تلوانجلیسم: کاسبی میلیاردی کشیشها از قاب تلویزیون/ انجیلی که کشته داد + عکس و فیلم
خبرگزاری رسا - گروه بین الملل: تلوانجلیسم واژه ای ست که برای اولین بار توسط جفری هادن در کتاب "مبلغین عصر حاضر: قدرت فزاینده ی تلوانجلیسم" استفاده شد. تلوانجلیسم یا به عبارتی دیگر "کلیسای تلویزیونی" به کلیسایی گفته میشود که وجود خارجی ندارد و تمام تشکیلات آن در قاب تلویزیون و در قالب یک شبکه تلویزیونی خلاصه میشود.
هر چند استفاده از شبکه های تلویزیونی سالهاست میان برخی اهالی کلیسا برای ترویج تعالیم مسیحیت استفاده میشود اما لفظ تلوانجلیست زمانی شکل گرفت که استفاده از این ابزار با مقاصد سودجویانه و کسب ثروت هنگفت میان برخی کشیش ها رواج یافت. این کشیش ها با سواستفاده از اعتقادات مردم، برای حل مشکلاتشان درخواست پول میکردند و در کمترین زمان ممکن ثروتمند میشدند.
روایت مختصری از تاریخچه تلوانجلیسم
در ابتدا شبکه های رادیویی با رویکرد اوانجلیستی به دنبال تقویت باورهای مردم بودند اما با ورود تلویزیون به عرصه تکنولوژی در دهه 50 میلادی، تمرکز رسانه های اوانجلیست بر مسائل مالی و حمایتهای اقتصادی مخاطبان تغییر کرد. در اوایل دهه 80 میلادی 1370 ایستگاه رادیویی و بیش از 220 شبکه تلویزیونی مذهبی با این رویکرد پا به عرصه رسانه گذاشت. در میان آنها سه شبکه تلویزیونی که در سراسر آمریکا امکان دریافت آنها فراهم بود، 24 ساعته به پخش برنامه های مذهبی پرداختند که توجه مردم را به خود جلب کرده بودند.
یکی از اولین مراکز رسانه ای بزرگ که به تولید محصولات رسانه ای با رویکرد اوانجلیستی پرداخت، مرکز Cathedral of Tomorrow به مدیریت شخصی به نام Rex Humbard بود. این مرکز بیش از 5000 نیروی انسانی را به خود مشغول کرده بود. عمده برنامه های این مرکز رسانه ای معطوف به مسائل مذهبی و اخلاقی بود و حتی به مسائل سیاسی نیز هیچ گاه ورود نمیکرد. هامبارد به همراه 14 تن از اعضای فامیل خود به تولید این برنامه ها تا سال 1988 ادامه داد و در سال 1981 رتبه سوم رسانه های پرمخاطب مذهبی را به خود اختصاص داد.
کشیش تلویزیونی "رابرت تیلتون" در حال خواندن اوراد ساختگی برای "درمان بیماری" - سال 1980
شبکه The Golden Age (عصر طلایی تلوانجلیسم) از حدود سال 1980 تا 1987 از جمله شبکه های پرمخاطب آن دوران بود که به مرور زمان مخاطبان خود را از دست داد و در جدول برنامه های پر مخاطب، جای خود را به برنامه های The Hour of Power داد. این شبکه در کنار برنامه های مذهبی و سخنرانی های الهام بخش و پخش موسیقی مذهبی، برنامه های اختصاصی با هدف جذب سرمایه مردم نیز در جدول برنامه های خود داشت.
اما با گذشت زمان و حریص تر شدن این کلیساهای تلویزیونی به جذب ثروت مردم و استفاده آن در مصارف شخصی، رفته رفته خبرهایی از فساد مالی عظیم این افراد از خروجی رسانه ها به گوش می رسید. شبکه های بزرگ تلویزیونی از جمله TBN، Inspiration Ministries و DayStar امروزه بدون هیچ ممنوعیت قضایی در حال فعالیت هستند و تمام کشیشان فعال در این شبکه ها زندگی ثروتمندانه ای دارند.
کشیشی با هواپیمای 65 میلیون دلاری
یکی از این موارد شخصی به نام پاستور کرفلو دالر است. وی که سالیان سال به جمع آوری مبالغ هنگفت مشغول بوده است، در مارس 2015 از پروژهای با عنوان پروژهی G650 پرده برداشت. وبسایت شخصی این پاستور که این پروژه را با شعارهایی چون "درک رحمت الهی" و "توانمندسازی برای تغییر" آراسته بود، محتوای این پروژه را خرید یک هواپیمای شخصی به ارزش 65 میلیون دلار توسط این پاستور عنوان کرد.
نکته جالب توجه در خصوص این هواپیما این بود که که پاستور دلار در پاسخ به رسانه ها در وبسایت شخصی خود علت خرید این هواپیمای شخصی را اینگونه توصیف کرد: "هواپیمای فعلی مرکز در سال 1984 تولید شده بود و در سال 1999 توسط مرکز ما خریداری شد و از آن زمان 4 میلیون مایل طی کرده است. اخیرا در سفری به یک کنفرانس بین المللی یکی از موتورهای آن از کار افتاد. به لطف خدا خلبان حرفه ای ما که 20 سال خلبان کرفلو بوده است بدون هیچ آسیب یا مجروحیتی هواپیما را فرود آورد."
