در سالروز درگذشت سیدجمالالدین اسدآبادی؛
نگاهی به آثار سیدجمالالدین اسدآبادی
سید جمالالدین اسدآبادی در سال ۱۲۱۷ هجری شمسی (۱۲۵۴ هجری قمری) در شهر اسدآباد از توابع همدان در خانوادهای روحانی دیده به جهان گشود.
به گزارش خبرگزاری رسا، امروز، جمعه ۱۸ اسفندماه، برابر با یکصد و شانزدهمین سالروز عروج مردی است که سالها در راه مبارزه با استعمار، محنت تبعید و غربت را به دوش کشید، اما از آرمانهایی که به آنها معتقد بود، دست برنداشت. تسلط بر علوم دینی و آشنایی با علوم و تمدن جدید، موجب استقلال فکری اسدآبادی شد و از او سخنوری توانا ساخت تا با نفوذ کلامش طرفداران بسیاری را به خود جلب کند.
سید جمالالدین اسدآبادی در سال ۱۲۱۷ هجری شمسی (۱۲۵۴ هجری قمری) در شهر اسدآباد از توابع همدان در خانوادهای روحانی دیده به جهان گشود. در سال ۱۲۲۸ به همراه پدرش عازم عتبات شد و از محضر دو مرجع تقلید، شیخ مرتضی انصاری در فقه و اصول و ملاحسین قلی درجزینی همدانی در اخلاق و عرفان، بهرههای علمی و معنوی فراوانی برد.
سید جمال در ۱۸ سالگی به سفارش شیخ انصاری به هندوستان سفر کرد. در آنجا ضمن آشنایی با علوم جدید، در تلاش بود تا مردم و بهخصوص مسلمانان را علیه استعمار انگلیس به مبارزه وادارد، اما به دلیل سلطه همهجانبه انگلیسیها، پس از یک سال و نیم اقامت در آن دیار، مجبور به ترک آنجا شد و به ممالک عثمانی رفت و، چون با حسادت علمای درباری آنجا مواجه شد، ناگزیر به مصر عزیمت کرد.
در مصر با برخی از نخبگان نظیر محمد عبده ارتباط برقرار کرد و توانست نهضت فکری ضداستعمار و ضدانگلیس را پایهگذاری کند و یک شبکه اجتماعی متشکل از اهل علم و فرهنگ تشکیل داد تا به ترویج عقاید خود بپردازد. پس از این واقعه، هیات حاکمه مصر با تحریک و فشار انگلستان او را از مصر اخراج کرد.
اسدآبادی دوباره به هندوستان عزیمت کرد و مدت کوتاهی را در آنجا ماند و سپس به پاریس رفت و با همکاری محمد عبده دست به انتشار روزنامه «عروة الوثقی» زد و پس از سه سال اقامت در پاریس از آنجا به لندن عزیمت کرد.
سید جمالالدین اسدآبادی، بالاخره در سال ۱۲۶۴ به ایران بازگشت، اما انتقادات کوبنده او از حکومت و تاکید بر لزوم اصلاحات، ناصرالدینشاه را به وحشت انداخت. از این حیث صدراعظم شاه، درصدد برآمد زمینه خروج او را از ایران فراهم کند، به همین منظور سید را با عنوان صوری فرستاده شاه، روانه روسیه کرد.
پس از بازگشت از روسیه، شاه او را به عراق تبعید کرد. سید جمالالدین، دوباره به اروپا رفت و با انتشار نشریه «ضیاءالخافقین» مبارزه علیه شاه مستبد را در لندن ادامه داد. شاه ایران با کمک سلطان عثمانی مترصد این شد تا مانع فعالیت سید شود و از اینرو با فریب و نیرنگ و به همین بهانه او را به استانبول دعوت کرد تا از نفوذ او در اداره ممالک اسلامی بهره گیرد.
