۲۲ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۸:۲۰
کد خبر: ۵۱۷۹۶۶

انتشار سی‌امین شماره فصلنامه معرفت اديان + چکیده

مؤسسه امام خمینی(ره)، فصلنامه پژوهشي ديني (علوم انساني) معرفت ادیان ویژه بهار ۹۶ را منتشر کرد.
فصلنامه معرفت ادیان

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، مؤسسه امام خمینی(ره)، فصلنامه پژوهشي علمي - پژوهشي (علوم انساني) معرفت ادیان ویژه بهار ۹۶ را منتشر کرد.

در این شماره مقالات زیر آمده است:

عفاف و حجاب در دين يهود و اسلام شيعي؛ تحليل و مقايسه؛ با تأكيد بر تلمود بابلي و من لايحضره الفقيه

شيوه هاي مواجهه با «دشمن» در قرآن كريم و كتاب مقدس عبري

بررسي تطبيقي سرنوشت انسان پس از مرگ در دين زرتشت و اسلام

چالش هاي تصويرهاي جديد از كتاب مقدس با تصوير سنتي

انسان شناسي پولس: بررسي و نقد

واكاوي نظريه مايا در وداها

بررسي تطبيقي اشتراكات تمثيلي در عرفان هندي و عرفان اسلامي

الهيات شكاف؛ روشي مبتني بر كنش اجتماعي در گفت وگوي اديان

           

عفاف و حجاب در دين يهود و اسلام شيعي؛ تحليل و مقايسه؛ با تأكيد بر تلمود بابلي و من لايحضره الفقيه

طاهره حاج ابراهيمي، عاطفه عبدي خان و مجيد معارف    

چکيده: حفظ سلامت و نظم جامعه، براي حركت در مسير صحيح پيشرفت، در هر مكتبي جزو اولويت هاست. يكي از راه هاي رسيدن به اين هدف، حفظ سلامت و نظم فردي و خانوادگي و تحكيم روابط خانوادگي و نظم اجتماعي است. دو دين يهود و اسلام، براي دستيابي به اين هدف، حفظ عفاف و حجاب را به پيروان خود توصيه مي كنند تا سلامت اخلاقي بر جامعه حاكم شود.

حفظ عفاف و حجاب در اين دو دين الهي، به هر دو قشر زن و مرد توصيه شده است و هريك در اين مسير، تكاليف ويژه خود را دارند؛ تكاليفي كه جداي از حفظ عفت خودشان، به حفظ عفت همسرشان و جامعه اي كه در آن حضور دارند نيز كمك مي كند. با مطالعه جزييات اين توصيه ها، مي توان به شباهت هاي بسياري ميان اين دو دين الهي پي برد.

اين پژوهش، به موضوع عفاف و حجاب در دو دين يهود و اسلام مي پردازد و تاكيد آن بر مطالب كتاب هاي فقهي تلمود و من لايحضره الفقيه است كه مطالب آنها، تبيين كننده وحي بوده، مورد توجه ويژه ‏فقيهان اين دو مكتب مي باشند.

 

شيوه‌هاي مواجهه با «دشمن» در قرآن كريم و كتاب مقدس عبري

اعظم سادات شباني و سهيلا جلالي كندري   

چکيده: اديان ابراهيمي راه كارهاي رفتاري مناسبي در برخورد با دشمن ارائه مي دهد كه مطابق با رسالت آنان، از اصول اخلاقي مشخصي برخوردار است. اين پژوهش، به بررسي و مقايسه اشتراكات و افتراقات قرآن كريم و تنخ در برخورد با دشمنان، براي دستيابي به رفتار مسالمت آميز بين پيروان اين دو دين مي پردازد. منظور از «دشمن»، دشمنان عقيدتي جامعه ديني مسلمانان و يهوديان است كه براساس آيات قرآن كريم، به گروه هاي «مشرك»، «كافر»، «منافق» و «اهلِ كتاب معاند» و در تنخ، به گروه هاي «ملحد» و «بني اسرائيل خاطي» تقسيم شده اند. در قرآن كريم، برخورد مسلمانان با دشمن، همراه با تعقل و ياري خداوند است. در تنخ، خداوند با دشمنان برخورد مي كند و در اين زمينه تعقل انسان ها نقش چنداني ندارد. قرآن كريم در رفتار با دشمن، سير مشخصي از رفتار ملايم تا قاطع را ترسيم مي كند. در كتب موخرِ كتاب مقدس عبري، مي توان شاهد رفتارهاي اخلاق محور با دشمن بود، اما تناقضات موجود در تنخ، مخاطب را در دريافت الگوي صحيح رفتاري در برخورد با دشمن دچار ترديد مي كند. در تنخ، برخورد با دشمن به دليل نگاه غالب قومي آن، از سنخ طرد مطلق غير خود و حالت تدافعي است؛ اما قرآن كريم، فارغ از اختلافات قومي، رفتاري مبتني بر اخلاق ارائه مي دهد كه شمول گرا و مفيد براي همه نژادهاست.

