۰۵ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۶:۵۴
کد خبر: ۴۷۵۷۹۰

گزارش روزنامه الاخبار لبنان درباره رویارویی حزب الله و رژیم صهیونیستی

پیچیده ترین جنگ ها بین رژیم صهیونیستی و حزب الله در سکوت کامل جریان دارد. این جنگ اگرچه وارد مرحله نبرد رویارو نشده است اما دو طرف در وضعیت آماده سازی و آماده باش بسر می برند.
رژیم صهیونیستی

به گزارش خبرگزاری رسا، « ابراهیم الامین» سردبیر روزنامه لبنانی الاخبار در مقاله ای که در شماره امروز این روزنامه چاپ شده است، اعلام کرد: این نگرانی وجود دارد که یک اشتباه در ارزیابی و یا شتاب دشمن صهیونیستی به یک رویارویی مستقیم منجر شود که احدی نتواند جلوی تبدیل آن به جنگی همه جانبه را بگیرد.

وی تاکید می کند: احتمال ها در این زمینه با گذشته زمان قوت بیشتری می گیرد به ویژه بعداز ناکامی طرح های غرب و همپیمانش در زمینه منازعه عربی – صهیونیستی، اما برای چه الان؟

در ادامه مقاله ابراهیم الامین چنین آمده است:

از زمان توقف عملیات نظامی در ماه اوت سال 2006 ( پایان جنگ 33 روزه) اسرائیل همچنان معتقد است که دلایل کافی برای شروع جنگی جدید علیه مقاومت لبنان را دارد اما شکست در «جنگ دوم» علیه لبنان همراه با کاهش آمادگی نظامی و بحران سیاسی آن مانع از شروع این جنگ شده است اما باید راه های بهتری را برای رویارویی با مقاومت پیدا کند.

با وجود آرامش در جبهه نظامی ، مقاومت ساعت به ساعت از آن بهره برداری کرده و قدرت و توان خود را بسیار بزرگتر و وسیع تر کرده و به همین دلیل دشمن صهیونیستی به تمسک به یک راهبرد جدید مجبور شده و آن « جلوگیری از رشد توانمندی های مقاومت است».

الامین با بیان اینکه، کسی که به وجود توطئه ها معتقد نیست، اجباری ندارد قرائت این مقاله را تکمیل کند، می افزاید:

شکست محاصره مقاومت بعداز ترور « رفیق حریری» ، خروج سوریه از لبنان و شکست جنگ تابستان سال 2006 رژیم صهیونیستی علیه لبنان ، این رژیم و همپیمانانش درغرب و جهان عرب را مجبور کرد تا برای تامین منافع خود شتابان گزینه های دیگری را اتخاذ کنند.

براین اساس ، تقویت جریان دشمن مقاومت لبنان را در دستور کار قرار دادند و همین مساله باعث دودستگی سیاسی و مردمی در داخل لبنان گردید و همزمان آتش فتنه مذهبی از سوی غرب و رژیم صهیونیستی با همکاری سعودی و دیگر کشورها، شعله ور شد.

هدف آنها از انتخاب این گزینه تنها محاصره حزب الله نبود بلکه قصد آنها جریان حامی مقاومت هم بود اما آنچه بین ماه مه سال 2008 و سرنگونی دولت « سعد حریری» در سال 2011 بدون وارد شدن خسارت زیادی رخ داد، باب فتنه انگیزی کامل در لبنان را گشود و دودستگی شدید سیاسی بعد از شروع بحران سوریه بسیار سخت شد.

ده سال شکست در رویارویی با محور مقاومت

در منطقه ، حمایت غیرعادی سعودی و دستگاه های امنیتی غربی به ابزار فتنه انگیزی در عراق منجر و گام هائی برای تبدیل این کشور به منبع نگرانی همه محور مقاومت به ویژه ایران ، سوریه و حزب الله برداشته شد.

همزمان عملیات آمریکا برای مهار سوریه به دست محور ترکی – قطری با هدف تغییر روش های نظام سوریه و پایان همپمانی آن با ایران شروع شد.