سخنرانی کرفلو دالر در خصوص پروژه ی G650 و هواپیمای 65 میلیون دلاریش
حقوق این کشیش برای رسانه ها مخفی بوده است اما به ادعای نیویورک تایمز، فقط در کلیسای این کشیش در نیویورک سالانه 4 میلیون دلار پول جمع آوری میشود. همچنین عملیاتی موسوم به عملیات آتلانتا تحت مدیریت این کشیش با بودجهی سالانهی 80 میلیون دلاری اداره میشود.
یکی دیگر از این کشیشان مایک مورداک است که توانسته بود در فاصله چند هفته با پول پرداختی هواداران خود دو بار هواپیمای شخصی خریداری کند و با خونسردی تمام چشم در چشم هوادارانش از داشتن هواپیمای شخصی ابراز خرسندی کند.
بخشی از برنامه تلویزیونی مایک مورداک
انجیل رفاه، تفسیر سودجویانه کشیشان از مسیحیت
نمونه های اینچنینی امروزه در جامعه آمریکا کم نیستند. دلیل اینکه جامعه مذهبی آمریکا به این اشخاص اعتماد میکنند و میلیونها دلار سرمایه خود را در اختیار آنها میگذارند ترویج برداشتی از انجیل با عنوان انجیل رفاه توسط این کشیشهای اوانجلیست است. بر اساس این برداشت از انجیل، مال و ثروت نشانه ای محبت الهی ست و پرداخت داوطلبانه پول به این کشیشها موجب بازگشت ثروت به پرداخت کننده میشود. این کشیشها برای این مفهوم از استعارهی "بذر ایمان" استفاده میکنند. با این تعبیر که پرداخت پول نوعی بذر است که با کاشت آن روزی برداشت خواهید کرد.
اشاره ی کشیش ها به کاشتن "بذر ایمان"
زنی که قربانی شد
بانی پارکر زنی از طبقه متوسط جامعه آمریکا هزینه درمان سرطان خود به ارزش هزاران دلار را به یکی از کشیشهای تلوانجلیستِ صاحب هواپیمای شخصی به نام کنیت کوپلین پرداخت. اما وی نهایتا در سال 2004، در سن 59 سالگی و در اثر پیشروی سرطان جان باخت. پس از مرگ خانم پارکر، دفتر خاطرات وی توسط دخترش کریستی بیچ پیدا شد که به وضوح در آن از ایمان خود به کلیسای کنیت کوپلین و همسرش گلوریا و امکان درمان سرطانش صحبت به میان آمده بود.
دخترش در مصاحبه به رسانه ها عنوان کرد که اگر مادرش به دکتر برای درمان سرطان مراجعه میکرد، از نظر این کلیسا گناه مرتکب شده بود. در دفتر خاطرات خانم پارکر آمده بود: "اگر به دکتر بروی، هنوز به آنها ایمان نیاورده ای. خدا مرا شفا خواهد داد. خدا مرا شفا خواهد داد. خدا مرا شفا خواهد داد."
سخنان گلوریا کوپلین درخصوص تاثیر کلیسایش در درمان بیماری
پول پرداختی به کلیساها معاف از مالیات است
نکته جالب توجه در خصوص اینگونه پرداخت ها این است که نه تنها طبق قوانین ایالات متحده، اینگونه پرداختهای هنگفت هیچ مشکلی ندارد، بلکه این پرداختها معاف از مالیات نیز هستند. چرا که طبق قانون اداره مالیات آمریکا کلیسا به عنوان نهاد مستقل تعریف نشده است. همچنین اگر هر مکانی به عنوان کلیسا در مراکز دولتی تعریف شده باشد، مشمول قانون "قلمرو کشیش" شده و معاف از مالیات خواهد بود. به طور مثال خانه شخصی کنیت کوپلین، کشیشی که موجب مرگ خانم پارکر شد 6.3 میلیون دلار برآورد شده است و معاف از مالیات است.
پدیده ی تلوانجلیسم هنوز هم به عنوان پدیده ای عجیب در جامعه ی آمریکا وجود دارد. هر آنچه که تا کنون گفته شد تنها گوشه ای از حقایق مرتبط با این پدیده است. پیامدهای ظهور پدیده ی تلوانجلیسم یا کشیش تلویزیونی امروزه جامعه آمریکا بخصوص قشر مذهبی آن را به چالش کشیده است.
اما در این میان آنچه که به شدت برای هر مومن دردآور است، قشر آسیب پذیر جامعه آمریکاست که از منجلاب خداناباوری و الحاد در آغوش این دلالان دین گرفتار میشوند که با استفاده از لوازم ارتباط جمعی، تغییر پیام دین به شکلی عامه پسند و فروش باورهای دینی از این طریق صاحب ثروت و شهرت شده اند. به راستی جامعه تشنه آمریکا نیازمند آبی ست که شور نباشد./995/ب950/ک
سید محمد جواد موسوی