 

بررسي تطبيقي سرنوشت انسان پس از مرگ در دين زرتشت و اسلام

سيدمحمد حاجتي شوركي و محمدحسين فارياب 

چکيده: باور به حيات پس از مرگ، از اصول اساسي اديان الهي است. موضوع اين نوشتار، بررسي تطبيقي سرنوشت انسان پس از مرگ، در دين زرتشت و اسلام است. دين زرتشت مانند اسلام، معتقد به حيات پس از مرگ بوده و در بندهاي متعددي از متون اوستايي و پهلوي، به حيات پس از مرگ اشاره شده است. اين نوشتار، نخست به توصيف عالم پس از مرگ و سرنوشت انسان پس از مرگ، از ديدگاه دين زرتشت و اسلام پرداخته و با نگاه مقايسه اي شباهت ها و تفاوت هاي دو دين در اين عرصه برشمرده است. از جمله شباهت هاي دو دين در آموزه حيات پس از مرگ، مي توان به ضرورت جهان پس از مرگ و محدود بودن آن تا رستاخيز، كيفر و پاداش براي مجرمان و نيكوكاران اشاره كرد. و سه جايگاه بهشت و جهنم و هميستگان در جهان پس از مرگ، براي انسان ها در دين زرتشت، و دو جايگاه بهشت و جهنم برزخي براي آدميان در عالم ديگر در دين اسلام، حضور روان بدون بدن در عالم پس از مرگ، از منظر زرتشتيان و روح همراه با بدن، متناسب با خود، در جهان پس از مرگ از منظر اسلام، از جمله تفاوت ها به شمار مي آيد. اين مقاله با روش توصيفي ـ تحليلي تدوين يافته است و تاكيد آن در ارائه مباحث بر قرآن، اوستا و متون پهلوي است.

 

چالش‌هاي تصويرهاي جديد از كتاب مقدس با تصوير سنتي

سيدعلي حسني  

چکيده: تحولات گسترده اي كه غرب مسيحي از رنسانس تا به امروز به خود ديده است، موجب چالش هاي گسترده در زمينه هاي مختلف شده است. از جمله اين تحولات، تغيير ديدگاه هاي متالهان مسيحي نسبت به كتاب مقدس است كه چالش هايي با ديدگاه سنتي از آن ايجاد كرده است. اين مقاله، با روش توصيفي ـ تحليلي درصدد دستيابي به چالش هايي است كه تصاوير جديد از كتاب مقدس، ايجاد كرده است. حاصل يافته هاي پژوهش حاكي از آن دارد كه از جهات مختلف، ديدگاه سنتي از كتاب مقدس، به چالش كشيده شده و قابل پذيرش نمي باشد، به گونه اي كه گروه هايي همچون فمينيست ها درصدد حذف كتاب مقدس فعلي و جايگزين كردن كتاب مقدس فمينيستي برآمده اند.

 

انسان شناسي پولس: بررسي و نقد

قربان علمي    

چکيده: اين مقاله به بررسي تحليلي و انتقادي انسان شناسي پولس مي پردازد. درك الهيات پولس، در گرو درك انسان شناسي اوست. قلب الهيات او تأثير مكاشفه و فيض خدا در انسان است. پولس وجود انسان را داراي ساحتي سه گانه جسم، نفس و روح مي داند كه هر ساحت، خود دو جزء دارد: 1. بدن و تن، 2. عقل يا ذهن و قلب 3. روح و نفس. انسان دو شيوه زيست دارد: در موافقت با خدا و در موافقت با دوره پيش از مسيح. ديدگاه او درباره انسان عبارت از: توضيح ذات او در سه وضع آفرينش، هبوط و نجات است. در باب وضع آفرينش بايد گفت: انسان به صورت خدا و براي ارتباط با خدا آفريده شد. آدم قبل از هبوط، با اراده آزاد خود مرتكب گناه شد و وضعيتي نامطلوب يافت. گناه او به فرزندانش انتقال يافت. نتيجه گناه مرگ شد. اراده انسان متمايل به گناه است. انجام عمل نيك و نجات، تنها با فيض خدا ممكن است. نجات هديه رايگان خداوند است كه به وسيله فيض و از طريق ايمان حاصل مي شود.

