خروج نیروهای اماراتی از یمن فریبکارانه است یا واقعی؟
به گزارش خبرگزاری رسا، پس از اینکه یک مسؤول اماراتی اعلام کرد که امارات قصد کم کردن از نیروهای خود در یمن و خروج آنها را دارد و اینکه کاهش نیروها به دلایل استراتژیکی در الحدیده در غرب و دلایل تاکتیکی در مناطق دیگر رخ میدهد؛ این موضوع توجه ناظران امور را به خود جلب کرده است و تحلیلگران این پرسش را مطرح میکنند که آیا واقعاً امارات از یمن خارج میشود یا اقدامی گمراه کننده است؟ آیا این مقدمهای برای تشدید بیشتر میادین جنگ است؟
۳ نگاه متفاوت به بحث خروج نیروهای اماراتی از یمن
با افزایش خبرهای شبکههای تلویزیونی و اظهار نظر مسؤول اماراتی درباره خروج نیروهای این کشور از یمن ناظران و تحلیلگران به سه دسته تقسیم شده اند؛ دسته نخست کسانی هستند که این اخبار را باور کرده اند.
دسته دوم کسانی هستند در صحت آن تردید میکنند و صداقت آنرا زیر سوال میبرند.
دسته سوم کسانی هستند که آنرا دروغ میدانند و آنرا از اساس بعید میدانند.
در این فضای آکنده از ضد و نقیض و گم شدن حقیقت لازم است که گفته شود؛ اولاً، همه میدانند که امارات دومین رکن اساسی ائتلاف ضد یمن پس از عربستان از حیث تسلیحاتی و حمایت مالی است. نقشی که امارات در جنگ ضد یمن ایفا کرده است ویران کننده وجنایتکارانه است و به موازات نقش عربستان اگر نگوییم گستردهتر از نقش ریاض، است.
حجم و میزان و ماهیت بانک اهداف و خواستههای آن با منافع آمریکا همخوانی دارد. امارات نقش پلیس مخلص آمریکا در این جنگ وحشیانه را ایفا میکند. امارات فرماندهی عملیات نظامی مهم و اداره مناطق جنوب یمن که آنرااشغال کرده است را برعهده دارد. امارات مجری طرحهای آمریکاست و از این رو خبر عقب نشینی نیروهایش از یمن بدون مقدمه امری عجیب و غریب است و با منطق همخوانی ندارد.
امارات نمیتواند چنین تصمیم محوری بگیرد زیرا آنها با توجه به ماهیت مأموریت و اختیارات خود نماینده هستند و نه اصل. در واقع طرهای اصلی آمریکا و انگلیس هستند که تصمیمات را اتخاذ میکنند و طرحها و برنامهها میریزند و جنگ و روند آنرا مدیریت میکنند. امارات فقط دستورات آمریکا و انگلیس را دریافت میکنند و حکایت آنها مانند عربستان است با این تفاوت که آمریکا نقش رهبری و فرماندهی نظامی در مناطق جنوبی یمن را به ابوظبی داده است به ویژه مناطق مهمی مانند تنگه باب المندب، سواحل، جزایر و بنادر یمن که آمریکا برای خواستههای استعماری خود به آنها نیاز دارد.
خروج نیروهای امارات از یمن واقعی یا نمایشی؟
با توجه به آنچه گفت شد این از دو موضوع خارج نیست؛ اول به یمن و قدرت نظامی رو به رشد آنکه به دست خود یمنیها تقویت شده است و حملات پهپادی و موشکی قدرتمند ارتش و کمیتههای مردمی یمن به عمق خاک متجاوزان مربوط میشود به ویژه که اخیراً این حملات تشدید شده است و تقریباً روزانه ارتش و کمیتههای مردمی یمن عمق خاک عربستان در مناطق جنوبی عربستان را هدف قرار میدهند و ضربات مهلک و ویران کننده به آنها وارد میکنند. از این رو تصمیم خروج نیروهای اماراتی اقدامی مقدماتی برای توقف جنگ یمن و پناه بردن به میز مذاکرات است.
دوم، تلاشی از سوی آمریکا و امارات و در واقع نمایشی از سوی آنهاست. آنها به دنبال فریب افکار عمومی و مقامات صنعا هستند تا وانمود کنند که در حال عقب نشینی از یمن هستند و آنگاه دست به حملات غافلگیر کننده در جبهههای مهم و محوری برای دستاوردهای میدانی بزنند تا قبل از شروع مذاکرات نهایی صلح از نظر نظامی و میدانی دست بالا را داشته باشند.
