فرمان 10 مادهای؛ ابزار انحلال یا راهکار سازماندهی بهتر «بسیج مردمی»؟
خبرگزاری رسا ـ گروه بینالملل: الحشد الشعبی یا بسیج مردمی عراق در سال 2014م، پس از فتوای جهاد آیت الله سیستانی در قالب گروهی شبه نظامی، با هدف مقابله با گروهک تروریستی داعش شکل گرفت و در عرصه جهاد با تکفیریها شهدای فراوانی را تقدیم و دستاوردهای بزرگی را نیز کسب کرده است.
هفته گذشته، عادل عبدالمهدی نخست وزیر عراق با صدور فرمانی 10مادهای، بسیج مردمی و تمامی زیرشاخههای آن را در زمره نیروهای مسلّح عراق به شمار آورد. به موجب این فرمان، الحشد الشعبی ضمن ممنوعیت از انجام هرگونه فعالیت سیاسی و یا حمایت از جریانها و گروههای سیاسی داخلی و خارجی، تنها از فرماندهی نیروهای مسلّح دستور خواهد گرفت.
صدور فرمان ده مادهای عادل عبدالمهدی برخی افراد را به سوی این تحلیل سوق داد که هدف از این فرمان، محدود ساختن ائتلاف نیروهای نظامی ایرانی ـ عراقی است که به آینده روابط عمیق و خوب دو کشور آسیب وارد خواهد ساخت. اما به راستی اینچنین تحلیلهایی حظّی از واقعیت دارند؟ برای پاسخ به این پرسش میبایست به چند نکته توجه ویژه داشت:
اول: روابط ایران ـ عراق در سطح کلان و به طور عام از یک سو و نیز روابط میان نیروهای نظامی ایران و الحشد الشعبی، نشأت گرفته از یک علاقه ایدئولوژیکی مبتنی بر ارزشهای دینی مشترک است و این روابط را نباید تنها در چهارچوب قوانین سیاسی و یا حقوقی تفسیر و تحلیل کرد. نظریه ولایت فقیه که امام خمینی (ره) آن را احیا کرده و امروز به نمادی برای انسجام و اتحاد امت اسلامی تبدیل شده است، منحصر در مرزهای جغرافیایی ایران نیست بلکه یک نظریه فراسرزمینی است.
نظریه ولایت فقیه یک رابط ارزشی ـ دینی برای ایجاد وحدت میان امت اسلامی و به خصوص ایران و کشورهای عربی محور مقاومت است. روابط ایران و عراق منحصر در قالب ساختارهای برساختی عالم سیاست نیست بلکه ارزشهای والای دینی ـ انسانی است که عامل اتحاد و انسجام دو کشور است. دوستان و شرکای استراتژیک اسلامی ایران، مقام معظم رهبری را نه تنها رهبر ایران بلکه رهبر تمامی آزادیخواهان جهان میدانند و از این رو انضمام بسیج مردمی در ارتش عراق به معنای قطع پیوند اندیشهای، عاطفی و اسلامی مردم ایران و عراق نیست.
حمایت جمهوری اسلامی ایران از ملت و دولت عراق در جنگ علیه داعش سبب شده تا امروز مقامات عراقی به صراحت اعلام کنند که کشورشان به پایگاهی برای تعرّض آمریکا به دیگر کشورها مبدّل نشده و عراق از تحریمهای آمریکا علیه ایران پیروی نمیکند. کمک رزمندگان بسیج مردمی عراق به سیل زدگان اهوازی نشان داده است که حتی اگر الحشد الشعبی تحت فشار آمریکا قرار گیرد، بازهم از ایران دست نخواهد کشید.
دوم: به خلاف برخی تحلیلها که انضمام بسیج مردمی به ارتش عراق را عامل نارضایتی تهران معرفی میکنند، اما ممکن است این اقدام با هماهنگی صورت گرفته میان تهران ـ بغداد و با هدف جلوگیری از اعمال فشارها و تحریمهای احتمالی علیه الحشد الشعبی باشد. اندماج الحشد الشعبی در ارتش، بهانه تحریم این گروه نظامی را از کاخ سفید خواهد گرفت زیرا:
1. پس از ادغام بسیج مردمی عراق در ارتش، سازمانی با نام «الحشد الشعبی» وجود ندارد که آمریکا بخواهد به بهانههای واهی مانند ارتباط الحشد الشعبی با ایران، تهدید نیروهای نظامی آمریکایی حاضر در خاک عراق و مانند آن، این گروه شبه نظامی را به لیست تحریمهای اقتصادی خود اضافه کند.