با اینکه در ابتدا مشاور سلطان بود، اما وقتی خبر قتل ناصرالدین شاه توسط میرزا رضا کرمانی به استانبول رسید، سلطان عبدالحمید در هراس افتاد و دستور قتل او را صادر کرد. سرانجام ۱۸ اسفند ۱۲۷۵ او را مسموم کردند و در قبرستان مشایخ استانبول به خاک سپردند. در سال ۱۳۲۴ شمسی، فیض محمدخان، سفیر وقت دولت افغانستان در آنکارا، با اخذ موافقت دولت ترکیه برای نبش قبر سید، بقایای جسد وی را در تابوتی به کابل انتقال داد.
اندیشهها و فعالیتهای سید جمالالدین اسدآبادی دستمایه نویسندگان و پژوهشگران بسیاری برای خلق آثار متفکرانه و ارزشمند بوده است؛ بنابراین شناخت دقیق از فعالیتها، آثار و اندیشههای او در راه بیداری ممالک اسلامی و ایجاد بنیانهای فکری در جوامع مسلمان برای ایجاد وحدت و همدلی بین مسلمانان در راه مبارزه با استعمار، سالها الهامبخش و مرکز توجه و بحث اندیشمندان و تاریخنگاران بوده است.
از مهمترین و اثربخشترین آثار مکتوب سید جمالالدین اسدآبادی طی سالها مبارزه ضد استعماری، میتوان «القضا و القدر»، «اسلام و علم»، «تتمهالبیان فی تاریخالافغان»، «نیجریه یا ناتورالیسم»، «الوحدهالاسلامیه»، «الواردات فی سرالتجلیات» و «مقالات جمالیه» را نام برد.
کتاب مهم «مجموعه اسناد و مدارک چاپ نشده درباره سید جمالالدین افغانی» تالیف ایرج افشار و اصغر مهدوی، در سال ۱۳۴۲ توسط انتشارات دانشگاه تهران منتشر شد. این کتاب بر پایه اسنادی متعلق به حاج محمدحسن امینالضرب تدوین و تالیف شده است.
صدر واثقی با کتاب «سید جمالالدین حسینی، پایهگذار نهضتهای اسلامی» که چاپ دوم آن در سال ۱۳۵۵ توسط انتشارات پیام منتشر شد، در ۳۲ فصل درباره زندگی، فعالیتها و اندیشههای سید جمالالدین سخن گفته است.
مرتضی مدرسی چهاردهی، کتاب «سید جمالالدین و اندیشههای او» را در سال ۱۳۵۲ توسط انتشارات امیرکبیر به چاپ رساند و همچنین کتاب «مفخر شرق» اثر غلامرضا سعیدی توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامی در سال ۱۳۷۰ با موضوع اندیشهها و آرمانهای مبارزاتی سیدجمالالدین، منتشر شد.
کتاب «نقش سید جمالالدین اسدآبادی در بیداری مشرق زمین» نوشته محمد محیط طباطبایی نیز از سوی دفتر نشر فرهنگ اسلامی در سال ۱۳۷۰، منتشر شد. این کتاب سرشار از نکتههای راهگشای تاریخی است و خواننده را متوجه اهمیت فعالیتها و اندیشههای سید جمالالدین میکند.
فصل نخست این کتاب به بنیانگذاری نهضتهای اسلامی پرداخته و در فصل دوم نقش اسدآبادی در پیدایش و رشد مطبوعات شرق را بررسی میکند. اتحاد اسلام و سید جمالالدین اسدآبادی، عنوان فصل سوم کتاب است و فصل چهارم به توضیح درباره ارتباطات و مناسبات سید جمالالدین در افغانستان، مصر و اروپا اختصاص داده شده است. در فصل پایانی کتاب «نقش سید جمالالدین اسدآبادی در بیداری مشرق زمین» درباره روابط سید جمالالدین با صدراعظم (امین السلطان) و دیگر رجال آن روز ایران و ارتباط او با چهرههای برجسته روزگارش مطالب ارزشمندی آورده شده است.
