بررسی تربیت فرزندان از دیدگاه اهلبیت در کتاب «سلوک با فرزند»
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، کتاب «سلوک با فرزند؛ نه حرف من، نه حرف تو، حرف خدا» با موضوع بررسی دیدگاه اهلبیت علیهم السلام درباره تربیت فرزندان از سوی نشر تراث منتشر شد.
سید احمد طباطبایی ستوده در «سخن ناشر» این کتاب مینویسد:
بیشک موضوع تربیت فرزند در عصر حاضر و در تمام جوامع از جایگاه ویژهای برخوردار است، چرا که در حقیقت همین فرزندانند که آینده جامعه را رقم خواهند زد.
همچنین تعامل با فرزند و چگونگی رفتار با او همواره یکی از مهمترین موضوعاتی بوده است که از یک طرف موجبات نگرانی جامعه و خانوادهها را فراهم آورده، و از طرف دیگر به یکی از دغدغههای اصلی محققان و پژوهشگران در این عرصه شده است.
از همین رو آثار علمی گستردهای شامل کتب، مقالات در بررسی این مهم به رشته تحریر در آمده است؛ اما آنچه که مایه تأسف است، محتوای غیر دینی و رویکردی غربی است که در بیشتر این آثار مشاهده میشود. زین سبب جای خالی معارف بلند دینی و کلمات نورانی اهلبیت علیهم السلام و اولیاء الهی در این بین کاملاً مشهود است.
کتاب وزین و ثمین «سلوک با فرزند» در واقع به دلیل وجود همین خلأ و با نگاهی توحیدی به بررسی همه جانبه این موضوع پرداخته است.
مؤلف محترم که بیان و بنانش پیش از این در کتاب «سلوک با همسر» با استقبال گستردهای روبرو شد، این بار موضوع تعامل با فرزند را از جوانب مختلف و با نگاهی توحیدی و مبتنی بر آموزهها و معارف عمیق دینی به رشته تحریر درآورده است.
در واقع ویژگی منحصر به فردی که تأثیر این اثر را تضمین نموده و تغییر نگرش خواننده به موضوع فرزند را به دنبال دارد، رویکرد کاملاً توحیدی آن و عدم استفاده از آموزههای غربی و وارداتی در این زمینه است.
به عبارت دیگر نویسنده با تعمق و تدبر در آیات و روایات و با بهرهمندی از کلمات نورانی سالکان حقیقی حضرت حق و استفاده مستقیم از محضر اساتید توحیدی خود، مجموعه گرانسنگی از معارف و دستورات راهگشای تربیتی را با قلمی روان و دلنشین برای خواننده فراهم آورده است.
بر اساس این گزارش، «سخن ناشر»، «سخن آغازین»، «تربیت»، «دعا»، «قبل از ولادت»، «پس از ولادت»، «مال حرام»، «سه دوره مهم تربیتی»، «آداب رسوم»، «سبک زندگی»، «الگو و اسوه تربیتی»، «ارتباط سالم خانوادگی»، «نهادهای آموزشی»، «محیط»، «رسانههای همگانی»، «محبت و مهرورزی»، «تکریم»، «تحقیر»، «تنبیه» و «پرورش مذهبی» از جمله عناوین این کتاب است.
در این کتاب، همچنین این عناوین را مطالعه میکنیم: «وفای به عهد و خلف وعده»، «رفاقت»، «تفریح»، «قناعت»، «حیا»، «شغل»، «جرأت سخن گفتن»، «کنجکاوی»، «وجدان اخلاقی»، «عزم و اراده»، «سلام»، «نظم و انضباط»، «حریم معلم و مدرسه»، «انصاف»، «انقلابی بودن»، «مسائل سیاسی»، «معاشرت با سالخوردگان»، «توقعی بودن»، «حقوق و والدین»، «مشورت»، «مالکیت فرزند»، «طلبگی و روحانیت»، «عدالتورزی بین فرزندان»، «عروس و داماد»، «حق همسایگی»، «تکریم سادات» و «سخن آخرین» تشکیل شده است.
نویسنده این کتاب در بخشی از عنوان «سخن آغازین» مینویسد: از آغازین روزهای انتشار کتاب «سلوک با همسر» از سوی بعضی از خواص و عوام مورد این درخواست واقع میشدم که کتابی را با چنین رویکردی، در رابطه با «سلوک با فرزند» به رشته تحریر در آوردم و هر بار که با آنها مواجه میشدم، درخواست خود را تکرار میکردند و از خلأ چنین نگاهی به فرزند و ضرورت تغییر نگرش مادی به او که حاصل نسخههای وارداتی در امر تربیت و پرورش فرزند میباشد، سخن به میان میآمد تا اینکه ذات اقدس حضرت احدی توفیقم داد که تسوید این اوراق بپردازم و کلماتی را در این باب در اختیار پدران و مادران و مربیان بزرگوار قرار دهم، بدان امید که درسی باشد برای این فقیر محض و مذکّری باشد برای همه کسانی عهدهدار امر تربیت میباشند و مثمر ثمر باشد برای همه فرزندان عزیزی که نهال شخصیتی آنها نیازمند آبیاری از چشمه حیات معنوی میباشد.
اصلاح بینش
همه ما نیازمند به این هستیم که بینش خود را در رابطه با تربیت فرزند، اصلاح نماییم و اصلاح چنین بینشی بستگی تام و تمامی به اصلاح نگرشمان به انسان و حقیقت او دارد؛ انسانشناسی غربی، فرزندی مادی تحویل میدهد و انسانشناسی الهی، فرزندی موحد که از سعادت حقیقی دار دنیا و دار عقبی برخوردار است تحویل میدهد.
