جوابهای کودکانه به سؤالهای اعتقادی در یک کتاب
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، کتاب «شصت پرسش اعتقادی؛ جوابهای کودکانه به سؤالهای اعتقادی» به قلم سید رضا طباطبایی از سوی انتشارات جمکران منتشر شد.
این کتاب از مقدمه و 25 فصل تشکیل شده است که عناوین این فصلها عبارت است از: «چرا خدا رو نمیبینیم؟»، «خدا کیه؟»، «خدا کجاست؟»، «خدا از چه وقت بوده؟»، «اندازه خدا چقدره؟»، «پدر و مادر خدا کیه؟»، «چرا خدا بعضیها از حاجتهامون رو نمیده؟»، «خدا زنه یا مرده؟»، «خدا غذا چی میخوره؟»، «آیا خدا ما رو دوست داره؟»، «خدا چه شکلیه؟»، «توحید که اصول دینه، یعنی چی؟»، «بدن خدا مثل ماست؟»، «مگه خدا تو آسمونه؟»، «هدف خدا از آفریدن ما چی بود؟»، «چرا باید از خدا بترسیم؟»، «چرا خدا مادر بزرگ رو خوب نمیکنه؟»، «چرا خدا، بابا بزرگ ازمون گرفت؟»، «اگه نماز نخونیم، چی میشود؟»، «چرا خداوند بعضیها رو ناقص الخلقه به دنیا میآره؟»، «چرا خدا بعضیها رو به جهنم میبره؟»، «من دوست ندارم پیر بشم؟»، «وقتی میمیریم؟ کجا میریم؟» و «چرا خدا شیطون را آفرید؟».
نثر روان و کودکانه مهمترین ویژگیها این کتاب است، نویسنده در بخشی از مقدمه این کتاب مینویسد:
بر اساس معارف دینی، و تجربه روانشناسان؛ نخستین پرسشهای کودکان درباره خداوند، عبارت است از: «خدا کجاست؟»، «چرا خدا را نمیبینیم؟»، «خدا چه میخورد؟»، «خدا چی شکلی است؟» و پرسشهای از این است.
بدانیم که:
پرسش، برای هر کسی ایجاد نمیشود؛ کسانی که ذهن پویا و آزاد دارند، پرسش میکنند؛ پرسش، معرف هویت و عمق وجود پرسشگر است.
پرسش، در شرایط فکری روحی مختلف (مطابق نیازها)، اشکال گوناگونی به خود میگیرد که اگر پاسخ برسد؛ عامل رشد؛ وگرنه سبب ابهام و سردرگمی است.
گاهی پرسش با تشویق بزرگترها همراه شود، راه را برای پرسشهای بعدی و در نتیجه، رشد و شکوفایی پیشتر فرزندان فراهم میسازد و پرسش، بهترین معرف و نشانه تربیتپذیری است.
فراموش نکنیم که بالاترین تکلیف پدر و مادر، تربیت فرزندان صالح است و حساسیت آموزهها درباره فرزندان (حتی در دوران تولد آنها) آن قدر زیاد است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «در بدو تولد نوزاد، نغمه توحید را با گفتن اذان و اقامه در گوش نوزاد زمزمه شود.» و در روایتی دیگر فرمودند: «العلم فی الصغر کالنقش فی الحجر» آموزههایی که در کودکی به فرزندانتان میدهید، مانند کندهکاری و حکاکی سنگ، (ماندگار) است.
به یاد داشته باشیم که نباید کودکانمان را (به خصوص در سطح ذهنی) با مفاهیم تلخ و قهرآمیز درباره خدا آشنا کنیم؛ مثلاً از جهنم و غضب خدا برایش سخن نگوییم؛ و اگر پرسید؛ به گونه لطیف و واقعگرایانه پاسخ دهیم.
پس بدانیم که:
پرسش، مقدس است و باید کودکان و پرسشهایشان را جدی بگیریم؛ کودکان، مانند نوار خامی هستند که از هرگونه اطلاعات، رفتار، فرهنگ و برخورد، الگوبرداری و آن سرمایه حیات میکنند.
کودکان، این امانتها الهی، با زبان بیزبانی با نگاه معصومشان؛ آرامش، سعادت و مال را از بزرگترها طلب میکنند.
بنابراین، تربیت کودکان و توجه به آن، وظیفهای حساس و سرنوشتساز است و رسول اکرم صلی الله علیه و اله و سلم میفرماید: «اکرمو اولادکم و احسنوا آدابهم»؛ به فرزندانتان احترام کنید و با آداب و روش پسندیده، آنها را تربیت کنید و حضرت امیر علیه السلام نیز میفرماید: «خیر ما ورث الاباء البناء الادب»؛ بهترین چیز که والدین برای فرزندان به میراث میگذارند، ادب است.
