رونمایی و جشن امضای کتاب «احضاریه»
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی منانشر مراسم رونمایی و جشن امضای کتاب «احضاریه» اثر علی موذنی، در کافه کتاب ترنجستان سروش با حضور حجتالاسلام محمدرضا زائری، صادق کرمیار و سعید مکرمی مدیر انتشارات «اسم» برگزار شد.
* کرمیار: عوام و خواص آثار «علی موذنی» را میپسندند
بر اساس این گزارش، صادق کرمیار در ابتدای این مراسم با اشاره به اینکه درباره موذنی و کارهای او صحبت کردن دشوار است، اظهار داشت: کتاب «احضاریه» یک دنیای جدید آفرید که در ذهن من ماندگار خواهد شد. جهانی را آفرید با انسانهای به ظاهر عادی با باطن عجیب غریب. فضایی را آفرید که فقط مختص جهان داستانی بومی شده خودمان در ایران است و علی موذنی آنرا میشناسد و به درستی در جای خود از آن استفاده میکند.
این نویسنده با بیان اینکه موذنی نه از آن دسته نویسندگانی است که بگوید برای خواص مینویسم و با عامه کاری ندارم و نه از آن نویسنگانی است که فقط برای عامه بنویسد، به ویژگیهای موذنی اشاره کرد و بیان داشت: عوام و هم خواص آثار او را میپسندند. بیشتر آثارش اینطور است بهجز یکی دو اثر که بهنظرم بهتر است فقط خواص آنرا بخوانند.
وی در بخش دیگری از سخنانش ضمن اشاره به آشنایی با موذنی آن را مربوط به کتاب «دلاویزتر از سبز» دانست و اضافه کرد: موذنی روح حساس و لطیفی دارد و ضریب حساسیت او بر تمامی نویسندگان میچربد و گاهی این ضریب برای خود من آنقدر آزاردهنده میشود که با آن جدل میکنم. خودش هم آزار میبیند ولی حاضر نیست آنرا کم کند و کاملا آگاهانه آنرا حفظ میکند. جدا از نوشتن، این حساسیت را در دیگر امور زندگی نیز دارد. این حساسیت نشاندهنده این است که علی موذنی از دنیای دیگری به زندگی و دنیا نگاه میکند و از این زاویه نگاه کردن کار هرکسی نیست. داستان کتاب جدیدش هم همینطور است.
نویسنده کتاب «دشتهای سوزان» توضیح داد: اینکه علی موذنی شخصیتی مانند حضرت زینب (س) را برای نوشتن انتخاب کرده و ایشان محور اصلی داستان است، دو دلیل دارد؛ نخست اینکه موذنی واقعا احضار شده تا برای حضرت زینب (س) بنویسد و من به این مسئله باور دارم؛ اما دو دیگر اینکه موذنی صبور است و این مسئله با صبوری حضرت زینب (س) در طول زندگی پربرکتش به ویژه صبوری آن حضرت در مواجهه با واقعه عاشورا شباهت پیدا میکند.
کرمیار به مسیر مقابل موذنی اشاره کرد و با این مطلب که موذنی در گروه افرادی همچون گلشیری در آخر دهه ۵۰ و اوایل دهه ۶۰ قرار داشت، گفت: در جلسات داستانخوانی داستان میخواند و در همان جلسات هم نسبت به دیگران یک سروگردن بالاتر بود. شنیدهام که داستانی درباره جنگ نوشته بود که گلشیری میگفت کاش آن داستان را من نوشته بودم. در آن فضا مسیر خود را برای نویسندگی انتخاب و باعث میشود از همه طرف به سمت او هجوم بیاورند. صبری که از این هجومها از خود نشان داد، از عهده کمتر کسی برمیآید. از یک طرف کسانی که ادای نویسندهها را درمیآورند و ژست مذهبی میگرفتند و از طرف دیگر دوستان قدیمی خودش به او حمله میکردند. بعد از نوشتن رمان «دوازدهم» هجمهها بیشتر شد. نوشتن رمانی که درباره باورهای آدمها باشد، کار دشواری است و باید انتظار تبعات آنرا داشته باشیم.
وی در پایان گفت: موذنی انتظار ندارد کسی از او تعریف کند و یا سازمانی از او حمایت کند، بلکه انتظار دارد بعد از نوشتن هر رمانی حملهها به سوی او روان شود. امیدوارم حضرت زینب (س) بازهم این صبوری را به او بدهد.
* زائری: «احضاریه» متعلق به علی موذنی نیست، امانتی است که به او دادهاند!
