گزارشی از هفتادمین سالگرد «یوم النکبة»؛ فاجعه اشغال فلسطین
به گزارش خبرگزاری رسا، 15 ماه می میلادی (برابر با 25 اردیبهشت) سالروز فاجعه اشغال فلسطین از سوی رژیم صهیونیستی (موسوم به یوم النکبه) در سال 1948 است.
واژه «النکبة» (مصیبت) یادآور دو خاطره نامیمون در حافظه فلسطینیهاست: نخست استقرار رژیم صهیونیستی در سال 1948 و دوم اخراج بیش از 800 هزار فلسطینی از وطن خود.
«النکبة» نه تنها نماد فاجعهای است که در آن سال بر سر سرزمین فلسطین نازل شد بلکه نمایانگر سختی ها و معضلاتی است که طی چندین دهه گذشته به این ملت تحمیل گشته است؛ در واقع «یوم النکبه» روایت یک تراژدی انسانی است؛ تخریب بخش اعظمی از بنیان های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی فلسطینیان تا راه برای اعلام موجودیت یک دولت یهودی نامشروع گشوده شود.
آغاز نکبه از زمان ناپلئون؛ اجرا در دوره قیمومیت انگلستان
«کنستانتین زوریک» روشنفکر سرشناس سوری برای نخستین بار اصطلاح «نکبه» را در توصیف جنگ عربها و رژیم صهیونیستی در سال 1948 استفاده کرد. از دیدگاه وی، اشغال فلسطین از سوی رژیم صهیونیستی از همان ابتدا نکبتآور بوده است.
گرچه سیاستمداران فلسطینی 15 می را بعنوان «یوم النکبه» تعیین کردند اما فاجعه نه در این روز بلکه در 2 نوامبر 1917 روی داد که وزارت خارجه انگلیس استقرار دولت یهودی در خاک فلسطین را خواستار و بعدها به نام «بیانیه بالفور» معرفی کرد. در دسامبر همان سال ارتش انگلیس با حمله به بیتالمقدس تلاش خود برای اجرای بیانیه را آغاز و مقدمات اشغال فلسطین را فراهم نمود. بدنبال اشغال بیتالمقدس و تشکیل آژانس یهود، احزاب و سازمانهای صهیونیستی در این منطقه تاسیس و توسعه یافتند.
برخی محققان معتقدند فاجعه در فلسطین حتی به تاریخی عقبتر از این برمی گردد. «راوان دامن» سازنده مستندی تحت عنوان «النکبه» اظهار می دارد که تاریخ وقوع فاجعه به 1799 بازمی گردد که طرحهای بلندپروازانه و استعماری «ناپلئون بناپارت» شامل ایجاد سرزمینی یهودی در خاک فلسطین بود. این ایده در سال 1840 از سوی انگلستان تکرار شد و در سالهای استعمارگری بریتانیا در فلسطین (1922 تا 1948) با ارائه مجوز تسخیر بی قید و شرط سرزمینهای فلسطین به آژانس یهود و آغاز مهاجرت دستهجمعی یهودیان از سراسر دنیا به این سرزمین، اجرا گردید.
«جعفر فرح» مدیر مرکز مساوات (مرکز حمایت از عدالت و برابری برای شهروندان عرب ساکن سرزمینهای اشغالی) در گفتوگو با «رویترز» می گوید: «تلاش میشود که اصطلاح یوم النکبه تنها به جنگ میان اعراب و رژیم صهیونیستی منتهی شود در حالی چنین چیزی تحریف واقعیت بوده و خصومت ضدعرب و ضدفلسطینی به شمار می آید.»
عملکرد رژیم صهیونیستی در دوران اشغال
«آناهید الهاردام» جامعهشناس موسسه تحقیقات فرهنگی نیز ادعا میکند که اگرچه زوریک آوارگی هزاران فلسطینی را کانون اصلی این فاجعه میداند اما نگرانی اصلی وی چیز دیگری است. تشکیل پایه و اساس دولت یهودی در سرزمین فلسطینی فاجعه واقعی بوده است. از نقطهنظر ژئوپلتیکی نیز اشغال خاک فلسطین ضربهای مهلک به بدنه اتحاد عرب در حیطه فراملی وارد نمود.
