۱۰ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۳:۵۱
کد خبر: ۲۱۸۸۸۸

روش‌های تربیت دینی

خبرگزاری رسا ـ با توجه به نیازها و استعدادهای گوناگون متربیان، مربیان باید الگوهای مناسب در ابعاد و رشته های مختلف را به آنان نشان دهند و از یک بعدی‌نگری بپرهیزند.
نشريه راه نما

به گزارش خبرگزاری رسا، استفاده از روش های تربیتی صحیح، از اصول و مبانی مهمی است که همه دست اندرکاران مسائل تربیتی باید به آن توجه داشته باشند؛ زیرا «دنیای امروز، دنیای به کارگیری روش ها و بهره گیری از راه کارهاست». امام رضا(ع) می فرمایند: هرکس در پی کاری از راه و روش آن رود، نلغزد؛ اگر هم بلغزد، راه کار رهایی اش را نیز بیابد». (1)

توجه به دو نکته قبل از شروع بحث ضرورت دارد:

1. در این متن، ما روش های تربیتی را از آموزه های دینی و اندیشه های ولایی گرفته ایم.

2. به جهت رعایت اختصار، بیشتر به جنبه های نظری موضوع پرداخته ایم؛ اگرچه به جنبه هاکاربردی آن نیز توجه داشته ایم. از این رو، از ذکر مثال، تجربه ها و نمونه های عملی غافل شده، به مجمل گویی اکتفا کرده ایم.

برخی از روش های تربیت دینی عبارتند از:

1. تقلیدی 2. تلقینی 3. تدریجی 4. غیرمستقیم 5. الگویی 6. عملی

1. روش تربیت تقلیدی

تقلید بر چهار نوع است:

الف) تقلید آگاهانه و سودمند(مانند تقلید درکارهای مثبت)؛

ب) تقلید آگاهانه و زیان مند(مانند تقلید در کارهای منفی)؛

ج) تقلید ناآگاهانه و سودند(مانندتقلید کودک در یادگیری سخن گفتن)؛

د) تقلید ناآگاهانه و زیان مند(مانند تقلید کودک در به کارگیری سخنان زشت).

نوع اول و دوم از تقلید، همان الگو برداری مثبت یا منفی از دیگران است که در «روش تربیتی الگویی» به آن خواهیم پرداخت.

به نوع چهارم از تقلید، قرآن مجید در مورد کافران چنین اشاره کرده است: « وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللّهُ قَالُواْ بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَیْنَا عَلَیْهِ آبَاءنَا أَوَلَوْ کَانَ آبَاؤُهُمْ لاَ یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَلاَ یَهْتَدُونَ؛ (2) و هنگامی که به آن ها گفته شود: «از آنچه خدا نازل کرده است پیروی کنید!» می گویند: «نه، ما از آنچه پدران خود را بر آن یافتیم، پیروی می نماییم.» آیا اگر پدران آن ها، چیزی نمی فهمیدند و هدایت نیافتند(باز از آن ها پیروی خواهند کرد)؟».

پس دلیل های کورکورانه و بدون دلیل خردمندانه، کاملاً نکوهیده است و باید درباره این نوع تقلید ها- نه هر تقلیدی- گفت:

خلق را تقلیدشان بر باد داد

ای دو صد لعنت بر این تقلید باد

با توجه به تقلید شدید برخی افراد به ویژه در سنین پایین- باید کاملاً مراقب رفتار و گفتار خود باشیم؛ برای نمونه، یکی از مربیان ورزش به علت زانودرد، هنگام ورزش زانوبندی را به پای چپ خود می بندد. پس از چند جلسه آموزشی، متوجه می شود که برخی از شاگردان،بدون داشتن زانودرد، زانوبندی را به پای چپ خویش می بندند!این نشان می دهد که رفتار مربیان - حتی به طور ناخواسته- تا چه اندازه می تواند مورد تقلید افراد قرار بگیرد و بر آنان تأثیر بگذارد.

