نگاهی به نقد و رد فرقه وهابیت
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، اقدامات محمد بن عبدالوهاب واکنشهای تندی را در جهان اسلام به همراه داشت كه اولین آنها واكنش برادرش، سلیمان بن عبدالوهاب بود؛ وي كه عقايد برادر خود را در تضاد با تمام فرق اسلامي ميديد کتابی در رد افكار و نقد عملکرد او نوشت اما محمد بن عبدالوهاب که موفق شده بود با وعده حکومت، آلسعود را با خود همراه کند توانست بر مخالفتها غلبه و سلسله سعودی را در عربستان، پایهگذاری و با استفاده از این قدرت اولین دولت سلفی و تکفیری را در جهان اسلام پایهگذاری كند.
تسلط آلسعود بر دو شهر راهبُردی مکه و مدینه و نیز سیطره بر منابع عظیم نفت و ثروتهای بینهایت جهان اسلام محمد بن عبدالوهاب را قادر ساخت تا پایههای حکومت سلفی را محکم کند و اگر چنین نبود حرکت محمد بن عبدالوهاب نیز به حرکت ابنتیمیه میپیوست و امروز چیزی از تفکر تکفیری باقی نمیماند.
آلسعود پس از تثبیت حکومت خود و به استناد فتاوای محمد بن عبدالوهاب به نقاط مختلف، لشکرکشی کرده و قبور مطهر ائمه بقیع و سایر مظاهر مذهبی را با خاک یکسان كردند. آنها حتی اراده تخریب بقعه رسول خدا (ص) را داشتند که به خاطر ترس از همپیمانی امت اسلامی علیه خود از تخریب این بقعه مبارکه، صرفنظر و به سوی کشورهای مختلف مانند عراق لشکرکشی کردند. (تحلیل نو بر عقايد وهابيان، ص 47، دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)
وهابیان به سرکردگی سعود بن عبدالعزیز، در سال 1216 به کربلا حمله کردند و این شهر را به خاک و خون کشیدند و طبق بعضی از نقلها 700 نفر را در حالی سر بریدند که دستان آنها به شبکههای ضریح مطهر سیدالشهدا (ع) بود و بعد از آن آماده حمله به نجف شدند، مردم نجف که خبر جنایات آلسعود را در کربلا شنیده بودند از شهر گریخته و به عشایر عراق پناهنده شدند و فقط عده اندکی از علما به رهبری عالم بزرگ شیعه علامه شیخ جعفر کاشف الغطاء به دفاع از حرم پرداختند.
برخی از نویسندگان ایرانی مثل میرزا ابوطالب اصفهانی که بعد از یازده ماه از قتلعام کربلا وارد آن شهر شده بودند به نگارش وقایع این جنایت پرداختند. او در سفر نامه خود در اینباره مینویسد:
«مجملی از حادثه مذکور این که هجدهم ذیحجه روز غدیر خم که اکثر مردم معتبر کربلا به زیارت مخصوصه نجف رفته بودند، قریب بیست و پنج هزار وهابی، سوار اسبهای عربی و شترهای نجیب وارد شهر کربلا شدند؛ چون بعضی از آنها در لباس زوار قبل از این داخل شهر شده بودند و «عمرآغای» حاکم به سبب تعصب تسنن به آنها زبان داشت (با آنها هم زبان بود و تبانی داشت) به حمله اول اندرون شهر درآمده، صدای «اقتلوا المشرکین» و آوازه «اذبحوا الکافرین» در دادند. وهابیان قریب به شام (شب) بی خوف و سببی ظاهر، به وطن خود برگشتند، زیاده از پنج هزار نفر کشته شدند و... در صحن مقدس، خون مذبوحان روان، گنبد و حجرههای صحن از لاش مقتولین پر بود به جز محله حضرت عباس و گنبد آن جناب، کسی از آن بلیه رهایی نیافت و شدت آن حادثه به جائی رسید که من، بعد از یازده ماه از آن، وارد شهر شدم، هنوز آن قدر تازگی داشت که به جز نقل آن، حدیثی دیگر در شهر نبوده و روات در اثنای حکایت میگریستند و از استماع آن موها بر اندام راست میشد؛ اما مقتولین این حادثه اکثراً به نامردی کشته شدند، بلکه چون گوسپندان دست و پا بسته، خود را به قصاب بیرحم سپردند.» ( مسير طالبي، يا سفرنامه ميرزا ابوطالب، ص 408 ،409.)
عبدالعزیز که خود را یکهتاز میدید در نامههایی به سران بلاد اسلامی از آنها خواست که به عقیده او و مكتب محمد بن عبد الوهاب بپيوندند و در غير اين صورت آماده جنگ شوند. وي در نامهای به فتحعلی شاه قاجار نيز اين خواسته را مطرح کرد كه شاه قاجار با وجود بيكفايتيها پاسخ قاطع و كوبنده اي به او داد. در حال حاضر نیز حکومت آلسعود همان روش را ادامه میدهد و با لشکرکشیهای مستقیم و غیرمستقیم زمینه ایجاد اختلاف را در امت اسلامی فراهم میکند.
