۲۴ تير ۱۳۹۶ - ۱۵:۰۷
کد خبر: ۵۱۱۶۸۶

بررسی جنگ احتمالی ایران و آمریکا در منطقه

با روی کار آمدن دولت جدید در ایالات متحده امریکا، سیاستی که از سوی ترامپ و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی، به آن دامن زده می‌شود،‌ تبلیغات ضد ایرانی است که با همراهی برخی کشورهای عربی در سطح منطقه دنبال می‌شود.
دشمنی آمریکا با ایران/ترامپ

به گزارش خبرگزاری رسا، روابط تهران و واشنگتن پس از انقلاب اسلامی بسیار پر فراز و نشیب بوده است. از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران، یکی از معدود مولفه های ثابت در خاورمیانه تنشهای مستمر و درگیری های پراکنده بین ایالات متحده و ایران بوده است.ایران از محوری سخن می گوید که آن را محور مقاومت می خواند. این محور در مقابل ایالات متحده قرار گرفته است.در همین راستا ، آمریکا در حال ایجاد شکل جدیدی از ابزارهای امنیت ملی و شیوه های جدیدی برای هدف قراردادن دشمنانش بود.که ایران نیز در زمره این اهداف می باشد.شرایط محیط منطقه ای، بین المللی، توانمندی ها و مقدورات آمریکا پس از ناکامی در عراق و سوریه امکان به کارگیری رویکرد نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران را با محدودیت ها و چالش های جدی مواجه ساخته است. این موضوع بیانگر تغییر دیدگاه و رویکردهای آمریکا نسبت به شرایط داخلی، اقدامات و سیاست‌های منطقه‌ای و بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران است. به تعبیری راهبرد نظامی آمریکا در منطقه و بویژه علیه ایران به تاخیر افتاده و برای تداوم مقابله با جمهوری اسلامی ایران راهبردهای جدیدی را جایگزین کرده است. بر همین اساس سناریوی جنگ های نیابتی و بی ثباتی در منطقه، به کارگیری جنگ نرم و اقتصادی و ائتلاف سازی علیه ایران جایگزین لشکرکشی های نظامی و رویکرد نظامی آمریکا شده است.

۱-بحران‌آفرینی و بی ثباتی مداوم در غرب آسیا

نقش‌آفرینی آمریکا در غرب آسیا همواره همراه با بحران آفرینی و تلاش این کشور برای تداوم بی ثباتی در این منطقه همراه بوده است. مهم‌ترین راهکار آمریکا برای حفظ سلطه بر غرب آسیا، راهبرد خلق مداوم بحران‌ها بوده است. بدین معنی که واشنگتن در مقاطع مختلف و در گرانیگاه‌های حساس تاریخی، برای ضروری جلوه دادن حضور خود و اعمال سلطه بر منطقه، سیاست ایجاد بحران‌ها مداوم را در پیش گرفته است.حمله به افغانستان، شعله ور کردن جنگ عراق، تقویت و مسلح کردن گروه های تروریستی، تلاش برای براندازی دولت های غیرهمسو و یا سرکوب جنبش ها، همگی نشان از  تلاش ایالات متحده برای ایجاد و حفظ وضعیت پرتنش در منطقه دارد. با دقت نظر در کنش های چند ماهه دونالد ترامپ می‌توان به این اقناع رسید که  دولت آمریکا از جایگاه و موقعیت‌ کنونی خود در غرب آسیا ناخشنود بوده و بر جبران این مساله به سیاست قدیمی خود برای ایجاد بی‌ثباتی و ناامنی بیشتر در خاورمیانه روی آورده است. همچنین، سفر اخیر ترامپ به عربستان که کلیدیترین متحد آمریکا در منطقه است، نیز در قالب تشدید کانون‌های بحران در غرب آسیا قابل پی‌گیری است. دولت کنونی آمریکا، سیاست‌های اوباما در برابر ایران را مداراگونه می‌خواند و خواهان تقابل بیشتر با ایران است و بارها مواضع متعددی علیه برنامه جامع اقدام مشترک نیز اعلام کرده است . به عبارت بهتر ایجاد تنش میان ایران و کشورهای عربی گامی محکم برای تثبیت هژمونی آمریکا در منطقه است. چرا که ایران هراسی از یک سو به عنوان موتور محرک مسابقه تسلیحاتی و از سوی دیگر تسهیل کننده  وابستگی اعراب به یک قدرت برتر در برابر ایران است، چنانچه ترامپ در سفر اخیر خود از ائتلاف اعراب در برابر ایران سخن به میان آورد.