کتاب «بنیانگذار نهضت احیای تفکر دینی» از محمدجواد مصاحبی در سال ۱۳۷۵ از انتشارات فکر روز نیز از جمله آثار کتابی است که به بررسی اندیشههای سیاسی و ضد استعماری سید جمالالدین اسدآبادی میپردازد.
سید احمد موثقی با کتاب «سید جمالالدین مصلحی متفکر و سیاستمدار» که در سال ۱۳۸۰ موسسه بوستان کتاب در قم، آنرا منتشر کرد با تحلیل افکار و مبارزات سید جمالالدین، فعالیتهای فرهنگی و سیاسی او را مورد توجه قرار میدهد و از آرمانها و مقاصد او سخن به میان میآورد.
کتاب «افکار و اندیشههای سید جمالالدین اسدآبادی» نوشته حقنظر نظراف، با ترجمه سیدضیاءالدین شفیعی و محمدعلی عجمی که در سال ۱۳۸۷ توسط پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی حوزه هنری به چاپ رسیده، بنیانهای فکری و اصول اعتقادی سید جمال را معرفی میکند.
کتاب «اسناد سید جمالالدین حسینی اسدآبادی در وزارت خارجه» به روابط خارجی ایران در میان سالهای ۱۲۵۴ تا ۱۳۱۴ پرداخته است. این کتاب در ۱۰ فصل توسط سیدهادی خسرو شاهی تالیف و در سال ۱۳۸۸ توسط مرکز چاپ و نشر وزارت امور خارجه به چاپ رسید. تعدادی از اسناد این کتاب مربوط به سالهای ۱۳۱۳ و ۱۳۱۴ است و با نامههایی ارتباط دارد که سید جمالالدین در عثمانی نوشته است.
از دیگر آثار ارزشمند در زمینه شناخت فعالیتها و شخصیت سید جمال الدین اسدآبادی میتوان به «سید جمالالدین و تفکر جدید» نوشته کریم مجتهدی (نشر تاریخ ایران– ۱۳۶۳)، «سید جمالالدین اسدآبادی» به قلم عباس رمضانی (انتشارات ترفند – ۱۳۸۳) و «روشنگر شرق» اثر محمد مسعود نوروزی (انتشارات قصیدهسرا – ۱۳۸۳) اشاره کرد. /۹۲۵/د ۱۰۲/ش
سید جمالالدین اسدآبادی در سال ۱۲۱۷ هجری شمسی (۱۲۵۴ هجری قمری) در شهر اسدآباد از توابع همدان در خانوادهای روحانی دیده به جهان گشود. در سال ۱۲۲۸ به همراه پدرش عازم عتبات شد و از محضر دو مرجع تقلید، شیخ مرتضی انصاری در فقه و اصول و ملاحسین قلی درجزینی همدانی در اخلاق و عرفان، بهرههای علمی و معنوی فراوانی برد.
سید جمال در ۱۸ سالگی به سفارش شیخ انصاری به هندوستان سفر کرد. در آنجا ضمن آشنایی با علوم جدید، در تلاش بود تا مردم و بهخصوص مسلمانان را علیه استعمار انگلیس به مبارزه وادارد، اما به دلیل سلطه همهجانبه انگلیسیها، پس از یک سال و نیم اقامت در آن دیار، مجبور به ترک آنجا شد و به ممالک عثمانی رفت و، چون با حسادت علمای درباری آنجا مواجه شد، ناگزیر به مصر عزیمت کرد.
در مصر با برخی از نخبگان نظیر محمد عبده ارتباط برقرار کرد و توانست نهضت فکری ضداستعمار و ضدانگلیس را پایهگذاری کند و یک شبکه اجتماعی متشکل از اهل علم و فرهنگ تشکیل داد تا به ترویج عقاید خود بپردازد. پس از این واقعه، هیات حاکمه مصر با تحریک و فشار انگلستان او را از مصر اخراج کرد.
