۲۶ بهمن ۱۳۸۷ - ۰۵:۵۱
کد خبر: ۳۶

گزارشی از نشست علمی مرکز ادبی هنری دفتر تبلیغات اسلامی

رسا، سرویس فرهنگی ـ استاد حوزه علمیه قم در نشست علمی مرکز ادبی هنری دفتر تبلیغات اسلامی گفت: فکر دست آورد زبان بشر است و هر جا اندیشه‌ای تولید می‌شود زبانی ویژه می‌خواهد.
گزارشی از نشست علمی مرکز ادبی هنری دفتر تبلیغات اسلامی<BR>

  به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، سومین نشست از سری نشست‌های علمی ـ ادبی مرکز ادبی، هنری دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، در سالن نشست‌های این مرکز با موضوع آسیب‌شناسی زبان تألیفات دینی برگزار شد.

احمد شهدادی، مؤلف و مترجم متون دینی، در این مراسم به جنبه‌های گوناگون موضوع یاد شده پرداخت و ضمن آسیب‌شناسی زبان تألیفات دینی، نکات ارزنده‌‌ای را مطرح کرد که گزارش کامل این نشست را به محققان و نویسندگان حوزه مسائل دینی تقدیم می‌‌کنیم.


وی نخست با اساسی خواندن نقش زبان در همه نوشته‌ها و تألیفات دینی و اهمیت مطالعه‌های زبان‌شناختی گفت: تألیفات دینی گستره وسیعی دارند و شامل مطالب گوناگون با مخاطبان گوناگون و رشته‌های بی‌شمار می‌شوند؛ از این‌رو عمومیت بخشیدن به آنها در یک نگاه آسیب‌شناسانه ممکن و مطلوب نیست و لازم است این تألیفات در دوره‌های گوناگون و بر حسب شرایط و موضوع‌ها و مخاطبان و عوامل تعیین کننده دیگر سنجیده و بررسی شوند.


وی در ادامه افزود: نکته مهم و انکار نشدنی این است که زبان در همه این نوشته‌ها و تألیفات نقشی بنیادین دارد و اهمیت مطالعه‌های زبان‌شناختی، ادبی و نیز سبک‌شناسی در کنار دیگر مطالعه‌ها در موضوع نوشته‌های دینی نیست بلکه در صدر همه آنها است.


این مؤلف و مترجم متون دینی اظهار داشت: آسیب‌شناسی این قلمرو، یکی از ارکان توجه به فرهنگ و اقتصاد آن است و اگر آسیب شناسی مو‌شکافانه‌ای درباره متون دینی انجام شود، میزان نفوذ تبلیغ دینی در میان مخاطبان افزایش یافته و بر بسط مفاهیم دینی و ایمانی در جامعه افزوده می‌شود.


شهدادی همچنین اضافه کرد: فکر، محصول زبان بشر است و هر کجا اندیشه‌ای تولید می‌شود زبانی ویژه می‌خواهد. همواره صورت با سیرت و محتوا با شکل درهم می‌تنند و به یک کل متداخل بدل می‌شوند و یک ساختار را می‌سازند، با بررسی هر زبان می‌توان به دیگر ابعاد آن از جمله فکر و اندیشه نیز رسید؛ البته یادگیری زبان نیز موضوعی انعکاسی و برآمده از رابطه با محیط است.


وی در ادامه ابراز داشت: زبان بخشی از شاکله شناخت آدمی است و در زبان‌شناسی گزاره‌ای وجود دارد که اکنون به یک ضرب‌ المثل بدل شده است: language is reflex.