نکاتی قابل توجه:
میتوان با ابزارهای شیوههای تربیتی و روانی، به پرسشهای فرزندان جهت داد و این کار برای جلوگیری از پراکندگی پرسشها، بسیار مفید است.
از آن جایی که در ادیان آسمانی، اصل اصیلی به نام هویت انسان را تسهیل میدهد، همانا شناخت سرچشمه هستی است، بنابراین به پرسشهای مربوط به خدا اهمیت وافر داد و پاسخ را به دقت و مطابق واقعیت بیان کرد.
نکته بسیار مهم درباره خداشناسی، این است که بررسی مخلوقات و خدا و فهم زیباییها و عظمتهای نهفته در خلقت آنها، بهترین راه دریافت حقیقت و شناختی واقعگرایانه از خالق هستی است.
در حقیقت، برداشت آدمی از وقایع و موجودات، عامل تشکیل طرح هستی برای اوست و آدمی پس از دیدن یک واقعه به ظاهر ناعادلانه، اگر حکمت موجود در آن را بفهمد، به طراح این نظام را زیبا در غیر آن صورت، زشت میبیند، چرا که قضاوت ناشیانه و ناآگاهانه باعث شناختی غلط از خداوند میشود.
ما نیز به همین جهت در این کتاب با رویکرد طرح شبهات رایج کودکان و نوجوانان، بیشتر به وقایع سؤال برانگیز پرداختهایم.
همگان حتی کودکان بر اساس فطرت گاهی وارد «درون خود» با خداوند آشنایی دارند؛ پس پاسخی که خلاف واقع باشد؛ باعث نوعی سلب اعتماد در کودکان میشود.
باید توجه داشت که وجود ابهام جهل درباره ذات خداوند، یک «حقیقت زیبا و ماندگار» است و نباید باعث نگرانی شود، چرا که شناخت خداوند به طور کامل، برای هیچ کس، حتی پیامبران؛ مقدور نیست.
از این رو، در پاسخ فرزندان، تکرار این مطلب که «خداوند مثل ما و مثل هیچ چیز نیست»، درکنار ایهامی که ایجاد میکند، راه برای دریافت معارف، هموار میسازد.
ممکن است بعضی از کلمات و مطالبی که در متن کار رفته، برای فرزندان قابل فهم نباشد. این تکلیف مربیان است که کلمات را مطابق فهم کودکان بیان کودکان کنند و برایشان توضیح دهند.
همانطور که میدانید، شیوه صحبت کردن با کودکان، در دریافت معانی مؤثر است؛ بنابراین نحوه پرسش و پاسخهای این کتاب؛ به ویژه در سطوح اول و دوم؛ بر اساس لحن و گفتوگوی کودکانه بیان شده است تا سهولت ارتباط بیانی با کودکان نیز لحاظ شده باشد.
در بخش از عنوان «چرا خدا رو نمیبینیم؟» میخوانیم:
اگه منظور از دیدن، دین ظاهری و با چشم باشه، خدا هرگز نمیشه دید هم به دلیل عقل و علم و هم به دلیل شرع.
اما به حکم عقل و علم: دیدن ظاهری، از طریق مواجه شدن چیزی با چشم و انعکاس امواج نوری صورت میگیره؛ یعنی اولاً باید جسم باشه، و ثانیاً رودرویی و هم جهتی اون جسم با چشم اتفاق بیفته. به همین دلیل، چشم ما اشیای پشت سر و نمیبینه؛ در حال که خدا نه جسمه و نه ویژگیها و خصوصیات جسم «مثل رودرویی) رو داره. بنابراین هرگز با چشم سردیده نمیشه.
اما به حکم شرع: قران و روایت صریحاً دین ظاهری خدا رو غیر ممکن میدونن. در قرآن اومده «لاتدرکه الأبصار»؛ چشمها او را نمیبینن. و در روایت اومده: «و امتنع علی عین البصیر» خداوند هرگز برای چشم بینندگان ظاهر نمیشود یا:» لا تدرکه العیون بمشاهده العیان»؛ دیدهها هرگز او را کاش نبینند.
ولی از اگه منظور از دیدن، دیدن باطنی باشه، البته به مقدار ظرفیت، استعداد و توان انسانها، قابل دیدنه.
گفتنی است کتاب «شصت پرسش اعتقادی؛ جوابهای کودکانه به سؤالهای اعتقادی» با شمارگان 2000 نسخه، در 220 صفحه، با قیمت 10 هزار تومان از سوی انتشارات جمکران منتشر شده است./998/پ202/ق