تلاش هایی واقعی برای ایجاد شکاف و خلل در همپیمانی بین ایران، سوریه و عراق شروع شد و این زمانی بود که ترک ها ، قطری ها و سعودی ها در تلاش بودند تا بشار اسد رییس جمهوری سوریه را به حمایت از طرح رسیدن « ایاد علاوی» مرد آمریکا و سعودی به کرسی نخست وزیری عراق و برکناری « نوری المالکی» قانع کنند.

اما در لبنان، هم تلاش داشتند تا برخلاف اراده حزب الله، بشار اسد را قانع کنند که از ادامه دوره نخست وزیری سعد حریری حمایت کند.

با شکست همه این توطئه ها، دشمنان ایران، سوریه ، حزب الله و دیگر نیروهای مقاومت، حیله دیگری را شروع کردند و آن سوء استفاده از انقلاب ملت ها علیه نظام های حاکم در جهان عرب بود.

درهمین چارچوب از اعتراض های داخلی در سوریه سوء استفاده و بسرعت آن را به یک عملیات سازماندهی شده و منظم برای ویران کردن سوریه تبدیل کردند و امیدوار بودند بتوانند به نظام سوریه به خاطر اینکه بشار اسد حاضر نشد تسلیم فشارهای غرب و همپیمانانش در منطقه شود، ضربه ای سخت وارد کنند.

فتنه انگیزی در سوریه و عراق بسرعت به خطری برای ایران و به منبعی برای تهدید اصلی مقاومت لبنان تبدیل شد به ویژه اینکه نیروهای توطئه گر موفق شدند تا حدی به جریان مقاومت از طریق « اخوان المسلمین» و بارزترین آنها جنبش حماس ضربه بزنند و آن اتخاذ مواضعی در مخالفت با محور ایران ، سوریه و حزب الله بود.

در خلال پنج سال گذشته، ائتلاف غربی، صهیونیستی، سعودی و ترکی از هیچ اقدامی برای تحقق این هدفشان فروگذار نکردند از جمله گروه القاعده و شاخه های آن را به مرکز جذب جوانان عرب و مسلمان تبدیل و گزینه تندروی و اقدامات جنون آمیز برای نابودی بیشتر کشورهای عربی مانند مصر، لیبی و یمن را انتخاب کردند.

اما شعار اصلی آنها در سرزمین شام که همچنان ادامه دارد، ایجاد فتنه علیه شیعیان و فارس ها است تا شاید بتوانند بزعم باطل خود به کار ایران، عراق ، سوریه و حزب الله پایان دهند و بر همین اساس نسخه « داعش» را رونمایی کردند.

دشمن صهیونیستی که اهتمام زیادی برای نابودی نیروهای مقاومت دارد، اعتقادی قوی داشت که بحران سوریه به معنای پایان عصر پیروزی های بین سال های 2000 تا 2006 مقاومت است و به همین دلیل به این بحران بسیار دل بسته بود و انتظار داشت که سوریه از محور مقاومت خارج و یا اینکه سرزمین و ارتش آن نابود و همه درها بر روی نفوذ جریان مقاومت قفل شود و سرانجام مقاومت به طور کامل از بین می رود.

براین اساس دشمن صهیونیستی با همکاری با اروپا، سعودی ، آمریکا و ترکیه در قلب جنگ علیه سوریه قرار گرفت و همه نیازمندی های گروه های تروریستی را تامین کرد تا مانع برقراری ثبات در عراق شوند ، نظام و دولت سوریه را نابود و مقاومت را در لبنان محاصره کنند و این ماموریت گروه های تروریستی از 6 سال قبل تاکنون ادامه دارد.

این همه ماجرا نیست، سعودی برای افزایش نفوذ خود جنگ دیوانه واری را علیه یمن به بهانه حمایت از دریای عرب و باب المندب شروع کرد و همه تروریست های جهان در این جنگ مستمر در کنار آل سعود قرار گرفتند تا یمن را ویران و ملت آن را قتل عام کنند.

نتایج معکوس

ویرانی بزرگی که در ساختار و جامعه کشورهایی مانند عراق، سوریه و یمن ایجاد شده، موضوع ساده ای نیست اما انتقال این کشورها به محور آمریکایی، سعودی و صهیونیستی اتفاق نیفتاده است.