به همین سبب عالمان دینی مذاهب مختلف به پاسخگویی در برابر اعتقادات وهابیت پرداخته و شبهات آنها را رد کردهاند که پرداختن به آنها به مجال بیشتری نیاز دارد اما در این مجال معرفی بعضی از این کتابها که با رویکرد علمی ترویجی نوشته شده اند خالی از لطف نیست:
1. خاطرات مستر همفر:
مستر همفر، جاسوس انگلیسی در بلاد اسلامی، که محرک محمد بن عبدالوهاب برای تشکیل حکومت سلفی بوده است، پس از اتمام مأموریت به نشر خاطرات خود پرداخت. کسانی که قصد مطالعه درباره وهابیت را دارند بهتر است قبل از ورود به مباحث علمی درباره وهابیت و تفکر تکفیری از چگونگی شکلگیری آن به دست سازندگان وهابیت آگاه شوند. البته عدهای این کتاب را جعلی میدانند اما خبرگان عرصه سیاست که شیوههای استعماری انگلستان را در طول تاریخ مطالعه کردهاند به راحتی میتوانند تطابق این خاطرات را با شیوههای انگلیسی تأیید کنند؛ علاوه بر اینکه فعالیتی با این گستره و دقت به برنامهریزی بسیار دقیقی نیاز دارد که از عهده فردی بیابانی و نجدی خارج است و حتماً باید گروهی سیاس و اندیشمند نقشه آن را کشیده باشند.
2. وهابيت؛ مباني فكري و كارنامه عملي/آئين وهابيت/ مرزهاي توحيد و شرك در قرآن
عالم صاحب قلم، حضرت آیتالله سبحانی از اندیشمندانی هستند که در حوزه مبارزه با عقاید انحرافی فرقه وهابيت تألیفات بسیاری دارند. ایشان در «وهابيت؛ مباني فكري و كارنامه عملي» علاوه بر تاریخچه، به عقاید و نقد عملکرد این فرقه تفرقهافکن پرداختهاند. «آئین وهابیت» دیگر تألیف ارزشمند این عالم ربانی است که در آن به مباحث اعتقادی وهابیت اشاره کردهاند.
ایشان در «مرزهاي توحيد و شرك در قرآن» نیز به بحث تکفیر که رکن فرقه وهابیت است و از نگاه قرآنی به تحلیل مرزهای شرک و توحید پرداخته است تا سیه روی شود هر که در او غش باشد.
3. نگاهي به پندارهاي وهابيت
از محمدحسین كاشف الغطا که وی در آن نوشته است: عقاید وهابیت را به چالش کشیده و بطلان این عقاید را به صورت مبنایی اثبات کرده است.
4. سلفی گری و پاسخ به شبهات
از علیاصغر رضوانی؛ کتابی که وی در آن پس از بیان تاریخچه وهابیت و شرححال ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب به بررسی مبانی اعتقادی وهابیت و فتاوا و آرای آنها پرداخته و مسائلی مثل حدود شرک و ایمان، توسل، تبرک، شفاعت و ... را بررسی کرده و به شبهات اصلی وهابیت پاسخ گفته است.
علاوه بر عالمان شیعی علمای اهل سنت نیز ردیههای فراوانی درباره عقاید و عملکرد وهابیت نگاشتهاند که ترکیب مذهبی آنها قابل توجه است؛ چراکه از تمام مذاهب و فرق اسلامی در میان آنان وجود دارد و خواننده محترم میتواند با رجوع به کتاب «وهابيت از ديدگاه مذاهب اهل سنت» با دهها تألیف علمای مذاهب مختلف در رد وهابیت آشنا شود.
سليمان بن عبدالوهاب که عالمی حنبلی مذهب و برادر محمد بن عبدالوهاب بود، اولین کسی از حنابله است که در رد عقاید و افکار برادر خود، محمد بن عبدالوهاب دستبهقلم شد و نام كتاب خود را «فصل الخطاب في الرد علي محمد بن عبدالوهاب» گذاشت و اسماعيل پاشا در كتاب «ايضاح المكنون» متن كتاب او را آورده است. (ج 2، ص 190 چاپ بيروت، انتشارات دارالفكر، 1402).
سلیمان بن عبدالوهاب غیر از این کتاب، کتاب دیگری با نام «الصواعق الالهيه في الرد علي الوهابيه» نگاشته است که در آن به اثبات جهالت و نفسانیت وهابیها به ویژه محمد بن عبدالوهاب پرداخته است.
«الدرر السنیة فی الرد علی الوهابیة» هم کتابی است که احمد زینی دحلان مکی، مفتی شافعی مذهب مکه مـعظمه در رد عقاید وهابیت از دیدگاه اهل سنت نوشته است؛ این کتاب با توجه به جایگاه نویسنده توجه جامعه علمی امت اسلامی را در پی داشت و در روشن شدن فضای فکری وهابیت در جوامع علمی آن زمان تأثیر خوبی گذاشت.
عفیف الدیـن عبدالله بن داود حنبلی نيز کتابی با نام «الصواعق و الرعـود» نوشت که علمایی از بصره، بغداد، حلب، احساء و...تقریظهایی بر آن نگاشتهاند که نشان دهنده اتقان و علمیت آن کتاب است.
شيخ عبدالله بن عيسي الصنعاني نیز از عالمانی است که برای رد افکار محمد بن عبدالوهاب در کتاب «السيف الهندي في ابانه طريقه الشيخ النجدي» به نقد عملکرد و افکار محمد بن عبدالوهاب پرداخته است.
ابوحامد بن مرزوقی نیز کتاب «التوسل بالنبي و بالصالحين» را در رد ادعای حرمت توسل نوشته و احمد بن علي بصري هم در کتاب «فضل الخطاب في رد ضلالات بن عبدالوهاب» به نقد آراء اعتقادی بن عبدالوهاب پرداخته است.
مسلم است که امت اسلامی از وجود این غده چرکین رنج میبرد و آگاهی از مبانی این فرقه و نقدهای آن کمک شایانی به برچیده شدن سلطه آن خواهد کرد./ ۹۹۸/ ی ۷۰۳/ش
نویسنده: حجت الاسلام عبدالصالح شمس اللهی؛ پژوهشگر حوزوی.