گزارشی از نقش موثر حزبالله لبنان در مبارزه با رژیم صهیونیستی
به گزارش خبرگزاری رسا، جنبشهای اجتماعی و سیاسی به رفتار گروهی برای نیل به یک هدف اجتماعی یا مقاومت در برابر دگرگونی در یک جامعه اطلاق میشود. یکی از اشکال جنبشهای اجتماعی، جنبشهای اسلامی است. موضوع تجدید حیات اسلامی یکی از عمده ترین پدیدههای صحنهی جهانی است و تحولات چند دههی اخیر در حوزهی جهان اسلام به ویژه در منطقهی خاورمیانه در پاسخ به تحولات جهانی و بنیادگرایی اسلامی بوده است. در این میان جنبشهای شیعی نوع خاصی از جنبشهای اسلامی به شمار میرود که در راستای احیا و استقرار اندیشههای تشیع و مبارزه با حکومتهای فاسد زمان به پا خاستهاند و محرومیتهای سیاسی و اقتصادی که بر شیعیان اعمال شده عامل مهمی در تسریع این حرکتهابه حساب میآیند.
شیعیان در نقش بزرگترین و کهن ترین گروه مذهبی لبنان نه تنها قدمتی طولانی دارد بلکه در سالهای اخیر نقش مهمی در حیات سیاسی این کشور دارند، با این وجود در دورههای گوناگون گذشته از موقعیت شایسته سیاسی و اقتصادی برخوردار نبوده است دو عامل: 1) اشغال جنوب لبنان توسط اسرائیل درسال 82 و به دنبال آن مهاجرت ساکنان شیعی این مناطق به محلههای فقیرنشین بیروت؛ 2- بی تحرکی زعما و دولت لبنان در تامین امنیت در جنوب لبنان و یا رسیدگی به مشکلات اقتصادی شیعیان؛ سبب شد تا شیعیان برای رهایی خود به دنبال رهبری جدید باشند بنابراین ما ظهور جنبشهای شیعی با ایدئولوژی و رهبری منابع خارجی (ایران و عراق) را در این زمان شاهد هستیم.
جنش انقلاب حزب الله لبنان، یکی از مشهورترین و تاثیرگذارترین این جنبش ها است. در شرایطی که لبنان در آتش جنگ داخلی میسوخت، ارتش اسرائیل در ژوئن 1982، تهاجم گستردهای را به لبنان آغاز کرد و نیمی از خاک این کشور را به اشغال خود در آورد.
در واقع شکست گروههای فلسطینی و احزاب چپ لبنان در مقابله با این تهاجم، شکست نظریههای ملی گرایی عربی و ایدئولوژیهای چپ (کمونیسم، بعث، ناصریسم و ...) را درپی داشت و زمینه را برای ظهور حزب الله لبنان به عنوان تنها گزینه، برای مقابله با این تجاوزات فراهم ساخت.
الف- تاریخچه و کلیات پیدایش جنبش حزب الله لبنان
1- تاریخچه شکل گیری جنبش حزب الله لبنان
پس از تشکیل موجودیت رژیم صهیونیستی در سال 1948 که منجر به اشغال بخش قابل توجهی از سرزمین فلسطین شد، بخش هایی از جنوب لبنان نیز توسط متجاوزان اسرائیلی به اشغال درآمد و حتی قرارداد متارکه که در سال 1949 بین اسرائیل و لبنان منعقد شد، نتوانست به اشغالگری این رژیم پایان بخشد. از این رو در سالهای بعد نیز حملات و تهاجمات رژیم غاصب صهیونیستی به سرزمین لبنان تداوم یافت تا آنکه در ژوئن سال 1982 این رژیم با تهاجم گسترده، بخش عظیمی از جنوب لبنان از جمله پایتخت این کشور یعنی بیروت را به محاصره درآورد.
این حملهی وسیع تاثیر به سزایی در بسیج سیاسی و نظامی جامعهی شیعیان لبنان داشت و نخستین جرقههای تشکیل مقاومت اسلامی در برابر اشغالگران از همین زمان زده شد. از این رو گروههای شیعی که بیشتر در شهر بعلبک مستقر شده بودند، تشکیلات واحدی را ایجاد نموده و بستر لازم برای تولد جنبش حزب الله لبنان فراهم آوردند. در این زمان اختلافات سیاسی در جنبش شیعی امل بالا گرفت. این اختلافات بر سر موضع جنبش امل در برخورد با تحولات سیاسی و امنیتی لبنان و تهاجم اسرائیل به لبنان پیش آمد.
