چه کسي سايه جنگ را برداشت؟!
به گزارش خبرگزاری رسا، اظهارات اخير رئيس دولت يازدهم در خصوص موضوع رفع جنگ از سر ملت ايران، از ابعاد مختلفي قابل تامل است! آقاي روحاني در سخنان اخير خود در تبريز اظهار کرده است: «رهبري فرمودند مردم، سايه جنگ را برداشتند. اين سخن دقيقي است. اما اين کدام دولت بود که توانست قدرت مردم ايران را نقد کند؟»
بايد اذعان داشت که متاسفانه رئيس دولت يازدهم همچنان نسبت به مرزبندي ميان قدرت سخت و نرم در سياست خارجي اشراف ندارد. گويا ايشان مکانيسم و شيوه بازي در معادلات بين المللي را تقويت نرمش ديپلماتيک در برابر غرب و دشمنان ايران مي دانند. حال بايد از آقاي رئيس جمهور پرسيد که جاي قدرت سخت ايران و توان نظامي کشور در معادلات ذهني ايشان کجاست؟ آيا ايشان به راستي نمي دانند که قدرت نظامي جمهوري اسلامي ايران پشتوانه اي محکم براي قدرت نرم کشورمان در هر گونه مذاکره و تعاملي محسوب مي شود؟
آيا از ديد آقاي روحاني، اين دولت يازدهم بود که توانست قدرت مردم ايران را نقد کند! اگر اين گونه است، چرا همچنان شاهد استمرار بسياري از تحريمهاي ظالمانه عليه کشورمان هستيم؟ اظهارات اخير رئيس دولت يازدهم نشان داد که هنوز مفهوم سياست خارجي انقلابي براي او، مفهومي ناآشناست!
يکي از ترفندهاي واشنگتن جهت استيلا بر کشورهاي مخالف خود، ايجاد تغيير در اصول سياست خارجي آن کشور است. به عبارت بهتر، غرب در صدد بازتعريف اصول و مباني انقلاب است نه بازخواني آنها. در اينجا بايد مراقب بازي خطرناک فکري و انتزاعي و تئوريک غرب بود و آن را به صورتي جدي مورد واکاوي قرار داد زيرا در صورتي که اين بازي خطرناک به ثمر برسد، تبعات آن در حوزه و بازه تئوريک محدود نخواهد ماند و در عرصه اجرايي و عملي نيز خود را عيان خواهد ساخت. بر اين اساس، تغيير موثر تغييري است که در ذيل اصول سياست خارجي يک کشور و در جهت تقويت اين اصول تعريف مي شود اما تغيير بازدارنده تغييري مغاير با اصول سياست خارجي يک کشور است که ديگر بازيگران نظام بين الملل را نسبت به نفوذ در عرصه سياست خارجي و حتي داخلي آن کشور حريص مي سازد.
آيا رويکرد آقاي روحاني در حوزه سياست خارجي، اعمال تغيير موثر است يا بازدارنده؟آيا زمان آن نرسيده است که آقاي روحاني واقعيات جاري در نظام بين الملل را پذيرفته و نقش قدرت ايران را در اين معادله درک نمايد؟!
در منطقه و جهان هم اکنون در برهه زماني حساس و تعيين کننده اي قرار دارد. از يک سو شاهد تشديد بحران تروريسم "تکفيري-صهيونيستي-سعودي" با حمايت غرب در منطقه بوده و از سوي ديگر توطئه هاي ايالات متحده آمريکا و عمال آن عليه ملت و نظام ايران ادامه دارد. آيا در چنين شرايطي نبايد نگاه واقع بينانه اي نسبت به مسائل جاري در نظام بين الملل داشت؟ آيا بيان جملات و گزاره هايي که با واقعيات جاري در حوزه سياست خارجي ما همخواني ندارد، نمي تواند مخابرهکننده آدرسها و نشانه هايي نادرست به ديگران باشد؟نشانه و پيامي که در برهه فعلي بايد به دنيا مخابره کرد، ثبات اصول سياست خارجي کشور است نه تزلزل در استراتژي هايي که برخاسته از آرمانهاي ماست. آيا اظهارات اخير آقاي رئيس جمهور با اين مسئله همخواني دارد؟ آيا زمان آن نرسيده است که آقاي رئيس جمهور در نگاه مبنايي خود در حوزه سياست خارجي تجديد نظري اساسي صورت دهد؟/۹۱۶/ ۱۰۲/ع
منبع: رسالت