حجتالاسلام محمدرضا زائری با بیان خاطرهای از نخستین آشنایی با علی موذنی، گفت: نخستینبار سال ۱۳۷۵ در جلسهای راجع به آفرینش آثار ادبی صحبت کردم و میخواستم بروم که علی موذنی به موقع مچ من را گرفت که کجا میروی؟ آفرینش صاحب دارد و متعلق به چند روزنامهنگار و … نیست. به همین دلیل معتقدم کتاب «احضاریه» متعلق به علی موذنی نیست، بلکه امانتی است که به او دادهاند تا به من و شما برساند. امانتی است که به سرانگشتان وی سپرده شده که روی کاغذ بیاورد و از این طریق به ما برساند.
این نویسنده و پژوهشگر ادامه داد: وقتی کتاب را به من دادند گمان کردم کتاب را مثل همه کتاب ها میخوانم و درباره آن صحبت میکنم، ولی این کتاب من را غافلگیر کرد و حسم درباره کتاب، حس مسعود بود در برابر حاج ناصر. واقعا فکر میکنم باید دو یا سه بار دیگر کتاب را بخوانم تا بتوانم آنچه درباره آن شایسته است، بگویم. وقتی کتاب را ورق میزدم و میخواندم، به تعبیر دقیقی که در بعضی دیالوگها و مونولوگهای مسعود هست، وقتی در مواجهه با تاریخ اهلبیت (ع)، نگاهمان پژوهشی است، رویکرد عقلانی و تاریخی ما را به سمت یک رویکرد دلی میبرد، اتفاقی که در این کتاب افتاده این است و بهنظر من این ویژگی برجسته کتاب «احضاریه» است.
زائری افزود: نمیخواهم آماری مقایسه کنم یا از آمار کمی استفاده کنم، ولی بدون اغراق جزو ماندگارترین کتابهایی است در این حوزه سالهای بعد دیده خواهد شد. فکر میکنم باید خیلی زمان بگذرد تا این امانتی که علی موذنی به ما داده، قدرش شناخته شود. جزو معدود کتابهایی است که این رابطه دلی را بهدرستی تبیین کرده است. شاید آرزوی من در طول همه این سالها این بوده که این اتفاق بیافتد. یادم میآید سال ۱۳۷۳ در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان همایشی در زمینه ادبیات مذهبی داشتیم. چالش ما در آن همایش با برخی دیگر از دوستان نویسنده این بود که خط قرمزها و مرزهای ما در ورود به این ساحت، کجاست؟
وی بیان کرد: ما نمونههای متعددی از آثار نویسندگان داریم که تاریخ را بازنویسی کردهاند. قبل از انقلاب شاید مسیری که شهید مطهری با «داستان راستان» باز کرد، بعد از انقلاب ادامه پیدا کرد. طبیعی است که این ساحت، ساحتی نیست که هرکسی جرأت ورود به این عرصه را پیدا کند. طبیعتا روایات و احادیثی که یک تِم داستانی یا رویدادی دراماتیک در آن بود، بازنویسی شد. آثار متعدد منتشر شد. اما این ادبیات نیست. برای ماندگاری این فکر ما به ادبیات نیاز داریم و ادبیات توسن بادپایی ندارد که بتواند وارد این عرصه شود و جرأت کند به این حریم سفر کند. مگر اینکه روزی نویسندهای در زمان به عقب برگردد، در کربلا، واقعه غدیر و ثقیفه حاضر شود، میمیک صورت پیامبر (ص) و عکسالعمل های دیگر شخصیتها و فضا را ببیند تا بعد بتواند آنرا ترسیم کند. لذا همیشه این حسرت به دل ما بود که روزی ما در این حوزه ادبیات داشته باشیم نه روایتگری. البته روایتگری هم ارزشمند و مقدس است و من نمیخواهم از ارزش آن کم کنم، ولی جای اینکه ما بگوییم ادبیات داریم، خالی بود.
وی خاطرنشان کرد: به بیان صادق کرمیار نمیتوانیم بگوییم این اثر در سبک رئالیسم جادویی یا سورئال است، بلکه یک چیز متفاوت و بومی شده کاملا نشسته در قالبی است که امروز نویسنده به دست ما داده است. همین باعث شده کتاب به شدت گیرایی داشته باشد. تقریبا همان ۱۰ یا ۱۵ صفحه اول، گارد خواننده را نسبت به کتاب عوض میکند. در همان صفحات اول انسان احساس میکند با یک اثر متفاوتی روبهروست که نمیتواند به راحتی از آن بگذرد.