در دو سال گذشته تحولاتی غیرعادی رخ داده است که به ضرر طرح های این محور و جلوگیری از توسعه آنها منجر شده و حتی روسیه به محور مقاومت ملحق شده است.

این روند نه تنها از فروپاشی شرق از سوی غرب جلوگیری کرده بلکه زمینه ساز مرحله هجومی شرق شده و نتایج زیر را که برخلاف خواست و انتظار محور آمریکایی، سعودی و صهیونیستی بوده، رقم زده است.

1- در لبنان: نتایج سیاسی و غیرسیاسی در دو سال گذشته به محاصره گروه های تروریستی و جلوگیری از ایجاد پایگاه مردمی و سیاسی برای آنها در بیشتر مناطق لبنان منجر شده است.

همکاری بین ارتش و مقاومت لبنان در رویارویی با دشمن صهیونیستی و گروه های تکفیری، گروه های سیاسی و دستگاه های امنیتی لبنانی مرتبط با غرب و سعودی را مجبور کرده است، عقب نشینی کنند و حتی به نبرد با دشمن صهیونیستی و تکفیری ها بپیوندند.

تلاش ها برای تحمیل طرح سیاسی گروه 14 مارس شکست خورد و جلوی سیطره کامل نیروهای بارز آن بر دولت و موسسه های لبنانی را گرفت و در نتیجه محور آمریکای – سعودی مجبور شد از تحمیل شروط خود بر لبنانی ها دست بردارد و با انتخاب ژنرال« میشل عون» به عنوان رییس جمهوری لبنان موافقت کنند که از حمایت بی سابقه حزب الله برخوردار بود.

اکنون لبنان وارد مرحله فروپاشی گروه 14 مارس قرار گرفته است و گروه هایی مانند حزب جریان المستقبل، حزب « نیروهای لبنانی و « ولید جنبلاط» مجبور شده اند روش های خود را تعدیل کنند.

2- در عراق: کنار رفتن نوری المالکی از قدرت که به بهانه طرفداری آن از ایران صورت گرفت به تغییراتی گسترده منجر نشد، بلکه برعکس همه جهان به همراهی با تصمیم « ملت عراق» که مورد حمایت ایران ، سوریه و حزب الله بود ، تن داد و نبرد سرنوشت ساز علیه داعش کلید خورد.

برکسی پوشیده نیست که نیروی هوایی سوریه با وجود اینکه سرگرم جنگ علیه تروریست ها در سوریه است، ضربه های سختی را به این گروه تروریستی با توسعه مناطق عملیاتی خود تا برخی استان های عراق از جمله موصل وارد کرده است.

حزب الله که تنها بخشی از توان خود را برای کمک به ارتش سوریه بکار گرفته است تعدادی از نیروهای کادر و خبره خود را راهی عراق کرد و الحشد الشعبی هم همه امکانات لازم خود برای عملیات علیه تروریست های تکفیری به ویژه داعش را دریافت کرده است.

درعراق همچنین غرب مجبور شد سیاست هایش را تغییر دهد ، از ترس از دست دادن سوریه و واگذاری کامل آن به روسیه و حتی آمریکا قبل از دیگران به ایجاد تعدیل های اساسی در سیاست هایش مجبور شد.
آنها چاره ای بجز ورود به نبرد رهایی از شر داعش در عراق پیش روی خود ندیدند و البته این معرکه ای نیست که واشنگتن بتواند به موفقیت هایی مبتنی بر برنامه ریزی هایش در آن دست یابد.

برعکس امروز می توان گفت که بزودی زود شاهد تحولی جدید در عراق خواهیم بود که اوج آن محاصره داعش در بیشتر مناطق عراق و اخراج آن از مناطق غربی به طور مشخص مناطق مرزی با سوریه خواهیم بود.

3- در ایران: برخلاف خواست رژیم صهیونیستی و رژیم سعودی و برخی دیگر از کشورها، « توافق هسته ای» غرب را به تعامل با تهران به شیوه جدید و پذیرش ایران به عنوان بازیگر اصلی در منطقه وادار کرد و این در حالی اتفاق افتاده است که ایران مجبور نشده در سیاست های خارجی خود تعدیلی ایجاد کند و با صراحت لهجه از حمایت مستمر خود از جنبش های مقاومت ، نظام سوریه ، الحشد الشعبی عراق ، انصارالله یمن و حزب الله لبنان سخن می گوید.