اسدآبادی دوباره به هندوستان عزیمت کرد و مدت کوتاهی را در آنجا ماند و سپس به پاریس رفت و با همکاری محمد عبده دست به انتشار روزنامه «عروة الوثقی» زد و پس از سه سال اقامت در پاریس از آنجا به لندن عزیمت کرد.
سید جمالالدین اسدآبادی، بالاخره در سال ۱۲۶۴ به ایران بازگشت، اما انتقادات کوبنده او از حکومت و تاکید بر لزوم اصلاحات، ناصرالدینشاه را به وحشت انداخت. از این حیث صدراعظم شاه، درصدد برآمد زمینه خروج او را از ایران فراهم کند، به همین منظور سید را با عنوان صوری فرستاده شاه، روانه روسیه کرد.
پس از بازگشت از روسیه، شاه او را به عراق تبعید کرد. سید جمالالدین، دوباره به اروپا رفت و با انتشار نشریه «ضیاءالخافقین» مبارزه علیه شاه مستبد را در لندن ادامه داد. شاه ایران با کمک سلطان عثمانی مترصد این شد تا مانع فعالیت سید شود و از اینرو با فریب و نیرنگ و به همین بهانه او را به استانبول دعوت کرد تا از نفوذ او در اداره ممالک اسلامی بهره گیرد.
با اینکه در ابتدا مشاور سلطان بود، اما وقتی خبر قتل ناصرالدین شاه توسط میرزا رضا کرمانی به استانبول رسید، سلطان عبدالحمید در هراس افتاد و دستور قتل او را صادر کرد. سرانجام ۱۸ اسفند ۱۲۷۵ او را مسموم کردند و در قبرستان مشایخ استانبول به خاک سپردند. در سال ۱۳۲۴ شمسی، فیض محمدخان، سفیر وقت دولت افغانستان در آنکارا، با اخذ موافقت دولت ترکیه برای نبش قبر سید، بقایای جسد وی را در تابوتی به کابل انتقال داد.
اندیشهها و فعالیتهای سید جمالالدین اسدآبادی دستمایه نویسندگان و پژوهشگران بسیاری برای خلق آثار متفکرانه و ارزشمند بوده است؛ بنابراین شناخت دقیق از فعالیتها، آثار و اندیشههای او در راه بیداری ممالک اسلامی و ایجاد بنیانهای فکری در جوامع مسلمان برای ایجاد وحدت و همدلی بین مسلمانان در راه مبارزه با استعمار، سالها الهامبخش و مرکز توجه و بحث اندیشمندان و تاریخنگاران بوده است.
از مهمترین و اثربخشترین آثار مکتوب سید جمالالدین اسدآبادی طی سالها مبارزه ضد استعماری، میتوان «القضا و القدر»، «اسلام و علم»، «تتمهالبیان فی تاریخالافغان»، «نیجریه یا ناتورالیسم»، «الوحدهالاسلامیه»، «الواردات فی سرالتجلیات» و «مقالات جمالیه» را نام برد.
کتاب مهم «مجموعه اسناد و مدارک چاپ نشده درباره سید جمالالدین افغانی» تالیف ایرج افشار و اصغر مهدوی، در سال ۱۳۴۲ توسط انتشارات دانشگاه تهران منتشر شد. این کتاب بر پایه اسنادی متعلق به حاج محمدحسن امینالضرب تدوین و تالیف شده است.
صدر واثقی با کتاب «سید جمالالدین حسینی، پایهگذار نهضتهای اسلامی» که چاپ دوم آن در سال ۱۳۵۵ توسط انتشارات پیام منتشر شد، در ۳۲ فصل درباره زندگی، فعالیتها و اندیشههای سید جمالالدین سخن گفته است.
