با داستانی از حضرت زهرا؛
شماره 237 ماهنامه پوپک منتشر شد
خبرگزاری رسا ـ شماره 237 ماهنامه فرهنگی کودکان ایران(پوپک) به صاحب امتیازی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم منتشر شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، دویست و سی و هفتمین شماره ماهنامه فرهنگی کودکان ایران(پوپک) به صاحب امتیازی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ویژه فروردین 1393 چاپ و روانه بازار شد.
«شکوفههای آسمانی»، «حکایتهای کوچک»، «جدول روزها»، «شعر و داستان»، «عید شما مبارک»، «گل محمدی»، «باغ سبز احکام»، «در باغ نهجالبلاغه»، «داستان بندانگشتی»، «جدول نوروزی» و «از کتاب خدا» برخی از موضوعات این ماهنامه است.
در ذیل موضوعی با عنوان اذان نگو میخوانیم: حضرت زهرا سلامالله علیها به خدمتکارش گفت «پنجره را باز کن.» فضه برخاست و پنجره را باز کرد. حضرت زهرا سلامالله علیها بیمار بود و نمیتوانست از جا برخیزد. آن روز هم حالش بدتر شده بود. از صبح همینطور گریه میکرد و حرف از پدر می زد، بعد هم به فضه گفت «چرا دیگر صدای مؤذن پدرم نمیآید؟».
فضه گفت: از وقتی دشمنان به زور جای حضرت علی علیهالسلام را گرفتهاند «بلال» قهر کرده و اذان نمیگوید. حضرت زهرا سلامالله علیها گفت «امروز دلم می خواهد دوباره صدای بلال را بشنوم.» فضه هم زود رفت و پیغام حضرت زهرا سلامالله علیها را به بلال گفت. ظهر که شد، بلال دوباره روی پشت بام مسجد پیامبر صلیالله علیه و آله رفت و اذان گفت. پنجره اتاق حضرت زهرا سلامالله علیها باز بود. صدای بلال توی اتاق میآمد. حضرت زهرا سلامالله علیها دوباره یاد پدر افتاد و گریه کرد. بلال اسم پیامبر صلیالله علیه و آله را که گفت، حضرت زهرا سلامالله علیها فریاد زد و بیهوش شد.
فضه وحشتزده از خانه بیرون آمد و به طرف مسجد رفت. نزدیک مسجد که رسید فریاد زد و رو به بلال گفت: ای بلال، بس کن، دختر پیامبر صدای اذان تو را شنید از هوش رفت. بلال وقتی فهمید حال حضرت زهرا سلامالله علیها بد شده است از پشتبام مسجد پایین آمد و دیگر هیچوقت اذان نگفت.
موضوع گل محمدی با عنوان آن مرد مهربان یکی دیگر از بخشهای این ماهنامه است که مطالبی را درباره حضرت آیتالله بروجردی رحمةالله علیه نقل کرده که به این شرح است: «از دیدن کرسی نه چندان بزرگی که آقا جلوش گذاشته است تعجب میکند. با خود میگوید کرسی مال زمستان است، الآن که وسط تابستان است! یواشکی و جوری که آقا نشنود از بابا میپرسد پدرجون چرا آقا کرسی گذاشته؟ بابا لبخندی میزند و میگوید: پای آقا درد میکنه، برای اینکه به مهمانان بیاحترامی نباشه کرسی گذاشته تا پایش را زیرش دراز کنه.
آقا به صورت ناگهانی تصمیم گرفته است چمدانش را ببندد و چند روزی مسافرت برود. همه اطرافیان تعجب میکند، آخرین سفر دارد به صورتی پیشبینینشده انجام می شود؛ ضمن آنکه سابقه نداشته ایشان این موقع سال درسشان را تعطیل کنند و به سفر بروند. چند روزی میگذرد. و علت سفر بر همه روشن میشود که چیزی نیست جز سفر محمدرضا شاه پهلوی به قم و بیعلاقگی آیتالله بروجردی برای دیدار با او».
در بخش پایانی این ماهنامه موضوعاتی همچون «سرگرمی و چیستان شعری»، «سفر به آسمان»، «کبوتر نامهرسان»، «دانش ایرانی»، «خاطرات یک اسیر»، «زنگ کتاب»، «نقاشی»، «من ایرانیام» و «یک قطره از تاریخ» به چشم میخورد.
دویست و سی و هفتمین شماره ماهنامه فرهنگی کودکان ایران(پوپک) به صاحب امتیازی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم و مدیرمسؤولی علی کمساری ویژه فروردین 1393 در 68 صفحه و به قیمت 2000 تومان منتشر شده است./907/ن602/ع
ارسال نظرات