"بررسی جریانشناسی احزاب زاویهدار در ایران در یک اثر"
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، مؤسسه مطالعات و بررسیهای راهبردی بعثت، کتاب «درسنامه جریانشناسی احزاب و گروههای زاویهدار در ایران» نوشته مصطفی اسکندری را منتشر کرد.
در پشت جلد کتاب چنین میخوانیم:
انقلاب اسلامی ایران نقطه عطفی در دینگرایی و بیداری دینی در پایان قرن بیستم و خط بطلانی بر دو مکتب حاکم بر شرق و غرب که اولی با نام کمونیسم، دین را افیون تودهها معرفی میکرد و دیگری با لیبرالیسم آن را پدیدهای از مد افتاده میدانست.
لذا دین در معادلات و محاسبات سیاسی و اجتماعی جایگاهی نداشت و برای نوع دینداران نیز دین، امری صرفا فردی بود که نباید در زندگی سیاسی و اجتماعی دخالت نماید.
بدون شک مبارزه با دین، فرهنگ و انقلاب اسلامی، از طریق جریانهای زاویهدار با اسلام و انقلاب اسلامی صورت میگیرید و بدون اطلاع از تفکرات آنها نمیتوان با دشمنان مقابله کرد.
استعمارگران مستکبر، به خوبی دریافتند که بهترین روش به خوبی دریافتند که بهترین روش تضعیف اسلام و نظام اسلامی، مبارزه فکری با آن است و لذا ترویج افکار منفی با دین در دستور کار آنان قرار گرفت.
به حق باید گفت، در هیچ زمانی، جریانهای ضد دین تا این حد فعال نبودهاند و اگر نبود حقانیت اسلام و انقلاب برخاسته از آن، خدا میداند چه سرنوشتی در انتظارمان بود.
نویسنده این کتاب را در قالب ۲۶درس گفتار تنظیم و در این درس گفتارها سعی کرده است که همه جریانهای فکری، فرهنگی و سیاسی موجود در ایران را به طور خلاصه بررسی کند تا زمینه آشنایی اجمالی مخاطبان با آنها فراهم شود.
عناوین ۲۶درس این کتاب عبارتند از: مفاهیم و کلیات، مارکسیسم و کمونیست؛ احزاب و گروههای کمونیستی (1) و (2)، مسلمانان متأثر از مارکسیسم (1) و (2)، لیبرالیسم، مسلمانان متأثر از لیبرالیسم، احزاب و تشکلهای متأثر از لیبرالیسم(1) و (2)، اسلام رحمانی، فمینیسم و ناسیونالیسم، اباحیگرایان، دینگریزان معنویتگرا، دینگرایان اسلامگریز، شریعت گریزان، اهل حق(1) و (2)، مذهب گریزان، وهابیت، سلفیگری و وهابیت در ایران، شیعیان غیر اثنی اعشری و غلات، تجدید نظرطلبان در عقاید شیعه و شیعیان کج فهم و انقلابستیزان.
همچنین حجت الاسلام اسکندری در پیشگفتار درباره انگیزه تدوین این کتاب چنین آورده است:
در سالهای 92 تا 94 با جمعی از طلاب بزرگوار حوزه علمیه قم، گفتگوهایی در مورد گروهها و احزاب در ایران اسلامی داشتیم. موضوع این گفتگو احزاب و گروههایی بودند که با دین اسلام، مذهب تشیع یا انقلاب اسلامی، به نوعی زاویه دارند و به تعبیر دیگر از این مسیر منحرفاند و در جلسات مذکور، احزاب و گروههای موافق با نظام اسلامی و مذاهب تشیع موضوع بحث نبودند.
بسیاری از طلاب خواستار انتشار این مباحث بودند؛ تکمیل و انتشار آنها در قالب کتاب، فرصت موسعی میطلبد که حاصل نشد، به همین جهت تصمیم به بررسی اجمالی آنها در قالب فعلی گرفته شد تا پاسخی به درخواستکنندگان باشد.
عنوان یازدهمین درس این کتاب، اسلامی رحمانی است و نویسنده در این درس به بررسی موضوعهایی همچون ماهیت و چیستی اسلام رحمانی، ابعاد مختلف اسلام رحمانی در ایران، آشنایی با اسلام رحمان در ترکیه و شناخت فتح الله کولن به عنوان مبلغ اسلام آناتولی پرداخته است.
