۱۰ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۷:۲۵
کد خبر: ۴۸۴۱۹۸
رهبران الازهر مصر (10)

از مفتوح بودن باب اجتهاد تا تشکیل کمیته تقریب مذاهب/ فیلسوفی که شیخ الازهر شد

شیخ المراغی با تاکید بر مفتوح بودن باب اجتهاد معتقد بود که تحوّل در احکام شرعی ممکن است و مسائل فقهی تا زمانی که قطعی نباشد متناسب با زمان و مکان قابل تغییر و تحول است.
مشایخ الازهر مصر

خبرگزاری رسا ـ گروه بین‌الملل: در این شماره از «رهبران الازهر مصر» به معرفی سه تن از رهبران الازهر مصر خواهیم پرداخت که تاثیر فراوانی را بر ساختار آموزشی و علمی الازهر از خود به جای گذاشتند. مفتوح بودن باب اجتهاد را باید مهمترین نقطه مشترک میان این سه اندیشمند دانست. در ادامه با زندگینامه سه تن دیگر از علمای الازهر آشنا خواهیم شد:

30. محمد المراغي
محمد بن مصطفى بن محمد بن عبد المنعم المراغي القاضي الحسيني از نوادگان امام حسین(ع) شیخ سی و سوم و سی و پنجم الازهر بر مذهب حنفی است.

در کودکی قرآن و برخی دروس مقدماتی را نزد پدرش آموخت و سپس به قاهره رفت تا دروس دینی متداول آن روزگار نظیر صرف، نحو، کلام، تفسیر، فقه و اصول، تاریخ و ... را فراگیرد.

شیخ مراغی بسیار تحت تاثیر جنبش اصلاحی الازهر که از سوی سید جمال الدین اسدآبادی، محمد عبده و شیخ جوانی به نام علی صالحی اداره می‌شد، قرار گرفت. همین جلسات آغاز ارتباط وی با محمد عبده بود. در نزد عبده تفسیر قرآن و عقاید اسلامی را آموخت.

المراغی در میان دوستان و شاگردان به اخلاق نیکو و جدیّت در تحصیل علم مشهور بود. وی به همراه تعدادی از نخبگان هم دوره‌ای خود بسیاری از دروس را قبل از فراگرفتن و حاضر شدن در کلاس درس مباحثه می‌کردند و همین امر سبب شد تا در امتحان پایانی با وجود تب شدید و بیماری فراوان بتواند نفر اول شود و مورد تکریم شیخ محمد عبده قرارگیرد.

ریاست، اندیشه‌ها و رویکردها
در اندیشه شیخ المراغی تقیّد به مذهب خاص معنا ندارد. وی معتقد بود که اگر در مذهب دیگری، حکمی مناسب با مصلحت عامه جامعه باشد هیچ دلیلی نیست که بر روی اندیشه و مذهب خود تعصّب بورزیم.

شیخ المراغی با تاکید بر مفتوح بودن باب اجتهاد معتقد بود که تحوّل در احکام شرعی ممکن است و مسائل فقهی تا زمانی که قطعی نباشد متناسب با زمان و مکان قابل تغییر و تحول است.

وی قائل به سهل و راحتی در احکام شریعت بوده و نظرات فقهی خود را نیز بر همین دیدگاه صادر می‌کرد. او همواره این سخن محمد عبده را تکرار می‌کرد که «علم آن است که منفعت تو و مردم را تضمین کند». به اعتقاد شیخ المراغی فقها باید در امور شرعی با مردم مدارا کنند و مساله شرعی را سخت نگیرند.

تقریب میان مذاهب و تلاش برای وحدت امت اسلامی از مهمترین مبانی اندیشه‌ای شیخ المراغی بود. وی در سخنانی گفت: «باید در راه نابودی فرقه گرایی مذهبی و ریشه‌کن کردن اختلافات قومیتی تمامی تلاش خود را به کار ببندیم. امت اسلامی از تفرقه دردناک است. فقه باید به دور از تعصّب به مذهب معیّنی به طلاب تدریس شود.»