 

واكاوي نظريه مايا در وداها

زهرا اسكندري، سعيد رحيميان و سيدمرتضي حسيني شاهرودي 

چکيده: آموزه مايا كه براي بيان چگونگي خلقت در آيين هندو مطرح مي گردد، يكي از مهم ترين بخش هاي الهيات هندو مي باشد. اين آموزه، بيانگر اين است كه فرايند خلقت در واقع نوعي تجلي برهمن است و جهان به عنوان سايه برهمن و روياي او صادر شده است. نظريه مايا، كه زاييده يك نگاه وحدت وجودي است، بيشتر در كتاب اوپانيشادها مطرح گرديده و از سوي عارفان مكتب ودانتايي، بخصوص متفكر برجسته اين مكتب يعني شانكارا واكاويي، بسط و گسترش يافته است. اين پژوهش، بر آن است تا نشان دهد اصل نظريه مايا، هرچند نه به شكلي مفصل، در مجموعه «وداها»، كه قديمي ترين متون مذهبي جهان و آيين هندو به شمار مي روند، وجود داشته است. بدين منظور، به كاوش هاي لغت شناسي و معناشناسي در باب نظريه مايا پرداخته و با نظر به سرودهاي وداها، از جمله دو سرود «آفرينش» و «پروشا»، تلاش در اثبات اين مطلب صورت گرفته است.

 

بررسي تطبيقي اشتراكات تمثيلي در عرفان هندي و عرفان اسلامي

حميرا زمردي و الهه آبين 

چکيده: «تمثيل»، يكي از رايج ترين شيوه هاي انتقال معاني مجرد و انتزاعي در ادب فارسي است كه موضوعات پيچيده و نامحسوس ديني و عرفاني را ساده و قابل فهم مي كند. به كارگيري زبان تمثيل، بهترين و نزديك ترين زبان به فهم و ادراك آدمي است؛ چراكه احوال مربوط به انسان و جهان را در قالبي محدود به حس و تجربه بيان مي كند. اين شيوه ادبي، در ساير متون عرفاني، به ويژه متون عرفاني هندي نيز قابل مشاهده است. بررسي تطبيقي و دوسويه ميان ادب فارسي و ادب هندي، به شناخت دقيق شباهت ها و اشتراكات تمثيلي آنها مي انجامد. بدين منظور، اين پژوهش با سيري در متون عرفاني هندي و متون برجسته عرفاني فارسي، به بررسي تطبيقي هنر تمثيل پرداخته و تمثيلات داستاني مشترك آن دو، مورد نقد و ارزيابي قرار گرفته است. يافته هاي پژوهش، حاكي از اين است كه تمثيلات داستاني در ادب فارسي، علاوه بر مضمون و محتوا، از نظر ساختار و عناصر تشكيل دهنده تمثيل نيز با ادب عرفاني هندي مشابهت دارند و از آن تاثير پذيرفته اند.

 

الهيات شكاف؛ روشي مبتني بر كنش اجتماعي در گفت وگوي اديان

محمد جواد ذريه، زهرا آبيار و محمدسعيد اكبري دهقان  

چکيده:  حُسن تفاهم ميان اديان و مذاهب گوناگون، از ضرورت ها و آرمان هاي بشري در دوران معاصر به شمار مي رود، به گونه اي كه انديشمندان گفت وگوي اديان، روش هاي متفاوتي براي اين امر اتخاذ مي كنند. روش گفت وگويي «الهيات شكاف»، تلاش دارد در عين پايبندي به سنت ديني خود، بر شكاف موجود ميان سنت هاي ديني، پلي از شباهت ها بنا كند كه نتيجه آن، درك بهتر ديگري و برقراري نوعي زيست همراه با كنش اجتماعي است؛ يعني براي برقراري تفاهم ميان اديان و مذاهب، لازم است ضمن پايبندي به اعتقادات خود، بر نقاط اشتراك و موضوعات اجتماعي متمركز شد و گفت وگو را بر محور مسائل اساسي چون حقوق بشر، آزادي بيان و عقيده و يا اموري چون جنگ، خشونت، و نقش اديان و مذاهب در از بين بردن اين امور در جامعه جهاني قرار داد؛ چيزي كه دين اسلام تحت عنوان كرامت ذاتي و حقوق طبيعي انسان ها بدان توجه بسيار داشته است. با عنايت به چنين رويكردي در گفت وگو، به واسطه مشتركات ديني مورد وفاق طرفين، امكان تفاهم هر چه بيشتر و بهبود شكاف ميان اديان و مذاهب فراهم مي گردد. اين پژوهش تلاش دارد، با روش توصيفي ـ تحليلي، ضمن معرفي روش گفت وگوي «الهيات شكاف» بر مبناي كنش اجتماعي و شواهدي از تأييدات آموزه هاي اسلامي، روشي تازه براي گفت وگو ميان سنت هاي ديني ارائه كند./۹۹۸/ن ۶۰۴/ش

 

ارسال نظرات