این نویسنده و پژوهشگر ادامه داد: شاید برخی بگویند کتاب درباره عاشورا یا درباره حضرت زینب (س) یا درباره سفر پیادهروی اربعین است. با اینکه کتاب از امام رضا (ع) شروع شده و به آن حضرت ختم میشود، اگر من بپرسند که در یک کلمه بگو این کتاب راجع به چیست، میگویم کتاب درباره حضرت زهرا (س) است. کتاب، کتاب فاطمی است و این چیزی است که در لحظه لحظه کتاب حضورش حس میشود، یک حضور آشکارِ پنهان. جالب است که شخصیت حضرت زهرا (س) دقیقا همین است. حضورش از همه آشکارتر است، ولی یک حریم ناپیدای پنهانی دارد که به راحتی نمیشود به سمتش رفت، مانند بوی عطری که به مشام میرسد و انسان نمیتواند بگوید منشأ آن کجاست.
زائری تصریح کرد: این فضا و حال و هوایی که در کل کتاب پخش شده، در رابطه بین مسعود و عارفه است و این تنیدگی رابطه خواهر و برادر که از بازی کودکی آنها شروع میشود و گرهی ایجاد میکند، تا زمانی که در زمان بزرگسالی آنها در هتل دوباره تکرار میشود. این دقیقا ماجرای کربلا را که نویسنده با یک ضرباهنگ بسیار ملایمی یادآوری می کند، به چشم میآید. بدون اینکه نویسنده بخواهد خیلی غلیظ الفاظ و عبارات عربی را بهکار ببرد یا خیلی مستقیم موضوعات دینی را یادآوری کند، انسان احساس میکند که یک روضه بسیار متفاوت میشنود. از یک طرف مضامین معرفتی بسیار بسیار عمیق در کتاب دیده میشود که یک جاهایی رنگ و بوی «پدر عشق پسر» و «کشتی پهلوگرفته» سید مهدی شجاعی را دارد و من یک جاهایی احساس میکردم، همان مضامین به زیبائی در لابهلای این کتاب است و هرکدامش طوری است که انسان احساس میکند باید کتاب را به کناری گذاشته و تنفسی کند.
وی گفت: اولین جایی که من این احساس را پیدا کردم، پاسخ به این پرسش بود که چرا عبدالله ابن جعفر در کربلا با حضرت زینب (س) نبود؟ این پرسش مرا بهم ریخت و یک حس عجیبی مانند اینکه کسی ناگهان مرا از امروز کنده و به ۱۴۰۰ سال قبل برده و یک چیزی را به من نشان میدهد. با خودم گفتم چطور تاکنون به ذهن من نرسیده بود و بعد ناخودآگاه دیدم چقدر این درست سرجای خود نشسته است و چقدر درست است. اینجا متوجه شدم ریتم خواندن من با ریتم نگارش نویسنده سازگار نیست. لیاقت نوشتن چنین اثری را نداشتم ولی امیدوارم شایستگی این را داشته باشم به سهم خودم قدردان تلاشی باشم که موذنی امانتداری کرده در رساندن این تحفه نفیس در آستانه ماه محرم به دست ما. امیدوارم در خوانش دوباره و سه باره کتاب، بارش این قطرات در جان من اثری داشته باشد.
مکرمی: «احضاریه» اتفاقی در داستانهای فارسی محسوب میشود
سعید مکرمی مدیر نشر اسم، اظهار کرد: کار کردن با نویسندگان بزرگ، سخت است، چون ناشر باید یک سری ویژگیهای خاص و استانداردهای خاصی را رعایت کند. ذکر این نکته نیز ضروری است که وی در مراحل کار بسیار صبوری کرد. وارد سبک جدیدی در رمان فارسی شدیم. خیلی از نویسندگان کارهای قدیمی و یا آثار نویسندگان خارجی را جلوی روی خود میگذارند و کپیبرداری میکنند. «احضاریه» صرفا یک اتفاق در داستانهای مذهبی نیست، بلکه یک اتفاق در کل داستانهای فارسی است.
* موذنی: امیدوارم «احضاریه» جای خود را در میان رمانهای دیگر باز کند
علی موذنی نویسنده رمان «احضاریه» در پایان این مراسم توضیح داد: پس از اتمام نگارش رمان چند ناشر برای انتشار ابراز علاقه و تمایل کردند اما من نشر «اسم» را ترجیح دادم؛ امیدوارم این رمان، جایگاه خود را در میان رمانهای دیگر باز کند./د ۱۰۳/ش