مرتضی مدرسی چهاردهی، کتاب «سید جمالالدین و اندیشههای او» را در سال ۱۳۵۲ توسط انتشارات امیرکبیر به چاپ رساند و همچنین کتاب «مفخر شرق» اثر غلامرضا سعیدی توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامی در سال ۱۳۷۰ با موضوع اندیشهها و آرمانهای مبارزاتی سیدجمالالدین، منتشر شد.
کتاب «نقش سید جمالالدین اسدآبادی در بیداری مشرق زمین» نوشته محمد محیط طباطبایی نیز از سوی دفتر نشر فرهنگ اسلامی در سال ۱۳۷۰، منتشر شد. این کتاب سرشار از نکتههای راهگشای تاریخی است و خواننده را متوجه اهمیت فعالیتها و اندیشههای سید جمالالدین میکند.
فصل نخست این کتاب به بنیانگذاری نهضتهای اسلامی پرداخته و در فصل دوم نقش اسدآبادی در پیدایش و رشد مطبوعات شرق را بررسی میکند. اتحاد اسلام و سید جمالالدین اسدآبادی، عنوان فصل سوم کتاب است و فصل چهارم به توضیح درباره ارتباطات و مناسبات سید جمالالدین در افغانستان، مصر و اروپا اختصاص داده شده است. در فصل پایانی کتاب «نقش سید جمالالدین اسدآبادی در بیداری مشرق زمین» درباره روابط سید جمالالدین با صدراعظم (امین السلطان) و دیگر رجال آن روز ایران و ارتباط او با چهرههای برجسته روزگارش مطالب ارزشمندی آورده شده است.
کتاب «بنیانگذار نهضت احیای تفکر دینی» از محمدجواد مصاحبی در سال ۱۳۷۵ از انتشارات فکر روز نیز از جمله آثار کتابی است که به بررسی اندیشههای سیاسی و ضد استعماری سید جمالالدین اسدآبادی میپردازد.
سید احمد موثقی با کتاب «سید جمالالدین مصلحی متفکر و سیاستمدار» که در سال ۱۳۸۰ موسسه بوستان کتاب در قم، آنرا منتشر کرد با تحلیل افکار و مبارزات سید جمالالدین، فعالیتهای فرهنگی و سیاسی او را مورد توجه قرار میدهد و از آرمانها و مقاصد او سخن به میان میآورد.
کتاب «افکار و اندیشههای سید جمالالدین اسدآبادی» نوشته حقنظر نظراف، با ترجمه سیدضیاءالدین شفیعی و محمدعلی عجمی که در سال ۱۳۸۷ توسط پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی حوزه هنری به چاپ رسیده، بنیانهای فکری و اصول اعتقادی سید جمال را معرفی میکند.
کتاب «اسناد سید جمالالدین حسینی اسدآبادی در وزارت خارجه» به روابط خارجی ایران در میان سالهای ۱۲۵۴ تا ۱۳۱۴ پرداخته است. این کتاب در ۱۰ فصل توسط سیدهادی خسرو شاهی تالیف و در سال ۱۳۸۸ توسط مرکز چاپ و نشر وزارت امور خارجه به چاپ رسید. تعدادی از اسناد این کتاب مربوط به سالهای ۱۳۱۳ و ۱۳۱۴ است و با نامههایی ارتباط دارد که سید جمالالدین در عثمانی نوشته است.
از دیگر آثار ارزشمند در زمینه شناخت فعالیتها و شخصیت سید جمال الدین اسدآبادی میتوان به «سید جمالالدین و تفکر جدید» نوشته کریم مجتهدی (نشر تاریخ ایران– ۱۳۶۳)، «سید جمالالدین اسدآبادی» به قلم عباس رمضانی (انتشارات ترفند – ۱۳۸۳) و «روشنگر شرق» اثر محمد مسعود نوروزی (انتشارات قصیدهسرا – ۱۳۸۳) اشاره کرد. /۹۲۵/د ۱۰۲/ش
ارسال نظرات