نگاهی به کتاب مهاجر مهربان
محسن مطلق در مورد این کتاب اظهار داشت: این کتاب مجموعه ای مستند از زندگینامه و خاطرات شهید اسماعیل دقایقی است که از کودکی تا لحظه شهادت او را دربرمیگیرد.
وی افزود: کتاب «مهاجر مهربان» بر اساس زندگینامه داستانی و بر پایه واقعیتی آمیخته با عنصر تخیل است که در تمام فصول آن اصل حقیقت حفظ شده است.
این نویسنده عنوان کرد: شهید دقایقی یکی از فرماندهان عالیرتبه جنگ بود که مسوولیت او با بقیه فرماندهان دفاع مقدس، تفاوت قابل توجهی داشته است.
وی ادامه داد: دقایقی فرماندهی لشکر 9 بدر را به عهده داشت؛ لشکری که متشکل از اسرای عراقی بود که از جنگ با ایران پشیمان شده و به عنوان «تواببین» با بعثیها میجنگیدند.
مطلق اضافه کرد: هدایت و کنترل این لشکر با سختی و پیچیدگی های خاص و ویژه ای همراه بود ضمن اینکه بیشتر ماموریت این افراد برون مرزی بود.
وی با بیان اینکه شهید دقایقی به مسائل اعتقادی با بینشی عمیق و خالی از تعصب می نگریست، عنوان کرد: او به معنای واقعی درک بالایی از مسائل داشت و سلیقه های شخصی خود را در مواجه با اتفاقات پیش آمده دخیل نمیکرد.
مطلق با اشاره به عنوان کتاب بیان داشت: کتاب «مهاجر مهربان» اشاره به مهربانی وصف ناپذیر این شهید در برخورد با مردم، و مهاجرت خانواده اش در اثر فقر از بهبهان به شهرستان آغاجری در خوزستان میکند.
در بخشی از کتاب «مهاجر مهربان» عنوان شده است: حرف های اسماعیل اول از همه خودش را آرام کرد. لحظاتی بعد اسماعیل زیر کتف های مرد را گرفت. از زمین بلندش کرد وبعد خودش تا نزدیک در با او رفت و معذرت خواهی کرد. مرد هنوز چند قدمی نرفته بود که چهره اسماعیل و حرف هایی که او با نیروهایش گفته بود، از ذهنش گذشت. ایستاد و به عقب نگاه کرد. در نیمه باز مقر چهره خندان اسماعیل را در خود جا داده بود. او هم تبسمی کرد و گذشت. دفعه بعد که آن مرد به مقر سپاه آمد، هیج خطایی نکرده بود. بلکه تنها و تنها برای دیدار با اسماعیل تا آنجا آمده بود. اسماعیل به گرمی از او پذیرایی کرد و گفت: امیدوارم دوستان خوبی برای هم باشیم./998/د102/ق