آمریکا پروژه نفوذ را در افغانستان با تبدیل مساجد به سالن اجتماعات کلید زد/ از شبکههای تلویزیونی ایرانی برای مقابله با نفوذ آمریکاییها استفاده میکنیم
نفوذ واژه ای است که پس از برجام از سوی رهبر معظم انقلاب به عنوان هشداری برای بیدار باش نخبگان و نهادهای حاکمیتی مطرح و ابعاد آن را برای اتخاذ تصمیمات راهبردی و کلان در جهت مقابله با این پدیده خطرناک فرهنگی و سیاسی در کشور بررسی و تحلیل کردند. در این راستا نگاهی به شیوه نفوذ آمریکا در کشورهای منطقه می تواند روش های آنان را پیش روی نخبگان و رهبران فکری جامعه قرار دهد.
برای پرداختن به این موضوع مهم در منطقه می تواند به سراغ کشورهایی رفت که مورد حمله آمریکا قرار گرفته و پس از استقرار نیروهای نظامی و دیپلمات، تهاجم سنگینی در عرصه فرهنگ و سیاست برای جهت دهی و مهندسی افکار عمومی در این کشورها صورت پذیرفته است. افغانستان مثال مناسبی برای تحلیل پدیده نفوذ در منطقه است که در ادامه به بررسی آن می پردازیم.
خبرنگار بین الملل خبرگزاری رسا برای تحلیل شرایط نفوذ در این کشور به سراغ حجت الاسلام سید محمد انور موسوی، فارغ التحصیل رشته فقه و معارف اسلامی در مقطع کارشناسی ارشد از جامعه المصطفی و از اساتید برجسته سطوح عالی حوزه علمیه افغانستان رفته است. وی که قریب به سه دهه به فعالیتهای مذهبی، فرهنگی و علمی در این کشور پرداخته در این گفت وگو در مورد ابعاد عمیق نفوذ آمریکا در افغانستان و پیامدهای آن سخن گفت.
متن این گفت وگو پیش روست:
رساـ زمانی که آمریکا در سال 2001 میلادی به قصد مبارزه با القاعده ورود نظامی به افغانستان را تحت عنوان "عملیات بلند مدت آزادی" آغاز کرد، آیا به همراه این ورود نظامی، مسایل فرهنگی آمریکایی و غربی نیز وارد افغانستان شد؟
وقتی غربی ها به رهبری آمریکا وارد افغانستان شدند، شعار و بهانه این کشورها مبارزه با تروریسم بود. القاعده در حقیقت دست پروده آمریکا بود اما شاگردی بود که پس از مدتی بر استاد خود طغیان کرد. القاعده در ظاهر با ورود آمریکا از بین رفت و پس از مدتی دولت مردمی روی کار آمد اما در واقع اینچنین نبود.
کسانی که با ماهیت اقدامات شیطان بزرگ آشنا باشند می دانند که آمریکا به دنبال یک اقدام خیرخواهانه و رهایی مردم از چنگال القاعده نبوده بلکه اهداف دیگر را به موازات و یا پس از ورود خود به افغانستان دنبال می کرد. یکی از مسافرانی که همراه با آمریکا وارد افغانستان شد، بستههای فرهنگی از پیش طراحی شدهای بود که هر کدام با هدفی خاص در بین اقشار مختلف مردم نشر پیدا کرد.
رساـ به طور مشخص کانالهای تبلیغی و فرهنگی در کشور افغانستان چه بود؟
پیش از ورود و گسترش ماهواره و دستگاههای گیرنده قوی امواج ماهواره ای، فیلمهایی در سینماهای افغانستان به نمایش گذاشته می شد که دو هدف را به طور مشخص دنبال می کرد. یکی تبلیغ دین مسیحیت و یا کمونیست شدن و دیگری القای فرهنگ غرب در تعامل با دیگران و تغییر سبک زندگی بود. عمر سینما در افغانستان با عدم استقبال مردم کوتاه بود، چرا که مردم با در اختیار گرفتن ماهواره، هزاران سریال خارجی را در منزل خود در دسترس داشتند و دیگر نیازی به هزینه کردن برای رفتن به سینما و تماشای یک فیلم نبود. از این رو شبکههای ماهوارهای فارسی زبان با پخش برنامهها، فیلمها و سریالهایی به زبان فارسی اهداف خود را در نهاد این کشور و خانوادههای افغانی تزریق کردند.
فارغ از شبکههای ماهوراهای که در خارج افغانستان ضبط و پخش می شوند،نوعی از آزادی در این کشور وجود دارد که افراد نیز می توانند شبکههایی خصوصی را تاسیس کنند. در افغانستان 40 شبکه خصوصی به فعالیت می پردازد که هرکدام از این شبکه ها گرایشات خاصی دارند.
در زمینه اینترنت و فضای مجازی باید گفت که این تکنولوژی در افغانستان جایگاه وسیعی پیدا کرده و مقوله فیلترینگ در این کشور نسبت به بسیاری از سایتهایی که مثلا در ایران فیلتر می شود، وجود ندارد.
رساـ ورود آمریکا تحت هر عنوانی که بوده است به صورت رسمی و با گذشت سالهای متمادی عوارضی را به دنبال داشته که از جمله همین بستههای فرهنگی است. فارغ از مسایل فرهنگی آیا آمریکا در زمینه مسایل دینی هم فعالیتی انجام داده و از این طریق نیز نفوذ خود را توسعه داده است؟
آمریکا پس از گذشت مدتی از ورود خود به افغانستان در قالبهای مختلفی به طور علنی به تبلیغ دین مسیحیت پرداخت ودر برخی موارد مشاهده می شد که در مردم گرایش به کمونیسم نیز ایجاد شده است. آمریکا نمایندگانی را از سوی کلیسا در افغانستان مستقر کرد که این افراد در حکم مبلغان دین مسیحیت هستند و به اشاعه این دین می پردازند.