المراغی دوبار منصب شیخ الازهر را از آن خود کرد. اولین بار برای دوسال و دومین بار برای ده سال به ریاست الازهر دست یافت. دوران ریاست او را در زمره یکی از باشکوه‌ترین دوران الازهر بود. تعیین شهریه ماهانه برای طلاب و تاسیس سه دانشکده جدید نظیر زبان عربی، اصول الدین و الهیات از اقدامات وی بود.

آثار
از شیخ المراغی آثار فراوانی به جا مانده که برخی از آنان به شرح ذیل است:
1. الأولياء والمحجرون بحث فقهی پیرامون حجر و محجور
2.  تفسير قرآن
3.  کتابی در وجوب ترجمه قرآن کریم
4. بحوث في التشريع الإسلامي در ازدواج

31. محمد الظواهري
محمد الأحمدي ابن العلامة الشيخ إبراهيم بن إبراهيم الظواهري سی‌وچهارمین شیخ الازهر مصر بر مذهب شافعی است. پدرش از بزرگان الازهر و جدّش از مشایخ بزرگ صوفیان بود.

برای پیوستن به الازهر در کودکی قرآن را آموخت. دروس دینی را در نزد پدرش و برخی از اساتید الازهر فراگرفت. وی هیچگاه ملتزم به شرکت در حلقه درسی استاد مشخص و یا فراگیری کتاب مشخص نبود اما در حلقه درسی محمد عبده شرکت و نسبت به شیوه تدریس و بحث علمی محمد عبده احساس اعجاب می‌کرد.

شیخ الظواهری بعد از مدت‌ها شرکت در دروس علما برای امتحان به نزد کمیته امتحانات رفت. این کمیته متشکل از علمای طراز اول الازهر بود. زمانی که شیخ الظواهری برای امتحان حاضر شد، محمد عبده از او سوالات متعدّدی پرسید و زمانی که سوالات دقیق الظواهری را دریافت کرد از ذکاوت و هوش این طلبه جوان ابراز خرسندی کرده و در تعریف از وی گفت: «به خدا که تو از پدرت عالم‌تری و اگر نمره‌ای بالاتر از عالی بود حتما به تو می‌دادم» و این در حالی بود که شیخ الظواهری تا آن زمان هنوز در الازهر تحصیل نکرده بود.

با پذیرش شیخ الظواهری در امتحانات ورودی الازهر، دروس دینی نظیر ادبیات عرب، اصول و فقه، کلام و تفسیر و تاریخ را فراگرفت و پس از مدت زمانی به عنوان یکی از بزرگترین اساتید در الازهر شناخته شد.

ریاست الازهر
شیخ الظواهری در 7 جمادی الاولی 1348هـ به ریاست الازهر رسید. وی که تحت تاثیر فراوان اندیشه‌های شیخ محمد عبده بود قانون اصلاح الازهر را تصویب کرد. به موجب این قانون کاهش مراحل ابتدایی علوم دینی از پنج سال به چهارسال تصویب شد.

وی با تصویب قانون ساختار دروس تخصصی اعلام کرد که هریک از طلاب برای تخصص در هر یک از رشته‌های تدریس، قضا، تبلیغ و سخنرانی علاوه بر اتمام مرحله عالی، دوسال در هریک از دانشکده‌های زبان عربی، الهیات و معارف اسلامی و اصول الدین مشغول به تحصیل شده و در هریک از دروس مذکور فارغ التحصیل شود.