در پی این اختلافات بود که تعداد بسیاری از رهبران درجه اول جنبش امل همچون سید عباس موسوی، سید حسین موسوی، شیخ صبحی طفیلی و سید حسن نصرالله از جنبش کناره گیری کرده و هستههای اولیه حزب الله را به وجود آوردند.
پس از راه اندازی دورههای آموزشی- نظامی در بقاع، به تدریج هستههای مقاومت شکل گرفت. این نیروها ابتدا به بیروت که در محاصره بود، اعزام شدند. بدین ترتیب تشکیلاتی برای هدایت عملیات در بیروت تاسیس شد که با رهبران مقاومت در بقاع ارتباط مخفیانه داشت. عمده افراد هستههای خودجوش مقاومت که در جنوب لبنان و حومه جنوبی بیروت شکل گرفته بودند افراد مذهبی بودند که تجربهی فعالیت نظامی در جنبش امل یا گروههای فلسطینی را داشتند. حزب الله از عملیات محدود در داخل روستاهای جنوب آغاز کرد و سپس به عملیات گسترده پرداخت.
عملیات نظامی حزب الله بر ضد ارتش اسرائیل به تدریج افزایش چشمگیری یافت تا اینکه شاخهی نظامی آن استواری لازم را پیدا کرد. در این هنگام حزب الله برای حفظ دستاوردهای سیاسی خود در لبنان، برای اولین بار در 6 ژانویه 1984 به طور رسمی بیانیهای نظامی را با امضای مقاومت اسلامی منتشر ساخت. این اقدام، اولین گام حزب الله در ورود به صحنهی مبارزات سیاسی- اجتماعی بود.
از سال 1988 میلادی، این جنبش عملاً به نوعی مقاومت کیفی و خاص در جنوب لبنان دست زد. این مقاومت بیسابقه با واکنش شدید رو به رو شد. اولین چالش و برخورد شدید حزب الله با رژیم صهیونیستی در سال 1992 میلادی روی داد که به نتیجه نرسید. در دومین درگیری در آوریل 1996 میلادی، رژیم صهیونیستی به مدت 16 روز مواضع حزب الله را بمباران کرد، اما باز هم موفق به نابودی حزب الله نشد؛ زیرا حزب الله نیز تا آخرین لحظه به آتش این رژیم پاسخ داد، لذا رژیم صهیونیستی به ناچار به امضای تفاهم نامه آوریل 1996 میلادی تن داد و عملا مشروعیت مقاومت در جنوب لبنان را پذیرفت. در تدوین این تفاهم نامه بازگیران منطقهای و بین المللی از جمله آمریکا، فرانسه، ایران و سوریه دخالت داشتند.
سرانجام، روند مقاومت در ماه میسال 2000 میلادی در زمان نخست وزیری ایهود باراک، ارتش رژیم صهیونیستی را وادار به ترک خاک لبنان کرد و برای اولین بار چنین پیروزی عظیمی به دست آمد. پیروزی مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی و وادار کردن این رژیم به تخلیه اراضی اشغالی بدون مذاکره و بدون گرفتن امتیاز، تحولی بی سابقه در منطقه بود. این پیروزی بر روحیه ملل منطقه و امت اسلامی تاثیر گذاشت؛ آن هم زمانی که روحیه شکست ناپذیری رژیم صهیونیستی در منطقه غالب شده بود. لذا تاثیر روانی این پیروزی بسیار مهم بود.
نیم نگاهی به شرایط و ساختار سیاسی لبنان به خصوص در دورهی شکل گیری حزب الله حکایت از آن میکند که همهی احزاب و گروهها با توجه به وضعیت ناامن لبنان برخورداری از نیروی نظامی و تکیه بر آن را جزء اصول و حقوق طبیعی خود تلقی میکردند. در همین چارچوب ملاحظه اقدامات حزب الله نشان میدهد که یکی از عوامل اصلی شکل گیری آن دفاع در برابر تجاوزات نظامی صهیونیستهابه لبنان بوده است.
