نگاهی به اخبار نشر در هفته جاری
به گزارش خبزنگار خبرگزاری رسا، نشست نقد و بررسی کتاب «درآمدی بر زبانشناسی تطبیقی قرآن و تورات»، انتشار کتاب «بودیسم و صوفیسم»، رونمایی از ترجمه انگلیسی رمان «سال درخت» در نمایشگاه فرانکفورت و نشست چهارم از سلسله گفتوگوهایی در حوزه «رویکردهای داستانی دفاعمقدس با محوریت کتاب «پرسه در خاک غریبه» از مهمترین اخبار نشر در هفته جاری هستند.
بررسی کتاب «درآمدی بر زبانشناسی تطبیقی قرآن و تورات»
نشست نقد و بررسی کتاب «درآمدی بر زبانشناسی تطبیقی قرآن و تورات» عصر چهارشنبه (22 شهریورماه) با حضور دکتر آذرتاش آذرنوش، دکتر مرتضی کریمینیا، دکتر فاطمه توفیقی و دکتر حیدر عیوضی، نویسنده کتاب در سرای اهل قلم برگزار شد.
آذرتاش آذرنوش در این نشست گفت: هنوز به بُعد فهم قرآن نرسیدهایم؛ تا زمانی که معنای کلمات را نفهمیم چگونه میخواهیم قرآن را ترجمه و تفسیر کنیم. در درجه اول لازم است معانی کلمات قرآن را بفهمیم. تعداد کلماتی که نمیفهمیم، بسیار بیشتر از حد تصور ماست و این ریشه تاریخی دارد.
وی ادامه داد: خاورشناسان از طریق واژهشناسی تاریخی، معنای کلمه را کشف و آن را بیان میکردند که در ایران از این نمونهها کم سراغ داریم و تنها تعداد انگشتشماری همچون مرحوم هدایت سعی کردهاند، ریشههای تاریخی برخی کلمات قرآن را کشف کنند. ما امروز حتی در فرم بسیاری از کلمات قرآن هم مشکل داریم.
این زبانشناس اظهار کرد: بارها تقاضا کردهام، گروههایی با تخصصهای مختلف زبانشناسی را گردهم آوردند تا بتوانیم اندکی به قرآن نزدیک شویم. به نظر من هنوز معانی کلمات کهن عربی را که در زبانهای دیگر مانند سامی ریشههای متعدد دارند، کشف نکردهایم.
آذرنوش همچنین درباره کلمات معاصر و کهن نیز گفت: یکی از نکاتی که همواره به آن توجه میکردیم این بوده که کلمه مانند انسان تحولپذیر است، چراکه این کلمات در دوران انسانهای اولیه نیز وجود داشته و آنها به اقتضای زندگی خود کلمات را برای موارد مادی بهکار میبردند، در نتیجه بیشتر کلمات ما ماهیت مادی دارند و در طول گذشت چندهزار سال تبدیل به کلمات غیرمادی شدهاند. در بسیاری از کلمات و واژههای قرآنی نیز این پدیده وجود دارد.
وی درباره کتاب «درآمدی بر زبانشناسی تطبیقی قرآن و تورات» نیز بیان کرد: باید ببینیم این کتاب چه چیزی میخواهد به خواننده ارائه کند. ما در این کتاب در نقش گویندهای هستیم که قصد داریم اطلاعاتی را به مردم بدهیم که نداریم؛ اطلاعات درسی است که معلم به ملت کمسواد میدهد. گاهی احساس میکنم در این کتاب قصد درسدادن به مردم را داریم، در حالیکه وظیفه ما پژوهش است. احساسم این است که ما در جای نامناسبی حرفهای بسیار مهمی را زدهایم.
این پژوهشگر زبان و ادبیات عرب افزود: از قرن 6 و 7 لغتشناسی سترون شد و به تسلسل پایانناپذیری دچارشد، تنها راه ما این است که جلوی این دیوار را ببندیم و به شیوه جدید کار کنیم. ناچاریم برای دفاع از فرهنگ و دین خود کاری کنیم که غربیها و اروپاییها کردند. هنوز استعمار پنهان تیشه به ریشه دین ما میزند. ناچاریم در مقابل غربیها با شمشیر خودشان به جنگ خودشان برویم؛ دیگر با منابع قدیم به جایی نمیرسیم.
