فصلنامه مطالعات معنوی در گام ششم
خبرگزار رسا ـ شماره ششم فصلنامه مطالعات معنوی از سوی پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم علیهالسلام منتشر شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، شماره ششم فصلنامه معنوی، الهیاتی، انتقادی مطالعات معنوی ویژه زمستان 1391 از سوی پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم علیهالسلام چاپ و منتشر شد.
نسبت خدا و انسان در عرفان، علم و معنویت؛ همگرایی یا واگرایی، علتشناسی جنبشهای نوپدید دینی، عقلگریزی و شریعتستیزی در اندیشه پائولو کوئیلو و اشو، مسأله زن و زناشویی در عرفان اسلامی و آسیبشناسی عشق در معنویتهای نوظهور از موضوعات مطرح شده در این فصلنامه هستند.
نسبت خدا و انسان در عرفان
عیسی جعفری
چکیده: انسان در نظام عرفان اسلامی، جایگاه ویژه و برجسته ای دارد؛ به طوری که او را به گونه ممتازی از دیگر مخلوقات متمایز ساخته است. انسان با برخورداری از جامعیت اسماء الهی، به مثابه آیینه تمامنمای آفریدگار جهان هستی است و از این رو، او به تنهایی تمامی کمالات اسمائی حق تعالی را نشان میدهد. موجودات دیگر که از این جامعیت برخوردار نیستند، تنها برخی از این کمالات را بروز و ظهور میدهند. از سویی انسان به لحاظ قابلیت وجودی خود و توانایی رسیدن به بالاترین مرتبه، تا آنجا پیش می رود که در ملاقات حق، حصه وجودی خود را در او میبیند و بدین ترتیب حق آیینهای برای حقیقت او میشود.
در این ملاقات که در مراتب نهایی فنای سلوکی رخ می دهد، همه کثرت های افعالی، صفاتی و ذاتی از بین میرود و تنها یک ذات و حقیقت (فقط حق) مشهود انسان عارف قرار می گیرد و او در این شهود به مقدار قابلیت و ظرفیت وجودی خداوند، آن ذات را مییابد؛ از این رو گفته می شود که حق آیینه او میشود. از دیگر سو انسان به لحاظ یادشده، دربرگیرنده شیرازه تمامی موجودات است و از این روی همانند حق از احدیت برخوردار است؛ این خصوصیت موجب خلافت انسان بر دیگر موجودات است.
در خلافت انسان از خدا، یک نسبت دوسویه بین خدا و انسان تعریف میشود و این نسبت، رابطه دیگری را بین انسان و دیگر موجودات به وجود میآورد. انسان با عبودیت و اطاعت محض از خدا به جایی میرسد که خدا او را جانشین خود بر مخلوقات قرار میدهد و آنها از طریق او از فیض خدا برخوردار می گردند.
علم و معنویت؛ همگرایی یا واگرایی
حکیمهسادات شریف زاده
چکیده: مقاله حاضر به بررسی وجوه همگرایی یا واگرایی بین علم و معنویت میپردازد. موضوع ارتباط یا جدایی بین علم و معنویت از گذشته وجود داشته و در حال حاضر نیز منشأ بحثهای فراوانی بین اندیشمندان است. این پژوهش از حیث ماهیت و روش در زمره تحقیقات توصیفی – تحلیلی است. در جهان فراروی ما به علت داشتن روح تنازع در همه سطوح معنویع فکری و مادی، زمینه پیوندهای مشترک علم و معنویت کم رنگ شده است. وجه واگرایی علم و معنویت ناشی از تفاوت در فهم واقعیت است به طوری که در علم محدود به امور تجربی است، اما در معنویت، واقعیت امری متعالی و فراتر از ابعاد جسمانی و نفسانی است.
در وجه همگرایی بین این دو مقوله، ارائه تعریف جدید از علم و معنویت برای اثرگذاری همهجانبه بر زندگی بشر لازم و ضروری است. به عبارتی علم به وسیله تبیین عقلانی و معنویت با مفروضات قدسی، میتوانند با رویکرد آگاهی بخشی که وجه مشترک و همگرای این دو مقوله است، زمینه بهرهمندی انسان برای دستیابی به آرامش درونی را فراهم کند. در این راستا با استفاده از مؤلفههای هوش معنوی مانند: متعالیسازی و بهرهگیری از معنویت در مسألهگشایی میتوان زمینه همگرایی بین معنویت و علم را فراهم کرد. نتیجه بررسی در این تحقیق به لزوم تعریف جدید از علم و معنویت با بهره گیری از هوش معنوی جهت ایجاد همگرایی بین دو مقوله پرداخته است.
علتشناسی جنبشهای نوپدید دینی
محمدحسین کیانی
چکیده: «بحران معنا را می توان در پسزمینههای پیدایش جنبشهای نوپدید دینی جستجو کرد. لایه رویین بحران، نهفته در رونق معنویت گرایی جدید که نشانه آن التقاط و پرگویی خالی از مبانی معرفتی است و لایه زیرین آن، جهانی شدن لجام گسیخته در حوزه فرهنگ و دین».