با توجه به اینکه قشر وسیعی از مردم افغانستان فقیر هستند، آمریکا موسساتی را تحت عنوان موسسه خیریه ایجاد کرد و با جذب این افراد در ضمن پوشش مالی آنان، کانالی برای نشر دین مسیحیت و مسایل فرهنگی به دست آورد. این افراد علاوه بر اینکه از نظر مالی ضعیفند، از نظر فرهنگی و دینی نیز از ضعف زیادی برخوردار هستند. آمریکا و مبلغان مسیحی از همین نقطه تاریک سوء استفاده می کنند و مطالب مورد نظر خود را در قالب دین و فرهنگ وبا پوششی فریب دهنده از حمایت مالی اشاعه می دهند.
یکی از مسایلی که خطر زیادی در افغانستان دارد این است که آمریکا به جای ساختن مساجد و حسینیهها برای مردم سالن اجتماعات می سازد. همانطور که در کشورهای اسلامی مساجد و حسینه ها محور فعالیت های مذهبی و تریبونی برای بصیرت افزایی است. آمریکا به این مساله به خوبی واقف شده و به مرور زمان با جایگزین کردن سالن اجتماعات یک پایگاه فرهنگی مذهبی را از دست مردم می گیرد.
آمریکایی ها می گویند شما به مکانی نیاز دارید که هم بتوانید مراسم مذهبی را در آن اجرا کنید و هم مراسم های شادی را در آن به اجرا درآورید. مساجد به دلیل وجود محدودیت های شرعی امکان برگزاری مراسم شادی را ندارند. پس باید با جایگزین شدن سالن اجتماعات این محدودیت ها را مرتفع کرد.
رسا ـ چرا از میان ادیان آسمانی، آمریکا به تبلیغ دین مسیحیت در افغانستان می پردازد؟
وقتی اوضاع افغانستان به دلیل ناامنی، وضعیت اقتصادی نامناست و موارد دیگر، رو به وخامت گذاشت، هفت میلیون نفر از مردم افغانستان در شمار مهاجران قرار گرفتند. با بازگشت نسبی آرامش به کشور، تعداد زیادی از این افراد به وطن خود بازگشتند اما به دلیل سال ها زندگی در کشورهای غربی و اروپایی تحت تاثیر دین مسیحیت و مسایل فرهنگی قرار گرفته بودند. این افراد خود به عنوان مبلغ مسیحیت عمل می کردند و نمادهای فرهنگ غربی در افکار، پوشش و سبک زندگی آنان مشهود بود. این مساله موجب شد یکنواختی خانوادههای افغانی از بین برود و دریای فرهنگ و دین کشور اسیر تلاطم شود.
همچنین مبلغان مسیحی در افغانستان با بیان اینکه در اسلام احکام سختی وجود دارد و یا اینکه موجب افراط و تفریط در رفتار انسان می شود سعی در جذب افراد مسلمان می کردند. شبکه های فارسی زبانی که دین مسیحیت را تبلیغ می کنند از اقداماتی که موجب به سختی افتادن مسلمانان می شود می گویند و دین مسیحیت را دینی راحت معرفی می کنند که نیاز به اعمال عبادی ندارد.
رساـ نقش دانشگاه های افغانستان در نشر فرهنگ غربی و یا مقابله با این پدیده چگونه است؟
کلنگ دانشگاه افغانستان را لئوند برژنف، یکی از رهبران حزب کمونیست اتحاد شوروی زد. پس از آن اساتیدی که با اندیشه چپ و کمونیستی بودند در دانشگاه ها فعالیت می کردند اما به مرور از فعالیت این افراد کاسته شد. اساتیدی که با مهاجران از کشور خارج شده بودند و پس از مدتی برای تدریس به وطن بازگشتند نیز به نوبه خود در دانشگاه افکاری غرب گرا را ترویج می کردند.
با ایجاد موسسات و دانشگاه های خصوصی در افغانستان و حضور دانشگاه هایی از ایران با اساتید مبرز ایرانی فعالیت مثبت و ضد فرهنگ غرب در این مراکز علمی به وضوح دیده می شد و اقدامات ضد فرهنگی دانشگاه های غرب گرا را خنثی کرد.
رسا- آیا برای مقابله با نفوذ آمریکا در افغانستان فعالیتی هم صورت پذیرفته است؟
نکته ای که در زمینه اقدام مقابلهای با فرهنگ غربی وارداتی آمریکا می توان به آن اشاره کرد ساختار سنتی افغانستان است. این کشور پس از پشت سر گذاشتن دورهای که در مسایل ضد فرهنگی غوطه ور شد، به این نتیجه رسید که پایبند بودن به اصول زندگی ساده و سنتی بسیار ارزنده تر از مشغول شدن به مظاهر فرهنگ غربی و آمریکایی است. تلاش خانوادهها برای خرید گیرندههایی که تنها شبکههای جمهوری اسلامی ایران را دریافت کند، موید این مطلب است. اصالت دینی مردم افغانستان و بازگشت به ندای فطرت خداجو می تواند عامل بازدارنده قدرتمندی در برابر نفوذ فرهنگ غربی باشد.
رسا- با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دارید. /1321/ز401/ک