اجرایی شدن طرح «معامله قرن» با حربه «اقتصادی ـ سیاسی»
به گزارش بینالملل خبرگزاری رسا، این روزها سخن از اجرای طرح موسوم به معامله قرن نقل مجالس و محافل سیاسی شده است. اصحاب رسانه، تحلیلگران، کارشناسان سیاسی و پژوهشگران حوزه مطالعات منطقه پیرامون امکان یا امتناع اجرایی شدن این طرح بحث و تبادل نظر کرده و ابعاد و تبعات این طرح را تشریح میکنند.
طرح صلح که با نام معامله قرن معروف شده است، در نهان حاکی از روابط گسترده اسرائیل با کشورهای عربی همسو با آمریکا است. سران کشورهای عربی چه در آشکار و چه در نهان، با مسؤولان رده بالای اسرائیلی ـ آمریکایی دیدارهای متعددی داشته و آمادگی خود را برای اجرایی شدن این طرح اعلام کردهاند.
در این میان بیش از اهمیت سرسپردگی حکام عربی باید به مسأله تطهیر چهره اسرائیل اشاره کرد. آمریکا از حاکمان عربی انتظار دارد که آشکارا اعلام کنند که طرح معامله قرن، ساختار اساسی دستیابی به صلح پایدار در منطقه و دریچهای به سوی آغاز روابط با کشورهای اروپایی و راهکاری برای برون رفت از مشکلات خاورمیانه است.
در وهله نخست چشم امید آمریکا و اسرائیل به محمود عباس رییس تشکیلات خودگردان فلسطین و ملک سلمان پادشاه عربستان است چه آنکه حکمرانی و باقی ماندن در رأس قدرت بیش از هر امری برای این دو اهمیت دارد بنابراین میتوان با تکیه به ظرفیت ابومازن و پادشاه عربستان، ضمن سخن از حفظ قدس شرقی به عنوان پایتخت عربی فلسطین، افکار عمومی را به سوی سازش هدایت نمود.
بیشک روابط سیاسی عربی ـ عبری در این سالها تقویت شده و حاکمان عربستان، بحرین، امارات، مصر، عمان، سودان و ... لایه حفاظتی صیانت از این شجره ملعونه را به عهده دارند اما با این وجود نباید فراموش کرد که همچنان ملتهای مسلمان فلسطین را جزئی از هویت اسلامی خود میدانند بنابراین پلان دوم طرح اجرایی معامله قرن آن است که اندیشه گشایش اقتصادی، برقراری امنیت، ارتقاء سطح رفاه، رشد شاخصههای فرهنگی و ... را در میان جامعه عربی نهادینه ساخت تا از درون اراده مخالفت ملتهای مسلمان را از آنان سلب کرد.
در مرحله سوم نوبت به نقش آفرینی آمریکا میرسد. دولت مردان آمریکایی در این مرحله فلسطینیان را برای سازش تشویق میکنند. فلسطینیها از آنجایی که اعتمادی به سیاستهای آمریکا ندارند، در برابر تبلیغ نفوذیان آمریکایی به مقابله خواهند پرداخت بنابراین در مرحله چهارم اسرائیل به سراغ عملیاتی ساختن برخی وعدهها پیش میرود.
در مرحله چهارم اسرائیل با هدف جلب رضایت افکار عمومی و برای آنکه پایبندی خود را به دموکراسی و وعدههای دروغین خود نشان دهد ممکن است موقتا از ساخت شهرک دست کشیده، امکان بازگشت فلسطینیان را در سطحی اندک به سرزمینهای خود فراهم ساخته، اجازه فعالیتهای اقتصادی را به برخی تجار فلسطینی داده، برخی اسرای فلسطینی را آزاد کرده و یا اجازه اداره سرزمینهای غیراشغالی را به نمایندگان منتخب فلسطینی بدهد.
نقش عنصر اقتصادی در هموار ساختن مسیر اجرایی شدن معامله قرن به حدّی اهمیت دارد که دنیس راس دیپلمات آمریکایی ـ یهودی به صراحت میگوید: «برای اجرایی شدن این طرح همزمان دو عنصر اقتصادی و سیاسی را باید مورد توجه قرار داد. همانگونه که بعد اقتصادی بدون پشتوانه سیاسی تغییری در اراده ملت فلسطین ایجاد نخواهد کرد، جهت سیاسی نیز بدون اراده رشد اقتصادی استمرار نخواهد داشت و به تغییری ریشهای منتهی نخواهد شد.»
سرمایهگذاری آمریکا و اسرائیل بر روی گزینه اقتصادی ـ سیاسی در کنار همراهی حاکمان عربی با طرح عادی سازی روابط با اسرائیل و حمایت همه جانبه رسانههای منطقهای و بینالمللی نشان از برنامهریزی دراز مدت استکبار جهانی برای برچیدن بساط مقاومت از منطقه است با این حال امت اسلامی با آگاهی و هوشیاری نسبت به تبعات اجرایی شدن این طرح، به خوبی میداند که وعده گشایش اقتصادی و یا پیوستن به جامعه جهانی، وعده سرخرمن است که هیچگاه محقق نخواهد شد. ملت فلسطین اجازه نخواهد داد که مقدسات اسلامی تحت اشغال استکبار قرار گیرد و به زودی قدس شریف و فلسطین اشغالی از چنگال ستمگران آزاد خواهد شد./981/
محمد رایجی پژوهشگر مسائل جهان اسلام