اهداف سفر شینزو آبه به ایران
خبرگزاری رسا - گروه بین الملل: شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن پس از هفتهها گمانه زنی، سرانجام از سفر خود به تهران و شرکت در نشستی با حسن روحانی، رئیس جمهور ایران و رهبر معظم انقلاب اسلامی، آیت الله خامنه ای، خبر داد.
با توجه به روابط سنتی و صمیمانه توکیو با تهران و ارتباط ویژه آبه با واشنگتن و موافقت سران روسیه و آمریکا در مورد سفر آبه که پس از ۴۱ سال به سرانجام میرسد، نخستین نشست نخست وزیر ژاپن پس از سال ۱۹۷۸ آغاز خواهد شد و توانایی و میانجی گری ژاپن برای کاسته شدن از حجم تنشهای ایجاد شده در منطقه را به بوته آزمایش میگذارد.
به نظر میرسد توافقی وجود دارد که شینزو آبه میتواند گزینه مناسب و مورد اعتمادی برای دعوت ایران به یک مذاکره مستقیم با آمریکا باشد و دستیابی به موفقیت سریع در نتیجه انتظاراتی متفاوت از عملکرد هیئت ایرانی دور از ذهن نخواهد بود. با توجه به موارد فوق، میتوان سوالی را مطرح کرد که چرا ژاپن بصورت داوطلبانه حاضر میباشد در نقش فرد میانجی گر در این صحنه، به ایفای نقش بپردازد.
در وهله اول نگرانی ژاپن از بازیگری چالش برانگیز و تهاجمی همانند چین است، که با تحمیل خود به اقتصاد آمریکا و توانایی در دسترس بودن به بازارهای اقتصادی ایران میتواند با سیاستهای خصمانه آمریکا، خود را بیش از پیش به ایران نزدیک و با به دست آوردن منابع مالی و نفتی ایران، رقیبی خطرناکتر برای اقتصاد ژاپن باشد.
علاوه بر آن توکیو با نگرانی فزایندهای از رشد و اجرای سیاستهای منطقهای پکن مواجه است که در تلاش است نه تنها نیروهای مسلح خود را افزایش دهد، بلکه ابعاد و عمق اتحادهای نظامی را با برگزاری تمرینات مشترک با هند و استرالیا بیشتر کند و با شرکت در نشست دوجانبه آمریکا ـ چین تعهد خود را برای حفظ نظم منطقهای و امنیتی در منطقه آسیا و اقیانوس آرام بر عهده بگیرد.
ژاپن، امکان جنگ بین ایران و آمریکا را به عنوان یک حادثه استراتژیک میبیند که تنها میتواند باعث تنش در آسیای غربی شده و با درگیری نظامی آمریکا سبب طولانی شدن بقای اقتصادی و نظامی چین در خاورمیانه شود که با انحراف نگاهها از تحولات در حیاط پشتی توکیو و مانورهای استراتژیک در دریای جنوب چین، شرایطی فراهم میگردد تا پکن بیش از پیش توانایی حضور در منطقه را داشته باشد.
نگرانیهای توکیو در مورد امنیت انرژی و دسترسی دراز مدت به بازار انرژی ایران، که به عنوان یک اثر جانبی از تحریمهای ایالات متحده در طی چند سال گذشته توسط شرکتهای چینی تحت سلطه بوده است، به شدت درهم آمیخته و علاوه بر آن تنشهای اقتصادی در ژاپن بخاطر عدم ثبات در منطقه آسیای غربی بیشتر شده است.
ژاپن نزدیک به ۸۵ درصد از واردات نفت و ۲۸ درصد از واردات گاز طبیعی خود را از خلیج فارس تامین میکند؛ از این رو اقتصاد آن به شدت آسیب پذیر است و با اختلال در تامین منابع نفتی ناشی از یک نزاع عمده بین ایران و آمریکا باعث افزایش شدید قیمت نفت خواهد شد از سوی دیگر با توجه به اینکه توکیو مبلغ قابل توجهی از پول خود را در بخشهای انرژی و غیر انرژی در کشورهای شورای همکاری خلیج فارس سرمایه گذاری کرده است میتوان نگرانی او را در وجود هرج و مرج در منطقه و منع خروج سرمایه و نفت از خلیج فارس دید.