۲- جنگ اقتصادی - مالی آمریکا علیه ایران پس از برجام   

تغییر رویکرد آمریکا نسبت به ایران را می توان در بحث اجرای توافق برجام نیز مشاهده نمود. در زمینه ی اجرای این توافق آمریکا به دلیل ماهیت تخاصمی بر مبنای تقابل ایدئولوژیک و منافع راهبردی، نه تنها به توافقات عمل نکرده بلکه راهبردهای جدیدی را در تداوم این تخاصم به کار گرفته است. از جمله؛

-مقابله با قدرت بازدارندگی و دفاعی جمهوری اسلامی؛

- حفظ ساختار تحریم به بهانه های نقض حقوق بشر وبرنامه موشکی؛

-مقابله با اقتدار و بازیگری جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقه؛

-دخالت در امور داخلی به ویژه با شیوه نفوذ در ابعاد سیاسی، مدیریتی، فرهنگی، امنیتی و اقتصادی.

دولت ترامپ در ماههای نخست تلاش خواهد کرد تا ایران را از نظر اعمال تحریم اقتصادی علیه شرکت های ایرانی بسنجد و ببیند که آیا ایران به حرف خودش عمل خواهد کرد که هرگونه اعمال تحریمها به معنای نقض برجام است و ایران از توافق هسته ای عقب خواهد نشست. دولت ترامپ خواهد کوشید ایران را در سوریه و خلیج فارس و عراق امتحان کند و توافق هسته ای را به شدت اجرایی کند.احتمال دارد تحریمهایی علیه شرکتهای وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران به علت فعالیتهای غیرهسته ای آنها و نقض حقوق بشر و انتقال تسلیحات به سوریه اعمال شود.بسیاری از تحریم های ایالات متحده علیه ایران سر جای خودش باقی می ماند. به هر حال دولت ترامپ برجام را حفظ خواهد کرد و وارد سایر حوزه ها برای مقابله با ایران خواهد شد.تحریم‌های جدید آمریکا علیه ایران به خودی خود مهم نیستند، اما می‌توانند پیش‌در‌آمد تحریم‌های فراگیر و حتی جنگ باشند، مانند آن‌چه در سال‌های آخر دهه نود در عراق شاهدش بودیم. شبیه چنین سناریویی ظاهرا برای ایران تدارک دیده شده است. برنامه این است که هم‌زمان با اعمال مجدد تحریم‌ها، اگر تنشی در منطقه شروع شد، آمریکا آمادگی داشته باشد که برای حمایت از برخی یا یکی از کشورهایی که به اصطلاح مورد تعرض ایران قرار گرفته، وارد عمل شود.

۳-جنگ نیابتی در سوریه و عراق

همزمان با ظهور بیداری اسلامی در دسامبر ۲۰۱۰ که با تشدید بحران مالی در آمریکا و اروپا همراه شده بود سبب شد تا رویارویی مستقیم و راهبردهای پیش دستانه برای جلوگیری از شکل‌گیری تمدن نوین اسلامی و عمق‌یابی گفتمان مقاومت از دستور کار جهان غرب خارج شود و جنگ درون تمدنی جایگزین آن گردد.

 براین اساس، آمریکا با حفظ تفسیر هانتینگتون از شرایط امنیتی جهان پیش‌رو و باور به این که شکل گیری تمدن نوین اسلامی و  موتور محرکه آن یعنی انقلاب اسلامی ایران، خطرناک‌ترین تهدید علیه تمدن غربی به رهبری امریکا است، سیاست‌ها و راهبردهای سیاست خارجی خود را بر مبنای جدیدی(متفاوت با دوره بوش پسر)، طراحی و به تدریج عملیاتی نمود.در این بازنگری، جنگ درون تمدنی به جای جنگ بین تمدنی و قدرت هوشمندانه به جای قدرت سخت و راهبرد جنگ نیابتی به جای راهبرد پیشدستانه و تکنیک‌های هرج و مرج خلاقانه و سازنده به جای ثبات مبتنی بر هژمونی در دستور کار قرار گرفت.با توجه به القائات فوق، جنگ نیابتی طراحی شده برای مقابله با ایران بر دو رکن اساسی استوار شد:

 رکن اول؛ جریان تکفیری با ویژگی‌های جهالت و خباثت که مهمترین نماد آن داعش است؛

رکن دوم آن، کشورهای منطقه که مهمترین نماد آن سعودی‌ها هستند.