2. روش تربیت تلقینی

یکی از روش های دیگری که در تربیت می توان به کار گرفت، تلقین مثبت به خود و دیگران است. امروزه نیز یکی از روش های درمان برخی از بیماری ها مانند افسردگی، منفی نگری، ناامیدی و وسواس، روش تلقین درمانی است.حضرت امیرمؤمنان علی(ع) نیز این روش را مورد توجه قرار داده و فرموده اند: « اِنْ لَمْ تَکُنْ حَلیما فَتَحَلَّمْ، فَاِنَّهُ قَلَّ مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ اِلاَّاَوْشَکَ اَنْ یصیر مِنْهُمْ؛ (3) اگر بردبار نیستی، خود را همانند بردباران نما، زیرا بسیاری اند کسانی که خود را به گروهی همانند می کنند و یکی از آنان نمی شوند». همچنین امام خمینی؛ می فرمایند: «یکی از چیزهایی که برای انسان مفید است، تلقین است...یک مطلبی که تأثیر در نفس انسان باید بکند، با تلقینات و تکرارها بیشتر در نفس انسان نقش پیدا می کند». (4)

بنابراین، اگر استفاده از روش تلقینی در تعلیم و تربیت به صورت «منفی و تحمیلی»نباشد،بلکه به صورت «مثبت، آگاهانه و آزادانه» انجام پذیرد، بسیار مطلوب و مؤثر خواهد بود. آیا تا کنون کم شدن نمره یا مردودی دانش آموزی را که بارها به او تلقین کرده اند که «تو شاگرد درس خوانی نمی شوی» نشنیده یا ندیده ایم؟ آیا تا کنون زیاد شدن نمره یا قبولی دانش آموزی را که بارها و بارها به او تلقین کرده اند که «تو می توانی شاگرد درس خوانی بشوی» نشنیده یا ندیده ایم؟

3. روش تربیت تدریجی

روان شناسی می گفت: «در تعلیم و تربیت، جذب کردن پیش از ساختن است». جذب کردن دیگران غالباً زمینه سازی می خواهد. به کارگیری «روش تدریجی» در تعلیم و تربیت و ساختن انسان ها، از لوازم مهم زمینه سازی پرورشی و آموزشی است. نازل شدن آیات قرآن و ابلاغ آن ها به مردم از سوی پیامبر(ص)- که مهم ترین و بهترین آموزش ها و روش های تربیتی را دربردارند- در مدت 23 سال و به صورت تدریجی (سوره اسراء آیه 106) بیان برخی از قوانین عملی اسلام برای مردم همچون روزه، زکات و جهاد پس از 15 سال، تحریم تدریجی ربا در آیات 39 سوره روم و 161 سوره نساء 130 سوره آل عمران و 275 تا 279 سوره بقره، و تحریم تدریجی شراب و مواد مست کننده در آیات 219 سوره بقره و 43 سوره نساء و 90 و 91 سوره مائده، ارزش و اهمیت استفاده از روش تدریجی در مسائل تربیتی و آموزشی را نشان می دهد و بر آن تأکید می ورزد. به گفته مولانا: حق نه قادر بود برخلق فلک، در یکی لحظه به «کُن»؟ بی هیچ شک!/ پس چرا شش روز آن را برکشید؟

کل یوم الف عام ای مستفید

خلقت آدم چرا چل صبح بود؟

اندر آن گل اندک اندک می فزود؟

خلقت طفل از چه اندر نه مه است؟

زانکه تدریج از شعار آن شه است

شایان ذکر است:

الف. توجه به روش تدریجی در تعلیم و تربیت، بدین معنی نیست که در مراحل آغازین می توان از آموزش ها و استدلال های غلط و یا مسائل تربیتی بی پایه و سست پایه استفاده کرد.

ب. به کارگیری روش تدریجی در تعلیم و تربیت تنها در قلمرو استدلال و برهان نیست، بلکه در نوع مطالب و اعمال نیز صادق است. مثلاً آیا آموزش مطالب عرفانی دقیق و فلسفی عمیق و واداشتن به انجام کارهای اخلاقی پسندیده و برخی از مستحبات مهم مانند خواندن نماز شب، برای نوجوانانی که به این حد از درک و عمل نرسیده اند، رواست؟

ج. در تعلیم و تربیت حتماً باید سطح فکر، قدرت فهم و شرایط سنی، علمی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی فراگیران و فرزندان را در نظر داشت، زیرا هماره نمی توان برای بیماران مختلفی که درد مشترکی نیز دارند، فقط یک نسخه درمانی ارائه کرد. شاید به همین دلیل نیز بوده است که ائمه: به یک سؤال مشترک مانند افضل الاعمال(برترین کارها) از سوی افراد گوناگون، پاسخ های گوناگونی داده اند.