معروف است که در جلسه‌ای یکی از حضّار شیخ الظواهری را الامام الاکبر خطاب کرد. وی با ناراحتی رو به آن شخص کرده و گفت: «من نیز مانند سایر روحانیان الازهر و خادم شما هستم. من معتقدم که شیخ اکبر آن کسی است که در نزد پرودگار با تقواتر باشد که خداوند فرمود "إن أكرمكم عند الله أتقاكم"»

تألیفات
مهمترین آثار شیخ الظواهری به شرح ذیل است:
1.العلم والعلماء: نسخه‌ای از این کتاب در زمان حیات شیخ الظواهری منتشر شد اما بلافاصله از سوی برخی معاندان به آتش کشیده شد زیرا وی در این کتاب نوشته بود که «مسلمانان باید علم را از هر منبعی به دست بیاورند چه از علوم غربی و چه شرقی. باید مواد درسی برای طلاب تدریس شود که برای دعوت اسلامی نیاز است.»
2. براءة الإسلام من أوهام العوام
3.رسالة الأخلاق الكبرى
4. السياسة والأزهر که مجموعه‌ای از مقالات شیخ الظواهری است.

32. مصطفى عبد الرازق
مصطفى بن حسن بن أحمد بن محمد بن عبد الرازق سی‌وششمین شیخ الازهر مصر بر مذهب شافعی است. پس از حفظ قرآن کریم و آموختن برخی از دروس دینی برای تکمیل علوم دینی عازم قاهره شد.

در الازهر علم کلام، ادبیات عرب، تفسیر، منطق، تاریخ، فقه و اصول را فراگرفت و خود را به حلقه درسی محمد عبده رساند تا آنکه در زمره شاگردان خاص عبده درآمد.

شیخ عبدالرزاق به دلیل علاقه به مسائل عقلی به فلسفه روی آورد و توانست در سال 1908م مدرک تخصصی خود در فلسفه را دست یابد. وی به عضویت جمعیة الازهریة درآمد که از سوی محمد عبده پایه گذاری شد و بعد از مدتی به ریاست این جمعیت رسید.

در سال 1909 برای آموختن فلسفه و زبان فرانسوی عازم فرانسه شد و در دانشگاه سوربن مشغول به تحصیل شد. وی از محضر امیل دورکیم جامعه شناس معروف فرانسوی در علم جامعه‌شناسی بهره‌های فراوانی برد. سپس رساله دکترای خود را با موضوع «امام شافعی بزرگترین فقیه اسلامی» دفاع کرد.

در سال 1914 با شروع جنگ جهانی اول به مصر بازگشت و به عنوان عضو و رییس مجلس اعلای الازهر برگزیده شد اما به دلیل حمایت از جریان‌های داخلی ضد حکومت مجبور به استعفا از سمتش شد.

وی پس از مدتی تدریس فلسفه اسلامی را در دانشگاه قاهره آغاز و در مدت زمان کوتاهی به مدت هشت دوره متوالی به عنوان وزیر اوقاف مصر انتخاب شد تا اولین الازهری باشد که به این سمت دست می‌یابد.

ریاست الازهر
شیخ مصطفی عبدالرزاق تنها به مدت یکسال و دوماه ریاست الازهر را به عهده داشت زیرا اجل به او مهلت نداد و در 24 ربیع الاول 1366هـ دار فانی را وداع گفت.

انتخاب شیخ عبدالرزاق به عنوان شیخ الازهر با بحث و مناقشه همراه بود زیرا مطابق با قانون ، شیخ الازهر می‌بایست از میان جمعیت کبار علما انتخاب شود و تنها کسی عضو این جمعیت می‌شود که برای مدت معیّنی در الازهر تدریس کرده و یا منصب قضای شرعی را به عهده داشته باشد و حال آنکه شیخ عبدالرزاق به تدریس فلسفه مشغول بود. با این اتفاق حکومت با صدور قانونی جدید تدریس در دانشگاه قاهره را مساوی با تدریس در الازهر برشمرد تا بدین طریق شیخ عبدالرزاق به سمت شیخ الازهر دست یابد./981/ب920/ک

ارسال نظرات