آذرنوش در نقد این کتاب نیز گفت: این کتاب غنی و یک کار عالمانه و علمی است، ولی انتقاداتی نیز به آن وارد است. بهعنوان مثال معیارهای مشخصی برای انتخاب 30 واژه مقایسه شده در این کتاب وجود ندارد. ما از مقایسه واژگان باید سودی ببریم، ولی این کار در این کتاب انجام نشده است.
زبان، تابع فرهنگ و تحولپذیر است
مرتضی کریمینیا بهعنوان دیگر سخنران این نشست تخصصی، درباره جایگاه این کتاب در میان پژوهشهای واژهشناسی معاصر عنوان کرد: مهمترین تفاوتی که بین واژهشناسی قرآن در گذشته و نیازهای واژهشناسی در دوره جدید وجود دارد، این است که ما در واژهشناسی قرآنی کهن، گویا در دنیایی کاملا قدیم مدتهای زیاد گرفتار شدهایم و نیازمندیم مانند تمام نیازهای مادی خود این عمل را مطابق با ضوابط دنیای جدید انجام دهیم. در گذشته واژهشناسی قرآن حاوی عناصری بود که سبب شده بود وقتی درباره واژههای قرآنی صحبت به میان میآمد، انگار درباره چیزی جدا از دیگر واژههای انسانی صحبت میشود؛ واژههایی فراتر از زمان و مکان. در حالیکه غیرممکن است وقتی زبانی با دیگر زبانها تماس دارد به دلایل و روشهای مختلف واژههایی از زبانهای دیگری وارد آن نشود. افرادی در قرون نخست ادعا کردند که واژههای قرآن همه عربی هستند، ولی امکان ندارد واژههایی قبل از نزول قرآن وارد زبان عربی نشده باشد. در قرآن نیز انبوه واژگان انبیاء غیرعربی را داریم. افرادی به دلیل اینکه ماهیت قومی نسبت به زبان داشتند، این موارد را انکار کردند.
وی ادامه داد: یکی از اقتضائات دنیای قدیم، سیطره نقل است. زبان یک امر فرهنگی است که مانند دیگر اجزای فرهنگ تابع تاریخ بوده و تحولپذیر است. همیشه گمان میشده درونمایهای از الهیات در زبان قرآن وجود دارد که آن را از دیگر کاربردهای واژگانی متمایز میکند و این سیطره نگاه الهیاتی است.
این نویسنده و پژوهشگر گفت: از یک دورهای در غرب بهویژه پس از رنسانس، یکی از انتقادات مهم زیر سوال بردن رخدادهای تاریخی در کتابهای عهد قدیم و جدید بود و این مساله پژوهشگران را برآن داشت که دنبال گزارههای تاریخی برای برخی واژگان قرآنی باشند. در غرب رشتهای بهنام باستانشناسی کتاب مقدس ایجاد شد تا با سند و مدرک بتوانند منابع کتابمقدس را بهروز کنند. ما هم نیاز داریم برای مطالعات قرآنی خود چنین کاری انجام دهیم. نسخههای کهن قرآنی که اختلاف قرائات را ثبت کردهاند، میتوانند منبع موثق و سندی معتبر برای دیدن افقهای آینده باشند. در این زمینه هم غربیان پیشقدم بودهاند و محققان مسلمان یا عرب خیلی کم به این موضوع پرداختهاند.
اشارههای قرآن به کتابهای پیشین
دکتر فاطمه توفیقی، استاد دانشگاه ادیان و مذاهب نیز در این نشست اظهار کرد: مشکل ما در جوامع اسلامی این است که در شرایطی که قرآن به کتابهای پیشین خود اشارههای فراوانی دارد و مسلمانان همیشه تعامل زیادی با مسیحیان و یهودیان داشتند، ولی در طول تاریخ میبینیم که مسلمانان در بسیاری موارد خود را بینیاز از رجوع به کتابهای مقدس یهودی و مسیحی میبینند. ما باید همیشه منتظر میشدیم غربشناسان به ما یادآوری کنند که چطور ما معنای بخشهای زیادی از قرآن را از دست دادهایم.