تربیتی که مبتنی بر انسانشناسی الهی باشد، فرزندی مؤمن و صالح، ساخته شده و سازنده، آزاده و مستقل و اثرگذار، و در یک کلمه عبد و بنده حقیقی پرورش میدهد.
پدر و مادر روحانی
پدر و مادر باید بدانند که بنده، خلق شدهاند و باید بندگی کنند و در تربیت فرزندشان جلوههای عبودیت را آشکار سازند و هر توصیهای را که نتیجهاش خروج از ذی عبودیت است مردود بشمارند، چرا که تربیت یعنی عهدهدار شدن سازندگی و گام برداشتن برای حیات باقی؛ و حیات باقی در گرو عبودیت و التزام عملی به آداب آن میباشد.
رفع و دفع موانع سیر عبودی
طالب قرب الهی و سالک الی الله همواره باید مراقب باشد تا نسبت به فرزندش که بندهای از بندگان حضرت حق جل جلاله است، حقی را فرو گذار نکند و گرفتار حق الناس که سد راه سیر عبودی کسب کمالات روحی و معنوی میباشد نگردد و موانع سلوک الهی را دفع و رفع نماید.
والدین باید به این حقیقت توجه داشته باشند که هم خودشان و هم فرزندانشان ابدی هستند و ابد در پیش دارند، در نتیجه باید به گونهای انجام وظیفه کنند و فرزندان خود را پرورش داده و تربیت نمایند که نه ابد خودشان را تخریب کنند و نه فرزنداشان را از سعادت حقیقی دنیوی که سعادت ابدی اخروی را در پی دارد محروم نمایند و نیز باید بدانند که چنین تربیتی و پرورشی، بدون معرفت از اصول و ظرایف آن، امری ناممکن خواهد بود.
چه بسیار موانعی که در سیر الی الله برایت پیش میآید که ریشهاش را باید در عدم معرفت و نادرستی سلوک با فرزند خویش جستجو نمایی، چرا که او در جایگاه فرزندی و شما در جایگاه پدری و یا مادری نشستهای، او ضعیف است و شما قوی، او کوچک است و شما بزرگ، و از طرفی معاشرت و همنشین بیشتر باشد، درصد تزاحمها و خطاها بیشتر میشود، در نتیجه مراقبت شدیدتر و بیشتری را میطلبد و اندک غفلتی ممکن است خسران و حرمان معنوی به دنبال داشته باشد.
پس در سلوک با فرزندت «نه حرف، نه حرف تو، حرف خدا» را پیش بگیر فقط و فقط از او سبحانه دم زن و خود را از هرگونه انیت و منیت و از خود دم زدنی جداساز و تسلیم محض خالق هستی باش.
نویسنده در عنوان «آقازادهها» از بخش «سخن آخرین» این کتاب به بررسی رفتارها و خطاهای آقازادگان پرداخته است، در قسمتی از این عنوان میخوانیم:
مبادا علت انحراف بعضی از آقازادهها را به پدران و مادران و اجدادشان نسبت دهی، زیرا حکایت آقازادههای خطاکار، سابقهای به طول تاریخ دارد.
قابیل پدری همچون حضرت آدم علیه السلام که پیامبر و بنده مخلص الهی بوده داشت و مادر او حضرت حوا علیها السلام بود که از عصمت برخوردار بود. قابیل و هابیل نه تنها آقازاده، بلکه پیامبرزاده بودند و والدینشان از عصمت برخوردار بودند، اما قابیل برادرش هابیل را به قتل رساند و قاتل او شد و این جنایت و گناه بزرگش، ربطی به پدر و مادرش نداشت، بلکه او به اراده خود که برخاسته از رذیله حسادت بود؛ خود را برای همیشه ساقط نمود.
در شکلگیری شخصیت سه عامل مهم نقش جدی دارد که عبارت است از: عوامل وراثتی، عوامل محیطی و اراده خود شخص، که عامل سوم اراده میباشد به قدری و قوی اثر میباشد که میتواند آثار و عوامل وراثتی محیطی را کمرنگ و یا خنثی مینماید.
پس انحراف آقازادهها باید ریشهیابی شود که به کدامین از عوامل فوق بستگی دارد و بدون تحقیق و ریشهیابی دقیق و اطمینان کامل، آقایی را به خاطر آقازدهاش زیر سؤال نبریم و او را متهم نسازیم و یا این حرفهای عوامانه که «اگر فلان آقا آدم با اخلاصی بود و عرضه میداشت فرزندش را هدایت میکرد» خودت را از معنویت ساقط مکن و داشتههای معنوی و اخرویت را از دست مده.
این انتظارات به جا میباشد که آقازادههای منحرف و آلوده باید مورد تبری و انزجار والدین خود قرار گیرند و برائت را در رفتار و گفتار خود به گونهای اظهار کنند که دیگران متوجه چنین حقیقتی شوند و به ایمان و باورهای اعتقادیشانآسیب وارد نگردد.
نویسنده برای نگارش این کتاب از 82 منبع تاریخی و روایی بهره گرفته است، که برخی از آنها عبارت است از: جامع السعادات، شرح چهل حدیث، صحیفه امام، مستدرک الوسائل، مصباح المجتهد، مکارم الاخلاق، معادشناسی، من لا یحضر الفقیه، منیةالمرید، المیزان فی تفسیر القرآن، بالاترین نذر، خصال و در محضر بهجت.
گفتنی است، کتاب «سلوک با فرزند؛ نه حرف من، نه حرف تو، حرف خدا» با شمارگان 1000 نسخه، در 408 صفحه، به قیمت 25 هزار تومان، از سوی نشر تراث منتشر شده است./998/پ201/ق