خطیب نماز جمعه هامبورگ تکبر را سرمنشأ تمامی صفات رذیله انسانی دانست
به گزارش خبرگزاری رسا، نماز جمعه این هفته هامبورگ به امامت آیت الله رمضانی، امام و مدیر مرکز اسلامی هامبورگ، اقامه شد.
مدیر مرکز اسلامی هامبورگ در خطبه های این هفته به مبحث «تکبر و استکبار» پرداخت و گفت: فضایل و رذایل اخلاقی از مباحث مهمی است که در قرآن کریم مورد تأکید جدّی قرار گرفته، و آیات بسیاری درباره این موضوع وارد شده است. به این معنی که چه اموری برای نفس آدمی فضیلت شمرده می شود و چه چیزی برای آن رذیلت و پستی دانسته می شود؟ و همچنین ملاک فضایل و رذایل از دیدگاه قرآن چیست؟ و موضوع دیگر آنکه آیا در قرآن مصادیقی برای فضائل و رذائل آورده شده است؟ و از منظر قرآن کریم این موضوع تا چه اندازه ای اهمیت دارد؟
مصادیق فضایل و رذایل اخلاقی از منظر قرآن کریم
آیت الله رمضانی ادامه داد: در پاسخ به مسائلی که طرح شده است به اجمال می توان گفت: قرآن کریم درباره همه موارد ذکر شده مباحث دقیق و عمیقی را بیان نموده است که در جای خود می تواند به عنوان موضوع بحث مورد توجّه محققان و متخصصان قرار گیرد، امّا آنچه که در این مختصر به دنبال آن هستیم بررسی برخی از مصادیق فضائل و رذائل می باشد، که یکی از مصادیق رذایل اخلاقی در قرآن مجید، «تکبّر و استکبار» شمرده شده است.
وی افزود: قبل از پرداختن به موضوع مورد اشاره، باید دانسته شود که «فضیلت» هر صفتی است که آدمی را به کمال می رساند و باعث رشد و ترقی و تعالی و تکامل او می شود. لذا از منظر قرآن کریم اوصافی مانند: حکمت، عفت، شجاعت، عدالت، صداقت، صبر، شکر، عفو، بخشش، استقامت و غیره جزء فضایل شمرده می شوند. همچنین از منظر این کتاب نورانی «رذایل» اخلاقی به اوصافی گفته می شوند که انسان را از مسیر عقل و فطرت منحرف می سازد، و آدمی را در مسیر ذلت، گمراهی و ظلم و ستم، انحطاط، پستی و ... که مانع رشد و تکامل است، قرار می دهد. به همین جهت قرآن کریم اوصافی همانند: حسادت، تکبر، حرص، خیانت، دروغگویی، تهمت، غیبت، بدبینی و غیره را از رذایل اخلاقی دانسته است.
تکبّر از صفات رذیله
امام جمعه هامبورگ تاکید کرد:موضوع تکبّر از جمله صفات رذیله است که در قرآن کریم به عنوان ریشه بسیار و یا تمامی بدبختیها و صفات زشت انسانی دانسته شده است. این واژه از ریشه «کبر» می آید و به معنای آن است که فرد خودش را بالاتر از آنچه هست بداند و گمان کند که از دیگران بزرگتر است. مرحوم راغب اصفهانی در تبیین این واژه می نویسد: «التَكبُّر: هذِه صفةٌ لا يستحقَّها إلا الله تعالى، و مَن ادعاها مِن المَخلُوقِينِ فَهُو فيها كاذِب؛ فقط خدای متعال است که مستحق تکبر و بزرگی است و هر کسی غیر از خدای متعال ادعای بزرگی کند در ادعایش کاذب و دروغگو است».
به کفر کشیده شدن انسان در اثر تکبر
آیت الله رمضانی خاطرنشان کرد:یکی از مهمترین پیام های مهم آیاتی که درباره استکبار ابلیس مورد اشاره قرار گرفت آن است که خطر تکبر به اندازه ای است که انسان را در مسیر «کفر» قرار می دهد، چه اینکه در این آیه «أَبى وَ اسْتَكْبَرَ وَ كانَ مِنَ الْكافِرين» این موضوع مورد تبیین قرار گرفته است؛ و همین امر عاملی شد که لباس عزّت از تن ابلیس کنده شده، و لباس ذلّت و خواری بر او پوشانده شود. زیرا امام علی(ع) در بیانی شگرف در این خصوص می فرمایند: «فَعَدُوُّ اللّهِ إِمامُ المُتَعَصِّبينَ، و سَلَفُ المُستَكبِرينَ، الَّذي وَضَعَ أَساسَ العَصَبِيَّةِ، و نازَعَ اللّهَ رِداءَ الجَبَرِيَّةِ، وَ ادَّرَعَ لِباسَ التَّعَزُّزِ، و خَلَعَ قِناعَ التَّذَلُّلِ؛ پس شيطان دشمن خدا و پيشواى متعصّب ها و سر سلسله متكبّران است، كه اساس عصبيّت را بنا نهاد، و بر لباس كبريايى و عظمت با خدا در افتاد، لباس بزرگى را بر تن پوشيد و پوشش تواضع و فروتنى را از تن در آورد». به همین جهت خدای متعال او را ذلیل، خوار و پست گرداند. همچنان که امیرالمؤمنین(ع) در این باره نیز فرموده است: «أَ لَا [يَرَوْنَ] تَرَوْنَ كَيْفَ صَغَّرَهُ اللَّهُ بِتَكَبُّرِهِ وَ وَضَعَهُ بِتَرَفُّعِهِ فَجَعَلَهُ فِي الدُّنْيَا مَدْحُوراً وَ أَعَدَّ لَهُ فِي الْآخِرَةِ سَعِيراً؛ آیا نمی بینید چگونه خداوند او را به خاطر تکبّرش تحقیر کرد و بر اثر بلند پروازی بی دلیلش، وی را پست و خوار کرد، از همین رو او را در دنیا مطرود ساخت و آتش برافروخته دوزخ را در آخرت برای او مهیا کرد»./۸۴۷/ب۱۰۲/ف