شهدادی خاطر نشان کرد: نوشته‌ها و تألیفات دینی ارجمند و مهم‌ هستند و دستاورد گفتمان دینی جامعه به شمار می‌آیند. این نوشته‌ها نشان می‌دهند که هر جامعه در چه جایگاهی از مرتبه‌های دینی، مذهبی و اعتقادی به سر می‌برد، چه گرایش‌هایی دارد، چگونه به اقناع دینی می‌رسد و پرسش‌های اساسی او درباره دین کدامند و چگونه پاسخ داده می‌شوند؟


وی در ادامه به برخی آسیب‌های موجود در زبان تألیفات دینی اشاره کرد و ادامه داد: پیش از هر چیز باید به انواع ممکن آسیب‌شناسی متون و تألیفات دینی اشاره کرد این متون را می‌توان از نظر محتوایی، شکلی، ادبی، سبک‌شناسی، روش‌شناسی و مانند آن آسیب‌شناسی کرد؛ اما محتوا و زبان اهمیت بیشتری دارد. مکتوبات دینی گاه درون مایه‌‌ای ناکارآمد دارند که باید بدانیم راز ناکارآمدی در چیست.


این مؤلف و مترجم متون دینی یکی از آسیب‌های عمده در این بخش را تقلیدی بودن آ‌نها دانست و گفت: پاره‌ای از تألیفات دینی اصالت ندارند یعنی خودبنیاد نبوده و تقلیدی‌ هستند علاوه بر این که برخی دیگر از تألیفات دینی، مبتنی بر نیازهای روز نیتسند؛ برای مثال بحث معنویت و دین‌شناسی به دفاع متکلمانه کهن و نادرست از دین بدل می‌شود و حوزه‌های فراموش شده در زمینه تربیت و اخلاق دینی بسیارند؛ اما گاهی مد، جای نیاز را می‌گیرد و بازار الگوی پژوهش و نشر دینی می‌شود.


وی تک‌صدایی بودن برخی از آثار را سبب برقرار نشدن ارتباط با گفتمان‌های موجود دانسته، اذعان داشت: برخی تألیفات دینی با هیچ گفتمانی هم‌سویی نداشته و تک‌صدا‌ هستند، یک نویسنده و پژوهشگر خودسر به این نتیجه می‌ر‌سد که باید در زمینه‌ ویژه‌ای کتاب یا مقاله بنویسد؛ سپس نمایشگاه نشر آن را نیز می‌یابد، این درست به سخن گفتن در تنهایی می‌ماند. این تألیفات به گفتمان‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، خانوادگی، روان‌شناختی و جامعه‌شناختی اهمیت نمی‌دهند و از آن‌ها غافل‌ هستند، برای مثال وقتی تب فکری جوانان برآمده از عطش به مسائل و نگره‌های عرفانی است نویسنده ما درباره جن کتاب می‌نویسد.


شهدادی ابراز داشت: معیارها و انتخاب‌ها در این گونه تألیفات بسیار فردی‌ بوده و از هیچ مبنای عقل جمعی پیروی نمی‌کنند، یعنی مسائل فنی، آگاهی‌ از روز، ساختار نشر، ویرایش، حروف چینی، عنوان‌گذاری، طراحی جلد، صفحه‌پردازی و بسیاری مسائل دیگر، همه به گونه فردی حل می‌شوند و به هیچ مبنایی تکیه و توجه ندارند.


وی در ادامه اضافه کرد: نویسنده باید اثر خود را با هدف ارائه به خواننده بنویسد نه برای ارضای خود، همچنین باید توجه داشته باشد که کار نگارش و چاپ کتاب و مقاله استاندارد، حد و مرز و مبناهایی دارد که در جامعه علمی و حوزه‌های کتاب پژوهی ما پذیرفته شده‌اند و گاهی برخی تألیفات دینی بر روش‌شناسی درست استوار نبوده و از این استانداردها کمترند.