2- اصول و اهداف جنبش حزب الله لبنان
حزب الله سخنان خود را طی نامهی سرگشادهای به مستضعفان جهان اعلام کرد. سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله، با ارزیابی این نامه (پس از گذشت ده سال از اعلام آن) گفت: قیام ده سال پیش ما تیترهای درشت اصول، مبادی هویت و اهداف ما را در بر دارد و تغییر نکرده است:
1-حزب الله در نامهی سرگشاده خود چارچوب فکری، رهبری، پایگاه مردمی و ... را که در راستای آن حرکت میکند، مورد تاکید قرار میدهد و در فلسفهی فکری خود، اسلام را به عنوان خط مشی ادامهی حیات میپذیرد و همانند آزمون حرکت در جمهوری اسلامی ایران، نظام اسلامی را مطرح میسازد، لیکن آزمون حکومت امویان و عباسیان را رد مینماید و آنها را «اسلامی» نمیداند.
2- سید حسن نصرالله اجرای احکام الهی اسلام را به عنوان تنها راه حل مشکلات جوامع بشری در هر مکان و زمانی مطرح ساخته و میگوید: ما امتی هستیم پایبند به رسالت اسلام و دوست داریم که همهی مردم و مستضعفان جهان، رسالت آسمانی اسلام را مورد بحث و بررسی قرار دهند، زیرا رسالت اسلام برای تحقق یافتن عدالت و صلح و نیز برقراری اطمینان و ثبات در جهان، رسالت صالح و درستی میباشد.
3- حزب الله معتقد است که اسلام به مثابه یک ریسمان عقیدتی و سیاسی، حزب الله را به تمامی مسلمانان جهان مرتبط میسازد. سید حسن نصرالله اضافه میکند: ما فرزندان امت حزب الله خود را جزئی از امت اسلام در جهان به شمار میآوریم.
4- حزب الله قرآن و سنت ائمهی معصومین همچنین احکام و فتواهای صادره از طرف ولی فقیهی که مرجع تقلید هم میباشد و در امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی ایران متجلی شده است، را منابع فرهنگ خود میداند و معتقد است که شخص ولی فقیه در مبارزه و رویارویی با حملات شرق و غرب علیه امت اسلام در جهان و تلاش هایی که جهت نابود ساختن مفاهیم رسالت اسلام و غارت ثروت مسلمان و استثمار استعدادها و قابلیتهای امت به کار میبرند تا سرنوشت مسلمانان را به دست گیرند، خط مشی سیاسی را تضمین و مشخص میسازد.
3- مولفههای داخلی و خارجی موثر بر جنبش حزب الله لبنان
جنبشهای اسلامی در خلأ به وجود نیامد و در خلأ رشد نمیکنند. هر جنبش اسلام گرا در محیط اجتماعی خاص خود ظهور و رشد پیدا میکند و از شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی محیط خود تاثیر میپذیرد. بنابراین برای شناخت هر جنبش اسلام گرا باید به شرایط محیطی آن توجه شود. به رغم وجود عوامل و انگیزههای عقیدتی ثابت که محرک اقدام جمعی گروههای اسلام گرا میشود، شکل و جهت این اقدام جمعی اسلام گرایانه را عوامل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی متعدد تعیین میکنند.
جنبش حزب الله لبنان در آغاز در پی تهاجم رژیم صهیونیستی به لبنان در سال 1361 به وجود آمد و به تدریج به یکی از انقلابی ترین تشکلهای سیاسی در جهان اسلام تبدیل شد. میتوان گفت مولفههای داخلی و خارجی نظیر آموزههای انقلاب اسلامی ایران، تجاوز نظامی اسرائیل به لبنان، جنگ داخلی و فروپاشی نظام دموکراسی اجتماعی، محرومیت و فقدان عدالت اجتماعی، مداخلهی کشورهای غربی در لبنان، جنگ سرد و منازعات منطقهی و اقتدار سازمان و رهبری در دههی هشتاد عواملی بودند که رادیکالیسم بودن این حزب را در ادوران تسهیل مینمودند. اما با شروع دههی 90 میلادی به تدریج چهرهی آن تغییر کرد و در مدتی کوتاه این گروه نظامی مخفی به یک حزب سیاسی علنی تبدیل شد که کلیه اصول دکوکراتیک سیاسی را رعایت میکند.