وی ادامه داد: از انتشار این کتاب بسیار خرسندم، چراکه این اثر میتواند در این زمینه جریانساز شود. دقت نویسنده در نگارش مطالب ستودنی است. در این اثر بهندرت املای کلمهای حتی به زبانهایی مانند عبری، آلمانی و عربی غلط نوشته شده است. نویسنده کتاب رسم امانتداری را نیز بهدرستی بهجا آورده و در همه موارد به منابع مورد استفاده اشاره کرده است. بخش مبانی نظری این کتاب نیز میتواند برای کسانی که میخواهند بدانند در غرب در بحث واژهشناسی چه اتفاقاتی افتاده، اطلاعات ارزشمندی ارائه کند. همچنین در بخش دیگری از کتاب تحلیلهای خوبی درباره نظرات مختلف و گزینش بهترین نظرات مطرح شده است.
توفیقی گفت: با توجه به اینکه این کتاب زیرنظر دکتر آذرنوش تدوین شده، میتوان آن را به شکل فرهنگنامه واژهشناسی هم دید. عنوان کتاب این موضوع را میرساند که دنبال واژههای مشترک میان قرآن و تورات باشیم ولی در برخی موارد جهشهایی را مشاهده میکنیم. خوب است که درباره مسیر زبانی این واژهها نیز ملاحظاتی صورت گیرد. همچنین شایسته است نیمنگاهی نیز به اهداف و پیامدهای مطالعات داشته باشیم، چراکه به ما نشان میدهند، محیط قرآن چه اندازه متکثر بوده و چطور قرآن باز زبان مردم خود صحبت میکرد و اینکه ممکن است پیام قرآن در زبانها و دورههای مختلف به شکلهای مختلفی ارائه شود.
لزوم بهروز کردن اطلاعات آثار قدیمی
دکتر حیدر عیوضی، نویسنده کتاب «درآمدی بر زبانشناسی تطبیقی قرآن و تورات» نیز در سخنانی عنوان کرد: نزول قرآن به زبان عربی یک حرکت علمی شگرف میان مسلمانان در طول 6 قرن ایجاد کرد که در نوع خود منحصربهفرد بود. عالمان مسلمان به نحو پرشوری، علاقهمند به پرورش بحثهای زبانی با محوریت واژگان و زبان قرآن شدند. درباره زبانهای دیگر نیز کارهای واژهشناسی صورت گرفته، ولی شور علاقهمندان زبان عرب به زبان قرآن کمنظیر است. این وضعیت تا میانه قرن 6 بهعنوان یک حرکت علمی کاملا پویا ادامه داشت، اما از آن موقع تا دوران معاصر، دچار رکود و ایستایی شد. این رکود تا عصر حاضر در جامعه علمی ما ادامه دارد. هنوز هم عمده منابع موثق مقالهنویسان حوزه و دانشگاه، همان منابع متقدم قرنهای چهارم و پنجم است.
وی درباره وضعیت زبانشناسی دنیای معاصر از قرن 18 به بعد افزود: با آغاز قرن 19 میلادی، در جهان غرب قاموسنگاری تورات عبری بهکلی از روش سنتی متمایز شد. آشنایی اروپاییان به زبانهای شرقی و زبان سامی موجب این امر شده است. نگاه الهیاتی به زبان بهطور خاص از قرن 19 تبدیل به نگاه تاریخی شد و قاموسنگار تورات عبری خود را موظف میدانست به حدود 15 زبان تسلط داشته باشد. این نگاه تاریخی به زبان، اوایل قرن 19 بهطور جدی شکل گرفت. کار بزرگی که از آن دوره در غرب آغاز شده، بهروز کردن آثار بوده به اینصورت که هر کتیبهای که کشف میشد همگام با یافتههای باستانشناسان، وارد آثار میشد. از قرن 19 تا دوره معاصر تحقیقات زبانشناسی تورات عبری بهطور شگرفی با رویکرد تاریخی پیش رفته، ولی ما همچنان به یافتههای گذشته بسنده میکنیم. ضرورت دارد که در دانشکدههای علوم قرآنی به زبانهای دیگر از جمله زبانهای سامی توجه شود.
این نویسنده در معرفی مختصری از این کتاب گفت: مبانی نظری کتاب حاضر در سهفصل با عنوانهای «آسیبشناسی قاموسهای عربی»، «نگاه مقایسهای به برخی از قاموسهای تورات عبری و قرآن» و «برخی بایستهها در ریشهشناسی مفردات قرآنی» تدوین شده است. حدود 30 واژه مشترک در قرآن و تورات از طریق زبانشناسی تاریخی در پایان این کتاب مورد بررسی قرار گرفته تا ضرورت استفاده از منابع نوین زبانشناسی را ترسیم کند و تلنگری برای جامعه علمی و قرآنی ما باشد.