ایران همیشه در دیپلماسی جایگاه ویژهای برای ژاپن داشته و از نظر اقتصادی همواره شریکی مطمئن برای توکیو بوده است تا جایی که ۷۰ درصد نفت خام خود را از سال ۱۹۷۳ تا سال ۲۰۰۴ از میدان نفتی آزادگان ایران تامین کرده است؛ علاوه بر آن از سال ۱۹۲۹ با امضای پیمان تجارت و ناوبری ایران ـ ژاپن، خط حمل و نقل مستقیم بین این دو کشور در ارتباط بوده و با عقد قرار داد در سالهای ۱۹۳۴، ۱۹۶۸ و ۱۹۷۳ با ایجاد شورای سرمایه گذاری ایران و ژاپن تبادلات پتروشیمی در سطح کلان بین دو کشور برقرار بوده است.
همواره ایران شریک قابل اعتمادی برای نیازهای انرژی ژاپن و بازاری سودآور برای کالاهای مصرفی ژاپنی بوده است؛ بدین ترتیب خروج از این بازار به جهت فشار تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه ایران انتخابی آسان و یا محبوب برای ژاپن نبود به ویژه هنگامی که رقیبی، چون چین آماده است با حمایت از ایران و تحریک بازار خصوصی و تغییر مسیر تولیدات خود از آمریکا به آسیای غربی حضور چشمگیرتری در خلیج فارس داشته باشد.
نگاهها به شینزو آبه است تا با به دست آوردن فرصتی نادر، نارضایتی رو به رشد مقامات ایرانی را کاهش دهد و با نشان دادن خود بصورت یک میانجی بتواند فضایی را ترسیم کند تا مقامات ایران و آمریکا دوباره به میز مذاکره بازگردند. اما قمار شینزو آبه برای ایفای این نقش میتواند، باعث گردد تا پس از رفع تحریم ها، به عنوان بازیگری قابل توجه، توانایی خود را برای بدست آوردن بازارهای اقتصادی ایران و بالاتر بردن سطح روابط ژاپن با آمریکا و مقابله با تهدید چین در دریای جنوبی چین نشان دهد.
توکیو در حال حاضر به عنوان شریک انتخابی واشنگتن در منطقه آسیا و اقیانوس آرام به عنوان یکی از مهمترین گزینهها برای تأثیرگذاری بر تصمیم گیریهای ایالات متحده در رابطه با چین و کره شمالی است و در صورتی که بتواند باعث کاهش تنش آمریکا با ایران گردد، میتواند به عنوان مهره چانه زنی که سیاستهای همسو با غرب دارد نسبت به چین و روسیه نزدیکی بیشتری با مسؤولان ایران داشته باشد، که این امر سبب میگردد تا ژاپن قدرت بالاتر در نشستها و کنفرانسهای تجاری با ایالات متحده را در نظر بگیرد.
از آنجایی که شکست در تحقق اهداف سیاسی آبه، در کشور ژاپن، تاثیر قابل ملاحظهای نخواهد گذاشت، میتواند مطمئن باشد که با شرکت در این قمار و تلاش برای بازگرداندن ایران و آمریکا به میز مذاکره بازی برد ـ برد برای او خواهد بود.
خبر خوب برای آبه این است که هر دو طرف به توکیو اعتماد زیادی دارند، تلاش و مواضع ژاپن در طول جنگ ایران و عراق برای نخبگان سیاسی تهران از بین نرفته و فعالان سیاسی واشنگتن در محافل خود قدرددان حمایتهای توکیو هستند.
تلاش آبه میتواند تاثیری نداشته باشد و سرنوشتی که یک دهه پیش برای لوئیز ایناویو لوولاس دا سیلوا برزیلی رخ داد، دوباره تکرار شود. در حالی که روسیه علاقه استراتژیکی دارد تا در بازی ایران، آمریکا، چین و روسیه نقش اصلی را بر عهده بگیرد و همسو با چین با زیادخواهیهای آمریکا در آسیای غربی مقابله کند.
در پایان میتوان پیش بینی کرد که هدف نهایی آبه از حضور در تهران و ملاقات با سران جمهوری اسلامی ایران این است که به توافقی جامع بر سر عدم پذیرش جنگ و بازگشت به میز مذاکره دست یابد. /۹۴۵۶/
میلاد ملحانی، فعال رسانه