اسلام رحمانی از وجوه التقاط بین اسلام و لیبرالیسم است و این تفکر در بخشهایی از جهان اسلام، مانند ایران، ترکیه و مصر طرفدارنیرد و بنیانهای این تفکر در ایران، عمری در حدود نیم قرن دارد، اما اصطلاح «اسلام رحمانی» عمر کوتاهی دارد و حدودا بیشتر از یک دهه از ورود آن به ادبیات نواندیشان دینی نمیگذرد، از این رو نویسنده درباره مبانی و چیستی اسلامی رحمانی در این درس چنین گفته است:
همان طور که از نام این تفکر پیداست، در پی ترویج اسلام صرفا رحمت محور است که هر نوع مجازات، خشونت و حتی سختگیری را نفی میکند و این تفکر مروج نوعی تساهل و مدارا میباشد و گریز از بخشهای از شریعت را که انجام مستلزم تحمل برخی سختیها است؛ ترویج میکند و عمدتا در پی درونی سازی اسلام است.
اسلام مورد نظر صاحبان این تفکر به اصطلاح اسلامی؛ بدون عذاب، خشونت و جنگ است که تنها بر پایه رحمانیت خدا استوار شده است و گستره رحمانیت خدا نیز به قدری است که جایی برای جهنم و عذاب باقی نمیگذرد و لذا همه آنها را توهمی بیش نمیداند.
از دیدگاه این افراد، گروهها، احکام همچون حجاب، قصاص، حدود و دیات، امر به معروف و نهی از منکر و جهاد اسلامی از مظاهر خشونت هستند و نباید اجرا شوند و برخی از اینان احکام اسلام را کاملا اقتضایی و و زمانی معرفی کرده و مدعیاند که این احکام در زمان فعلی قابلیت اجرا ندارند و باید احکامی عرفی را جایگزین آنها نمود و همین وجه مشترک آنان به لیبرالیسم است.
نگارنده در ادامه به موضوع اسلام رحمانی در ایران میپردازد و در این باره چنین نوشته است:
صحبت از اسلام رحمانی در بیان نواندیشان و مانند آنها به انگیزه واحدی نیست، برخی از این مباحث برخاسته از اعتقاد و برخی دیگر به انگیزههای سیاسی بوده است. پیش از انقلاب، ترویج اسلام رحمانی، مباحث برخواسته از اعتقاد و برخی دیگر به انگیزههای سیاسی بوده است. پیش از انقلاب، ترویج اسلام رحمانیت، عمدتا از روی اعتقاد و به قصد نشان دادن چهرهای از اسلام که با حقوق بشر سازگار باشد، صورت میگرفت. به اعتقاد این افراد، اعلامیه جهانی حقوق بشر بشارت دهنده جامعهای آرمانی برای بشر آینده بود، عقیدهه ای که جز سادگی و بی اطلاعی از مبانی حیوانی غربی، پشتوانه دیگری نداشت.
اما بعد از انقلاب طرح اسلام رحمانی و ترویج آن عمدتاً با انگیزه ترویج لیبرالیسم و یا به قصد مقابله با انقلاب اسلامی صورت میگیرد. این انگیزه، به خصوص در کلمات کسانی چون محسن کدیور، چهره خارج نشین ضد انقلاب، هویدا است. زیرا وی طرح اسلام رحمانی را بهانه قرار داده تا حکومت جمهوری اسلامی را دیکتاتور معرفی کند و در نهایت نهادهای مدعی حقوق بشر را علیه ایران تحریک نماید.
برخی نیز طرح اسلام رحمانی را راهی برای مقابله با اسلامستیزی غرب میدانند و بدین انگیزه به ترویج آن میپردازند. همچنان که طرح این مسأله توسط برخی عمدتاً مصرف سیاسی دارد و معلوم نیست پشتوانه اعتقادی داشته باشد؛ برای مثال تاکنون چندین بار، این اصطلاح توسط رییس دولت تدبیر و امید به کار رفته است.
مؤسسه مطالعات و بررسیهای راهبردی بعثت، کتاب «درسنامه جریان شناسی احزاب و گروههای زاویهدار در ایران» را با شمارگان 3000 نسخه، ذر 463 صفحه و قیمت 25000 تومان منتشر کرده است./۹۹۸/ن۶۰۱/ش