عوامل اصلی که بر عملکرد حزب الله موثر بودند را میتوان به شرح زیر برشمرد:
1- تحولات ایران در دههی 90 میلادی: در اواخر دههی 1360 ایران شاهد تحولات مهمی بود. قبول قطعنامهی 598 از طرف ایران و پایان جنگ ایران و عراق در سال 1367، انتخاب آقای هاشمی به عنوان ریاست جمهوری و متعاقب آن اتخاذ روشهای عمل گرایانه در سیاست خارجی که منجر به حمایت ایران از کویت و عربستان در جریان جنگ دوم خلیج فارس و بهبود روابط با اروپا گردید همگی بخشی از این وقایع هستند که منجر به اتخاذ روشهای نرم و واقع بینانه تری توسط ایران نسبت به گذشته در محیط جهانی شده و از آنجا که حزب الله از انقلاب ایران تاثیر زیادی بر گرفته است، این عوامل به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر آن تاثر میگذاشت.
2- پایان جنگ سرد و فروپاشی نظام دو قطبی: در دوران جنگ سرد به دلیل رقابت دو ابر قدرت با یکدیگر، فضای مناسبی برای فعالیتهای گروههای رادیکال در سراسر جهان فراهم شده بود، اما با فروپاشی شوروی و سقوط دولتهای کمونیستی در اروپای شرقی، آمریکا توانست که یک اجماع نظر در خصوص محکومیت عملی تروریسم ایجاد کند و منازعات منطقهای را با در نظر گرفتن منافع ملی خود فیصله دهد.
3-احیای روند مذاکرات سازش اعراب و اسرائیل: حزب الله همواره نگران نتیجه این مذاکرات بر صحنه داخلی لبنان و آینده حزب الله بود. امام موضع حزب الله نسبت به مذاکرات سازش سیاست صبر و انتظار بود و این موضع را به خاطر رعایت افکار عمومی لبنان به خصوص شیعیان جنوب این کشور اتخاذ کرده بود.
4- تحولات تشکیلاتی در درون حزب الله: در دوران جنگ داخلی لبنان،حزب الله تشکیلاتی بسته و مخفی داشت و جنبهی نظامی- امنیتی بر آن حاکم بود. اما از سال 1368 حزب تصمیمات مهمی در خصوص تشکیلات و نحوهی انتخاب شورای رهبری و در مجموع ساختار تشکیلاتی خود اتخاذ کرد که منجر به باز شدن و علنی شدن حزب الله در صحنهی داخلی لبنان شد. و این خود تاثیرات زیادی بر روند و عملکرد حزب الله داشت.
روابط خارجی جنبش حزب الله لبنان
2- روابط جنبش حزب الله لبنان و انقلاب اسلامی ایران
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تاسیس حکومت جمهوری اسلامی در ایران، حمایت از نهضتهای آزادی بخش و جنبشهای اسلامی، از اصول محوری سیاست خارجی این کشور شد. جمهوری اسلامی ایران، براساس اهداف و اصول خود در سیاست خارجی، سیاست حمایت شیعیان لبنان را که خواهان الگوگیری از انقلاب اسلامی و آموزههای آن بودند، در پیش گرفت. در سال 1361 با حمایت جمهوری اسلامی ایران و تایید امام خمینی (ره)، حزب الله لبنان با اتحاد گروههای متفرق شیعی تشکیل شد و پس از آن نیز به دلیل اشتراکهای فراوان حزب الله لبنان با جمهوری اسلامی ایران،این حکومت از حزب الله حمایت کرد. حزب الله لبنان طی سه دههی گذشته، متحد استراتژیک جمهوری اسلامی ایران بوده و روابط عمیق وپیوند استراتژیک با آن داشته و جمهوری اسلامی ایران همواره از نظر مادی، سیاسی و لجستیکی از آن حمایت کرده است. در واقع حمایت از حزب الله لبنان، قسمت مهمی از ساخت سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بوده است.
علاوه بر وجود زمینههای مشترک بین ایران و لبنان نظیر پیوندهای تاریخی علما و مردم جبل عامل، فعالیتهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی امام موسی صدر به عنوان رهبر شیعیان لبنان، کمکهای انسان دوستانه ایران به محرومان لبنانی و ... انگیزههای دیگری موجب چنین تاثیر شگرف شده اهست. این انگیزهها را میتوان در پذیرش رهبری انقلاب اسلامی به عنوان رهبر دینی و سیاسی از سوی حزب الله خلاصه کرد. در بعد فرهنگی حزب الله شعارهایی را از انقلاب اسلامی به عاریت گرفته و سمبلهای انقلاب اسلامی را سمبل خود میداند.