در این مقاله تلاش می شود تا به بررسی جنبشهای نوپدید دینی به عنوان محصول جهانی شدن در حوزه معنویت پرداخته شود. در باب مؤلفه های پیدایش جنبشها، پژوهشگر ناگریز به موارد کم و زیادی اشاره میکند که همگی یا ـ اکثر به قریب ـ آنان در دل جهانیشدن و تسریع فرآیند جهانیشدن پدید آمدهاند. از این رو، میتوان اذعان داشت که «جنبش های نوپدید در گرو فرآیندجهانیشدن» برای غلبه بر بحران هویت معنا پدید آمدهاند.
حال آنکه نمونه کامل و سمبل بارز کلیدواره مذکور، تحقق پارلمان ادیان جهان بوده است. از این رو، نگارنده ابتدا در باب چیستی جنبش های نوپدید و علل پیدایش آنان سخن می گوید، سپس به جهانی شدن و ابعاد ان پرداخته و در نهایت، به رابطه تنگاتنگ «جهانی شدن در حوزه معنویت»، «بحران معنا و هویت» و «پیدایش و استقبال از جنبشهای نوپدید» اشاره خواهد کرد.
عقلگریزی و شریعتستیزی در اندیشه پائولوکوئلیو و اشو
هادی وکیلی
چکیده: از جمله ویژگی هایی که نظر پژوهشگران عرصه مطالعات ادیان جدید را به خود جلب کرده، مواضع رهبران و مروجان این ادیان در خصوص دو مقوله عقل و دین و به تعبیری عقل و شرع است. تاریخ تفکر بشری به شکلی عام و تاریخ فلسفه و دین به طور خاص، مشحون از آراء متنوع متفکران و فیلسوفان شرق و غرب درباره جایگاه، اعتبار و وثاقت عقل و شرع و احکام به اصطلاح عقلی و شرعی است. این آثار هم به طور مستقل به این دو موضوع پرداختهاند و هم ارتباط این دو با یکدیگر، از همه مهمتر جایگاه هر یک در حدود دیگری و در مقایسه با یکدیگر را مورد بحث و کاوش جدی خویش، قرار دادهاند.
بیگمان نقش عقل و شرع در زندگی همه آدمیان و به خصوص دینداران، نقشی خطیر و قابل توجه است و از این رو توجه دوباره به این دو مقوله آن هم از منظر مطالعات ادیان و معنویت های جدید، تأکیدی دوباره بر اهمیت جایگاه آنها در دینپژوهی معاصر است. بررسی دیدگاههای دو تن از رهبران جنبش های معناگرای نوظهور، پائولوکوئلیو و اشو درباره عقل و شرع با رویکردی انتقادی و بر پایه معارف معنوی و مبانی عرفان اسلامی، نشاندهنده سلطه تفکر جداییطلبانه دینی و اجتماعی در نگرش آنان است.
مسأله زن و زناشویی در عرفان اسلامی
علی امینی نژاد
چکیده: افراط و تفریط در روش های سلوکی از نشانههای انحراف در مکتب های معنویت گرا است. موضوع زن و زناشویی از جمله مواضع حساس افراط و تفریط در مکتب ها است. این مقاله بر آن است تا نشان دهد عرفان اسلامی تحت تعلیمات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نگاهی متعالی در عین اعتدال و همراهی با فطرت در مسأله زن و زناشویی ارائه کرده است. این در حالی است که غالب مکتب های سلوکی دچار تفریط در مسأله زناشویی بوده و بسیاری از آیینهای نوپدید معنویت گرا دچار افراطهای هولناک در این مسیر شدهاند.
آسیبشناسی عشق در معنویتهای نوظهور
پریسا گودرزی
چکیده: از آموزههای عمده و مسائل اساسی در عرفانهای جهان، مسأله عشق است. این مسأله از دیرباز محل توجه عموم و موضوع نقض و ابرام اصحاب دین و عرفان بوده است؛ همچنین از سوی اصحاب عرفان های نوظهور نیز از موضوعات اصلی و مورد توجه آنان قرار داشته و دارد. طبیعی است که تعاریف عارفان و عرفانهای گوناگون از عشق، متنوع باشد، زیرا عرفا در تعریف عشق و انواع آن تابع عوامل متعدد و پیچیدهای از قبیل: موقعیت خاص مخاطب، موقعیت معرفتی ـ سلوکی خود، هنجارهای دینی – فرهنگی جامعه و غیر آن بودهاند. پائولوکوئلیو و اشو در موضوع عشق، عقاید خاصی دارند. عشق در بیشتر داستانهای کوئلیو معطوف به جنس مخالف است و در مابقی آنها نیز متعلقی ناسوتی دارد. عشقی را که اشو ترویج می کند و قابل احترام میداند، هیچگونه تعلقی ندارد و بسیار مطلق و مبهم است. عشق مورد نظر او سمت و جهتی نداشته و متوجه هیچ کس نیست.
شماره ششم فصلنامه معنوی، الهیاتی، انتقادی مطالعات معنوی از سوی پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم علیهالسلام به سردبیری حسین قشقائی ویژه زمستان 1391 در 174 صفحه و به قیمت هشت هزار تومان منتشر شده است./907/پ202/ق
ارسال نظرات