۱۹ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۱:۴۲
کد خبر: ۴۹۰۰۳۴

آمريکا و چرايي تغيير اولويت در سوريه

آمریکا می کوشد با نزديک شدن به روسيه به توافقي مطلوب در مورد آينده سوريه دست يابد و از سویی ايران را از بازيگري اصلي به بازيگري منفعل در بحران سوريه تبديل کند.
سوریه

به گزارش خبرگزاری رسا، تغيير اولويت آمريکا از برکناري بشار اسد به شکست داعش در سوريه حامل پيام هاي مهمي است. در واقع شکست داعش يکي از سياست هاي اصلي و مشترک ميان آمريکا و روسيه است.
چرا آمريکا اولويت خود را در مورد سوريه تغيير داده است؟ زمينه هاي اين تغيير اولويت چيست و چه پيامدهايي را به دنبال خواهد داشت؟
الف: آمريکا از آغاز بحران سوريه در سال 2011، سياست مشخصي را در مورد بشار اسد دنبال مي‌کرد و آن اصرار بر برکناري او به عنوان کليد حل بحران بود.
در عين حال آينده‌ نامشخص پس از بشار اسد مهم‌ترين چالشي بود که آمريکا در صورت حذف وي نمي توانست براي آن راه حل مطمئن و جامعي ارائه دهد.سياست هاي اعلامي آمريکا در مورد سوريه را مي توان در قالب سه مولفه زير توصيف کرد:
1 ـ برکناري بشار اسد
2 ـ مبارزه با داعش و گروه هاي تروريستي
3 ـ تقويت گروه هاي به اصطلاح ميانه رو مخالف اسد
با توجه به سياست هاي فوق و تفاوت اساسي  آن با نگاه راهبردي ايران و روسيه، آمريکا با نوعي سياست «صبر و انتظار» حضورش را در سوريه تعريف و تنظيم کرد، سياستي که در سايه آن، فرصت لازم را براي جولان متحدان منطقه‌اي يعني عربستان سعودي، قطر و ترکيه فراهم آورد.
به نظر مي رسد اين سياست براي آن بود تا موقعيت بشار اسد و ارتش روسيه در مقابله با گروه هاي تکفيري و تروريستي مشخص شود. اينکه در نهايت کدام سوي جبهه به برتري مي رسند؟ موضوعي که در ميان تحليلگران آمريکايي با خوش‌بيني براي ادامه حضور بشار اسد همراه نبود و براي روسيه نيز «افغانستان جديدي» پيش بيني مي شد.
بر اين مبنا استمرار جنگ و بحران در سوريه را مي توان سياست اصلي مورد انتظار آمريکا طي اين سالها دانست، جنگي که در ظاهر دو دسته از دشمنان آمريکا را در مقابل هم قرار داده بود: تروريسم تکفيري، القاعده و انشعابات آن از يک سو و سوريه و متحدانش يعني  ايران و حزب الله از سوي ديگر.
تداوم جنگ داخلي، قدرت و ظرفيت هر دو گروه را در سوريه تحليل برده و از مخاطرات و ماجراجويي‌هاي آتي‌شان مي‌کاست.
گذر زمان اما تخمين اشتباه آمريکايي ها را نشان داد. بشار اسد با وجود همه مسائل و فشارها، همچنان استوار و کارآمد توانست به حيات سياسي اش ادامه دهد و با کمک حزب الله و ايران بخشي از ظرفيت هاي از دست رفته اش را جبران نمايد.
ورود نظامي روسيه به سوريه و حضور پر رنگ ايران نه تنها سوريه را از وضعيت بحراني خارج نمود که آمريکا و متحدانش را در وضعيت ضعف قرار داد. اتفاقي که با آزادسازي حلب، تمامي  پيش بيني هاي قبلي آمريکا را با چالشي جدي مواجه ساخت.در چنين شرايطي تلاش براي دستيابي به راه حلي جديد و اتخاذ سياستي متفاوت با هدف حفظ منافع در سوريه امري کاملا طبيعي است.
ب: سخنگوي کاخ سفيد در هفته هاي اخير اعلام کرد: «در مورد اسد، يک واقعيت سياسي وجود دارد که ما بايد بر حسب شرايطي که هم اکنون در آن به سر مي‌بريم، آن را بپذيريم. ما در دولت قبلي فرصت هاي زيادي را در مورد اسد از دست داديم. ما اکنون لازم است که بر شکست داعش تمرکز کنيم. آمريکا در سوريه و عراق اولويت هاي بسياري دارد. ما روشن ساخته‌ايم که مقابله با تروريسم و به ويژه شکست داعش مهم‌ترين اولويت ماست.»
تغيير اولويت آمريکا از برکناري بشار اسد به شکست داعش در سوريه حامل پيام هاي مهمي است. در واقع شکست داعش يکي از سياست هاي اصلي و مشترک ميان آمريکا و روسيه است.به نظر مي رسد واشنگتن با جلب همکاري روسيه تلاش مي کند تا سياست هاي زير را پيگيري کند:
1 ـ با نزديک شدن به روسيه به توافقي مطلوب در مورد آينده سوريه دست يابد.
2 ـ ايران را از بازيگري اصلي به بازيگري منفعل در بحران سوريه تبديل نمايد.در موقعيت جديد، بر خلاف تصوري که وجود دارد، الزاما نمي توان سوريه را عرصه منازعه روسيه و آمريکا دانست، بلکه از زاويه اي ديگر نوعي همزيستي نيز قابل پيش بيني است.با تقويت موقعيت بشاراسد در داخل سوريه، حمايت ضمني کشورهاي اروپايي از وي و 
چشم پوشي از تاکيدات قبلي مبني بر ضرورت کناره گيري بشار از قدرت، آمريکا نيز ناچار به پذيرش اين واقعيت هاي ميداني شده و رويکرد خود را درباره برکناري اسد تعديل نمود.در مقابل؛ مي توان پيش بيني کرد که روسيه نيز به تدريج، برخلاف رويکرد نخستين خود که همه مخالفان اسد را تروريست تلقي مي کرد، بخشي از مخالفان وي را که همان به اصطلاح ميانه روهاي مورد نظر آمريکا هستند، به رسميت بشناسد . اين دو موضوع مي تواند زمينه هايي را ايجاد کند تا منجر به کم رنگ شدن تدريجي اختلافات دو طرف درباره سوريه شود.البته؛ اينکه جلب همکاري ميان روسيه و آمريکا تنها در چارچوب اين توافق نظر پايان 
مي پذيرد يا چشم اندازهايي فراتر را به دنبال خواهد داشت، موضوعي است که بايد در ادامه تحولات سوريه به آن فکر کرد و از آن غافل نماند.

سعيد غفاري
مدير دفتر صدا و سيماي ايران در لبنان و سوريه /916/ 102/ع

منبع: روزنامه رسالت

ارسال نظرات