یمن؛ جبهه نوین محور مقاومت/ مقاومت در خط شمالی
به گزارش خبرگزاری رسا، تشکیل نخستین حلقه های محور مقاومت را باید در سال های حضور امام موسی صدر و شهید چمران در کشور لبنان جستجو کنیم.
دورانی سخت برای شیعیان در رنجِ این کشور که با روشنگری ها و اقدامات این دو شخصیت به خودآگاهی رسیده و اولین جرقه های مقاومت اسلامی را به دور از انواع ایسم ها و پان های مرسوم آن روزگار روشن کردند.
پیروزی انقلاب اسلامی، ایران را در مرکز این محور نوبنیاد قرار داد و جمهوری اسلامی با در اختیار داشتن منابع مادی و معنوی کافی توانست به قطب این محور تبدیل گردد. پیگیری تلاش های گذشته در لبنان به شکل گیری جنبش حزب الله در سال های جنگ داخلی انجامید و نویدبخش پدیداری عصری نو شد که در آن از شکست های پیشین در برابر رژیم اشغالگر قدس خبری نبود.
امروز با گذشت چهار دهه از آغاز این مبارزه می توان با اطمینان گفت که اتحاد راهبردیِ میان تهران و دمشق به عنوان موتور محرک محور مقاومت با پشتیبانی مادی و معنوی از جنبش حزب الله و همچنین دیگر گروه هایی چون جهاد اسلامی، حماس و ... توانسته خط شمالی مقاومت را سازماندهی و مدیریت کرده و به سطح کاملا قابل قبولی از آمادگی، رزمندگی و خودباوری برساند.
عراق پساصدام؛ جبهه میانی مقاومت
سقوط صدام حسین در عراق و به قدرت رسیدن دوستان و متحدان جمهوری اسلامی در بغداد، فرصت درخشانی بود که با بهره گیری از تجربه های سپاه بدر در دوران دفاع مقدس و همچنین مدل موفقی که در قالب جنبش حزب الله عملیاتی شده بود جبهه میانی محور مقاومت هم شکل بگیرد.
جولان گروه های تروریستی سلفی- تکفیری در چند سال اخیر با وجود تمامی خسارت های بزرگی که برای ملت عراق در پی داشت اما توانست روحیه مقاومت آنان را افزایش داده و در قامت سازماندهی حشد شعبی یا نیروهای مردمی که به فتوای مرجعیت شکل گرفت، نشان دهد.
عراقی ها از آزمون مبارزه با تروریسم تکفیری که نقشه ای برنامه ریزی شده از سوی محور غربی-عربی و در راس آن رژیم اسراییل بود، سربلند بیرون آمده و عملا به بخشی از محور مقاومت تبدیل شدند.
در مورد ارزش های راهبردی تشکیل و نقش آفرینی محور مقاومت در جبهه شمالی و مرکزی به تفصیل سخن گفته شده و ما هم از تکرار آن ها پرهیز کرده و می کوشیم به اهمیت سرنوشت ساز جبهه ی جنوبی این محور یعنی یمن بیشتر بپردازیم.
جنبش انصارالله؛ کمربند جنوبی محور مقاومت
پیروزی انقلاب مردم یمن و سقوط رژیم دیکتاتوری و وابسته علی عبدالله صالح، انرژی نهفته مقاومت اسلامی این ملت را نمایان ساخته و آزاد کرد. حضور و نقش آفرینی گسترده جنبش انصارالله در سپهر سیاسی یمن که همواره با زیاده خواهی های پادشاهی سعودی بخشی از حیاط خلوت فرمانروایان ریاض به شمار می آمد برای عربستان و امارات که چشم به خاک و منابع یمن داشتند گران آمد.
روشن بود که پتانسیل انقلابی مردم یمن خود را در آیینه اندیشه ها و رویکردهای انقلاب اسلامی نمایان می کند و عربستان و امارات به همراه نیروهای مزدور یمنی و غیریمنی به نمایندگی از آمریکا و به ویژه اسراییل جنگی همه جانبه را علیه سرزمین باستانی یمن آغاز کردند، درست با این هدف که از شکل گیری کمربند جنوبی محور مقاومت پیشگیری کنند.
از یک سو حضور شیعیان حوثی در ساختار حکومتی یمن که بخش بزرگی از جمعیت آنان نیز در نزدیکی مرزهای عربستان در استان صعده زندگی می کنند، به طور طبیعی تهدیدی امنیتی برای ریاض به شمار می آمد چرا که حوثی های می توانند نقش الگو را برای اقلیت محروم از قدرت شیعه در عربستان بازی کرده و آنان را که در مناطق نفت خیز زندگی می کنند به مقاومت فرابخوانند.
از سوی دیگر کنترل تنگه باب المندب از سوی انصارالله برای رژیم صهیونیستی خطری بزرگ به شمار می آید چرا که بخش بزرگی از نیازمندی های آنان با عبور کشتی ها و شناورهای بزرگ و کوچک از این تنگه و در ادامه با گذشتن از کانال سوئز فراهم می شود به اضافه نقش حیاتی این آبراه در جابجایی محموله های انرژی صادراتی از غرب آسیا به سمت اروپا.
به هر روی هجوم نظامی ائتلاف به رهبری سعودی با وجود حجم عظیم نابودی و خسارتی که برای ملت یمن پدید آورده عملا به جای موفقیت در شکست انصارالله، آنان را به جدیدترین عضو محور مقاومت بدل کرده و به مصداق «عدو شود سبب خیر» روحیه ی ایستادگی ملت یمن را شعله ور ساخته است.
نتیجه گیری
به نظر می رسد ژئوپلتیک مقاومت برعکس ادعاهایی که آن را به هلال شیعی تعبیر می کند، مفهومی کاملا فرافرقه ای و معطوف به کلیت جهان اسلام است و به هدف مبارزه با اسراییل و دیگر همپیمانان منطقه ای آن فعالیت کرده و جانفشانی های رزمندگان مقاومت برای نجات انسان های در بند تکفیری ها از ایزدیان شمال عراق گرفته تا مسیحیان سوریه، بیانگر همین رویکرد است.
شکل گیری محور مقاومت در جنوب منطقه غرب آسیا به رهبری جنبش انصارالله حلقه محاصره صهیونیست ها و حامیانش را تنگ تر کرده و آنان را از جنوب نیز آسیب پذیر ساخته است. اهمیت راهبردی چنین تغییر موازنه ای در سال های پیش رو بیشتر نمایان خواهد شد./۸۴۷/ب۱۰۳/ع
امیر حسین رجبی معمار