۰۴ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۳:۰۷
کد خبر: ۵۲۰۴۲۶

چند خبر کوتاه از پویش ملی کتاب‌خوانی روشنا

آغاز موج توزیع ۳۰ هزار جلدی کتاب‌های «ملاصالح» و «آن بیست و سه نفر» و یادداشتی درباره کتاب ملاصالح عناوین برخی اخبار پویش ملی کتابخوانی روشنا هستند.
 پویش ملی کتاب‌خوانی روشنا

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، آغاز موج توزیع ۳۰ هزار جلدی کتاب‌های «ملاصالح» و «آن بیست و سه نفر» و یادداشتی درباره کتاب ملاصالح برخی از عناوین اخبار پویش  ملی کتابخوانی روشنا هستند.

آغاز موج توزیع ۳۰ هزار جلدی روشنا

اولین موج توزیع کتاب‌های هشتمین دوره پویش ملی کتاب‌خوانی روشنا با توزیع 30 هزار جلد کتاب‌های «ملاصالح» و «آن بیست و سه نفر» آغاز شده است.

طبق پیش‌بینی‌ها و برنامه‌ریزی‌های انجام شده تاکنون 20 هزار جلد کتاب «آن بیست و سه نفر» و 10 هزار جلد کتاب «ملاصالح» از طریق ساختار پخش و توزیع در اختیار کتاب‌فروشی‌های منتخب سراسر کشور قرار گرفته است. همچنین 5 هزار جلد از این تعداد به صورت یک بسته تجمیعی شامل هر دو کتاب و یک نسخه لوح فشرده مستند تهیه شده است.

هشتمین دوره پویش ملی مطالعاتی «روشنا» از تیرماه سال جاری با دو کتاب فوق انجام شده است.

لازم به ذکر است این کتاب‌ها برای حضور در پویش کتاب‌خوانی «روشنا»، بازنویسی و زیر چاپ رفته‌اند. چاپ مجدد کتاب‌ها با کاهش قیمت پشت جلد همراه بوده است. قیمت چاپ جدید «آن 23 نفر» با 5 هزار تومان کاهش از 15 هزار تومان به 10 هزار تومان و چاپ جدید «ملاصالح» نیز با 4 هزار تومان کاهش از 12 هزار تومان به 8 هزار تومان رسیده است.

 این دوره از پویش هم مانند دوره‌های گذشته با جوایز ارزنده‌ای از قبیل کمک هزینه سفر به عتبات عالیات، مشهد مقدس، کارت هدیه و صدها جایزه دیگر همراه خواهد بود.

علاقه‌مندان برای شرکت در این پویش و خرید کتاب‌های مسابقه می‌توانند شماره 6 را به سامانه پیامکی 3000868585 ارسال یا به کتاب‌فروشی‌های معتبر سراسر کشور مراجعه کنند.

همچنین خرید اینترنتی این کتاب‌ها از طریق پایگاه اینترنتی Rushana.ir هم امکان‌پذیر است.

 

یادداشت: مُلاصالح ، قهرمان غربت ملی  

علی محمد مهاجر، یادداشتی پیرامون کتاب «ملاصالح نوشته که بدین شرح است:

«لا یدخل انسانا حتی یخرج انسانا جدیدا»؛ «هیچ انسانی وارد این اتاق نمی‌شود مگر اینکه انسان جدیدی از آن خارج شود.»

این جمله‌ایست که بر روی اتاق شکنجه‌ زندان اداره ی استخبارات عراق در بغداد نوشته بود. اگر این جمله  عجیب را به امور و موقعیت‌های دیگر تعمیم دهیم متوجه می‌شوید که خیلی از مسائل‌، مکان‌ها و موقعیت‌ها به این گونه هستند. به طوری که هیچ انسانی وارد خیلی از مسائل، مکان‌ها و موقعیت‌ها نمی‌شود، مگر اینکه به صورت انسان نوینی از آنها خروج پیدا کند.

کتاب ملاصالح ، سرگذشت مردی است که وارد اتاق شکنجه‌ ساواک‌، اتاق شکنجه‌ بعثی‌ها و زندان خودی‌ها در وطن خودش شده بود و به هنگام خروج از هر کدام، انسان جدیدی شده بود ولی این انسان جدید بدون اینکه روحش را تسلیم پلیدی‌ها کند یا اینکه با روحی شکسته از آن جا خارج شود، فقط صبورتر می‌شد و گویی این صبر شگفت انگیزش از منبعی قدسی تأمین می‌‌شود.

چنین انسانی با این خصائل در وطن خویش غریب است، زیرا گروهی کثیر که خود را وارث انقلاب می‌دانند بی‌آنکه مصائب آن را مثل چنین قهرمانی تحمل کرده باشند هرگونه فرصت طلبی اقتصادی و سوءاستفاده از موقعیت‌ها را بر خود جایز شمرده و در توجیه این اعمال خود را سهم‌داران و سهام‌داران می‌دانند یا که خود را از نسلی با ژنی برتر از عامه‌ مردم معرفی می‌کنند.

