چرا ادبیات دفاع مقدس در بازارهای جهانی چندان موفق نبوده است؟
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از سوره مهر، چند سالی است، ایران در نمایشگاه کتاب فرانکفورت حضوری متفاوتتر از سالهای گذشته را تجربه میکند، ایران در سالهای اخیر با غرفهای بهنام «کتابهایی از ایران» در بزرگترین نمایشگاه بینالمللی کتاب دنیا حضور پیدا کرده و برگزیدههای نشر را به نمایش میگذارد، هرچند در این سالها با وجود تلاشهایی که انجام شده چندان در فروش رایت کتابها موفق نبودهایم، اما حضور در بازار جهانی نشر به این آسانیها نیست و باید مقدمات بسیاری را فراهم کرد.
میان همه کتابهایی که سالانه در غرفه ایران در فرانکفورت به نمایش گذاشته میشود و برای فروش رایت آنها مذاکراتی انجام میشود، کتابهای دفاع مقدس نیز حضور دارند، با توجه به اینکه ادبیات جنگ همواره بهعنوان یک گونه مستقل ادبی میان مخاطبان در جهان محبوب بوده است، دفاع مقدس ایران نیز بهدلیل همه ناگفتههای تاریخ مخاطبان بالقوه جهانی بسیار دارد. با وجود این، تجربه حضور چندساله این کتابها در نمایشگاه فرانکفورت چندان تجربه موفقی نیست. به نظر میرسد هرساله کتابهای دفاع مقدس در نمایشگاه عرضه شده و بدون اینکه موفقیتی در فروش رایت به دست بیاورند به ایران برگردانده میشوند؟ اما علت چیست؟ و چرا با وجود شمار بسیار کتابهایی که بهزبانهای مختلف از عربی گرفته تا انگلیسی ترجمه کردهایم نمیتوانیم در این بازار موفق باشیم؟
به نظر میرسد ما در ترجمه ادبیات دفاع مقدسمان حرفهای عمل نکردهایم، چندین سال پیش مقام معظم رهبری که مهمترین حامی تولید ادبیات دفاع مقدس در سالهای اخیر بهویژه در ژانر خاطرهنگاری و تاریخ شفاهی بودهاند، از لزوم توجه به ترجمه این دست آثار سخن گفتند، پس از تأکید رهبری، نهادها و مؤسسات مختلف به این امر اهتمام نشان دادند، اما نکته اینجا بود که ترجمههای انجامشده که شمارشان نیز بسیار است، از مسیر صحیح و اصولی انجام نشدند، تا جایی که در مراسم رونمایی یکی از این کتابها بهزبان اردو، اردوزبانها ادعا کردند که متوجه متن ترجمهشده نمیشوند و ترجمه نهتنها شیوا و روان نیست بلکه مفهوم را نیز نمیرساند.
سپهری: روند ترجمه کتابهای دفاع مقدس اشتباه است
معصومه سپهری، نویسنده دفاع مقدس از جمله افرادی است که به شیوه اشتباه روند ترجمه کتابهای دفاع مقدس در ایران معتقد است، او میگوید: اصل کار خوب است، ولی بهنظر من روشش کاملاً غلط است. ارگانها یا انتشارات یا سازمانهایی بدون اطلاع من نویسنده و بدون اینکه جریان را با من طرح کنند، اقدام به ترجمه آثارم میکنند، برخی هم با تماس تلفنی اطلاع میدهند، "ما میخواهیم کتاب شما را ترجمه کنیم"، یا "ترجمه کردهایم".
وی ادامه میدهد: بارها نامههای مختلف نوشتهام و تماسهای تلفنی گرفتهام، بارها گفتهام، همه این کتابها شاید لازم نباشد ترجمه شوند، صددرصد باید تغییراتی داشته باشند، برخی قسمتهای کتاب باید خلاصه شود و برخی قسمتها باید واضحتر و با توضیحات بیشتری همراه شود تا برای مخاطب غیرایرانی گویاتر شود، حتی برخی از مخاطبان خارجیزبان دلیل اینکه چرا این جنگ رخ داد را نمیدانند.
سپهری تصریح میکند: اما متأسفانه ترجمههای دفاع مقدس بهسرعت و با روند غلط در حال انجام است و نویسنده نیز چندان در جریان کار نیست، نتیجه هم چیزی میشود که درباره کتاب «دا» اتفاق افتاد.
