز رو به ضعف نهاد و تحت فشارهای امنیتی قرار گرفت.
نفوذ جریان های تکفیری و وهابی های عربستان و مزدوران قطری در بدنه این تشکل، تاکید بر فرقه گرایی و شیعه ستیزی تحت تاثیر سلفی های تندرو، انحراف از شعارهای مبنایی، تبعیت کورکورانه از جریان اخوان المسلمین مصر و سوریه همچنین تحلیل غلط از شرایط منطقه ازعواملی است که اخوان المسلمین اردن را از مسیر انقلابی گری ضد استکباری و ضدصهیونیستی خارج کرد.
نتیجه آنکه باید عملکرد رهبران فعلی اخوان المسلمین را از مبانی آنها جدا کرد. با مطالعه سرگذشت فعالیت این جریان سیاسی از ابتدا به این نکته پی می بریم که اصول اخوان المسلمین شباهت های زیادی به آرمان های انقلاب اسلامی دارد، اما تفاوت عملکرد رهبران فعلی با مبانی و شعارهای اولیه موجب پیدایش مشکلات اساسی برای این جریان سیاسی در مصر و سایر کشورها مانند اردن شده است.
در فضای تحولات منطقه به نظر می رسد جریان اخوان المسلمین برای برون رفت از بحران فعلی و جبران شکست های خود یک راه پیش روی خود دارد. بازگشت به مبانی اصولی و انقلابی به همراه اتخاذ مواضع منطقی ضدصهیونیستی و حمایت عملی از محور مقاومت ، ارزیابی نقاط ضعف در عملکردهای سیاسی و در نظر گرفتن جایگاه مردم در منطقه و دور شدن از فتنه های فرقه ای با عمل به وحدت مسلمانان می تواند این جریان را به جایگاه واقعی خود بازگرداند./902/ی702/ک
محمد حسین کشکولی
ارسال نظرات
نظرات بینندگان
محمّد مُرْسِی، رئیس جمهوری مصر، در پیِ تندرویها و رویگردانی از پاسخ به درخاستهای مخالفانش، با شورش گروههای ملّی و نامذهبی مصر و هوادارانشان رو به رو گردید، و با بحرانی شدن اوضاع کشور مصر، شامگاه چهارشنبه 3 ژوئیه 2013، به دست گروهی از ارتشیان از قدرت برکنار گردید.
کارشناسان دلیل برکناری مرسی و گروه اخوان مسلمین از حکومت بر مصریان را در این می دانند که رهبران حزب یادشده با کمک برخی رهبران هم اندیش با خُد در ترکیه، مانند رجب طیّب اردوغان نخست وزیر این کشور، قصد بازسازی خلافت اسلامی را داشتند، و چنین طرحی زمینه ساز بدگمانی و احساس خطر رهبران عربستان سعودی شد، و برای همین، رهبران سعودی با قدرت اقتصادی و نفوذ سیاسی خِیش میان سران ارتش مصر، آنان را به کودتا ضدّ دولت مرسی واداشتند، و در حالی که اخوانیها پس از 80 سال تلاش و مبارزه، هنوز از دوران زمامداریشان بر مصر سالی نگذشته بود، حکومتشان فروپاشید، و رهبران این حزب، همانند زمان زمامداری حسنی مبارک، دیگر بار خُد را پشت میله های زندان دیدند، و هزاران تن از مصریان پیرو آنان کشته یا زخمی شدند.