۲۳ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۸:۳۱
کد خبر: ۵۰۴۹۴۱

پنچاه و سومین فصلنامه انتظار موعود در بازار نشر

مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم، پنچاه و سومین شماره فصلنامه انتظار موعود را راهی بازار نشر کرد.
 فصلنامه انتظار موعود

مرکز  تخصصی  مهدویت حوزه علمیه قم، پنچاه و سومین شماره  فصلنامه  علمی و پژوهشی انتظار موعود ویژه تایستان 95 را به  سردبیری حجت الاسلام و الملسمین محسن قرائتی راهی بازار نشر کرد.

 

در این  شماره از فصلنامه مقالات زیر پیش روی ما قرار گرفته است:

تحليل معناشناختي امامت در مكتب تفسيري علامه طباطبايي

عموميت قانون عليت و قانونمندي جامعه، توجيه گر نقش مؤثر انسان بر زمينه سازي ظهور

بررسي تسامح در نقل روايات نشانه‌های ظهور با تاكيد بر كتاب مأتان و خمسون علامه

بررسي تحليلي مهدي باوري در ميان كيسانيان موعودگرا از وفات ابوهاشم (م 98) تا انقراض نهايي

 واكاوي و تحليل روايي از علم امام (ع) به لغات با رويكرد نقد مدعيان دروغين

بررسي و تحليلي بر پيشينه شناسي بابيت و مهدويت علي محمد باب و رابطه آن با جريان هاي باطنی

 

تحليل معناشناختي امامت در مكتب تفسيري علامه طباطبايي

محمدعلي اردستاني  

چکيده: اصل «امامت»، از بنيادي ترين اصول مذهب اماميه است كه در ساحت هاي گوناگون تحليل شده است. علامه طباطبايي در اين زمينه تحليلي مبتني بر مابعدطبيعت متعالي صدرايي دارد كه آن را به گونه ابتكاري در ساحت قرآن آشكاركرده است. در ميان مباني مابعدطبيعي اين مقوله قريب ترين آنها، پذيرش ملكوت و وجه امري اشيا در برابر ناسوت و وجه خلقي اشيا است.

بر اساس اين مبنا و تحليل، امامت به معناي مطلق هدايت نيست، بلكه به معناي هدايتي است كه به امر الاهي صورت مي گيرد؛ امري كه قرآن آن را «ملكوت» خوانده و وجه ديگري از خلقت است كه وجه مواجهه خلق با خداي سبحان بوده و از قيود زمان و مكان طاهر و مطهر است و از تغيير و تبديل خالي. امام هدايت كننده‏اي است كه با در اختيار داشتن امري ملكوتي، هدايت مي‏ كند. اين نوشتار، آن مبناي مابعدطبيعي را در دو ساحت «محض» و «استنباطي» در كنار اين تحليل از امامت نشانده و در سيري منطقي و پردازشي تحليلي، اين حقيقت بنيادي قرآن را آشكار سازي كرده است.

 

عموميت قانون عليت و قانونمندي جامعه، توجيه گر نقش مؤثر انسان بر زمينه‌سازی ظهور

حسين الهي نژاد  

چکيده: «ظهور» به عنوان يك پديده اجتماعي، با رويكرد جامعه شناختي قابل تعريف است. رويكرد جامعه شناختي داراي اقتضائاتي است كه در حوادث اجتماعي، از جمله حادثه ظهور ساري و جاري است. قانونمندي و علت مداري در واقع همان اقتضائاتي است كه در حوادث اجتماعي به صورت فراگير وجود دارد.

ظهور كه در فرجام تاريخ به وقوع مي پيوندد، بر اساس همين اقتضائات اجتماعي قابل باز شناسي است؛ زيرا قانون عليت كه داراي سه شاخصه عموميت، سنخيت و حتميت است؛ با شاخصه عموميت، شموليت خويش را بر همه حوادث مادي و معنوي، طبيعي و انساني، فردي و اجتماعي جاري و با شاخصه سنخيت، تناسب و هماهنگي را ميان همه علل و معاليل نهادينه مي كند و با شاخصه ضرورت، تلازم وجودي و عدمي را ميان علل تامه با معاليل، حتميت مي بخشد.