این مترجم کتاب‌های دینی آسیب‌شناسی زبان دینی معاصر را نیز مورد تأکید قرارداد و افزود: در آغاز باید زبان تألیفات دینی را توصیف کرد، ایرادهای آن را شناخت، طبقه بندی کرد و راه حل و درمان آن را نیز یافت؛ این توصیف و تحلیل در سه حوزه فنی (رسم خط، املای فارسی، نشانه‌گذاری، پاراگرف‌بندی، صفحه‌بندی، عنوان‌ها، غلط‌های تایپی و غیره)، زبانی (فعل و فاعل، مجهول و معلوم، حروف ربط، حروف اضافه، جابجایی فعل و فاعل و مفعول، صفت و موصوف، مضاف و مضاف‌الیه، فعل مرکب و بسیط، حذف، زمان و دیگر موارد) و بلاغی (حذف، حشو، ترادف، درازنویسی و سایر موارد) باید صورت گیرد.


شهدادی به اهمیت زبان، معیار و عوامل انحراف از آن اشاره کرد و اظهار داشت: زبان تألیفات دینی جایی‌که نیاز است زبان معیار نیست. زبان معیار، دارای الگوست و به فهم زودتر ودقیق‌تر کمک می‌کند و زبان دانش آموختگان جامعه است، همچنین ابزار ارتباطی فرهنگ بوده و اعتباری وحدت‌بخش دارد.


وی در ادامه همین مطلب خاطرنشان کرد: منابع و مآخذ زبان معیار متون کهن فارسی و مراجع علمی هم‌چون فرهنگستان زبان و ادب فارسی و زبان نویسندگان و متفکران جامعه است و عوامل انحراف از زبان معیار نیز عناصر زبانی متروک و مهجور، فارسی‌گرایی مفرط، عربی‌گرایی مفرط، زبان عامیانه، گرته‌برداری از زبان بیگانه، زبان محلی و بومی، زبان ادبیات محض و موارد دیگر است؛ زبان معیار نیز شامل علمی، آموزشی، رسانه‌ای، کودکانه و اداری می‌شود.


وی در ادامه ابراز داشت: ملاحظات فرهنگی، ارتباطی، روان‌شناختی و کاربردی در زبان وجود و اهمیت دارند و روی‌کرد به فرهنگ زبان و جنبه‌های ارتباطی آن در سویه‌های تبلیغی از نکات مهم در ساختار زبان تبلیغ دینی است. زبان تبلیغ، زبان ارتباط دو سویه است و یا باید از قواعد حاکم بر زبان روز پیروی کند یا قاعده خاص خود را بیافریند.


شهدادی چند آسیب بنیادین در تألیفات دینی را این چنین بیان کرد: پخته خواری و آماده خواری برخی نویسندگان باعث شده کتاب‌ها و مقالات دینی در پی رسیدن به بازدهی زود هنگام و شتابزدگی در عرضه از مطالب دیگران به نام و کام خود بهره ‌برند. بهره‌جویی از محتوا و نیز شکل زبانی مطالب دیگران موجب می‌شود تا خلاقیت فردی از میان برود و تقلید جای تحقیق را بگیرد؛ در نتیجه این گونه نو‌شته‌ها اثری بر خواننده نگذاشته و در فضای شلوغ فکری معاصر گم می‌شوند.


وی سخنان خود را ادامه داد: همچنین گاهی نویسندگان به کلیشه گرفتار می‌شوند که این کلیشه‌ها دو نوع‌اند، کلیشه‌های زبانی و کلیشه‌های فکری. الگوی اساسی کلیشه یعنی تکرار آنچه پیشتر نیز وجود داشته است، کلیشه‌های فکری کلیشه‌های جامعه‌شناختی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و دیگر موارد را شامل می‌شود و کلیشه‌های زبانی هرگونه تقلید زبانی و نیافریدن زبان مناسب با پرهیز از کاربرد زبان معیار است.


