اردوغان بازیگر نقش اول سناریوی ضدایرانی ترامپ/ دلایل واهمه از "ایران شیعی" و "قومیت فارسی"
خبرگزاری رسا ـ گروه بین الملل: بی شک ترکیه ارودغان در طول سالهای اخیر را میتوان متزلزلترین دولت منطقه در اتخاذ رویکرد سیاست خارجی توصیف کرد. دولتی که از ابتدای بحران سوریه بر سرنگونی سریع بشار اسد قمار کرد اما با گذشت زمان اهداف خود را بر باد رفته میبیند.
حزب عدالت و توسعه و رویای امپراطوری عثمانی
درباره ارودغان و رویای احیای امپراطوری عثمانی مطالب زیادی نوشته شده است. شخصیتی که اگرچه یک شروع اقتصادی و سیاسی موفق را در ترکیه تجربه کرد اما رفته رفته به فراخور جاهطلبیهای بی حد و حصر خود از سیاست عدم تنش با همسایگان خود فاصله گرفت و ترکیه را به پرتگاه ناامنی سوق داد.
حزب عدالت و توسعه در ترکیه از شاخههای نزدیک به اخوان المسلمین به شمار میآید. این حزب پس از سرنگونی دولت محمد مرسی در مصر و عدم توفیق اخوان در سوریه، اردن و دیگر مناطق، خود را تنها میدید. از این رو با همکاری قطر و کمک عربستان سیاست بسیار مخربی را در سوریه اتخاذ کرد. سیاسیتی که مبتنی بر استفاده ابزاری از تروریسم برای سرنگون کردن حزب بعث بود. به همین واسطه تحلیلگران زیادی، ترکیه را معبر اصلی ورود و خروج ترویستهای داعش و جیش فتح الشام (جبهه النصره سابق) به سوریه معرفی کردند.
خرید نفت از داعش، حمایت از جریانهایی مانند احرار الشام، جیش الاسلام و جبهه النصره پس از ورود روسیه به کارزار سوریه شکل تازه ای گرفت که در نهایت به هدف قرار دادن جنگنده روسیه از سوی ارتش ترکیه منجر شد. از یک سو پوتین با تکیه بر تحریمهای اقتصادی و اقدامات سیاسی به شدت اردوغان را تحت فشار قرار دارد و از سوی دیگر برخلاف انتظار ترکیه، ناتو حاضر به حمایت جدی از این کشور در برابر تهدید روسیه نشد.
اردوغان از آغوش ناتو به بلوک شرق پناه میبرد
همزمان با انزوای شدید ترکیه، کودتای نافرجام تاثیر واضحی را بر سیاستهای رجب طیب اردوغان و سایر رهبران حزب عدالت و توسعه گذاشت. رجب طیب اردوغان در چرخشی صد و هشتاد درجه ای از آمریکای باراک اوباما فاصله گرفت و به روسیه ی پوتین نزدیک شد. خبر عذرخواهی رسمی اردوغان از پوتین به زبان روسی در کنار عادی سازی روابط با اسرائیل و رایزنی دولتمردان ترک با مسئولان ایرانی حاکی از تغییر سیاستهای دولت ترکیه بود.
همین تغییرات در ادامه، راه را برای همکاری ایران، ترکیه و روسیه باز کرد. ترکیه مرزهای خود را به روی تروریستها بست، امری که تاثیر ملموسی بر جبهه حلب داشت و در نهایت به آزادسازی این شهر منجر شد. شهری که قرار بود حیاط خلوت اردوغان باشد.
از سوی دیگر ترکیه عملیاتی را تحت عنوان سپر فرات آغاز کرد تا به بهانه مبارزه با داعش از پیشروی کردها جلوگیری کند. همه این اتفاقات در نهایت به مذاکرات آستانه یک و دو منجر شد و گفتوگوهای جدی را با نظارت مثلث روسیه، ایران و ترکیه به دنبال داشت. مذاکراتی که هدف از آن آتش بس میان جریانهای درگیر در سوریه بود.
تلفنی که اردوغان را متحول کرد!
اردوغان که "مصداق بارز پراگماتیسم منفعت طلبانه" در دنیای سیاست است به یکباره پس از تماس تلفنی با دونالد ترامپ، رییس جمهور آمریکا بار دیگر دچار دگردیسی شد و بر لزوم ایجاد یک منطقه پرواز ممنوع در سوریه به مساحت پنج هزار کیلومتر مربع تاکید ورزید. او همچنین از تصمیم خود بر ادامه حرکت نیروهای تحت حمایت ارتش ترکیه به سمت رقه و دیرالزور پرده برداشت.
بلافاصله «مایک پمپئو» رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا به آنکارا سفر کرد و با همتایان ترک خود راهکارهای آزادسازی هرچه سریعتر منطقه الباب در سوریه را مورد بررسی قرار داد. پس از این تحولات عادل الجبیر، وزیر امور خارجه عربستان پس از چند ماه سردی روابط بین ریاض و آنکارا به ترکیه سفر کرد و ماه عسل ترکی ـ سعودی جدیدی را آغاز کرد.
