۰۶ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۷:۴۴
کد خبر: ۲۵۲۷۵۰

نگاهی به هفتاد و یکمین شماره فصلنامه نقد و نظر

خبرگزاری رسا ـ هفتاد و یکمین شماره فصلنامه نقد و نظر ویژه پاییز 1392 از سوی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم منتشر شده است.
هفتاد و يکمين شماره فصلنامه نقد و نظر

 

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، هفتاد و یکمین شماره فصلنامه علمی پژوهشی نقد و نظر، ویژه پاییز 1392 به مدیرمسؤولی محمدتقی سبحانی از سوی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم راهی بازار نشر شد.

 

این شماره از فصلنامه نقد و نظر شامل عناوین زیر است:

 

تحلیل مفهوم معرفت از نظر ابن سینا بر اساس معرفت شناسی معاصر

اصل سادگی و نقش آن در اثبات خداباوری بررسی تقریر سوئینبرن

گستره و محدوده شهود عقلی در اخلاق مشرقی ابن سینا

آزادی به مثابه سرچشمه ابداع در هنر

تبیین، بررسی و نقد اندیشه دینی کانت

معنای زندگی، از دیدگاه آلبرکامو

بررسی زنده انگاری و نطق جمادات در نظریه امام خمینی رحمة الله علیه

 

 

تحلیل مفهوم معرفت از نظر ابن سینا بر اساس معرفت شناسی معاصر

محمد سعیدی مهر

داوود حسینی

نرگس کریمی واقف

 

چکیده: تعریف سنتی مفهوم معرفت عبارت است از «باور صادق موجه». مفهوم «تصدیق یقینی» که در عبارات ابن سینا معادل علم تصدیقی دانسته شده است، مؤلفه‌های تقریبا مشابهی با مفهوم معرفت گزاره‌ای دارد.

از نظر ابن سینا تصدیق یقینی یا همان علم تصدیقی عبارت است از تصدیق یک قضیه به سبب علم به علت موجبه صدق آن قضیه. علت صدق قضایای یقینی بدیهی درون این قضایا و علت صدق قضایای یقینی نظری بیرون از این قضایا است.

همچنین در این تعریف ابن سینا تقریر ویژه‌ای از شرط توجیه دارد. توجیه در تحلیل او نوعی از خطاناپذیری است؛ به گونه‌ای که باورهای موجه کاذب امکان ورود به مصداق‌های علم تصدیقی را ندارند.

 

اصل سادگی و نقش آن در اثبات خداباوری؛ بررسی تقریر سوئینبرن

منصور نصیری

 

چکیده: سادگی یکی از مهم‌ترین معیارهایی است که در فلسفه علم برای ارزیابی نظریه‌های علمی و ترجیح آن‌ها بر یکدیگر به کار می‌رود. امروزه برخی از فیلسوفان دین، مانند سوئینبرن با سرخوردگی از استدلال‌های قیاسی و ترجیح استدلال‌های استقرایی برای تأیید خداباوری، کوشیده‌اند معیارهای مطرح در ارزیابی نظریه‌های علمی، از جمله معیار سادگی را برای ارزیابی خداباوری در برابر نظریه‌های رقیبی همچون طبیعت‌گرایی یا انسان‌گرایی به کار گیرند.

در این مقاله، این تلاش را تبیین و بررسی و نقد کرده‌ایم. اشکال‌های مطرح در این رویکرد را در سه دسته اصلی آورده‌ایم. بی‌گمان این گام در مراحل آغازین است و هرچند تلاش کسانی مانند سوئینبرن بی‌نقص نیست، می‌توان در مراحل بعدی این بحث را غنی‌تر کرد.

 

گستره و محدوده شهود عقلی در اخلاق مشرقی ابن سینا

محمد هانی جعفریان

میر سعید موسوی کریمی

 

چکیده: این مقاله در نظر دارد با بررسی گستره شمول توانایی معرفتی شهود عقلی در رسائل مشرقی ابن سینا نشان دهد که چه دسته‌ای از افراد جزء واجدان توانایی معرفتی شهود عقلی هستند و (به قول ابن سینا در داستان رساله الطیر) در جرگه «برادران حقیقت» وارد می‌شوند و چه دسته‌ای از افراد فاقد این نوع توانایی معرفتی‌اند.

بر این اساس، نخست می‌کوشیم در این رساله‌ها مخاطبان داستان‌های مشرقی را شناسایی کنیم و سپس با بررسی محدوده شمول شهود عقلی نشان دهیم که در رسائل مشرقی تنها عارفان به طور قطع جزء دارندگان این توانایی معرفتی قلمداد شده‌اند و حضور دیگران در جرگه برادران «حقیقت منتفی» است.

 

آزادی به مثابه سرچشمه ابداع در هنر

سیاوش جمادی

 

چکیده: زیر عنوان آثار هنری، آثاری آفریده شده و می‌شوند که نه شمارش پذیرند و نه عمر کسی کفاف می-دهد تا همه را بخواند و ببیند و بشنود. فلسفه هنر و حسانی‌ات، هنر و امر زیبا را به لحاظ ماهیت، خاستگاه، تأثیر، شرایط ذاتی و التزام به حقیقت موضوع بررسی قرار داده‌اند.

در این مقاله، عمده‌ترین نظریه‌های فلسفی در باب هنر به اجمال بررسی شده‌اند. تولستوی، کانت، هگل، هایدگر و آدرنو هر یک به هنر و امر زیبا نگرشی دارند. یکی هنر را خود آیین و دیگری آن را روح محسوس گشته می‌داند.