2. آمریکا برای تحریم بسیج مردمی که با ادغام در ارتش به بخشی از نیروهای نظامی عراق مبدّل میشود، ناچار است که تمامی نیروهای نظامی عراق یا بخشی از آن را مورد تحریم قرار دهد و این امر برای آمریکا ناشدنی است. ایالت متحده آمریکا همچنان در داخل خاک عراق پایگاه نظامی دارد و این بدان معناست که هرگونه تحریم علیه تمام یا بخشی از نیروهای نظامی عراق، جان سربازان آمریکایی را به خطر خواهد انداخت.
3. آمریکا به حضور نظامی در عراق نیازمند است زیرا هدفش کاهش سطح روابط دیپلماتیک، سیاسی و نظامی بغداد ـ دمشق است تا از این رهگذر بتواند امنیت اسرائیل را بیش از پیش تضمین کند بنابراین تحریم گروه نظامی الحشد الشعبی به معنای روشن کردن با کبریت در انبار باروت است.
سوم: ادغام بسیج مردمی عراق در ارتش، میتواند با هدف ساماندهی وضعیت نظامی عراق، ایجاد وحدت رویه در میان نیروهای نظامی و تشکیل ارتش قدرتمند و متشکّل از همه گروهها و جریانها باشد. پس از فتوای تاریخی آیت الله سیستانی، بسیاری از مردم عراق در قالب گروههای نظامی، عشایر و ... دست به سلاح برده و در برابر داعش از خود دفاع کردند. اکنون نیاز است تا برای حفظ امنیت مردم، سلاحها جمع آوری و یا ساماندهی شود. از طرفی باید وحدت رویهای برای انجام اقدامات نظامی در سطوح مختلف ایجاد شود که ادغام بسیج مردمی در ارتش زمینهساز این امر است.
چهارم: فشارهای آمریکا به دولت مرکزی عراق نیز بیتاثیر در صدور فرمان 10مادهای نخست وزیر نیست. آمریکا در طول این سالها همواره حامی تروریسم تکفیری در منطقه بوده و نابودی داعش در عراق، آمال مقامات کاخ سفید برای سیطره بر شامات و تامین امنیت اسرائیل را برباد داده است. اکنون نه تنها عراق و سوریه فرونپاشیده، بلکه بر تعداد نیروهای نظامی «عاشق مبارزه با اسرائیل» در عراق روز به روز افزوده میشود.
آمریکا به خوبی از یکسان بودن تفکرات ایدئولوژیکی الحشد الشعبی عراق با جمهوری اسلامی ایران آگاه است و این امر برای آنان خطری جدّی است. آمریکا که تمام تلاش خود را برای عقب نشاندن ایران انجام داده است، اکنون در چند قدمی خود، نیروهایی را میبیند که فریاد مرگ بر اسرائیل را سر میدهند بنابراین از هر تلاشی برای تامین امنیت اسرائیل دریغ نمیکند. ادغام الحشد الشعبی در ارتش اختیار و آزادی عمل را از این گروه تا حد زیادی سلب کرده و خیال آمریکا و اسرائیل را تا حدّی راحت میکند پس هیچ بعید نیست که آمریکا در ازای بخشودگی تحریم مراودات تجاری عراق با ایران، از مقامات عراقی بخواهد که بسیج مردمی را در ذیل سیطره دولت درآورند.
پنجم: احتمال مخالفت برخی گروهها و شاخههای زیر مجموعه الحشد الشعبی برای تمکین این حکم وجود دارد. به عقیده برخی شخصیتهای طراز اول بسیج مردمی عراق، آمریکا به دنبال کاهش قدرت بازدارندگی محور مقاومت و اجرای نقشههای شوم خود در منطقه است از این رو آنان تا زمان اجرایی شدن این حکم به دقت شرایط و وضعیت منطقه را رصد میکنند تا در پایان، تصمیم نهایی خود را اعلام دارند.
جمهوری اسلامی ایران در طول چهاردهه حضور فعال در عرصه دیپلماسی جهانی، همواره خواستار صلح، امنیت، برابری و برادری ملتهای مسلمان با یکدیگر بوده است و هیچگاه در امور داخلی کشورها دخالت نداشته و نخواهد داشت. تصمیم پیرامون الحاق یا عدم الحاق بسیج مردمی عراق به ارتش یک مسأله داخلی است و تهران نیز به تصمیم دولت و ملّت عراق احترام میگذارد. اینکه برخی بخواهند از این مسأله برای ایجاد تفرقه میان دو کشور و تحقق اهداف و منافع خود بهرهبرداری کنند، خواب آشفتهای است که هیچگاه تعبیر نخواهد شد.
محمد رایجی پژوهشگر مسائل جهان اسلام