با بازشناسي قانون عليت و شاخصه هاي سه گانه آن، قانونمندي جامعه و حوادث اجتماعي، از جمله حادثه ظهور توجيه پذير مي شوند؛ زيرا وقتي ظهور را از جمله حوادث اجتماعي و تاريخ را موطن رخداد آن تلقي كنيم، آن گاه ظهور، به عنوان يك حادثه اجتماعي، اجراي قوانين و قواعد اجتماعي را مي طلبد و بر همين اساس، علت مداري و قانونمندي در ظهور، وقوع مي يابد.

آري؛ علت مداري و قانونمندي در ظهور، توجيه گر امكان زمينه سازي ظهور است و زمينه سازي ظهور نيز به نوعي توجيه كننده تاثيرگذاري بشر بر رخداد ظهور مي باشد و در نهايت، از مجموع اثبات امكان زمينه سازي ظهور و اثبات تأثيرگذار بودن بشر بر آن، رويكردي چون متغير بودن ظهور (از نظر زماني) و تقدم و تأخر پذير بودن آن (از نظر رخدادي) به دست مي آيد.

بررسي تسامح در نقل روايات نشانه‌های ظهور با تأكيد بر كتاب ماتان و خمسون علامه

خدامراد سليميان   

چکيده: از آن جا كه نشانه هاي ظهور در منظومه معارف مهدوي داراي جايگاهي ويژه و اثرگذار است؛ همواره مورد توجه و اهتمام بوده، نقل انبوه روايات در اين باره، گواهي اين مدعا است. البته در اين فراواني نقل، آسيب هاي چشمگيري متوجه اين بحث شده كه نبود اهتمام جدي به اعتبار اين نقل ها و تسامح در آن، از برجسته ترين آن هاست.

نقد بنيادين كتاب ها، به ويژه آثار معاصر كه بر پايه اين ديدگاه سامان يافته، مي تواند در نماياندن زمينه هاي برخي انحرافات و آسيب ها نقش برجسته اي داشته باشد.

يكي از نوشته هاي معاصر در اين زمينه، كتاب «مأتان و خمسون علامه حتي ظهور الامام المهدي(ع)»، نوشته سيد محمد علي طباطبايي حسني است. هدف اين مقاله، بررسي كتاب مذكور از جهت راست نمايي و امانت داري در نقل و تحليل برخي اظهارنظرها و تطبيق ها به روش تحليلي ـ انتقادي است.

نتيجه اين كه نويسنده افزون بر در هم آميختن روايات معتبر و غير معتبر، به روشني براي پاره اي از نشانه ها تعيين مصداق كرده است. وي اگرچه كوشيده است چهره پذيرفته اي از كار خود ارائه كند؛ اما خواسته يا ناخواسته در دام تحريف، تصحيف و حتي جعل افتاده است.

 

بررسي تحليلي مهدي باوري در ميان كيسانيان موعودگرا از وفات ابوهاشم (م 98) تا انقراض نهايي

نعمت الله صفري فروشاني

 رضا برادران  

 چکيده: «كيسانيه» يكي از نخستين فرقه هايي است كه با ادعاي امامت و مهدويت محمد بن حنفيه از بدنه اصلي شيعه خارج شد. مهدي باوري در ميان كيسانيان را با وفات ابوهاشم (پسر ابن حنفيه) در دو گروه موعودگرا و غالي مي توان پي گرفت؛ بدين معنا كه گروهي از كيسانيه، با وفادار ماندن به خاندان محمد بن حنفيه و اعتقاد به مهدويت او و جداسازي خود از غاليان؛ به حيات خويش در سده دوم ادامه دادند.

نويسنده تلاش كرده است با استفاده از منابع تاريخي، فرقه شناختي، كلامي و حديثي و بهره مندي از تجزيه و تحليل اطلاعات به دست آمده از مصادر متقدم؛ تصويري روشن از مهدي باوري كيسانيه موعودگرا، در زمانه اي بنماياند كه آنان با چالشي هايي چون فقدان رهبران قدرتمند، قدرت گيري جريان هاي رقيب و طولاني شدن غيبت محمد بن حنفيه درگير بودند كه اين رويكرد، در نهايت به كاهش شديد هواداران، در اواخر قرن دوم و شايد اوايل قرن سوم و به نابودي آن ها منجر شد.