4. روش تربیت غیرمستقیم

از یک جهت، روش های مطلوب تربیتی به دو گونه « مستقیم» و «غیرمستقیم» است. با توجه به ویژگی های متربیان، شرایط زمان و مکان، گاه روش مستقیم و گاه روش غیرمستقیم کارآیی دارد. و این چنین نیست که هماره روش غیرمستقیم کارسازتر باشد. از همین رو، خدای بزرگ در قرآن کریم در مواردی، از روش ها وخطاب های مستقیم و صریح مانند «یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ»، «یَا أَیُّهَا النَّاسُ» و «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» استفاده کرده است و در مواردی از روش ها و خطاب های غیر مستقیم. به حضرت عیسی(ع) فرموده است: «ای عیسی پسر مریم! آیا تو به مردم گفتی که من و مادرم را همچون دو خدا به جای خداوند بپرستید؟» (5) همان گونه که در این آیه قرآن به روشنی می بینیم، خداوند متعال مستقیماً به حضرت عیسی(ع) خطاب می کند اما به طور غیر مستقیم می خواهد به پیروان حضرت عیسی(ع) بگوید که اعتقاد آنان به خدا بودن حضرت عیسی(ع) و حضرت مریم(ع) شرک وباطل است. باری، آموزش غیرمستقیم وضو به آن پیرمرد از سوی امام حسن و امام حسین(ع)  و تأکید فراوان روان شناسان بر این روش، و گفته هایی همچون «الکنایه، ابلغُ من التصریح؛ کنایه و غیرمستقیم گویی از صراحت و مستقیم گویی رساتر است» و «به در بگو تا دیوار بشنود»، بر به کارگیری روش غیر مستقیم در تعلیم و تربیت تأکید می ورزد.

تذکر

الف. استفاده از شعر، قصه، خاطره، شرح حال دیگران، معما، فیلم، نمایش و مانند آن می توانند از مصادیق روش های غیرمستقیم تربیتی به شمار آید.

ب. نتیجه گیری از مطالب مطرح شده در روش های غیرمستقیم، به عهده خود مخاطبان و فراگیران قرار داده شود.

ج. گاه مربیان و پدران و مادران می توانند مسائل تربیتی را به صورت غیرمستقیم و به وسیله اشخاص دیگری و نه به وسیله خودشان، به فراگیران انتقال و آموزش دهند.

5.روش تربیت الگویی

یکی از ویژگی های انسان فضیلت خواهی و کمال گرایی اوست. از این رو هرگاه فضیلت و کمالی را در الگوهایی مانند شخصیت های دینی، سیاسی، اجتماعی، هنری و ورزشی می بیند، در پی الگوبرداری از آنان در زندگی فردی و اجتماعی خویش بر می آید. به گفته مولانا:

هر هنر که استاد بدان معروف شد

جان شاگردش بدان موصوف شد

پیش استادی که آن نحوی بود

جان شاگردش از آن نحوی شد

بنابراین یکی از روش های مؤثر در تعلیم و تربیت فراگیران روش الگویی است. و نکته مهم تر برای مربیان، معلمان، پدران و مادران این است که به متربیان و فراگیران، در تشخیص فضیلت ها و کمال ها و مصادیق آن، جهت دهند و یاری رسانند تا در دام بت ها و مد ها و الگوهای نامناسب گرفتار نشوند، بلکه به سوی الگوهای مناسب و شایسته رو آورند. و اقبال لاهوری چه خوش گفته است:

عاشقی آموز و محبوبی طلب

چشم نوحی قلب ایوبی طلب

کیمیا پیدا کن از مشت گلی

بوسه زن بر آستان کاملی

باری، خداوند بزرگ در قرآن کریم روش الگویی را مورد توجه قرار داده هم الگوهای پسندیده مانند پیامبر خدا(ص) (6) و حضرت ابراهیم(ع) و یاوران او (7) و زن فرعون (8) را معرفی می کند و هم الگوهای ناپسند مانند زن حضرت نوح و زن حضرت لوط (9) را به همین منظور نشان می دهد. امام زمان(ع) نیز در حدیثی جالب می فرمایند: « دختر پیامبر خدا (فاطمه زهرا(ع)) برای من الگویی شایسته است.» (10)

یادآوری

الف. همه مربیان به معنای عام، با اعمال و رفتار پسندیده خویش می توانند الگوهای شایسته ای برای متربیان خود باشند.

ب. با توجه به نیاز ها و استعداد های گوناگون متربیان، مربیان باید الگوهای مناسب در ابعاد و رشته های مختلف را به آنان نشان دهند و از یک بعدی نگری بپرهیزند.