انتشار کتاب «بودیسم و صوفیسم»
کتاب حاضر در شش فصل با عناوین جغرافیای رنج و رهایی، عرفان ایرانی و سرچشمهها آن، آیین بودا و تصوف ایرانی؛ معرفتشناسی، بودیسم در آسیای مرکزی و خراسان قدیم، ردپای اندیشههای بودا در فرهنگ و ادب پارسی و سلوک و منازل عرفان؛ بحثی تطبیقی در شباهتها سامان یافته است.
موضوع این کتاب، تحلیل و بررسی شباهتهای آیین بودا و عرفان خراسانی و به عبارت دیگر، بررسی تواردها و تأثیرات آیین بودا بر عرفان ایرانی (تصوف خراسانی) و تبیین شباهتها و پیوندهای این دو مدرسهی عرفانی است.
در بخشی از کتاب میخوانیم: «در روزگار ما، سکولاریسم ستیزهجویِ مسیحی، بنیادگرایی داعش و القاعده به نام اسلام و خشونت بودائیانِ برمه، جا را بر حقیقت، اخلاق و زیبایی تنگ کرده است. آیا اخلاقِ نیکوی محمد(ص)، محبت بیدریغ مسیح (ع) و لبخند شفقتآمیز و طنزآلودِ بودا، غایبانِ بزرگِ روزگار ما نیستند؟
فارغ از مباحث و مجادلاتِ درازدامن و بینتیجهی فلسفی درباره نوع انسان، به چه پرسشهایی باید و میتوان پرداخت که شاید اندکی از رنج آدمیان و اندوهِ ازلی و ابدی آنان بکاهد؟ خاستگاه رنجهایِ واقعیِ آدمیان و اندوهِ ازلی و ابدی آن بکاهد؟ خاستگاه رنجهایِ واقعیِ آدمیانِ گوشت و خوندار چیست؟ همین آدمیانی که تیر زهرآلودِ مرگ را در سینه دارند و با کمترین فاصله، چشم در مغاکِ گرسنهی عدم دوختهاند!
«هرمنوتیکِ رنج»؛ شاید این عبارت مناسبترین اصطلاح برای توصیف ویژگی مشترک زندگی آدمیان باشد.«
به گفته مؤلف، دو مکتب رازگرایانه که اهتمام خود را فروکاستنِ رنجانسانها و تقلیل مرارت آنان دانستهاند. آیا میتوان از ورای فاصلههای بعید تاریخی و اقلیمی، بین این و دبستانِ عرفانی پُل بست و به جستوجوی راهی برای رهایی از رنج مشترک آدمیان برآمد؟ آیا از «نیروانا»ی بودا و «فنا»ی صوفیان کاری برمیآید؟ یا باید مطالعهی شیوههای زیستن انسانی و اخلاقی مشترک در دو مدرسهی عرفانی را بیاغازیم؟ آیا مطالعهی سَبکِ زندگی عرفانی، بدون مطالعه پیشفرضهای متافیزیکی آن ممکن و در صورت امکان، مطلوب خواهد بود؟
بررسی تطبیقی عرفانهای متفاوت، کاری ارزشمند و در عین حال دشوار است؛ زیرا تطبیق دو آیین عرفانی که در دو قلمروی متفاوت جغرافیایی و فرهنگ و تاریخ متمایز پدید آمدهاند، بدون توجه به مبادی هرمنوتیکیِ تفسیر وقایع/ متون از یکسو و افقهای معنایی این آیینها از سوی دیگر، کاری بینتیجه و عبث خواهد بود.
«مطالعات عرفان تطبیقی/ مقایسهای، علاوه بر ارزش تئوریک، شأن عملی و کاربردی ویژهای نیز دارد. این نوع مطالعه، بهرغم دشواریهای بسیار و مهآلودگی و ابهام ذاتی، گاه میتواند در جهانِ معنا باخته و خلأآمیز معاصر، به آفرینش معنا منجر شود. به عبارت دیگر برای آن که باب اقلیمهای دیگر حضور را بگشاییم، به کلیدهای دیگر شناخت نیازمندیم... در آنجا باید قیدها را گسست. در آنجا گفتوگو برقرار است؛ اما نه گفتوگوی بازیگوشانه میان فرهنگها، بلکه گفتگویی در فراتر تاریخ... به برکت وجود این قوهی خیال است که شانکارا، ابنعربی و چوانگتسو از لحاظ معنوی، معاصر یکدیگر میشوند... اکنون جهان بهسوی آخر زمانی پیش میرود که عاری از استحالههای معنوی است، آخر زمانی بدون غایت. از همینرو به اعتقاد من، انکشاف وجه دیگر چیزها شاید بتواند به این جهان خالی از معنا روحی بدمد و تعادل از میان رفته را از نو برقرار کند.»
