جدیدترین شماره سلام بچهها منتشر شد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، دویست و هشتاد و یکمین شماره سلام بچهها ویژه مرداد ماه به صاحب امتیازی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم و مدیر مسؤولی علی کمساری چاپ و روانه بازار نشر شد.
در این ماهنامه این عناوین را مطالعه می کنیم: «صفحه خدا»، «سرمقاله»، «تقویم»، «قصههای قرآن»، «شعر: کوه درد، افطار»، «داستان: بافتن رؤیاها»، «با گذاشتگان قدمی بزنیم»، «داستان: مه و باران»، «دلتگیها یک دهه شصتی»، «در آسمان پنجم:سرچشمه»، «جاده بهشت: این خلبان خیلی شجاع»، «شعر: حس تازه، پناه مهربان، مدرسه در انتظار و ترانههای جاودان زندگی»، « داستانک: تیرکمان، حبههای قند»، «آیینها: آیین پهلوانی»، «در کوچهها پس کوچههای نوجوانی: با قاطعیت نه بگویید»، «کاغذهای بیخط آقای نویسنده: شرلوک هولمز»، «داستان: من، مامان، بابا...»، « علمی: اولین کارت اعتباری»، «آسمانه»، «داستان: از میان بوتههای توت فرنگی»، «شعر: نگاهها»، «چراغ: دیدار با صدام، در شهر بغداد»، «گزارش: جواهر در کویر»، «داستان: جایزه»، «سرزمینهای اسلامی: ترکمنستان»، «اتاق مشاور»، « معرفی کتاب»، «کارخونه یخ»، «جدول فارسی»، «جدول انگلیسی»، «داستان مذهبی: هدیه خدا»، «تابلو اعلانات»، «داستان: فالوده خنک برای همه»، « آشپزی خودمونی: سوپ جو پرک»، « در سایه قلم آثار سرشار» و « در سایه قلم: معرفی سرشار».
در بخش «جاده بهشت: این خلبان خیلی شجاع» به زندگینامه و شهادت سید علی اقبالی دوگاهه پرداخته است. در بخشی از این متن میخوانیم: «روز یکم آبان 1359، درست در زمانی که کشورمان درگیر جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود، د و هواپیمای جنگی اف 5 پرواز درآمدند. خلبان یکی از آنها سید علی بود که رهبری هر دو هواپیما برعهده داشت.
او برای یک ماموریت مهم به عراق پرواز کرد، پادگان العقره عراق را بمبارن کرد.
او داشت به ایران برمیگشت که موشک دشمن به سمت هواپیمایش شلیک شد، پرنده زخمی خلبان جوان ایرانی سقوط کرد؛ اما سید علی با چتر نجات پایین امد و اسیر دشمنان شد.
او چه کسی است؟
سید علی اقبالی، کسی که بیشتر تلمبهخانهها و نیروگاهها عراق را از کار انداخته است، طرحهای عملیاتیاش باعث شده تا صادرات 350 تنی نفت عراق، به صفر برسد!
او اسیر نیست. او باید کشته شود. همین امروز!
به دستور صدام، بدن سیدعلی را دو نیمه کردند، نیمی از پیکرش در سرزمین نینوا و نیم دیگریش در موصول عراق دفن شد؛ مردم ایران و خانواده سید علی 22 ساله بود که از او خبری نداشتند. تا آن که در سال 1370 خبر رسید که او شهید شده است.
بعد از سالها، پیکر تکهتکه او شناسایی شد و به ایران آمد. دلها به پیشوازش رفتند. اشکها برایش مثل باران بهار باریدند.
شهید سید علی اقبالی ـ خلبان شجاع ایرانی ـ در بهشت زهرا آرام گرفت. شهیدی که با قرآن انس زیادی داشت و در مدتهای کوتاهی آن را دوره میکرد.»
در بخش «سرزمینهای اسلامی» به معرفی کوتاهی از کشو ر ترکمنستان آورده شده است.
ترکمنستان، کشوری است در حاشیه دریای خرز که از جنوب با افغانستان و ایران و از شمال با ازبکستان و قزاقستان همسایه است. مردم این قوم از ترکمانان هستند؛ پایتخت کشور ترکمنستان عشقآباد است؛ مساحت این کشور 488 متر مربع ، پنچ میلیون نفر جمعیت و دارای حکومت جمهوری است؛ واحد پول این کشور «منات» است. واردات کشور ترکمنستان ابریشم، پوست، میوه و سبزیجات و صادرات آن گاز، برق و پنبه است؛ این کشور از نظر منابع گازی چهارمین کشور دنیاست.
در بخش «در سایه قلم» قسمتی از متن کتاب «آنک از یتیم نظرکرده» به قلم محمدرضا سرشار را آورده است و میخوانیم: « آمنه، چشم بر هم نهاده، پشت بر پشتی کوچک پوستی انباشته از لیف خرما و دست بر شانههای محمدش، در اندوهی شیرین فرو رفته بود. گویی همین دیروز بود که در سرایشان، مادر به اتاق آمد و او را خبر داد:
ـ دخترم، مهیا شو، که شامگاه برای تو خواستگاری میآید.
بره، لب فرو بست و به سیمای دخت خویش نگریست. آمنه، گلگون از شرم، سر به زیر افکند.
ـ نپرسدی خواستگار کیست!
آمنه، باز هیچ نگفت.
ـ خب خود میگویمت؛عبدالله!
- کدام عبدالله!
- پسر عبدالمطلب.
دل در سینه آمنه به تبش آمد و خون با فشار بر چهرهاش دوید. پس، تا راز دل را بپوشاند، رو به دیگر سوی چرخانید.
بره، تا دختش مجالی برای بازیابی خویش داشته باشد، به حیاط رفت. آنگاه آمنه در گوشهای نشست تا به قلب خویش مجال آرامش دهد.
باقی، چون برق گذشت؛ تا دریابد که چه گفته و چه شنیده بود، در دره بنی هاشم، بر تخت عروسی بود.
دویست و هشتاد و یکمین شماره سلام بچهها ویژه مرداد ماه در 84 صفحه و با قیمت دو هزار تومان به صاحب امتیازی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علیمه قم منتشر شده است./998/ن602/ی