۰۳ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۴:۴۱
کد خبر: ۵۶۵۶۵۲

نگاهی به تفاوت‌های زن در اسلام و غرب در یک رمان خواندنی

انتشارات عطر عترت، رمان «ستاره‌ها چیدنی نیستند؛ برگرفته از زندگی یک دختر آمریکایی» را منتشر کرد.
رمان «ستاره‌ها چیدنی نیستند؛ برگرفته از زندگی یک دختر آمریکایی»

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا،‌ انتشارات عطر عترت، رمان «ستاره‌ها چیدنی نیستند؛ برگرفته از زندگی یک دختر آمریکایی» را به قلم محمد علی حبیب اللهیان منتشر کرد.

نویسنده در این کتاب به شرح زندگی دختری آمریکایی پرداخته است که پس از  آشنایی با مرکز اسلامی نیویورک در جلساتی که در  این مرکز درباره زنان برگزار می‌شود، شرکت و به دین اسلام گرایش پیدا می‌کند.

در آغاز کتاب این دختر آمریکایی این گونه توصیف شده است:

من، سارا دختری بیست ساله، فرانسوی تبار، از خانواده مسیحی بزرگ شده و شهر مدرن و ماشینی نیویورک هستم . شهری که اکثر مردمانش  صبح قبل از طلوع آفتاب آماده رفتن به محل کار می‌شوند و تا آخر شب همانند یک ربات برای رفاه بیشتر کار می‌کنند؛ رفاهی  که در گرو  کارکردن بی‌وقفه آنان است و شهری که مردمانش دل خوش کرده‌اند به تفریحات آخر هفته و اینکه هر از چند گاهی به «لاس واگاس » بروند؛ اما همه گمشده‌ای دارند! «آرامش و احساس رضایت».

نویسنده این رمان را در ده فصل  تنظیم کرده و در هر فصل به موضوعاتی درباره زنان همچون حقوق زنان در ادیان مختلف، توحش غرب علیه زنان، نگاه جنسیتی به زنان، بهره گیری دنیای غرب از زنان، عفاف، حجاب و پوشش زنان پرداخته است.

بدپوششی برخی زنان رانباید دلیل و نشانه انحراف جنسی ایشان دانست بلکه باید به سوء استفاده استعمارگران و نظام سرمایه داری از آنان برای رسیدن به  اهدافشان پی برد؛ از این رو نگارنده در فصل دهم، تفاوت‌های میان زنان غربی و شرقی و به ویژه زنان مسلمان را این گونه توصیف کرده است:

این گونه زن، که به اندازه یک تاریخ تحقیر شده بود و توی سری خورده بود یک دفعه به وسط میدان کشانده شد و وسیله‌ای شد برای لذت مردان و این دو وسیله‌ای شدند برای استثمار بیشتر چپاوگران؛ چه جایگاه بدی است برای زنان! که بعد از اسلحه و دارو، تجارت انسان و زن از پرسودترین تجارت‌ها شده است. چه کلاه بزرگی بر سر زن گذاشتند! البته این کلاه گذاشتن بر سر زنان در مقایسه با زنان شرقی خصوصا زنان مسلمان تفاوت داشت.

زن غربی که در لگدمال شدن شخصیت به نهایت و آخرین درجه تحقیر رسید، به طوری که نه حق مالکیت، نه حق  تحصیل و رأی داشت و در برخی دوره‌ها حق حیات هم نداشت. او را مظهر شیطان می‌دانستند و خواندن کتاب‌های مقدس را بر او حرام کرده بودند؛ این زن تا کلاه دل‌فریبی به نام آزادی و حقوق بشر به او معرفی کردند، دودستی و خیلی با عجله کلاه را گرفت و به هر زحمتی که بود آن را بر سر خود گذاشت.

اما این ماجرا در شرق و به ویژه در بین جوامع اسلامی آن طور نبود و نشد. زن شرقی و مسلمان‌ها احترام بیشتری دیده بود و با دیدن این کلاه آراسته و وسوسه‌گر؛ دلش نلرزید و با تردید به آن نگاه کرد.

نزدیک دو قرن است استعمارگران شدیدترین و زیرکارانه‌ترین تبلیغات کوشیده‌اند این کلاه را مناسب برای همه خانم‌ها معرفی کنند؛ اما بخش عمدهای از زنان شرقی و زنان مسلمان زیر بار نرفته‌اند این کلاه را بر سر خود بگذارند و هویت و اصالت خود را حفظ کرده‌اند.

انتشارات عطر عترت، کتاب «ستاره‌ها چیدنی نیستند؛ برگرفته از زندگی یک دختر آمریکایی» را در ۴۰۰ صفحه به قیمت ۱۷۵۰۰ تومان منتشر کرده است./۹۹۸/ن ۶۰۲/ش

 

 

ارسال نظرات