اسراییل و عدم ایجاد امنیت برای آینده آن

به گزارش خبرگزاری رسا، تحولات پر تنش دهه های اخیر در منطقه غرب آسیا، بسیاری از تحولات سیاسی جهان، رفتار و عملکرد کشورهای قدرتمند در عرصه بین المللی و یا موضع گیری های بعضا عجیب سازمان های بین المللی مانند سازمان ملل و شورای امنیت از پارامترها و مؤلفه های مختلفی نشأت می گیرد، لیکن اگر بخواهیم مؤلفه ای واحد را در این موارد، مورد مطالعه قرار دهیم که ریشه درک این تحولات و تنش ها به ویژه در منطقه پر آشوب غرب آسیا باشد، بی شک اذهان متوجه رژیمی جعلی خواهد شد که با طرح توهم اسرائیل بزرگ و با پشتیبانی کشورهای مستکبر غربی در جغرافیای غرب آسیا موجودیت یافته است.

همزمان با نقش آفرینی و اعلام وجود یک جانبه این بازیگر ناخوانده در منطقه غرب آسیا شاهد هستیم که نابسمانی مضاعفی در محیط پیرامونی آن به تدریج شکل می گیرد که گستره آن تمام غرب آسیا و حتی جهان را تا عصر حاضر نیز در بر گرفته است از جنگ های ویرانگر گرفته تا کشتار انسان ها به صورت دسته جمعی و بسیاری تحولات دیگر؛ چرا که به گفته مک لوهان این منطقه قلب تحولات جهان است و بسیاری از تحولات جهان از این منطقه سرچشمه می گیرد و اثر گذاری بر تحولات آن، اثر گذاری بر تحولات جهان است.

لیکن با ظهور انقلاب اسلامی ایران در سال های آغازین دهه ۸۰ میلادی پایه های در ظاهر مستحکم این رژیم به لرزش در آمد تا جایی که با اقدامات بی بدیل رهبران انقلاب روز به روز این رژیم منحوس به نابودی نزدیکتر شد. از جمله ساده ترین و کمترین اقداماتی که در روزهای اولیه انجام شد عبارت بود از: تعیین روزی به نام روز قدس در هر سال که سبب یادآوری سالانه این موضوع کلیدی برای مسلمانان جهان می گردید و یا اقداماتی دیگری از جمله تبدیل سفارت این رژیم به سفارت فلسطین و یا قطع صادرات نفت به این رژیم و ...  .

 در سال های اخیر با تحولاتی که گسترش الگوی انقلاب اسلامی و اسلام انقلابی در منطقه ایجاد کرد و شکل گیری زمینه هایی که منجر به ظهور و بروز بیداری ملت ها و اسلام خواهی آن ها شد و تلاش برای احیای مجدد آرمان فلسطین از نهر تا بحر را در پی داشت، بیش از گذشته دشمنان به فکر چاره جویی برای تأمین امنیت رژیم صهیونیستی به عنوان حامی منافع منطقه ای اشان در غرب آسیا افتادند.

تلاش برای فعال نمودن گسترده گروه های تکفیری و ورود گسترده آن ها به فاز نظامی از جمله داعش، النصره و ... یکی از مهمترین راهبردها برای تأمین امنیت این رژیم بوده است. این گروه ها، که موجودیتشان نتیجه برنامه ریزی بلند مدت دولت های مستکبر به ویژه آمریکاست، با تبدیل شدن به اولویت اساسی کشورهای اسلامی، سبب شدند پارامترهای امنیتی رژیم صهیونیستی که با بحران روبرو شده بود ارتقا یابد، بی شک این هدف از چند طریق قابلیت عملیاتی شدن پیدا نمود هر چند در میانه راه با شکست روبرو شد:

۱- تلاش برای تضعیف و حتی سرنگونی دولت ها و نظام های خطر آفرین برای رژیم صهیونیستی به ویژه نظام حاکم بر سوریه و یا عراق و در صورت ادامه بحران برخی دیگر از کشورهای منطقه مانند لبنان و ...؛

۲- چالش آفرینی برای دولت های محور مقاومت و حامی آرمان فلسطین به ویژه جمهوری اسلامی ایران؛

۳- استفاده از گروه های تکفیری به عنوان دستاویزی مناسب برای ضربه زدن و تحت الشعاع قرار دادن حرکت های اصیل مردمی که از بن مایه اسلامی برخوردار بودند و از جمله خواسته های آن ها اولویت دادن به آرمان فلسطین بود از جمله در مصر، لیبی و ... ؛

۴- گسترش اسلام هراسی در میان افکار عمومی جهان و تولید توجیهات لازم برای حضور نظامی قدرت های غربی در منطقه غرب آسیا و تأسیس پایگاه های نظامی مختلف از جمله در کشور سوریه و عراق؛

۵- تمرکز رسانه های خبری بومی و غیر بومی حاضر در منطقه بر روی موضوع گروه های تکفیری و ایجاد حاشیه امن رسانه ای برای رژیم صهیونیستی که سبب شد این رژیم با اطمینان از بی خبری جهانیان اهداف غاصبانه خود را در مناطق کرانه باختری و غزه پیگیری نماید؛