وی زبان تاریک و نقص‌های ارجاعی را از دیگر آسیب‌‌ها دانسته، افزود: برای تبلیغ و عرضه مفاهیم دینی و ایمانی، زبانی شفاف، روشن، گیرا و جذاب لازم است. زبان تکراری، مبهم، تقلیدی، سست یا زشت، فضای زبانی تاریک و تیره‌ را فراهم می‌کند که به گریز مخاطب می‌انجامد؛ این که فکر روشن، زبان روشن می‌سازد و زبان روشن فکر روشن به بار می‌آورد قابل انکار نیست؛ همچنین برخی تألیفات دینی در فکر و زبان به ارجاع کم بسنده می‌کنند و در فکر به هیچ گفتمان، اندیشه، نیاز و بحث جدی بیرونی ارجاع نمی‌دهند، در زبان نیز ساکت‌اند و به هیچ سبک و یا نویسنده یا شاعر و گونه ادبی ارجاع نمی‌دهند.


وی در ادامه ابراز داشت: ارجاع زبانی با تقلید متفاوت است؛ ارجاع زبانی یعنی برای مثال بوی زبان حافظ و سعدی و مولانا یا رنگ زبان آل‌ احمد و شهیدی و شریعتی در نوشته‌ها دیده و یافت شود، و این موضوع با تقلید فرق می‌کند. تعلق خاطر به نثرها و سبک‌ها و زبان‌های گوناگون و آشنایی با آنها می‌تواند زیبایی‌هایی را در نثر و زبان نویسنده بازسازی کند و حتی وقتی توانایی آفرینش سبکی را نداریم عیب نیست که از برخی سبک‌ها یا آمیزه‌ای از آن‌ها بهره بریم.


سخنران مراسم، زاویه توجه و بی‌اعتنایی به دقت زبانی را دو عامل مهم دیگر در آسیب‌رساندن به تألیفات دینی برشمرد و اضافه کرد: نوشته‌های گوناگون به لحاظ اثرگذاری، مخاطب و موضوع سبک‌های گوناگون دارند. در یک نوشته لحاظ سبک و توجه به زوایای گوناگون موضوع و زبان اهمیتی ویژه دارد. بی‌اعتنایی به این امر مهم کتاب یا مقاله را بی‌ارج می‌کند و از اهمیت و جدیت آن می‌کاهد. نویسنده کتاب یا مقاله دینی باید بداند از کدام زاویه و جهت به موضوع بنگرد، آیا ابعاد اخلاقی، اجتماعی، عرفانی، انسان‌شناختی و یا روان‌شناختی آن مهم است؟ همچنین از زبان خاص این موضوع و عناصر مرتبط با آن بهره برد. زبانی که برای مخاطب زن خانه‌دار به‌کار می‌رود باید با زبانی که برای مخاطب جوان دانشگاهی به‌کار می‌رود متفاوت باشد.


وی همچنین اظهار داشت: سستی و به‌هم‌ریختگی در نثر، یکی دیگر از آفت‌های زبانی تألیفات دینی است و این آفت همچون سایر آفت‌ها از قلمرو تبلیغ زبانی به قلمرو نوشتار سرایت کرده است. به طور معمول کسی که سخن می‌گوید دقت زبان را فدای دقت محتوا می‌کند؛ اما در نوشتار فرصت هرگونه دقت زبانی ممکن است و کم توجهی به آن مخاطب را دل‌زده کرده اثر را آسیب‌پذیر می‌کند. انتخاب کلمه‌‌‌ها، چینش جمله‌ها، پیوستگی بندها، ظرافت و لطافت تعبیرها و ترکیب‌ها و مواردی از این قبیل در نوشتار دینی لازم است ولی با کمال تأسف برخی تألیفات از چنین دقت‌هایی بی‌بهره‌اند.


وی در ادامه بحث آسیب‌شناسی به عناصر زبانی مهجور یا کهنه‌گرایی و عادت‌های زبان صنفی را مورد توجه قرار داد و تصریح کرد: زبان در تغییر و تحول بوده و همچون موجود زنده ارگانیسم زنده دارد؛ به همین سبب گاهی در گذر عصرها، سده‌ها و حتی دهه‌ها زبان دگرگون می‌شود؛ بنابراین نویسندگان باید از عناصر زبانی کهن، از شکل افتاده و فراموش شده بهره نبرند. آفت کهنه‌گرایی به‌ویژه در ادبیات و نوشته‌های دینی وجود دارد و راه را برای به‌روز بودن و برقراری ارتباط سریع با مخاطب می‌بندد.