ج. مربیان باید از معرفی الگوهای متضاد و متعارض به شدت خودداری ورزند، زیرا این امر ممکن استبه انکار اصل الگوبرداری و انکار خود الگوها از سوی متربیان منجر شود و این زیانی است بس بزرگ.

6. روش تربیت عملی

همان گونه که در روش الگویی گفته شد، یکی از مهم ترین روش های مطلوب تربیتی «روش عملی» است و متأسفانه ما کمتر به آن عمل می کنیم. خدای بزرگ در قرآن کریم می فرماید: «آیا مردم را به کار نیک فرمان می دهید و حال آن که خویشتن را فراموش می کنید.» (11) همچنین امام صادق(ع) می فرمایند:«مردم را با اعمالتان، نه(فقط) با زبان هایتان( به سوی خدا) فرا بخوانید.» (12) طبق آماری که برخی از روان شناسان ارائه کرده اند حدود 80 درصد یادگیری از راه چشم و 13 درصد از راه گوش انجام می شود. یا در ضرب المثلی آورده اند: « یک تصویر گویاتر از هزار کلمه است» و مولانا نیز چه زیبا گفته است:

آن که یک دیدن کند ادراک آن

سال ها نتوان نمودن از زبان

پس، عمل و رفتار مربی که زیر ذرهبین چشم و دستگاه تصویربرداری متربی است، می تواند تأثیر ژرف و شگرفی در تعلیم و تربیت او داشته باشد.زیرا متربی گفته های مربی را پیش از آنکه بخواهد از وی بشنود، می خواهد در اعمال و رفتار او ببیند و این درس بزرگی است که از مربی خود فرا می گیرد:

بزرگی سراسر به گفتار نیست

دو صد گفته چون نیم کردار نیست

از سوی دیگر، اگر متربیان بین گفتار و رفتار مربیان تناقض و تعارض را مشاهده کنند، همین امر باعث می شود تا نسبت به همه گفته ها و نظام فکری- عملی مربیان بی اعتماد گردند و در نتیجه، در نظام فکری- عملی خود نیز دچار اختلال و سردرگمی شوند و در دل و یا بر زبان بگویند:

سعدیا گرچه سخندان و مصالح گویی

به عمل کار برآید به سخندانی نیست

اصولاً باید توجه داشته باشیم که پیروزی یا  شکست یک دین و یا یک مکتب غالباً در گرو اعمال و رفتار گروندگان به آن است تا آموزش های نظری آنان. به همین دلیل، معمولاً  کسانی که با خود دین مخالفت دارند بسیار نیستند، بلکه اعمال و کردار دین گرایان است که موجب بی رغبتی آنان نسبت به ان دین می شود:

اسلام به ذات خود ندارد عیبی

هر عیب که هست در مسلمانی ماست

بنابراین:

الف. همه ما از خداوند بزرگ بخواهیم که به آنچه می گوییم عمل کنیم تا مورد سرزنش او در آیات 2 و 3 سوره صف قرار نگیریم.

ب. اگر به آنچه خودمان می گوییم عمل نکنیم، چگونه می توانیم عمل به گفته هایمان را از دیگران بخواهیم؟ «رطب خورده منع رطب چون کند؟» آری، به گفته خواجه شیراز:

ای بی خبر بکوش که صاحب خبر شوی

تا راهرو نباشی، کی راهبر شوی؟

ج. خطر بسیار بزرگی که اکنون ما و انقلاب ما و دین ما را به شدت تهدید می کند و متأسفانه کمتر به آن توجه می نماییم، این است که شماری از ما به آموزه های دینی و آرمان های انقلابی خویش عمل نمی کنیم، و چه بسا همین امر در درازمدت آثار نامطلوبی نسبت به دین و انقلابمان را در درون جامعه و کشورمان و در بیرون از آن بر جای نهد که امیدواریم به خواست خدا این چنین نشود./1330/ت303/س

 

پی نوشت:

1. بحارالانوار، ج71، ص 340/ 2. بقره، 170./ 3. نهج البلاغه، کلمه قصار 198/ 4. قرآن از دیدگاه امام خمینی(ره)، ص 44/ 5. مائده، 116/ 6. احزاب، 21/ 7. ممتحنه، 4/ 8. تحریم، 11/ 9. همان، 10/ 10. بحارالانوار، ج53، ص180/ 11. بقره، 44/ 12. بحارالانوار، ج5، ص 198.

 

ماهنامه معرفتی، آموزشی راه نما/ شماره ششم/ تیر و مرداد 93

ارسال نظرات