4- در یمن: غرب با شکست جنگ سعودی علیه انصارالله بعداز گذشت دو سال از آن ضربه شدیدی خورده است.

ریاض در یک تونل تاریک وارد شده و اکنون دنبال راهی برای پایان جنگ علیه یمن است تا خسارت های کمتری نصیب آن شود.

جنوب یمن را جنگ های داخلی فراگرفته و تعداد زیادی از گروه های تروریستی وابسته به القاعده در آنجا مستقر شده اند.

به نوشته ایرنا، ریاض تاکنون نتوانسته است جلوی گسترش نفوذ نظامی انصارالله در داخل خاک سعودی را بگیرد و همچنین مانع رسیدن کمک ها به آن از سوی نیروهای مقاومت در منطقه شود.

با وجود غیبت رسانه ها برای پوشش جنایات وحشیانه مستمر سعودی علیه یمن، جهان هر لحظه به ضرورت تصمیم گیری برای پایان جنگ جنون آمیز سعودی نزدیک تر می شود.

5- در سوریه: همه انتظار داشتند که نظام و کشور سوریه بسرعت سقوط کند اما اکنون انتظارها از سقوط نظام سوریه به تلاش برای وادار کردن آن به دادن امتیازهای سیاسی تغییر کرده است.

فقط در دو سال ، شاخه های القاعده بر همه گروه هایی که علیه نظام سوریه می جنگیدند، سیطره پیدا کردند و با وجود حمایت بیشتر کشورهای جهان از این گروه ها در زمینه های انرژی، مالی، آموزشی و اطلاعات امنیتی، نظام و ارتش سوریه استقامت و پایداری کردند و البته ایران، روسیه و حزب الله در عرصه های سیاسی و میدانی با قدرت نقش آفرینی کرده اند.

برای درک حجم آمادگی نظام سوریه در مناطق تحت سیطره آن، حجم فروپاشی دشمنان آن از جنوب تا پایتخت و شمال و سواحل سوریه، اجبار ترکیه به تغییر سیاست های خود و شکست طرح فتنه انگیزی به دست تکفیری ها، کافی است به نقشه نظامی که توط حامیان تروریست ها منتشر شده است، نگاهی بیاندازیم.

بیشتر از آن، جهان ساکت دیپلماتیک، اکنون سیگنال هایی را می دهد که بیانگر تحولاتی بزرگ در مواضع غربی ها از جمله آمریکا و فرانسه و همچنین کشورهای عربی است .

نتایج این تغییر مواضع تنها تثبیت نظام و دولت سوریه نیست بلکه بیانگر تقویت جایگاه آن است که همچنان رو درروی استعمار و رژیم صهیونیتسی قرار دارد.

در رویارویی با حزب الله

اما اگر به عرصه رویارویی مستقیم با حزب الله بازگردیم، مهمترین آنها که منبع نگرانی دشمن صهیونیستی می شود، عبارت است از:

1- همه تلاش های گسترده دشمن صهیونیستی برای تعدیل قواعد درگیری با مقاومت در طول جبهه مرزی با لبنان شکست خورده است و این تلاش ها شامل عملیات ترور فرماندهان و کادر مقاومت به منظور وادار کردن حزب الله به پاسخگویی تا آماده سازی برای شروع جنگ همه جانبه است.

اما حزب الله دشمن صهیونیستی را مجبور کرده است تا جرأت هرگونه اقدام نظامی مستقیم علیه خاک لبنان را نداشته باشد.

2- دشمن صهیونیستی در این شرایط تصمیم گرفت تا از بحران سوریه سوء استفاده کند تا شاید بتواند ضربه هایی را به توانمندی مقاومت وارد سازد به ویژه اینکه بسرعت دریافت حزب الله با ورود به سوریه، مرزهای لبنان و سوریه و زرادخانه های سلاح ارتش سوریه به روی آن گشوده شده و می تواند به انواع سلاح های جدید و پیشرفته دست یابد.