براین اساس، کاخ سفید و پنتاگون با کمک و پشتیبانی های سیاسی، اطلاعاتی، تسلیحاتی، آموزشی و مستشاری از جریان تکفیری و گروه های مسلح از یک سو و ترغیب دولت های عربستان، ترکیه، قطر و... از سوی دیگر، جنگ نیابتی را در عمق استراتژیک ایران راه اندازی کردند. جنگ علیه سوریه، جنگ علیه یمن، جنگ در عراق و آنچه در بحرین و کشاندن درگیری‌ها به مرزهای ایران ملاحظه می‌شود، نمونه هایی از جنگ نیابتی در مقیاس منطقه‌ای برای مهار و نابودی گفتمان مقاومت و تضعیف قدرت و اقتدار جمهوری اسلامی ایران است. با این حال آمریکا همین الان هم در سوریه و درگیری های خلیج فارس با ایران درگیر است و چنین درگیری های نظامی ای میتواند توسعه پیدا کند.حتی بدون توجه به بی پروایی ولیعهد جوان عربستان، خلیج فارس و دیگر مناطق نظیر سوریه به عرصه درگیری نیروهای آمریکا و ایران تبدیل شده و از کنترل خارج شده است. حضور آمریکا در حیاط خلوت ایران به تحولاتی ختم شده که بعضا به بی پروایی و تحرکات تهران انجامید. بر همگان آشکار است که هدف اصلی از جنگ نیابتی تضعیف محور مقاومت و بالاخص ایران بود. گروه های تروریستی که عراق و سوریه را هدف قرار داده بودند، استراتژی بعدی خود را گسترش نا امنی به ایران تدوین کرده بودند که در نهایت باشکست های سنگین داعش و سایر گروه های تروریستی در عراق و سوریه در اهداف خود ناکام ماندند.

۴-ایجاد ائتلاف علیه ایران

با روی کار آمدن دولت جدید در ایالات متحده امریکا، سیاستی که از سوی ترامپ و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی، به آن دامن زده می‌شود،‌ تبلیغات ضد ایرانی است که با همراهی برخی کشورهای عربی در سطح منطقه دنبال می‌شود. اما و اقعیت این است که دولت ترامپ ایده ایجاد محور عربی - اسرائیلی برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران را درحالی مطرح می‌کند که هدف اصلی استفاده ابزاری از این موضوع برای بزرگ‌نمایی خطر ایران است تا خواسته دیگری محقق شود که همان عادی‌سازی روابط کشورهای عرب سنی با رژیم صهیونیستی می‌باشد و نتیجه آن هم هزینه شدن سرمایه‌های بیشتر کشورهای عرب حوزه خلیج فارس برای تامین مالی پروژه‌هایی است که رئیس جمهور جدید امریکا در تبلیغات ریاست جمهوری خود وعده آن را داده بود. دولت ترامپ به دنبال ائتلافی(ناتو) عربی آمریکایی علیه جمهوری اسلامی ایران است که در این ائتلاف وجود یک نقش برای رژیم صهیونیستی نیز چندان غریب نیست.به هرحال،‌ ائتلافی که رژیم  صهیونیستی با همراهی و پیشتبانی ایالات متحده به دنبال آن است،‌ با ابزار ایران هراسی راه خود را می‌پیماید.

ترامپ قصد داردبا نفوذ ایران در منطقه خاورمیانه مقابله کند. آن چه مسلم است این است که ترامپ چنین روند و رویکردی را در قبال ایران در پیش خواهد گرفت. اما با این وجود احتمال این که ترامپ به ورطه جنگ پرهزینه دیگری با برخی کشورها از جمله ایران بیفتد، نیز بسیار بالاست.اگرچه ترامپ در بیانیه اخیر کاخ سفید به صراحت اعلام کرده که آمریکا دیگر در جستجوی دشمنان خود در ورای مرزهای این کشور نخواهد بود، اما ممکن است که ترامپ اشتباه رؤسای جمهور پیشین آمریکا در موضوع جنگ با عراق را این بار در مورد ایران تکرار کند.به هر حال امروزه تقابلات متعددی بین دو جبهه مقاومت و سلطه گر در عرصه های مختلف اعم از سیاسی، اقتصادی و ایدئولوژیک در جریان است که در آینده همچنان این تقابل وجود خواهد داشت./۹۹۴/ب۱۰۱/ف

رامین بخشی

 

ارسال نظرات