۶- باز تعریف اسلام به عنوان دین خشونت و ترور در اذهان مردم جهان در رستای مشروعیت بخشیدن به عملکرد رژیم صهیونیستی در کشتار فلسطینیان و حتی تعریف این دولت به عنوان خط مقدم جنگ با مسلمانان خشونت طلب و قهرمان سازی از این رژیم؛

۷- کاهش حساسیت نهادهای حقوق بشری نسبت به وضعیت اسف بار فلسطینیان به ویژه در غزه با بزرگ جلوه دادن خطر مسلمانان و تکفیری ها برای دنیای غرب؛

۸- افزایش تقابل میان کشورهای سنی مذهب و شیعه مذهب و همچنین تلاش رژیم صهیونیستی و حامیان غربی اش برای یارگیری از دولت های افراطی مخالف تشیع، از جمله عربستان سعودی و برخی دیگر از کشورهای حوزه خلیج فارس؛

۹- دریافت کمک های مالی گسترده با ادعای برنامه ریزی برای دفع خطرات امنیتی که گسترش گروه های افراطی در منطقه برای این رژیم ایجاد کرده است.

و مواردی از این قبیل که با دقت در تحولات منطقه آشکار می شود که جبهه استکبار به سردمداری آمریکا تا حدودی در تحقق این امر موفق بوده است، حامیان رژیم صهیونیستی به ویژه ایالات متحده با بهره برداری از تحولاتی که با نقش آفرینی اساسی گروه های تکفیری رقم خورد، موفق گردیدند تا حدودی آرمان فلسطین را به حاشیه برانند و اذهان صهیونیست های غاصب را نسبت به موضوع امنیت رژیمشان که همواره موضوعی کلیدی برای آن ها بوده است را آسوده گرداند و در ادامه همین تحولات بود که ترامپ انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس را نیز کلید زد.(چرا اسراییل ۲۵ سال آینده را نخواهد دید در سایت طنین موجود است )

فارغ از اینکه جمهوری اسلامی ایران همچون گذشته به عنوان بازیگری قدرتمند و هوشمند با همراه نمودن کشورهای منطقه و هوشیاری مسلمانان و انسان های آزاده جهان این تصمیم را با چالش روبرو خواهد ساخت. چرا که ایران به عنوان محور ایستادگی در برابر پیشبرد اهداف رژیم غاصب صهیونیستی از سویی موفق شده است حاکمیت داعش را بر روی کره خاکی به طور کامل نابود سازد و از سویی دیگر از جایگاهی کلیدی در منطقه برخوردار گردیده و بسیاری از گروه ها و دولت های منطقه را با راهبردهای خود همراه کرده است.

اما بایست به این موضوع توجه داشته که نابودی اسرائیل به عنوان هدف راهبردی و غیرقابل اغماض جمهوری اسلامی ایران در مسیر تحقق، لوازمی دارد که از مهمترین آن ها تضعیف عملکرد رژیم صهیونیستی از طریق تولید تهدیدهای امنیتی برای این رژیم در سطح منطقه می باشد و از جمله زمینه های منجر به این اتفاق که بایست مورد پیگیری قرار گیرند عبارتند از:

۱- تلاش برا آگاه سازی افکار عمومی جهانیان نسبت به عملکرد غیر مشروع و وحشیانه رژیم صهیونیستی در سرزمین های اشغالی و همچنین موجودیت نامشروع این رژیم از طریق طرح مسائلی همچون رفتار ددمنشانه و وحشیانه این رژیم با ساکنان غزه و کرانه باختری، تولید گسترده سلاح های اتمی و کشتار جمعی به صورت گسترده در این رژیم و سرمایه گذاری کلان بر روی آن و ... و لزوم برخورد جهانیان با این رژیم از جمله در مجامع جهانی؛

۲- تلاش برای خنثی کردن ائتلاف سازی های رژیم صهیونیستی و حامیان فرامنطقه ای اش  با دولت های منطقه با بهره از تحریک افکار عمومی این دولت ها نسبت به این رژیم و همچنین با استفاده کردن از دیپلماسی عمومی؛

۳- زمینه سازی برای ایجاد ائتلاف های قدرتمند در برابر رژیم صهونیستی و با هدف حمایت از فلسطینیان به ویژه با حضور کشورهای همجوار با سرزمین های اشغالی؛

۴- تمرکز بر روی آرمان فلسطین با توجه به اهمیت غیر قابل انکار و راهبردی که دارد به عنوان فصل مشترک مسلمانان جهان و دولت های حاکم بر آن ها و تلاش برای کنار گذاشتن شکاف های مذهبی و همچنین زمینه سازی برای در اولویت قرار گرفتن نابودی رژیم صهیونیستی به عنوان ریشه مستقیم و غیر مستقیم تنش های موجود در منطقه.

با تحقق این فرآیندهاست که ما شاهد اضمحلال امنیت در رژیم صهیونیستی خواهیم بود و پس از نابودی این رژیم بی شک به وقوع خواهد پیوست./۹۹۴/ب۱۰۲/ف