خاطرات اسیران دفاع مقدس در کتاب روایت آزادگی
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، کتاب روایت آزادگی به قلم سید حمید مشتاقینیا از سوی معاونت پژوهشی فرهنگی مؤسسه روایت سیره شهدا منتشر شده است.
این کتاب به رصد خاطرات و سخنان راویان فرهنگ ایثار و شهادت پرداخته است، نویسنده با فراز و نشیبهای تاریخ اسارت آشنا بوده است و با مسعود دهنمکی در مجموعه فرهنگنامه آزادگان همکاری کرده است.
بسیاری از خاطرات این کتاب در مصاحبه مستقیم نگارنده با آزادگان سرافراز جمعآوریشده است.
در این کتاب این عناوین را میخوانیم: «بهجای مقدمه»، «روحانی اسیر و شهید دفاع مقدس»، «اردوگاههای اسارت»، «اسارت، ننگ یا افتخار؟» تفاوت آزادی با آزادگی»، «اصطلاحات اسارت»، «وضعیت خوراک، پوشاک، درمان»، «رهبری و مدیریت»، «جنگ نرم در اسارت»، «ایثار و فداکاری»، «تحقیر دشمن»، «شکنجه در اسارت»، «فاصله وضعیت اسرا با قوانین کنوانسیون ژنو»، «مفقودالاثرها»، «حجتالاسلام علیاکبر ابوترابی»، «ورزش در اسارت»، «طنز در اسارت»، «خلاقیت و هنر در اسارت»، «مدیریت زمان و برنامهریزی در اسارت»، «اعیاد و مناسبتها»، «محرم در اسارت»، «نمایش اتحاد ملی»، «از نگاه صلیب»، «عاقبت وطنفروش»، «نقش منافقین»؛ «شیخ علی تهرانی»، «زنان آزاده»، «داستان زیارت»، «نامه اسرا به امام»، «رحلت امام»، «حاشیهای بر آزادی»، «گزارش یک دیدار»، «رسالت زینبی»، «در وصف آزادگان» و «این راه ناتمام».
ابوترابی در اسارت
دز بخشی از این کتاب میخوانیم: حجتالاسلام علیاصغر صالحآبادی از آزادگان سرافراز سبزواری است که در دوران اسارت، تجربیات بسیاری را در کنار مرحوم ابوترابی کسب کرده است. ایشان پس از اسارت، داماد خانواده ابوترابی گردید و هماکنون در شهر مقدس قم به فعالیتهای علمی و اجتماعی اشتغال دارد. حجتالاسلام صالحآبادی در خصوص بعضی از ویژگیهای مرحوم ابوترابی در دوران اسارت چنین میگوید ابوترابی به آنچه میگفت، عمل میکرد. تقوا و عبادت او به دل همگان مینشست. رفتارش با اسرا بسیار دوستانه بود. او بامحبت خود در قلب همگان حاکم میشد تا جایی که توانست بسیاری از اسرایی را که به دلیل فشارهای دوران اسارت و ضعف ایمان دچار تزلزل شده بودند، به جمع نیروهای انقلاب بازگرداند و تدبیر ابوترابی کمک شایانی در حفظ وحدت و سلامت اسرا مینمود.
اگرچه مرحوم ابوترابی شکنجههای بسیاری را تحمل کرد، اما به مرور بسیاری از سربازان بعثی و نیروهای وابسته به صلیب سرخ به شخصیت او علاقهمند شدند و احترام ویژهای برای ایشان قائل گردیدند.
شاید بتوان سلوک اجتماعی او در دوران اسارت را اینگونه بیان کرد که میدید هرجا که مشکلی هست، آنجا حاضر میشد و سعی میکرد خلأهای وجود را با معنویت محبت خود جبران نماید. او شبکهای از مدیریت و رهبری را در اردوگاهی که حضور مییافت، تشکیل داده بود و حتی پسازآنکه از اردوگاه منتقل میشد فردی را به عنوان جانشین خود برای هدایت فکری، مذهبی و سیاسی اسرا انتخاب میکرد. توصیهها و نگاه مدبرانه او به مقوله اسارت، باعث کنترل افراطها و تفریطها میگردید.
رویکرد مدیریتی مرحوم ابوترابی توسط اسیرانی که به اردوگاه دیگر منتقل میشدند، در بین بسیاری دیگر از آزادگان نشر پیدا میکرد که بزرگترین ثمره آن، حفظ و تقویت سلامت اعتقادی و روانی اسرا بود. گاهی از برخی سربازان عراقی که تحت تأثیر اخلاق و رفتار انسانی حاجآقا ابوترابی قرارگرفته بودند و شنیده میشد که میگفتند اگر خمینی هم اینگونه باشد، ما به او ایمان میآوریم. حاجآقا در پاسخها میگفت: من یک شاگرد کوچک در مکتب امام خمینی رحمة الله علیه هستم و شما او را ببینید چه خواهید گفت!
در زمان تبادل اسرا عراقیها ابوترابی را از بقیه جدا کرده و به قسمتی بردند که تعدادی از اسرای پناهنده به دشمن در آنجا نگهداری میشدند. این احتمال وجود داشت که بعثیها از آزادی او ممانعت به عمل بیاورند. سعید اوحدی از آخرین دیدار خود با ابوترابی قبل آزادی میگوید: «برایمان دیدن حاجآقا در آن شرایط، خیلی سنگین بود. همه ما گریه میکردیم و دست و پیشانی حاجآقا را از میان نردههای آسایشگاه میبوسیدیم و میگفتیم: حاجآقا مگر ممکن است که ما برویم و شما را رها کنیم؟ حاج آقا فرمودن آقاجان! من به آرزوی دهساله خود رسیدم و آن این بود که شما باعزت و افتخار برگردید و اسارت برای شما عزت و افتخار بود نه ذلت. من ده سال نماز شب میخواندم و چنینی روزی را آرزو میکردم.»
گفتنی است کتاب روایت آزادگی با شمارگان 2000 نسخه در 118 صفحه به قیمت دو هزار و پانصد تومان از سوی مؤسسه روایت سیره شهدا به انتشار رسیده است./998/پ202/ق