وی همچنین افزود: ما باید بدانیم جامعه شناسی و روان‌شناسی ویژه‌ای بر عناصر ذهنی و رفتاری دل‌مشغولان حوزه دین و دین‌شناسی سیطره دارد. در بخش زبان برخی اصطلاح‌ها، تعبیرها، ترکیب‌ها، مثال‌ها و نیز تکیه کلام‌ها انحصاری و متمایز است که زیاده‌روی در کاربرد این‌گونه وجوه صنفی زبان، به نثر و زبان تألیفات دینی رنگ صنفی ‌بخشیده آن‌را از دسترس ذهن و زبان دیگر گروه‌های اجتماعی و مخاطبان گوناگون دور می‌کند. این آسیب مهم دیگری در نوشتارهای دینی است که باید به آن توجه شود.


شهدادی بی‌‌توجهی به زیبایی‌شناسی زبان را یکی دیگر از مسائل زمینه‌ساز آسیب‌ها در تألیفات دینی برشمرد و خاطر‌نشان کرد: زبان هم عناصر سازنده معنا دارد و هم عناصر شکل‌دهنده زیبایی. زیبایی زبانی پا به عرصه ادبیات می‌گذارد، یعنی هم آن را می‌سازد و هم از آن مایه می‌گیرد. گاه در برخی نثرها و زبان‌ها همچون زبان علمی، تجربی، زبان اداری یا گونه‌هایی از این دست زیبایی‌شناسی زبان در سادگی و فهم‌پذیری آن جلوه می‌کند. زبان معیار نیز به همین اندازه از زیبایی بسنده می‌کند؛ اما گاهی زبان تبلیغ دینی نیازمند اثرگذاری معنوی، روحی و اخلاقی بوده از این‌رو نیازمند گونه‌ای از ادبیات گرایی یا زیبا‌شناسی زبانی پیچیده‌تر و غلیظ‌تر است.


وی در ادامه گفت: در برخی تألیفات دینی نبود چنین عنصری آشکارا دیده می‌شود که در این موارد، آگاهی نویسنده از منابع ادبیات فارسی و کاربرد این عطر و بوی زبانی و ادبی در نوشته‌ها لازم است. زیبایی‌شناسی زبان در سطوح و موضوع‌های گوناگون و برای مخاطبان، متنوع بوده و کاربرد آن نیازمند دقت و آگاهی است.


از دیگر آسیب‌های یاد شده از سوی استاد شهدادی نداشتن الگوی زبانی و عوام‌گرایی است که وی در این رابطه تأکید کرد: میزان مطالعه متون گوناگون میان بیشتر نویسندگان متون دینی چشمگیر نیست؛ از این‌رو بیشتر آنان سبک‌ها را نشناخته و به گونه‌ای خودجوش که به شکل و شمایل آن عادت داشته‌اند متون را می‌نویسند. در بیشتر موارد این عادت‌های زبانی با مطالعه عمیق و پردامنه تصحیح نشده و در همان حد آغازین خود می‌مانند. به این دلیل نویسنده از تنوع‌ها، رنگ‌ها و سیاق‌ها بی‌خبر بوده ‌توان انتخاب الگوی مناسبی را برای خودش ندارد. الگوی او همان زبان نوشتاری طبیعی بوده که به مثابه زبان مادری خود و در کلاس‌های انشا و نگارش آموخته است.