وی میگوید: این مایه خوشحالی است که ناشران و مراکز مختلف احساس تکلیف میکنند، اما کار خوب باید با روش خوب انجام گیرد، ترجمههایی که ایراد دارد، فرصت خوبی را میسوزاند. معلوم نیست؛ انتشار کتاب چطور خواهد بود؟ توزیعش چطور خواهد بود؟ چه حمایتی از کتاب میشود؟ بستری در فرهنگی دیگر برایش مساعد است؟ اینها پرسشهای بیپاسخی است که من هم جواب نگرفتم و نگران این اوضاع هستم.
ترجمههایی غیراصولی از کتابهای دفاع مقدس فرصتها را سوزانده است
به نظر میرسد، ترجمههایی غیراصولی که از کتابهای دفاع مقدس بهویژه خاطرات در حال انجام است، بیش از اینکه توانسته باشد، ادبیات ما را به جهان معرفی کند، فرصتهای موجود را سوزانده است، ترجمه یک کتاب بهزبان عربی و عدمتوزیع مناسب آن در کشورهای عربزبان فرصتی را که از عرضه صحیح این کتاب به دست میآید عملاً از میان برداشته است.
موسی بیدج، مترجم عربی معتقد است، ادبیات پایداری همواره بهعنوان نمونهای از ادبیات پندآموز و عبرتآموز برای جوامع دیگر مطرح است، این نوع ادبیات است که باید ترجمه شود و زشتیها و زیباییها را مشخصاً نشان دهد.
وی با بیان این مطلب که اگر یک کار انجام نشود، بهتر از آن است که نامناسب انجام شود، گفت: یک بعد از ادبیات امروز ما ادبیات مقاومت است، که بهموازات ترجمه گونههای دیگر ادبیات ترجمه آن نیز در حال انجام است، باید دید؛ هدفی را که از ترجمه آن دنبال میکنیم به دست میآوریم یا خیر؟ شورایی متشکل از چند کارشناس خبره باید تشکیل شوند تا بررسی کنند و ببینند، ترجمههایی که از آثار پایداری انجام میشود، چه نقایصی دارد.
بیدج میافزاید: ما نمیخواهیم اتفاقی بیفتد که چهره ادبیات ما را خوب جلوه ندهد، اینکه آثار دفاع مقدس و پایداری ترجمه شوند، ملتهای دیگر عبرت بگیرند، پندی بگیرند و مظلومیتی را ببینند، بسیار خوب است و باید رخ دهد، اما این کار کافی نیست، ادبیات تمام ابعاد زندگی یک ملت را مدنظر دارد، ما باید ادبیاتمان را کاملاً ارزشمندانه به فرامرزها منتقل کنیم، چون ما جنبه فرهنگیمان در تاریخ به اثبات رسیده است، امروز نیز همچنان این جنبه فرهنگی را داریم، اما آن را نشان ندادهایم، از آنجایی که آینه جهان حافظه ندارد، ممکن است فراموش کرده باشد، جنبههای انسانی فراوان در این فرهنگ وجود دارد، از این بابت است که ما باید بهسمت ترجمه برویم.
بیدج: پراکندهکاری در ترجمه یک آسیب است
وی میگوید: یکی از مشکلات ما در ترجمه این است که پراکندهکاری بسیار صورت میگیرد، منِ مترجم نشستهام در جایی برای خودم ترجمه میکنم، مترجم دیگری نیز همان کتاب را مشغول ترجمه است، بدون اینکه ارتباطی بین ما وجود داشته باشد، بنابراین ضروری است که جایگاهی وجود داشته باشد تا آنها را رصد کند، اگر نهادی باشد که این موارد را ثبت کند، ترجمهها نیز سامانمندتر میشود.
بابایی: مسیر توزیع را اشتباه رفتهایم
گلعلی بابایی اما معتقد است شیوه توزیع ما اشتباه است، او میگوید: بر اساس تجربیات حضور دوستان در نمایشگاههای بینالمللی اشکال کار ما در نحوه توزیع است، ما برای اینکه بتوانیم این کتابها را در خارج از کشور توزیع کنیم، باید از چند اهرم استفاده کنیم، یکی ناشران بینالمللی است، ناشرانی که در خود کشورهای مقصد هستند، انتشاراتیهایی که صبغه بینالمللی دارند.
وی ادامه میدهد: بحث دیگر این است که سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی نیز باید قویتر برخورد کند، چرا که در اکثر کشورها رایزن فرهنگی دارند، رایزنی فرهنگی یکی از وظایفش ترویج فرهنگ ایرانی و دفاع مقدس است، اینها باید وظیفهای را که دارند بهدرستی انجام دهند.