هایدگر بر ظهور حقیقت در کار هنری تأکید دارد و تولستوی هنر را به رسالتی فرا می‌خواند. مرور مقایسه‌ای این نگرش‌ها، تمهیدی برای پاسخ به این پرسش است که آیا هنر فی نفسه حقیقت را در صورتی محسوس متعین می‌کند؟

آنچه از آن دفاع کرده‌ایم آن است که اگر فلسفه هنر اعتنایی نیز به آثار هنری و ملاک گرفتن آن‌ها داشته باشد، پاسخ منفی است؛ در واقع، گوش هنرمندان چندان بدهکار نظریه‌پردازی‌های فلسفی و زیبایی شناختی نبوده است. آنان در خطاب به ادراک حسی یعنی طرز بیان هنر مشترک بوده‌اند، اما در مضمون یا درون مایه التزامی نداشته‌اند، مگر بنا به خواستی بیرونی (مثلا هنر سوسیالیستی.)

سرچشمه ابداع در هنر آزادی بوده است. سرانجام، این مسأله به خواننده واگذار می‌شود که آیا می‌توان بی‌توجه به آثاری که با عنوان هنر آفریده می‌شوند، درباره هنر نظریه پردازی کرد؟

  

تبیین، بررسی و نقد اندیشه دینی کانت

حسن مهرنیا

 

چکیده: یکی از مهم‌ترین مباحث مطرح در طول تاریخ تفکر بشری، مقوله دین و یکی از و تأثیرگذارترین فیلسوفان در تفکر غرب ایمانوئل کانت است. کانت در بسیاری از حوزه‌های دانش بشری، از جمله حوزه دین تاثیرگذار بوده است.

پس از وی از آرای دینی ایشان تفسیرهای گوناگونی شده است که برخی از این برداشت‌ها با سوء فهم‌هایی نیز همراه بوده است. نویسنده در این مقاله با بررسی دقیق نظام فکری- فلسفی کانت بر آن است که تفکر دینی وی در مجموع دارای دو مرحله سلبی و ایجابی است.

او در نقد اول و تمهیدات که دیدگاه معرفت شناسانه خود را ارائه می‌دهد و در پی محدود کردن عقل است تا به زعم خویش جایی برای دین باز کرده باشد، دیدگاه سلبی خود را عرضه کرده و مفاهیم اساسی خدا، نفس و اراده را در حوزه عقل نظری اثبات ناپذیر می‌داند، اما در نقد دوم با گرایش به سمت اخلاق و اولویت بخشی به آن، با ارائه دیدگاه ایجابی خود، دین را تابع اخلاق قرار می‌دهد؛ اندیشه‌ای که راه را به سمت سکولاریسم گشوده و تعطیلی عقل و خردورزی را در پی داشته است.

از این رو، نویسنده کوشیده است ضمن نشان دادن مبانی نادرست فکری که ایشان را به نقد دین واداشته است، ضعف‌های نظریه دینی کانت را نیز بررسی کند.

           

معنای زندگی، از دیدگاه آلبرکامو

منصور نصیری

محدثه شریفیان

 

چکیده: با وجود آنکه آلبر کامو، انسان را تنها موجود با ارزش می‌داند، ولی افق دید و دایره معرفتی محدودی برای او تعریف می‌کند. از نگاه کامو عقل انسان قادر به ورود در برخی حیطه‌ها، به ویژه جهان ماورای طبیعت نیست. به باور او جهان گزافه است و زندگی انسان مدرن نیز فاقد ارزش و معناست. او با پیش فرض عدم وجود خدا، محدودیت عقل و پوچی زندگی به افق معرفتی‌ای می‌رسد که به گمان خودش بهترین راه حل برای معنادار کردن زندگی است.

در این مقاله پس از بیان رویکردهای موجود درباره معنای زندگی، رویکرد آلبر کامو را در زیر چهار عنوان کلی بیان خواهیم کرد و سپس در بخش پایانی مقاله، به بررسی و نقد دیدگاه او خواهیم پرداخت. مهم‌ترین مبنای کامو، نگاه تجربه گرایانه و مادی انگارانه اوست که به محدودیت‌های وجودشناختی و معرفت شناختی اندیشه بشری انجامیده است. از همین رو، وی در بعد وجودشناختی، وجود جهان ماورای ماده و در بخش معرفت شناختی، وجود معرفت‌های غیرحسی را انکار کرده است. بر همین اساس، به طور عمده نقدهای وارد بر دیدگاه او معطوف به نقد این مبنای انحصارگرایانه اوست.

 

بررسی زنده انگاری و نطق جمادات در نظریه امام خمینی رحمة الله علیه

مهدیه سادات مستقیمی

طاهره قره چایی

 

چکیده: نظریه امام خمینی رحمة الله علیه درباره نحوه زنده انگاری موجودات ظرفیتی دارد که می‌تواند سریان حیات، ادراک، حرکت، اراده و نطق را در جمیع ذرات کائنات حتی جمادات به اثبات رساند. مبانی امام در حوزه زبان قرآن بسان قاعده وضع الفاظ برای روح معنا، زمینه‌ساز برداشت‌های تأویلی تفسیری ویژه‌ای در زمینه تثبیت حیات و نطق موجودات می‌شود که می‌تواند به مثابه ادله قرآنی برای نظریات ایشان محسوب گردد.

از سوی دیگر، مبانی فلسفی عرفانی این حکیم عارف همچون عینیت حیات با علم و قدرت، حرکت جوهری، وجود منبسط و سریان عشق در ذرات کائنات. از زیر ساخت‌های فکری و ادله اثبات کننده سویه‌های این نظریه هستند.

گفتنی است، هفتاد و یکمین شماره فصلنامه علمی پژوهشی نقد و نظر، ویژه پاییز 1392 در 157 صفحه به قیمت پنج هزار تومان از سوی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم منتشر شده است./998/ن601/ق 

ارسال نظرات