وی ابراز داشت: همچنین در برخی تألیفات دینی توجه به سلیقه زبانی عموم مردم اهمیت بنیادین دارد. مراد از «عموم مردم» طبقه بی‌سواد یا کم سواد و کتاب ‌نخوان جامعه است. پیروی از سلیقه این طبقه برای کتاب دینی آفت و آسیب به شمار می‌آید و نیاید به‌خاطر خوشایند آنان از اصول درست زبانی و نوشتاری منحرف شد. همه‌فهمی متن مشروط به عوام‌گرایی و سطحی شدن آن نیست. زبان هر نوشته دینی باید معیار و یا فوق معیار باشد و زبان زیر معیار به کار کتاب و متن دینی نمی‌آید و غرض نگارش آن را نقض می‌کند.


وی با بیان این‌که سنگین سخن گفتن باعث از دست دادن مخاطب می‌شود، اظهارداشت: زبان متکلفانه مخاطب را فراری داده و گرفتار پیچیدگی فهم می‌کند؛ به همین سبب هر نوشته تکلف‌آمیز با اقبال خوانندگان مواجه نمی‌شود. آفت برخی تألیفات دینی همین است. در برابر تکلف سادگی قرار دارد که نوعی آرامش و رهایی ذهنی به خواننده داده فرایند خواندن را برای او دل‌پذیر و لذت‌بخش می‌کند. تکلف در جمله بندی، لغت، اصطلاح، شیوه بیان، افهام موضوع و مواردی از این دست به ویژه در نوشته‌های دینی پذیرفتنی و مطلوب است.


کارشناس نشست علمی مرکز ادبی ـ هنری دفتر تبلیغات اختصار نویسی و طولانی بودن بیش از اندازه یک نوشتار را سبب آسیب رساندن به متن کتاب‌های دینی دانست و خاطرنشان کرد: برخی تألیفات دینی به این آسیب دچار هستند که هر دو آنها دو روی یک سکه می‌باشند. سخن نویسنده باید به قدر نیاز و حوصله خواننده و متناسب با سطح درک او باشد. گاهی برخی نویسندگان مطالب کم اهمیت را با توضیحات کلافه کننده تکرار می‌کنند که به خواننده احساس ناخوشایندی دست می‌دهد. گاهی نیز برخی مفاهیم مهم به شکلی خلاصه و ناقص مطرح می‌شوند.


شهدادی تصریح کرد: تکیه کلام در سخن گفتن معمول است هرچند برای سخنران حرفه‌ای نقص به شمار می‌آید؛ اما در نوشتار ضرر و قبح چنین خصلتی بیشتر است. برخی نویسندگان کتاب‌های دینی ترکیبات و تعبیراتی دینی و حوزوی یا عربی و مانند آن را تکیه کلام خود می‌کنند و این رویه خواننده را خسته و دل‌مرده می‌کند. کلمات یک متن نباید تکرار شوند بلکه تا اندازه ممکن باید تنوع داشته باشند. نشانگرهای ساختاری همچون: در هر حال، آری، از این‌رو، بنابراین، بدین‌سان و مواردی از این دست از تکیه کلام‌های تکرار شونده به شمار می‌روند که نویسنده باید همواره برای آنان جایگزین‌های مناسب داشته باشد.


وی در ادامه بیان داشت: گاهی نویسنده مطلب را در چند جای کتاب تکرار کرده هر بار نیز آن را به چند صورت شبیه به هم و تنها با الفاظی جابجا‌شده بیان می‌کند و این تکرار گاه به پانوشت و پی‌نوشت می‌کشد. نویسنده باید از تکرار اعصاب خرد‌کن بپرهیزد و خواننده را باهوش بپندارد. تکرار همواره باید فلسفه و دلیل داشته باشد وگرنه عیب و آفت است.


وی اصالت ترادف را بهترین راه برای حجیم کردن کتاب‌ها و تألیفات دانست و اضافه کرد: برخی نویسندگان برای پرکردن صفحه و اضافه کردن به حجم کتاب و مقاله از کلمات مترادف و معطوف بهره می‌برند که چنین کاری در برخی خطبه‌ها و منبرهای دینی نیز مشاهده می‌شود؛ اما در نوشتار خسته کنده‌تر و پر زیان‌تر است. به جای این باید در پی افزودن به بار معنایی و محتوایی نوشته بود.