اگرچه نمونههای موفقی از ترجمههای دفاع مقدس در کشورهایی چون تاجیکستان، پاکستان، هند، کشمیر، عراق، لبنان، سوریه و... توانستهاند پیامها و ارزشهای دفاع مقدس را انتقال دهند و مخاطبان بسیاری را متوجه ارزشهای جمهوری اسلامی ایران کنند، اما در مجموع باید گفت، هنوز مسیر بسیاری تا رسیدن به جهانی شدن ادبیات دفاع مقدس در پیش داریم. شاید بتوان گفت، در ترجمه داشتههایمان از دفاع مقدس تنها ضرورت کار را دریافتهایم و به نظر میرسد، مسیر را از جایی به بعد اشتباه پیمودهایم، اینکه کتاب یا کتابهایی روزانه بهزبانهای مختلف انگلیسی، عربی، اردو، ترکی و ... منتشر میشود، اقدامی معقول است که حتی باید از مدتها پیش آغاز میشد، اما باید اصول و چارچوبهای حرکت در مسیر جهانی را نیز رعایت کرد، اینکه سازمانها و نهادهای مختلف بخواهند دایههای بهتر از مادری برای نشر دفاع مقدس شوند و بیگدار به آب بزنند، نتیجهاش این میشود که هنوز در بسیاری از کشورها حتی فارسیآموزان تصور میکنند این ایران بود که به عراق حمله کرد، دلیل آن نیز تنها هجمهها و تصویرسازیهای رسانههای غربی نیست، ما خود نیز منفعل بودهایم.
ناظری: با 5 سال حضور در فرانکفورت تنها 3 رایت فروختیم
در سالهای اخیر مجمع ناشران دفاع مقدس بار اصلی حضور کتابهای دفاع مقدس در نمایشگاه فرانکفورت را بر دوش داشته است، علی ناظری رئیس این مجمع درباره حضور چندساله اخیر میگوید: متأسفانه در سالهای اخیر ما با وجود اینکه هر سال در نمایشگاه کتاب فرانکفورت بهنمایندگی از نشر دفاع مقدس حضور داشتیم، چندان موفق نبودیم، تنها دو یا سه رایت کتاب را فروختیم.
تجربههای موفق و ناموفق در زمینه جهانیشدن ادبیات دفاع مقدس ارزیابی نشدهاند
وی مهمترین علت این امر را نداشتن روشهای کارآمد عنوان کرده و میگوید: متأسفانه ما هرساله با حضور در نمایشگاه کتاب فرانکفورت تجربههای ناموفق را تکرار میکنیم، هیچ نهاد و سازمانی نیز تجربههای ناموفق و موفق در این زمینه را گردآوری نکرده است، تا نتیجههایی از این طریق حاصل شود.
ناظری ادامه میدهد: وزارت ارشاد و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی باید در این زمینه بیشتر اقدام کنند، ما نیازمند این هستیم تا راهکارهای ورود به بازارهای جهانی را بهدرستی تبیین کنیم و بعد این راهکارها را در اختیار مؤسسات و ناشران قرار دهیم تا شیوههای حضور در بازارهای جهانی تغییر کند. زمانی که این حلقه واسطه مفقود است نتیحه همین میشود که ما 5 سال است در نمایشگاه کتاب فرانکفورت شرکت میکنیم اما تنها دو یا 3 رایت کتاب دفاع مقدسی فروختهایم.
اگر بخواهیم واقعبین باشیم باید بگوییم که امروز کمیت ادبیات دفاع مقدس در ترجمه میلنگد، از طرفی ما با حجم عظیمی از ترجمههای غلط و نامناسب برای مخاطب جهانی در این حوزه مواجه هستیم که از نبود مدیریت صحیح و اصولی نشأت گرفته است و از طرف دیگر روشهای استاندارد جهانی شدن ادبیات دفاع مقدس را نمیدانیم، هنوز بر سر اینکه ادبیات دفاع مقدس را بهعنوان یگ گونه مستقل ادبی به دنیا معرفی کنیم و یا در زرق و برق ادبیات عامه عرضه کنیم، بحثوجدل میان فعالان نشر بینالملل ما وجود دارد.
به هر روی ادبیات دفاع مقدس ما گنجهای بسیاری در خود نهفته دارد که اگر شیوه عرضه آن را بدانیم، موفقیتهای بسیاری را نصیب نشر بینالملل ما خواهد کرد و چهبسا از این رهگذر سایر گونههای ادبی ایران نیز راه ورود به بازار جهانی نشر را پیدا کنند./۹۹۸/د۱۰۲/ش