پشتپای قطر به نشست ریاض
به گزارش خبرگزاری رسا، اخبار ضد و نقیض مبنی بر اخراج سفیر عربستان و چهار کشور عربی دیگر از قطر در حالی مورد توجه رسانه های خبری قرار گرفته که هنوز امضای این کشورها ذیل برگه ائتلاف موسوم به « مبارزه با تروریسم» خشک نشده است.
طی روز های گذشته قطر علاوه بر فراخوان سفرای خود در پنج کشور عربستان، کویت، بحرین، امارات و مصر، به سفرای این کشورها نیز ۲۴ ساعت برای ترک قطر مهلت داده است. هجمه شدید عربستان و دیگر کشورهای عربی منطقه علیه قطر و اعتراض این کشور به سیاستهای عربستان در مقابله با ایران از موارد اختلاف میان دوحه و ریاض ذکر شده است.
اگرچه وزیر خارجه قطر اظهارات منتسب به امیر این کشور را تکذیب کرده و هک شدن سایت خبرگزاری رسمی قطر «قنا» را علت آن می داند، اما فارغ از صحت و سقم اخبار فوق نکاتی در خصوص نشست سعودی ـ آمریکایی ریاض مورد توجّه می باشد که همین امر مسبب جهت گیری های قطر علیه عربستان وتنش های اخیر شده است:
نخست؛ در اظهارات منتسب به امیر قطر، وی به شدت سیاست های عربستان در حمایت از تروریسم را مورد انتقاد قرار داده و ادعای دست داشتن کشورش در پرورش تروریستها را رد میکند؛ او همچنین به حفظ همزمان روابط خود با آمریکا و ایران اشاره کرده و از ایران به عنوان وزنهای مهم و غیر قابل انکار در منطقه و جهان اسلام تعبیر کرده است.
دوم؛ رسانههای قطری پیش از سفر ترامپ به عربستان خبر از توطئهای برای متهم کردن قطر به حمایت از تروریسم داده بودند؛ به نظر می رسد زد و بندهایی بین ریاض و واشنگتن برای رفع اتهام تروریست پروری از عربستان و متهم کردن قطر به پرورش عقیده افراطیگری صورت گرفته است و نگرانی دوحه از این است که خود را در معرض توطئه مشترک آمریکا و عربستان میبیند. توطئهای که سعی دارد انگشت اتهام «حمایت از تروریسم» را متوجه کشورهایی چون قطر و ترکیه کند و عربستان را از این اتهام تبرئه نماید.
سوم؛ در جریان اختلاف فوق، توصیه کنایه آمیز پادشاه قطر به عربستان مبنی بر ترجیح دادن امور فقرای عربستان بر انعقاد قراردادهای میلیاردی خرید تسلیحات آمریکایی، حاکی از تاثیر منفی موج خبری مبالغ هنگفت خرید جنگافزار بر افکار عمومی منطقه بخصوص بر فضای جامعه عربستان میباشد. قطعاً این رژیم سعودی خواهد بود که با وجود کسری بودجه بیسابقه ناشی از تروریستپروری در عراق و سوریه و تهاجم به یمن، در حالی اقدام به پرداخت رشوه و مبالغ بسیار زیاد به آمریکا میکند که مردم این کشور در بسیاری مناطق از امکانات اولیه زندگی و حقوق مدنی محروم شده اند.
چهارم؛ عمق اختلاف میان عربستان و شیخ نشین های حاشیه خلیج فارس، روز به روز در حال افزایش و فراتر از اخبار رسانه ای و تظاهر به وحدت ائتلافهای نمایشی عربستان می باشد. جنوب یمن روز به روز شاهد افزایش اختلافات جدّی میان عربستان و امارات است و حتی گاهی تضاد منافع موجب درگیری نظامی میان این دو بازیگر و تجهیز مزدورها علیه یکدیگر، در یمن میشود. گروههای مورد حمایت قطر و عربستان در سوریه به روی یکدیگر ماشه میکشند و شبکه قطری «الجزیره» در امارات و عربستان قطع می شود. اختلافات فوق ناشی از توهم عربستان برای قبولاندن خود به عنوان رهبر منطقهای و ایدئولوژیک کشورهای فوق می باشد و حتی حضور رییس جمهور ایالات متحده نمی تواند روی آن سرپوش بگذارد.
پنجم؛ در کنار اهداف مطرح شده در کنفرانس ریاض مبنی بر مبارزه با ایران و کاهش نفوذ ایران در منطقه، نکته قابل تامل درخواست اعراب از ترامپ برای تحریم فعالیتهای اقتصادی حزب الله لبنان می باشد. دور از انتظار نیست که در آینده آمریکا با وضع تحریمهایی علیه موسسات، شرکتها و بانکهای مرتبط با حزب الله، شرایط را برای این گروه با مشکل رو به رو کند.
ششم؛ نکته دیگری که در طول این نشست و بعد از آن به وضوح قابل مشاهده بود تلاش عربستان برای عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی میباشد. حمله ترامپ به حماس، انتخاب رژیم صهیونیستی به عنوان مقصد سفر دوم وی، آرزوی نتانیاهو مبنی بر ایجاد پرواز مستقیم تلآویو ـ ریاض در ملاقات ترامپ و... حکایت از توجه خاص ریاض به عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی و دعوت علنی از رژیم برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران در راستای تاسیس ناتوی عربی ـ غربی ـ صهیونیستی دارد.
ارزیابی نهایی
در پایان یادآور می شود که نشست ریاض آغازی بر باجخواهی آمریکا از اعراب به بهانه مبارزه با نفوذ جمهوری اسلامی ایران و تامین امنیت منطقهای آنها است. انتخاب ریاض به عنوان اولین مقصد سفر ترامپ به خوبی گویای این واقعیت است که چالش های ایدئولوژیک جنوب غرب آسیا بزرگترین ظرفیت برای کسب درآمد ایالات متحده خواهد بود و در این میان ادامه سیاست قدیمی ایران هراسی بهترین بهانه آمریکا برای ماهی گیری از آب گلآلود جهالت و سیاست های غلط دولت های مرتجع منطقه است./994/ب101/ف
ایوب منادی