 

 واكاوي و تحليل روايي از علم امام (ع) به لغات با رويكرد نقد مدعيان دروغين

عزالدين رضانژاد

 محمد شهبازيان    

چکیده: يكي از ويژگي هاي حجت هاي الاهي، دارابودن علم مخصوص امامت است. متكلمان و محدثان شيعه گستره هايي را براي اين علم تعريف كرده كه در ميان ديدگاه هاي آنان، حداقل ها و حداكثر هايي وجود دارد. آنچه مورد اتفاق شيعيان است، علم امام به حلال و حرام الاهي و معارف قرآني است كه از جمله معارف قرآني، علم به قرائت صحيح مي باشد؛ اما در برخي موارد، مانند توانايي سخن گفتن به تمام زبان هاي دنيا، ميان متكلماني همچون شيخ مفيد و محدثاني مانند شيخ صدوق اختلاف ديدگاه وجود دارد. شيخ مفيد اين محدوده را واجب عقلي ندانسته، اما شيخ صدوق آن را لازم مي داند.

قابل ذكر است كه اهل بيت(ع) از روش پرسش هاي علمي و علم امام به لغات، جهت شناساندن دروغ هاي مدعيان استفاده كرده اند. نتيجه اين بحث، آنكه اولا، برخي از متكلمين نيز اين امر را واجب عقلي دانسته اند؛ ثانيا، شيخ مفيد و تابعان ايشان اگرچه آن را از منظر عقل واجب نمي دانند، ممتنع نيز ندانسته اند، ثالثا، روايات متواتر و معتبر بر لزوم اين صفت براي امام معصوم (ع) دلالت دارد. روش اين مقاله توصيفي – تحليلي است كه به صورت تحليل روايي، ادعاهاي دروغين برخي از مدعيان معاصر را آشكار كرده است. بي ترديد، عدم توانايي آنان در تسلط بر زبان هاي مختلف و معارف ديني گوياي باطل بودن ادعاي آنان است ودر واقع اين توانايي، معياري براي صحت و سقم ادعاي امامت محسوب مي شود.    

بررسي و تحليلي بر پيشينه شناسي بابيت و مهدويت علي محمد باب و رابطه آن با جريان هاي باطني

سيدعلي موسوي نژاد

 محمدعلي پرهيزگار  

چکيده: «علي محمد شيرازي» از جمله مدعياني است كه در دوره معاصر از بدنه تشيع جدا شد و با سوء استفاده از باور پاك برخي از منتظران، به جريان سازي پرداخت. وي نخست مدعي بابيت بود؛ ولي طي دو سال آخر عمرش، ادعاهاي مهدويت و نبوت و الوهيت كرد. پيامدهاي ادعا هاي او، شورش هاي فراوان در ايران اسلامي بود. او از تازگي آموزه هاي خود سخن گفت؛ ليكن گفتار و كردارش الگو گرفته از جريان هاي باطني و انحرافي منسوب به تشيع بود.

اين نوشتار با تبيين و نقد ادعاهاي بابيت و مهدويت علي محمد شيرازي و اقدامات او؛ به پيشينه شناسي و ريشه يابي گفتار و كردار او پرداخته و براي مخاطب روشن مي سازد كه گفتار و كردار وي در آثار جريان هاي باطني و انحرافي منتسب به تشيع سابقه دارد و در حقيقت ادعاي به ظاهر تازه علي محمد شيرازي، بازنشر سخنان كهنه پيشينيان است و در پايان از تناقض هايي متعدد در ادعاهاي وي پرده بر مي دارد.

مرکز تخصصی مهدویت حوزه  علمیه قم، پنچاه و سومین شماره  فصلنامه  انتظار موعود را  در ۱۵۰  صفحه، به قیمت ۱۵  هزار تومان منتشر کرده است./۹۹۸/ن۶۰۴/ش

 

ارسال نظرات