 پرواضح است که یک انقلابی اصیل مثل «ملا صالح» در میان چنین فضایی هنوز طعم غربت را حس می‌کند.

بعد از آنکه فصل آخر کتاب ملاصالح را خواندم یکی از ابیات شاعر حکیم، ناصر خسرو به ذهنم آمد؛ گویی این شاعر شیرین سخن، صدها سال قبل این بیت را برای ملاصالح سروده است؛

در حرب این زمانه ی دیوانه                از صبرساز تیغ وز دین مغفر

به نظرم اصلی‌ترین دلیل اینکه کتاب ملاصالح در نظر خوانندگانش شیرین و جذاب جلوه می کند‌، این است که نویسنده سادگی روایت را در تمام کتاب حفظ کرده، بی‌آنکه بیان آرمان‌گرایانه‌ کتاب لطمه‌ای یابد. آرمان‌گرایی روایت کتاب از مرز شعار، دور و به واقعیت زمانه و رخدادها نزدیک است. این ویژگی را می توان از همان فصل اول کتاب تشخیص داد.

هنگامی که احساسات و افکار صالح نوجوان را در برابر تبعیض اجتماعی، فقر و نابرابری اقتصادی می‌بینیم، متوجه می‌شویم همین افکار و احساسات والای عدالت‌طلبانه ایشان در نوجوانی شالوده  شخصیت بزرگ ایشان در سنین بعدی شده است.

امروز فقدان شخصیت‌هایی انقلابی نظیر ملاصالح در عرصه های فرهنگی، سیاسی و ... به وضوح احساس می شود شخصیت‌هایی که بتوانند در برابر امواج مصائب و خیل وسوسه های فرصت‌طلبانه، انقلابی بمانند.

ملاصالح هرجا که نیاز به خدمت را احساس می‌کند بی‌آنکه دچار تردید شود کمر همت به خدمت در آن عرصه می بندد. آنجا که نیاز است به عنوان یک فعال فرهنگی خدمت کند تمامی توان خود را به عنوان یک فعال فرهنگی به کار می‌گیرد تا با تبلیغات تجزیه طلبان مبارزه کند و یا روحیه ی رزمندگان جبهه‌ها را قوت بخشد. در جایی دیگر که نیاز و توان خود را در مبارزه ، همدردی با اسرا و ... می بیند بی آنکه پرده سستی، بصیرتش را بپوشاند خالصانه مجاهدت می‌کند.

روایت ملاصالح، این انقلابی واقعی، تصویر خیلی از وقایع را روشن می‌سازد به گونه‌ای که ویژگی‌های دوره های معاصر؛ زمامداری محمدرضا پهلوی، انقلاب، جنگ تحمیلی و ... را می‌‌توان در آن به روشنی دید به گونه‌ای که می‌توان شناسنامه‌ دوره معاصر را در آینه‌ این روایت دید، زیرا ملاصالح فرزند زمان خود است.

توصیف و روایت ملاصالح از زندان دوران پهلوی، زندان بعثی‌ها و در نهایت زندان خودی‌ها به صورت زنده در ذهن ما جلوه می‌کند آنجا که روایت به توصیف دنائت برخی شخصیت‌ها می پردازد به قدری توصیف ملموس است گویی این اشخاص پست و ظالم را بارها دیده‌ایم.

روایت ملاصالح می‌تواند در شناخت فرهنگ بومی مردم عرب زبان جنوب کشورمان حرفی برای گفتن داشته باشد. این عنصر کمتر در روایت‌های منقول آورده شده و معمولا روایت درخشش فداکاری‌های مردم جنوب کشورمان در دفاع مقدس مجالی برای بیان این عنصر باقی نمی‌گذاشت.

ولی در کتاب ملاصالح این عنصر مغفول نمانده است با به کار بردن برخی واژگان بومی و گفت‌وگوهای محلی با توضیحات و معنای کامل آن به فارسی از این عنصر به زیبایی کامل استفاده شده است در کنار این مسائل برای فرهنگ بومی مردم جنوب کشور محرومیت ها و مصائبی که این مردم بزرگوار در اثر شرایط تاریخی معاصر متحمل شدند را مورد توجه قرار داده است.

محرومیت این مردم شریف ابتدا در اثر تبعیض میان بومیان و خارجیان شروع می‌شود و با شروع جنگ و خرابی‌های جنگ ادامه می‌یابد همان گونه که ملاصالح روایت می‌کند در کودکی به هنگام باریدن باران، آب از سقف خانه ی آنها چکه می‌کرد و الآن بعد از سالها با پشت سر گذاشتن انقلاب و جنگ هنوز هم به جهت بی توجهی مسئولین هنگام باریدن باران، آب از سقف خانه  او چکه می‌کند. به راستی ملاصالح انقلابی تمام عیار است و در حمایت از ارزش هایی که برایش جنگیده و اسیر شده تمام قد ایستاده است./998/ن ۶۰۴/ش

ارسال نظرات