البته نمیتوان و نباید با نگاهی یکسره خوشبینانه، دچار غفلت یا تغافل شد. زیرا احتمالا این رویکرد و اندیشیدن به تحقق آن، تا حدی آرمانگرایانه، تخیّلی و انتزاعی به نظر برسد و ظاهراً حاوی و حامل مقادیر معتنابهی از آرزواندیشی و خیالپروری شاعرانه باشد! در شکلگیری گفتوگویی فرهنگی و تمدنی، عوامل متعدد معرفتی و غیرمعرفتی دخالت دارند و سودایِ تعادلزایی در جهان معاصر، بیتوجه به واقعیتهای متصلّبِ اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، راهی به دهی نخواهد بود.
مؤلف تأکید میکند که عرفان، پدیدهای کانونی و اثرگذار در ایران و آسیای مرکزی بوده و همواره در شکلگیری جنبشهای فکری و حتی سیاسی ـ اجتماعی، نقش چشمگیری داشته است. با توجه به وضعیت بغرنجِ رشد رادیکالیسم خشونتگرا در جهان (که تحولات واپسین آن را در کشتار مسلمانان در میانمار و جنایات دولت (اصطلاحا اسلامی) داعش میتوان دید.) این پژوهش با همکاوی و ایجاد افق مشترک از طریق خوانش هرمنوتیکیِ متون عرفانی بودایی و ایرانی، نوعی از گفتوگوی تمدنها و فرهنگها را مجسم ساخته و با این شیوه به مفاهمه و همسُخنی فرهنگها مدد میرساند. تردیدی نیست که رویکرد ناقدانه و منصفانه به ادیان و عرفانهای دیگر، نهتنها به معنی تبلیغ، تهاجم یا نفوذ فرهنگی نخواهد بود؛ بلکه به آشنایی خود از طریق درک دیگری منجر خواهد شد.
ویراست جدید کتاب «بودیسم و صوفیسم» نوشته سیدعبدالحمید ضیایی با شمارگان هزار و 100 نسخه در 405 صفحه به بهای 25 هزار تومان از سوی انتشارات هزاره ققنوس منتشر شده است.
رونمایی از ترجمه انگلیسی رمان «سال درخت» در نمایشگاه فرانکفورت
ترجمه انگلیسی رمان «سال درخت» نوشته ضحی کاظمی با حضور نویسنده و مترجم در نمایشگاه کتاب فرانکفورت رونمایی میشود.
ضحی گفت: رمان «سال درخت» در سال 93 از سوی انتشارات نگاه منتشر شد و ترجمهی انگلیسی آن با عنوان Year of the Tree سال گذشته با ترجمه خانم کارولین کراسکری از سوی انتشارات شمع و مه منتشر شد.
وی ادامه داد: این اولین سالی است که ترجمه انگلیسی «سال درخت» در نمایشگاه کتاب فرانکفورت عرضه میشود به همین مناسبت قرار است رونمایی این کتاب با حضور نویسنده و مترجم در نمایشگاه کتاب فرانکفورت برگزار شود.
کاظمی به برنامه گفتوگویی که در نمایشگاه کتاب فرانکفورت برگزار میشود، اشاره کرد و افزود: نشستها و برنامههای فرهنگی مربوط به انتشارات شمع و مه در نمایشگاه فرانکفورت برگزار میشود، از جمله برنامهای با شبکهی «زد دی اف» آلمان هماهنگ شده تا درباره کتاب، ترجمه انگلیسی آن و ادبیات داستانی ایران گفتوگو کنم.
این نویسنده گفت: در نمایشگاه کتاب فرانکفورت در غرفه انتشارات شمع و مه حضور خواهم داشت. همچنین با موسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران و با ناشرانی مانند نگاه و مروارید که کتابهایم از سوی این انتشارات منتشر شده همکاری خواهم داشت.
