۰۷ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۹:۱۸
کد خبر: ۶۰۸۰۱۵
یادداشت؛

سبک شهید صدر در تفسیر قرآن کریم

سبک شهید صدر در تفسیر قرآن کریم
در روش تفسیر موضوعی مفسر کار را با یک مسئله آغاز می‌کند. برای یافتن پاسخ سوالش نظرات اندیشمندان مختلف را بررسی می‌کند و خود نیز به تفکر و تعمق در آن مسئله می‌پردازد.

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، بیشتر افرادی که قدم‌های اول خود را در عرصه مطالعه و تحقیق بر می‌دارند و به نوعی تازه‌وارد محسوب می‌شوند، یک سوال اساسی و مهم دارند. برخی برای حل این سوال از ابتدا راه درست را پیدا می‌کنند و عده زیادی نیز پس از پیمودن مسافتی طولانی تازه درمی‌یابند که مسیر غلطی را انتخاب کرده‌اند.

اما آن سوال چیست؟ آنها می‌خواهند بدانند که برای ورود به مباحث علمی و مطالعاتی آیا باید کتب هر یک از اندیشمندان را به ترتیب بخوانند و هنگام مطالعه با مسائل مختلفی که نویسنده کتاب عنوان می‌کند آشنا شوند؟ یا اینکه ابتدا سوالات و شبهات موجود در ذهنشان را جمع‌آوری کنند و  برای یافتن پاسخ  به سراغ آن بخش از کتاب‌ها بروند که در حل شبهه کمکشان می‌کند؟ به‌عبارت دیگر آیا انبوه‌خوانی را به‌صورت ترتیبی سرلوحه کار خود قرار دهند یا اینکه موضوع محوری را پیشه کنند؟

همین سوال در تفسیر قرآن نیز مطرح می‌شود. آیا باید با سوال سراغ قرآن برویم یا اینکه روی آیات قرآن کار کنیم تا بفهمیم حرف قرآن چیست؟

مرحوم شهید سید محمدباقر صدر از فقهای طراز اول تاریخ معاصر شیعه است. شهید صدر معتقد است که ما دو روش تفسیری داریم. تفسیر تجزیه‌ای و تفسیر موضوعی یا توحیدی.(1)

در روش تفسیر تجزیه‌ای مفسر می‌کوشد تا یکایک آیات را از ابتدا تفسیر کند به اینگونه که با استفاده از احادیث و آیات و بررسی‌های لغوی، معنای لفظی آیه را مشخص می‌کند و همین‌طور ادامه می‌دهد تا به انتهای قرآن برسد. مفسر در این روش فقط انباشته‌ای از معلومات است ولی آن رشته و نخ تسبیحی که این معلومات را به هم متصل می‌کند گسسته است. بنابر این در تفسیر تجزیه‌ای ارتباط و همبستگی بین آیات مورد توجه نیست.

اما در روش تفسیر موضوعی مفسر کار را با یک مسئله آغاز می‌کند. برای یافتن پاسخ سوالش نظرات اندیشمندان مختلف را بررسی می‌کند و خود نیز به تفکر و تعمق در مسئله مورد نظر می‌پردازد و هنگامی که این مراحل را پشت سر گذاشت در محضر قرآن زانو می‌زند و جواب نهایی را در قرآن جستجو می‌کند.

در روایتی امیر مؤمنان(ع) می‌فرماید: «ذلک القرآن فاستنطقوه».(2) مرحوم صدر اعتقاد دارد که این روایت دلالت بر همین تفسیر موضوعی دارد زیرا حضرت می‌فرماید از قرآن طلب کنید تا برای شما سخن بگوید. یعنی باید با سوال به محضر قرآن بروید. به عبارت دیگر در تفسیر موضوعی تفسیر از واقعیتِ خارج شروع شده و به قرآن ختم می‌شود.

شهید صدر معتقد است که ما در فقه به روش موضوعی عمل کردیم و اتفاقا موفق هم شدیم.(3) مسائل مستحدثه در فقه همان سوالاتی است که در جامعه وجود دارد و فقیه را مجبور می‌کند تا با سوال به سراغ روایات فقهی برود. در این صورت دیگر لازم نیست هر روایتی را مورد تحقیق قرار دهد بلکه فقط روایاتی که می‌توانند او را در حل مسئله‌اش کمک کنند، بررسی می‌کند. متاسفانه در تفسیر قرآن بر خلاف فقه، مفسران ما قرن‌هاست که روش تجزیه‌ای را اجرا می‌کنند که این موجب رکود در تفسیر شده است.

روش تفسیر تجزیه‌ای شاید در گذشته خطری برای جامعه نداشت؛ اما امروزه به عقیده شهید صدر، اِعمال این روش خطرناک است زیرا تشکیل جامعه اسلامی موجب گردیده تا مسلمین بیش از پیش دست نیاز به سوی قرآن دراز کنند و برای حل مشکلات جامعه منتظرند که نسخه تجویز شده از جانب کتاب الهی را اجرا کنند و این مهم توسط روش تفسیر موضوعی قابل دسترسی است زیرا نظامِ فهم ِ منطقِ قرآن در این روش به دست می‌آید در صورتی که بررسی تک تک آیات بدون در نظر گرفتن سوالاتِ جامعه دردی را دوا نمی کند. البته این به معنای بی نیازی از تفسیر تجزیه ای نیست زیرا تفسیر تجزیه ای پایه ای برای تفسیر موضوعی است و در واقع تفسیر موضوعی گامی فراتر در تفسیر است./918/ی702/س

علی خردمردی

منابع

1.سنت های تاریخ در قرآن/شهید صدر/ص96

2.نهج البلاغه/ص223

3.سنت های تاریخ در قرآن/شهید صدر/ص104

 

ارسال نظرات