اردوغان بازیگر نقش اول سناریوی ضد ایرانی ترامپ
«ایران تهدید اصلی جهان است» این توافق اصلی دولتهایی است که در طول شش سال گذشته در منطقه به خواستههای خود نرسیده اند. آنچه از لابی صهیونیستها در دولت ترامپ برمیآید تقسیم وظایف برای تحت فشار قرار دادن ایران است. در این میان اردوغان را میتوان بازیگر نقش اول سناریوی ضدایرانی ترامپ دانست. او برای رسیدن به خواستههای خود در سوریه میبایست نقش وسیعتی تری را در ایران هراسی و شیعه ستیزی ایفا کند.
از این رو بود که دولتمردان ترک در یک هفته اخیر از آنکارا گرفته تا عربستان و بحرین و نشست امنیتی مونیخ تلاش کردند ایران را به عنوان خطر اصلی برای جهان معرفی کنند:
یک ـ اردوغان در سفر به بحرین به انتقاد از رویکرد ایران در عراق و سوریه پرداخت و مدعی شد که ایران به دنبال "توسعه قومیت فارسی" در منطقه است. او همچنین با اعلام حمایت از دولت بحرین میگوید: «ظلمهایی در سوریه و عراق و تلاشهای برای تجزیه این کشور صورت میپذیرد که ما در برابر آن دست بسته نخواهیم بود.»
دو ـ «مولود چاوش اوغلو» در کنفرانس بین المللی امنیتی مونیخ در ادامه همین روند و همسو با اظهارات مقامات عربستان سعودی و رژیم اشغالگر صهیونیستی، ایران را به اتخاذ سیاستهای قومی و طایفه ای متهم کرد و مدعی شد: «ترکیه مخالف هر نوع تقسیمبندی دینی یا طایفهای است. ایران متاسفانه به اقدامات نفرتآمیز طایفهای ادامه میدهد و به فرصت صلح در خاورمیانه ضربه میزند. ایران با دخالت در یمن، بحرین و عربستان سعودی، ثبات منطقه را برهم می زند. ایران تلاش میکند سوریه و عراق را به دو کشور شیعی تبدیل کند.»
سه ـ این اظهارات که با واکنش مسئولان جمهوری اسلامی ایران و احضار سفیر ترکیه در تهران همراه شد. واکنش وزارت امور خارجه ترکیه را به دنبال داشت. این وزارت خانه نیز در بیانیه ای مدعی شد که «مسئولیت تنشهای منطقه به دوش ایران است!»
خیلی دور خیلی نزدیک؛ عذرخواهی اردوغان از ایران به زبان فارسی!
جالب اینجاست که تا شش ماه پیش که ترکیه پس از کودتای نافرجام به روابط به همسایگان و حمایت آنها احتیاج شدید داشت "ایران شیعی" و "قومیت فارسی" تهدیدی برای منطقه نبودند. زمانی که اردوغان منافع خود را در نزدیکی به ایران و روسیه میدید «چاووش اغلو» به تهران سفر کرد و به دنبال افزایش روابط اقتصادی و سیاسی بود. درست همان زمانی که ایران همبستگی کامل خود را با حکومت اردوغان در برابر کودتای نظامی ابراز داشته بود اما با این وجود دولت ترکیه بار دیگر مواضع خود را تغییر داد.
واقعیت این است که انفجارهای تروریستی یک سال گذشته اخیر در نقاط مختلف ترکیه و نارضایتی سیاستمداران و شهروندان کرد در این کشور حاصل سیاستهای توسعه طلبانه و سوءاستفاده حزب عدالت و توسعه از جریانهای تروریستی است. این دولت «رجب طیب اردوغان» است که رویای امپراطوری عثمانی را در سر میپرواند و همین سیاست اولا به ترکیه و در وهله دیگر به کشورهای منطقه زیان رسانده است.
این دولت ترکیه است که برخلاف خواست حکومت مرکزی عراق، نیروهایی را به پادگان بعشیقه موصل ارسال کرده و برخلاف همه پروتکلهای مرسوم در روابط بین الملل بر ادامه حضور خود در عراق اصرار میورزند تا در دوران پسا داعش در موصل سهمی داشته باشند.
رسانههای نزدیک به دولت ترکیه در ماههای اخیر نقشههایی از ترکیه را منتشر کردند که حلب و موصل را در بر میگیرد که در واقع بیانگر سیاست توسعه طلبانه عدالت و توسعه است. اینها حقیقتهای غیرقابل انکاری است که نشان میدهد چه دولتی در منطقه به دنبال ایجاد امپراطوری است. نه اردوغان و نه دوستان امروز او به هیچ وجه نمیتوانند این واقعیت را انکار کننند.
اردوغان که نزدیک به سه سال پیش گفته بود: «به زودی در مسجد اموی نماز خواهیم خواند.» در طول این سه سال نه تنها به این هدف نزدیک نشده بلکه فرسنگها با آن فاصله یافته است. او به دیوار سست دونالد ترامپ تکیه کرده که خود با هزار و یک چالش داخلی مواجه است.
اردوغان که میتوان او را "آقای سیاستهای متضارب" نامید، نشان داده است که هیچ استراتژی پایداری ندارد. هیچ بعید نیست او که این اواخر عقبنشینیهای زیادی را در کارنامه خود داشته است، همانطور که به زبان روسی از پوتین عذرخواهی کرد چندماه دیگر به زبان فارسی از ملت و دولت ایران معذرت خواهی کند. گرچه این سیاست تاریخ مصرفی دارد و برای اردوغان نیز زمان زیادی باقی نمانده است!
/983/ب951/ک
حسین سعدی