کاظمی اظهار کرد: پخش ترجمهی انگلیسی «سال درخت» به تازگی شروع شده و هنوز بازخوردی از آن دریافت نکردهام. امیدوارم در نمایشگاه فرانکفورت بتوانم بازخورهای مثبتی از کتاب بگیرم. امیدوارم در معرفی ادبیات داستانی ایران در نمایشگاه فرانکفورت موفق عمل کنم.
«سال درخت» داستان سه نسل از سه خانوادهی ایرانی است که در نهایت به خانوادهی راوی داستان منتهی میشود. راوی مردهی رمان«پیمان»، در طول داستان برادر سندروم دان خود «پویا» و خواهرش «پریسا» را مورد خطاب قرار میدهد و سرگذشت خانواده را برایشان تعریف میکند. سرگذشتی که مملو است از اشتباهات، بداقبالی، خرافات، مصیبت، عشق و مرگ است.
در لایهی زمان حال داستان، با زندگی «پریسا» و «پویا»، آخرین بازماندگان این خانواده، روبهرو هستیم. «پریسا» در حال جمعآوری وسایل خانه و فروش آن است و میخواهد برادر سندرومدان خود را به آسایشگاه شبانهروزی بسپارد. راوی در هر فصل از زمان حال به گذشته میرود و به مرور داستان درهم تنیدهی 33 شخصیت رمان را که در شجره نامهی ابتدای کتاب آورده شده، بازگو میکند. در همین رفت و برگشتهای راوی، ارتباط دو لایهی زمان حال و گذشتهی رمان برقرار میگردد و «پویا»ی عقبمانده، به عنوان نمادی از زوال این خانواده، آخرین امید بقا و امتداد این خاندان را به یأس بدل میکند.
ضحی کاظمی، نویسنده است و تا کنون رمانهای «آغاز فصل سرد» نشر افراز-1391 (رمان متفاوت سال 91 - جایزه ادبی واو)، مجموعه داستانک «کفشهاتو جفت کن» نشر همشهری- 1392 ، رمان «سین شین» نشر به نگار- 1393 ،رمان «سال درخت» نشر نگاه- 1393 ،رمان «اینجا کسی مرده؟» نشر مروارید -1394 ، رمان «کاج زدگی» نشر چشمه-1395 ، رمان «خاک آدمپوش» نشر هیلا- 1396 ،رمان نوجوان «سفیر شهر آدمنباتیها» نشر هوپا-1395 ،رمان نوجوان «مادر آدمنباتی» نشر هوپا-1396، رمان نوجوان «آدمنباتی تیپ الف» نشر هوپا- در دست انتشار و «رویاهای شکننده، اشعار گروه آناتما» نشر فرياد كلام -1381 (ترجمه مجموعه شعر انگليسي) از وی منتشر شده است.
نشست چهارم از سلسله گفتوگوهایی در حوزه «رویکردهای داستانی دفاعمقدس با محوریت کتاب «پرسه در خاک غریبه»
جواد جزینی در چهارمین نشست از سلسله گفتوگوهایی در حوزه «رویکردهای داستانی دفاعمقدس» با اشاره به رویکرد تلویحی نویسنده در کتاب «پرسه در خاک غریبه» گفت: نویسنده چندان در واقعیتگرایی موفق نبوده است و یک برش از جنگ و عملیات را بهصورت مینیاتوری روایت میکند.
نشست چهارم از سلسله گفتوگوهایی در حوزه «رویکردهای داستانی دفاعمقدس» دوشنبه (20 شهریورماه) با محوریت کتاب «پرسه در خاک غریبه» نوشته احمد دهقان با حضور دکتر احسان عباسلو، نویسنده و مترجم، جواد جزینی، نویسنده و پژوهشگر حوزه دفاع مقدس، حجتالاسلام والمسلمین مهدی جهانی، کارشناس حوزه ادبیات و حجتالاسلام والمسلمین دکتر علی ذوعلم، عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با مدیریت دکتر محمدرضا سنگری، نویسنده و شاعر معاصر در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد.
رویکرد تحلیلی ادبیات پس از پایان جنگ
جزینی در این نشست اظهار کرد: تاریخ همه جنگهای جهان، نشان میدهد که دو دوره کلی برای نوشتن درباره جنگ وجود دارد. نخست شروع جنگ که رسانهها از جمله رادیو و تلویزیون و حتی متون نوشتاری زیر سیطره فضای امنیتی و جنگی قرار دارند؛ بنابراین آنچه نوشته میشود ادبیات تبلیغی با هدف تهییج مردم است. کار نویسنده در این دوران فقط تبلیغ برای مقاومت و امید به پیروزی و تاکید بر شکستپذیری دشمن است.