احمد شهدادی توضیح دادن مطالب آسان و روشن و همچنین نشانه گذاری‌های نادرست در تألیفات دینی را کاری نابجا دانست و گفت: برخی نویسندگان طبق عادتشان مطالب روشن و آسان را توضیح می‌دهند و از خیر تبیین مفاهیم سخت و پرسش‌خیز می‌گذرند. این کار به ویژه در تألیفات دینی نادرست و زیانبار است و نویسنده باید خود را به جای خواننده فرض کرده از پرسش‌های احتمالی او آگاه بوده و آنها را پاسخ دهد. همچنین در ساحت زبانی نیز متن باید آشکاری و روشنی داشته باشد. واژه‌های چند پهلو، جمله‌های پچییده و ابهام‌آور و روش نادرست القای مطالب می‌تواند از دقت و شفافیت مفهوم بکاهد و خواننده را به زحمت بیندازد.


وی اظهار داشت: هر مطلب و اصطلاحی باید به زبان روز و رسا گفته شود و خواننده را نترساند. همچنین نشانه‌گذاری یکی از فروع مباحث و عناصر شکلی در هر نوشته است؛ اما چون رعایت درست و به‌جای آن در فهم نوشته اهمیت دارد آن‌را مهم می‌شماریم و بی‌اعتنایی به آن‌را آفت نوشته به حساب می‌آوریم. گاهی کاربرد بی‌اندزه نشانه‌ها در متن به جای گره‌گشایی، گره‌افزایی کرده و کار را بر خواننده سخت می‌کند. نشانه‌ها علامت سواد یا دقت یا مواردی از این دست نیستند؛ بلکه تنها باید برای آسان‌سازی فهم خواننده به کار می‌روند. کاربرد درست نقطه گذاری متن را آسانتر ساخته تندخوانی و آسان‌خوانی را برای خواننده ممکن می‌سازد. در هر جمله دستوری بیش از یکی دو نشانه نیاز نبوده و کاربرد نشانه‌ها بیش از این مقدار نادرست و آسیب رسان است.


این محقق و مترجم کتاب‌های دینی ادامه داد: در کار آسیب‌شناسی زبان متون دینی چند کار لازم و بر‌جای مانده وجود دارد که بررسی و مقایسه زبان نوشته‌های دینی از گذشته تا امروز و شناسایی دوره‌های مختلف زبانی در حوزه تألیفات دینی از آن جمله است. بررسی زبان تألیفات دینی و مقایسه آن با دیگر گونه‌های زبانی نیز مسأله مهمی است. آیا یک زبان کتاب یا مقاله روان‌شناختی باید همانند کتاب و مقاله دینی باشد؟ همچنین بررسی انواع زبانی در تألیفات دینی نیز کاری بایسته است؛ اما آیا تألیفات دینی باید زبان‌های بی‌شمار و متفاوت داشته باشند؟ مخاطبان، موضوع و یا روش شاخص‌های این تفاوت‌ هستند؟


وی بهترین راه برای مهارت در زبان را خواندن کتاب دانست و تأکید کرد: هرگونه مهارت فرهنگی به بهینه‌سازی نثر و زبان تألیفات دینی کمک می‌کند. اگر کتاب و روزنامه بیشتری بخوانیم، زبان دیگری را بهتر و عمیق‌تر بیاموزیم، با هنری آشنا شویم و مهارت‌های ذهنی و فرهنگی خود را تقویت کنیم بی‌شک به زبان روشن‌تر و فکر مفیدتر دست می‌یابیم. زبان روشن، ساده و پرمحتوا محصول چنین فرایندی است و نویسنده متن‌های دینی در هر سطح و مرتبه باید به این نکته دقت کند.

ارسال نظرات