الهاردام در یکی از مقالات خود در سال 2013 تحت عنوان «خاطرات فلسطینی: نکبت 1948» می نویسد: «مفهوم نکبه در اذهان فلسطینی به مجموعهای از دورانها از سال 1948 تاکنون اشاره دارد: از آوارگی ومهاجرت اجباری 800 هزار فلسطینی تا مصادره زمینهای این سرزمین از سوی گروههای مسلح صهیونیست.»
تخریب بیش از 675 شهر و روستا ، اشغال مناطق فلسطینینشین و تبدیل آنها به شهرکهای صهیونیستی، اخراج قبایل، نابودی میراث و آثار هویت ملی فلسطین و جایگزینی نامهای عربی مکانها با نامهای عبری از دیگر اقدامات رژیم صهیونیستی از سال 1948 تاکنون است. «النکبه» همچنین به دهها مورد قتل عام و جنایات وحشیانه رژیم صهیونیستی که هزاران زن، مرد و کودک فلسطینی را به خاک و خون کشانده، اشاره دارد.»
الجزیره انگلیسی نیز در گزارشی مبسوط در این زمینه می نویسد: روشنفکران غربی و عرب، مورخان و شاهدان عینی با استناد به برخی مدارک، روایات تازه و بی سابقهای را از اقدامات ضدبشری رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان مطرح می کنند. 1948 در حالی برای صهیونیستها سالگرد جشن استقلال به شمار میآید که فلسطینیان آن را نکبتی میخوانند که منجر به آوارگی دهها ساله چندصد هزار و اینک چند میلیون این کشور شد.
«آرنولد توینبی» نویسنده الجزیره با اشاره به این واقعه تصریح می کند: تراژدی فلسطین یک رویداد منطقه ای نیست بلکه یک تراژدی برای کل دنیاست چرا که در آن بی عدالتی، صلح در سراسر دنیا را تهدید میکند. واقعیت این است که حوادث گذشته و تاریخ فلسطین است که وضعیت کنونی این سرزمین اشغال شده را شکل می دهد.
افسانههای صهیونیست برای اشغال سرزمین
برای توجیه تهاجم و اشغال سرزمین تاریخی فلسطین سه افسانه از سوی صهیونیستها استفاده می شود. نخست اصطلاح «سرزمین بی ملت برای ملت بی سرزمین» که نخستین بار از سوی زنگویل، نویسنده صهیونیست انگلیسی مطرح گردید. پروپاگاندای رژیم صهیونیستی همواره موجودیت فلسطینیان را رد و ادعا می کند که مردم در بخش اعظمی از خاک فلسطین زندگی نمیکردهاند.
افسانه دوم این است که گفته می شود رژیم صهیونیستی بیش از دو هزار سال قبل از سرزمین فلسطین، وجود داشته است. در سال 1897، سازمان صهیونیسم جهانی نخستین نشست خود را در بازل سوئیس برگزار کرد که طی آن «تئودور هرتسل» _بنیانگذار صهیونیسم مدرن_ اصول ایجاد یک کشور یهود را مطرح نمود. وی نهایت تلاش خود را برای جلب حمایتهای بینالمللی بخصوص انگلیس انجام میداد. صهیونیستها این نشست را نشان موجودیت دیرینه خود می دانند.
سومین دروغ بزرگ صهیونیست ها به جهان این است که میگویند فلسطینیان داوطلبانه زمینهای خود را به رژیم صهیونیستی فروخته اند. در حالی که واقعیت این است که مالکیت یهودیان بر زمین در سرزمین تاریخی فلسطین در آن زمان از 5 درصد تجاوز نمیکرد./۸۴۷/ب۱۰۳/ف
منبع: فارس