وی افزود: ادبیات بعد از پایان جنگ با توجه به کاهش حساسیتهای امنیتی رویکرد تحلیلی پیدا میکند؛ بهعبارت دیگر نویسندهها برای انتشار مطالب مختلف واهمه ندارند. نویسندگان در این دوران به پرسشهایی مانند علت، پیامدها و نابسامانیهای جنگ میپردازند. جنگ از مفاهیم بزرگ و مورد توجه نویسندگان است چرا که موقعیتهای مختلف انسانی در جنگ بسیار پدید میآید.
بررسی نابسامانیهای جنگ با ابزار ادبیات
این نویسنده با انتقاد از وضعیت نشر دفاعمقدس ادامه داد: در ایران دو تقسیمبندی یاد شده وجود ندارد. شاعران و نویسندگان براساس اعتقاد برخی نباید وارد ادبیات تحلیلی شوند این در حالی است که نویسنده موظف به بررسی نابسامانیهای جنگ با ابزار ادبیات است.
جزینی گفت: کتاب را پسندیدم و به نظر میرسد این اثر توجه مخاطب را برمیانگیزد. احمد دهقان همچنان میخواهد، نویسنده جنگ باقی بماند و به این نوع ادبیات وفادار است. احمد دهقان به این نوع ادبیات پایبندی دارد.
وی افزود: دهقان با روایتی خطی، داستان را به پیش میبرد. مخاطب در این اثر شاهد تقابل مرگ و زندگی، جنگ و صلح و عشق و نفرت است. بهلحاظ طبقهبندی اجتماعی نیز نویسنده روایتگر داستان طبقه پایین و متوسط است. روایت «پرسه در خاک غریبه» واقعگراست.
«پرسه در خاک غریبه» روایت در لایههای پنهان
این نویسنده حوزه انقلاب و دفاع مقدس با اشاره به تقسیمبندی متون ادبی میشل فوکو اظهار کرد: باتوجه به دیدگاه میشل فوکو متن را میتوان به تلویحی و مسکوتمانده تقسیمبندی کرد. احمد دهقان در کتاب «پرسه در خاک غریبه» وارد ادبیات تلویحی شده است؛ بهعنوان مثال نویسنده در این کتاب اشارهای به رژیم بعث ندارد این نوع رویکرد را میتوان بهعنوان یک تکنیک قلمداد کرد. براساس این تکنیک نویسنده میکوشد تا محتوای قصه را در لایههای پنهانی متن روایت کند.
جزینی ادامه داد: دهقان بهخوبی از کهنالگوی سفر در کتاب بهره برده است و میتوان این استفاده را به کتاب معروف ادیسه مرتبط دانست. استفاده از ادبیات تلویحی در کتاب دیگر دهقان یعنی «دشتبان» نیز وجود دارد.
ادبیات پایداری محصول بعد از جنگ است
احسان عباسلو با اشاره به مفهوم ادبیات جنگ و دفاعمقدس اظهار کرد: حقیقت دفاعمقدس چیست؟ آیا میتوان به حقیقت آن دست یافت و آیا اجازه طرح همه حقایق دفاعمقدس وجود دارد؟ دوران دفاع را طی کردیم اما تبعات آن ادامه دارد. آیا میتوان از تبعات جنگ بهعنوان ادامه دوران دفاعمقدس یاد کرد؟ بهنظر میرسد ادبیات بعد از جنگ «ادبیات پایداری» است. دوران فعلی برای خانوادههای شهدا و ایثارگران کمتر از هشت سال دفاعمقدس نیست. خانواده جانبازان در حالحاضر در دوران پایداری بهسر میبرند.
وی با اشاره به تعریف جهانی ادبیات جنگ افزود: ادبیات جنگ در دنیا شامل سه مفهوم «آمادگی برای جنگ»، «جنگ» و «دوران پس از جنگ» است؛ بنابراین استفاده از ادبیات پایداری برای دوران بعد از جنگ کاملتر به نظر میرسد.