3- براین اساس دشمن صهیونیستی بمباران کاروان های نظامی و یا زرادخانه های احتمالی مقاومت در داخل سوریه را در دستور کار قرار داد اما حمله های اعلام واعلام نشده سالیانه آن از سال 2011 تاکنون از میانگین پنج حمله فراتر نرفته است درحالیکه صدها کاروان موفق شده اند خود را با موفقیت به پایگاه های مقاومت در لبنان برسانند.

بیشتر از آن، افزایش سطح تهدید دشمن صهیونیستی از سوی مقاومت حتی در سوریه، آن را به بازنگری در محاسباتش وادار کرده است.

4- به طور عملی، رژیم صهیونیستی امروز خود را در مقابل یک زرادخانه بزرگ حزب الله می بیند که صدها برابر بزرگتر از آن است که در سال 2006 بود و این در حالی بوده که از هر اقدامی برای جلوگیری از افزایش توان مقاومت فروگذار نکرده است.

دشمن صهیونیستی امروز مراقبت می کند، حزب الله که روزی فعالیت هایش در مرزهای لبنان محدود بود اکنون در طول جبهه های شمال فلسطین اشغالی حضور دارد ، رزمایش های بزرگ برگزار می کند، به طور استثنائی توان و تجربه های جنگی آن افزایش یافته حتی اگر ورودش به جنگ سوریه با این هدف نبوده است.

5- برای بررسی بیشتر، غرب و به همراه آن رژیم های سعودی و صهیونیستی لمس کردند که حزب الله دیگر در دایره نگرانی لبنانی ها قرار ندارد بلکه در کنار آن قرار گرفته اند.

جنگ امنیتی علیه گروه های تکفیری به افزایش تجربه های دستگاه های مقاومت در عملیات امنیتی و اطلاعاتی منجر شده و توانایی های آن نسبت به ده سال گذشته قابل قیاس نیست.

البته توسعه توان امنیت و اطلاعات نظامی مقاومت به ترس بیشتر دشمن صهیونیستی منجر شده است.

6- دشمن صهیونیستی امروز گسترش نقش منطقه ای حزب الله و تبدلیل آن به یک بازیگر اصلی در سوریه ، عراق و یمن و نفوذ گسترده آن در مناطق دیگر جهان عرب و اسلام را لمس می کند.

دشمن صهیونیستی می داند که حزب الله قادر است بر میدان های بسیار حساس جبهه مقابل اعم از عربی، صهیونیستی و حتی غرب تاثیر بگذارد و همه انواع فتنه انگیزی های مذهبی قدرت توقف توان حزب الله در همکاری با گروه های مقاومت فلسطین از جمله گردان های عزالدین قسام شاخه نظامی جنبش حماس را ندارد.

سوال صهیونیست ها: در حال حاضر چه باید کرد؟

این سوال اصلی مطرح نزد همه سرکردگان نظامی ، امنیتی و سیاسی رژیم صهیونیستی است و البته پاسخ به آن نیاز به تصمیمی دارد که دشمن صهیونیستی به تنهایی قادر به اتخاذ آن نیست.

می توان گفت که دشمن صهیونیستی بین دو گزینه قرار دارد که اولی معلوم است و دومین آن هم ماجراجویی نظامی است اما می داند که این ماجراجویی حتما به جنگ سوم منجر خواهد شد.

آیا دشمن صهیونیستی می تواند باردیگر وارد جنگی همه جانبه شود؟ در این زمینه دوست و دشمن رژیم صهیونیستی، نسبت به توانایی و قدرت موشکی مقاومت و نسبت به نتایج معکوس هرگونه رویارویی با مقاومت به آن هشدار داده اند.

در جنگ تابستان سال 2006 ، مقاومت در 33 روز حدود 4300 موشک به سوی فلسطین اشغالی شلیک کرد اما امروز خود صهیونیست ها می گویند که حزب الله می تواند روزی 1500 موشک شلیک کند و این ارزیابی خود دشمن است، آیا این ارزیابی اشتباه است./847/ب101/د

ارسال نظرات