3- روابط منطقهای و فرامنطقهای جنبش حزب الله لبنان
الف- مناسبات حزب الله و جمهوری اسلامی ایران
درباره مناسبات حزب الله و جمهوری اسلامی ایران گفتنی است که جمهوری اسلامی ایران نقش عمدهای در حمایت از تاسیس و رشد حزب الله داشته است. لبنان به دلیل موقعیت استراتژیک همواره یکی از مهم ترین کشورهای خاورمیانه بوده است. حضور شیعیان در لبنان به شکوفایی پیوندهای میان دو ملت کمک کرده و باعث گرایش ایران به برقراری روابط سیاسی با لبنان شده است. در این زمینه نباید از این واقعیت غافل شد که ایران هرگز در امور داخلی لبنان دخالتی نداشته است، بلکه مانند هر قدرت منطقهای فعال، تاثیرات طبیعی خود را بر اطراف داشته است که در عرف بین المللی هیچ گاه این موضوع به معنای دخالت در امور داخلی کشورهای دیگر تلقی نمیشود.
در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، لبنان توانست موقعیت ویژهای در بازیهای سیاسی خاورمیانهای پیدا کند. ایران و شیعیان لبنان از هماهنگی ایدئولوژیکی برخوردار بودند؛ به همین دلیل توانستند پیوندهای موثری نه تنها در داخل کشور، بلکه در حوزههای منطقهای و بین المللی برقرار کنند.
ب- مناسبات حزب الله با اروپا
حزب الله به دلیل عدم مشاهده سیاستهای آشکار دشمنانه از سوی کشورهای اروپایی و همچنین به سبب تمایل دو طرف به گفتگو و مذاکره. مناسبات حزب الله و کشورهای اروپایی، پس از تجاوز اسرائیل در 1375ش/ 1996، بهبود چشمگیری یافت. با وجود اینکه حماس و جهاد اسلامی فلسطین هر دو در فهرست سازمانهای تروریستی اتحادیه اروپا قرار دارند، حزب الله در این فهرست قرار نگرفته است و حتی اتحادیه اروپا با نمایندگان حزب الله و دولت لبنان نیز دیدارهایی داشته است.
آهنگ روابط با کشورهای اروایی مختلف، متفاوت است. در مورد بعضی از کشورها، روابطی منظم از خلال دیدارهای دورهای و گفتگوهای تدریجی و پیگیرهای ثابت وجود دارد و در مورد بعضی دیگر، منحصر به دیدارهایی برای ارتباط و آگاهی یافتن از مواضع طرفین با بررسی یک موضوع مشخص بوده است. اما روابط حزب الله با نهادها و جمعیتهای غیردولتی و فعالان اروپایی، همچنان در آغاز راه و به طور ضعیف و محدود جریان دارد و شاید روابط رسمی به شکستن مانع روانی و از بین بردن نگرانی اروپاییها بینجامد و توجه و اهتمام آنان را به ایجاد و توسعهی چنین روابطی افزایش دهد.
حزب الله علاقه مندی اروپا را برای ایفای نقشی متمایز، به عنوان عاملی کمکی در کاهش یکه تازی و قدرت طلبی آمریکا تلقی میکند و آن را تلاشی مفید و سودمند برای
تبلور یک نقش غربی که تا حدودی متفاوت است، میداند که نتیجهی آن در نظر گرفتن بعضی از ویژگیهاو خصوصیتها و نیازهای واقعی اعراب و فلسطین هاست.
طرفین میدانند که همهی گامها در چارچوب این روابط، به طور دقیق محاسبه و ارزیابی شده است و مواضع اصلی و ثابت آنها در خلال این رابطه دست نخورده باقی خواهد ماند و گسترش روابط در اثر حوادث گوناگون کُند خواهد بود. این یک فرایند متقابل است و هر یک از طرفین، براساس انگیزه ها، محاسبات و منافع خود را در مواقع مختلف گام برمی دارند.