این کارشناس حوزه ادبیات و ترجمه اظهار کرد: دو نوع رویکرد در ادبیات جنگ وجود دارد نخست عدهای به جنبههای مغفول و مطرح نشده مانند نقاط ضعف و سیاه توجه داشتهاند و عدهای دیگر نیز به جنبههای قوت مانند ارزشهای اخلاقی تاکید دارند. بنابراین به نظر میرسد که نویسنده در کتاب «پرسه در خاک غریبه» رویکرد تعادلی دارد.
عباسلو با تأکید بر ادامه جنگ تا دوران حاضر افزود: هنوز در دوران جنگ قرار داریم و فقط خاکریزها تغییر کردهاند. فیلمهای «از کرخه تا راین» و «آژانس شیشهای» نمونههایی از بهتصویرکشیدن تبعات جنگ هستند.
نویسنده از کاربرد واژههای ارزشی مانند بسیجی ابا دارد
این کارشناس نقد کتاب ادامه داد: بهنظر میرسد که احمد دهقان در کتاب «پرسه در خاک غریبه» چندان در واقعیتگرایی موفق نبوده است. نویسنده یک برش از جنگ و عملیات را بهصورت مینیاتوری روایت میکند؛ اما بسیار در پردازش شخصیتها و انتخاب نوع زبان و همچنین در پردازش کهنالگوی «سفر» ضعف دارد. مخاطب با کتاب ارتباط تصویری برقرار نمیکند و در بسیاری از جملات قید و صفتها مبهم و شخصیتپردازیها بسیار سطحی است بهطوری که نمیتوان برای روایتهای گذشته شخصیتها دلیل موجهی پیدا کرد.
عباسلو افزود: دهقان بسیار تلاش کرده تا اعلام کند جنگ برای همه اقشار است. زبان نویسنده آنگونه که باید در متن متجلی نشده و دهقان مانند یک روزنامهنگار عمل کرده؛ بهعبارت دیگر زبان نویسنده زبان جراید یا ادبیات شفاهی است. کتاب پر از غلطهای نگارشی و افعال نیز در برخی جملات به اشتباه به کار رفته است. جایگاه برخی شخصیتها تحقیر شده و تکلیف مخاطب مشخص نیست. دهقان در استفاده از واژههای ارزشی، مانند بسیجی ابا دارد و بهنوعی در برزخ قرار گرفته است در حالی که تقابل دوتایی از نقاط قوت این کتاب بهشمار میرود.
لزوم توجه به مفهوم جنگ با رویکرد فلسفی
جهان در ادامه این نشست گفت: پدیده جنگ و مفاهیم اجتماعی و فلسفی مرتبط با آن بسیار قابل تأمل است. آیا جنگ ارزش اجتماعی و معنوی دارد؟ جنگ امروزه در شکلهای مختلف از جمله جنگ اخلاقی، جنگ رسانهای و جنگ پنهان تعریف میشود. بعد از گذشت سالها از جنگ هشت ساله هنوز کتاب جامعی با رویکرد فلسفی با موضوع جنگ در کشور منتشر نشده این در حالی است که در غرب مکتبهای مختلفی با این موضوع وجود دارد.
وی با اشاره به دیدگاه امامخمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی اظهار کرد: باید توجه داشت که در مباحث نظری با توجه به دیدگاه امام و رهبر انقلاب خالی از تحلیل مفهوم جنگ نیستیم. در دهه 70 مفاهیمی از جمله جنگ مقدس، جنگ نامقدس، دفاع مقدس و نامقدس، جنگ بد و جنگ خوب و همچنین جنگجو خوب و بد مطرح شد.
جهان در نقد کتاب «پرسه در خاک غریبه» افزود: شخصیتهای این کتاب هیچکدام به قطعیت نمیرسند، همه گمشدهاند. سراسر داستان قَدَرگرایی است؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که نویسنده براساس جریاناتی که در دهه 70 شکل گرفت مبتلا به برخی بحرانهای فکری شده است.
وی ادامه داد: جایگاه قهرمان و ضدقهرمان در این کتاب مشخص نیست و داستان را از قالب رئال خارج و به سورئال تبدیل میکند. نویسنده با این روش تعلیق زمان و مکان را پدیده آورده است شخصیتها همه دچار تردیدند. به نظر میرسد آنچه که کماهمیت بهنظر میرسد گره داستانی است. کتاب «پرسه در خاک غریبه» به پرسشهای جدی پاسخ نمیدهد. عدم قطعیت، گفتمان اصلی این کتاب است./925/ پ204/ش