2- تاثیر تحولات خاورمیانه بر حزب الله لبنان
حزب الله لبنان در معادلات غربی- خاورمیانهای و دیکتاتوریهای عربی در جبههی مقاومت حضور داشته که این جبهه با محوریت آرمان فلسطین و شعار ایستادگی در برابر امپریالیسم؛ با مرکزت ایران و عضویت سوریه، حزب الله و حماس سعی در بازگیری در معادلات منطقهای و مقابله با محور غربی- عربی خاورمیانه داشته است. وقوع بیداری اسلام یا همان انقلابهای عربی در سال 2011 میلادی از جمله تحولاتی است که معادلات توازن قدرت را در منطقه خاورمیانه به سوی محور مقاومت سنگین کرده است. این انقلابات منجر به ظهور و بروز جریانهای اسلام گرا در برابر دیکتاتورهای منطقهای و افزایش جایگاه و نفوذ اسلام گرایان در منطقه شد. بنابراین از آنجایی که در پی انقلابهای عربی، محور سنتی ریاض- قاهره- واشنگتن به شدت تضعیف شد و در نتیجه تلاشهای آمریکا و اسرائیل برای حفظ و گسترش قدرت در منطقه با شکست مواجه شد، آنان برای جبران شکست خود بر یکی از کلیدی ترین نقاط محور مقاومت یعنی سوریه برنامه ریزی نمودند.
بحران در سوریه مسلما بر روند محور مقاومت و به تبع آن حزب الله لبنان بی تاثیر نخواهد بود. تحولات سوریه بر اوضاع اجتماعی، سیاسی و اقتصادی لبنان اثر گذاشته و با بحران در سوریه صحنهی داخلی لبنان نیز دچار دوگانگی شده است.
جمع بندی
حزب الله لبنان یک سازمان سیاسی- نظامی در لبنان است که در اوایل سالهای دههی 1980 میلادی و با الهام از ایدئولوژی اسلام سیاسی و تاثیر از انقلاب اسلامی ایران ظهور کرد. جرقهی تشکیل مقاومت اسلامی با اشغال قسمتی از جنوب لبنان توسط متجاوزان اسرائیلی و تهاجم این رژیم به لبنان زده شد. این حزب در طی چندین سال حضور خود در لبنان توانست شکستهای گستردهای را بر پیکرهی رژیم صهیونیستی وارد آورد که مهم ترین و گسترده ترین آن، پیروزی در جنگ 33 روزه بود که خط پایانی بر شکستهای اعراب از اسرائیل شد.
حزب الله اسلام را خط مشی ادامهی حیات خود میداند و اجرای احکام الهی اسلام را تنها راه حل مشکلات جوامع بشری میداند. در واقع حزب الله لبنان در پی تاثیرپذیری از آموزههای انقلاب اسلامی به وجود آمد و اهداف خود را این چنین تعریف میکند: مبارزه با اسرائیل و آزاد سازی قدس و لبنان از سیطرهی این رژیم، احقاق حقوق سیاسی و اجتماعی شیعیان لبنان و مبارزه با سلطه بیگانگان. ایدئولوژی حزب الله لبنان از نوشتههای آیت الله محمد باقر صدر و امام راحل (ره) و تجربههای انقلاب اسلامی ایران مشتق شده است.
این حزب نظریهی ولایت فقیه را به طور کامل پذیرفته و معتقد به انتقال قدرت به ولایت فقیه در زمان غیبت امام زمان (عج) است. رهبری در این حزب به صورت رهبری جمعی است که شورای رهبری نام دارد. این شورا متشکل از دبیرکل و جانشین آن و شش نفر شورای سیاسی، جهادی، اجرایی، قضایی، برنامه ریزی و پارلمانی است که ادارهی امور حزب الله را بر عهده دارند. این حزب با در نظر گرفتن شرایط محیطی و سیاسی و با توجه به اهداف تعریف شده عملکرد و مواضع خود را در منطقه و محیط جهانی شکل میدهد و مناسبات خود را با کشورهای دوست و کشورهای مخالف تنظیم نموده است. حزب الله در منطقهی خاورمیانه در جبههی مقاومت و به همراه ایران، سوریه و مقاومت فلسطین به مبارزه با سلطه جوییهای آمریکا و اسرائیل و همراهیهای دولتهای مرتجع عرب با آنهامیپردازد. این حزب یک حزب صرفا ملی و معمولی نبوده و با کسب پیروزیهای متعدد توانسته به صورت الگو و سرمشق نیروهای سیاسی اسلام گرا در خاورمیانه درآید. بنابراین این حزب دارای تاثیر و تاثرات متقابل با تحولات خاورمیانه است./۸۴۷/ب۱۰۲/ف
حمیده هوشور