درباره بحث اول یعنی اینکه حملات کوبنده ارتش و کمیتههای مردمی یمن در خروج نیروهای اماراتی مؤثر است تحلیلگران بر این باورند که جای هیچ تردیدی نیست که یمن امروز ابزار و سلاحهای منحصر به فردی در اختیار دارد تا موازنه نظامی را برهم بزند و هر هدفی را میتواند به سهولت مشابه آنچه علیه تأسیسات نفتی و فرودگاه عربستان انجام شده و میشود، نشانه برود. شک و تردید درباره توان نظامی یمن نادرست است و باید منتظر روزهای آتی بود تا ضربات مهلکی در صورتی که جنگ متوقف نشود و محاصره ملت یمن برداشته نشود، به اماراتیها وارد شود. ملت یمن امروز بیش از هر زمان دیگری به دادن پاسخ کوبنده به متجاوزان و رفع محاصرهای که یمنیها را در بدترین فاجعه انسانی و اقتصادی که تاریخ سراغ دارد، قرار داده است، نیاز دارد.
ارتش و کمیتههای مردمی یمن از حالت دفاعی به مرحله حمله حرکت میکند و میتواند از این طریق موازنه نظامی ایجاد کند و عربستان و امارات و حامیان آمریکایی و انگلیسی آنها را تحت فشار قرار دهد تا محاصره پایان داده شود و جنگ تمام شود.
یمنیها با دستاوردهای نظامی خود دشمن را مستاصل کرده اند
کارشناسان نظامی یمنی با ساخت و توسعه جنگ افزارهای نظامی، بزرگترین نمایش اقتدار را در راستای سیاست بازدارندگی در میدان جنگ و نیز هدف قرار دادن عمق خاک متجاوزان نشان داده اند. آنها با دستاوردهای نظامی خود دشمن را مستاصل کرده اند. از موشکهای بدر ۱ گرفته تا بدر اف و پهپادهای صماد ۲ و ۳ و قاصف ۲ همگی عامل وحشت متجاوزان شده اند.
از این رو مرحله آتی کوبندهتر خواهد بود و این سلاح راهبردی تحول مهمی خواهد بود و حملات به مراکز حیاتی و راهبردی متجاوزان اعم از عربستان و امارات آنها را دچار وحشت و هراس خواهد کرد و هیچ هدفی چه در عمق خاک عربستان چه در امارات از تیررس موشکهای ارتش و کمیتههای مردمی یمن در امان نخواهد بود.
یمنیها اوج آمادگی خود را با حملات به فرودگاهها و مراکز حیاتی عربستان نشان داده اند و این گواه بر ورود جنگ به مرحله جدید است. ارتش و کمیتههای مردمی یمن از آمادگی برای ادامه این قبیل حملات خبر داده اند و این زمانی اهمیت بیشتری پیدا میکند که توجه شود؛ یمنیها آنچه وعده داده اند را همواره عملی کرده اند.
همچنین این ضربات کوبنده در شرایطی که دشمن زیر بار راهکار سیاسی نمیرود به مثابه پیامی قوی به دشمن است که فرصت بدست آمده را مغتنم بشمارد و از جنگ دست بردارد تا شرایط به گونهای برای ائتلاف سعودی پیش نرود که تبعات سنگینتری برایش به دنبال داشته باشد.
اما تحلیلگرانی که طرفدار نظریه دوم یعنی عوام فریبانه بودن و گمراه کننده بودن موضع ابوظبی درباره خروج نیروهای امارات از یمن هستند، بر این باورند که علیرغم اینکه طی روزهای گذشته اخباری مبنی بر خروج یا کاهش حضور نظامی امارات در یمن منتشر شد اما برآوردهای میدانی خلاف آن را نشان میدهد. به عبارت دیگر تحرکات نظامی اماراتی با هدایت آمریکاییها در راستای تشدید جنگ و به دست آوردن دستاورد زیاد برای استفاده از آن در میز مذاکرات نهایی است.
برخی دیگر از تحلیلگران از زاویهای دیگر به بحث خروج نیروهای اماراتی نگاه کرده اند و به تأثیری که این خروج فرضی بر روی سعودیها دارد، پرداخته اند.
به اعتقاد این ناظران امور، اهداف امارات و عربستان در یمن با یکدیگر متفاوت است. عربستان بر نقطه شمال یمن و ضربه به انصارالله یمن تمرکز کرده حال آنکه هدف اصلی امارات حمایت از عناصر تجزیهطلب و ضربه به گروه اخوان المسلمین و گروههای دیگر است.
خروج امارات از یمن اختلافات را کاملاً آشکار میکند. این اختلاف هفتههای گذشته با اجتناب امارات از اتهامزنی به ایران در ماجرای عملیات انفجار نفت کشها در منطقه بیش از پیش خود نمایی کرد. از نگاه این تحلیلگران، بن سلمان و «محمد بن زائد» ولیعهد أبوظبی هر دو تلاش میکنند که خاورمیانه را بر اساس دیدگاه خود بسازند. امارات و نه عربستان سعودی محرک اصلی تحریم قطر بوده است.
از نگاه تحلیلگران و ناظران امور، خروج احتمالی امارات زنگ خطر را در ریاض به صدا در میآورد زیرا هنگامی که متحدت دست از جنگ بردارد آنگاه باید تمام فکر را روی این گذاشت که پس از آن چکار باید انجام بدهی./847/ب
منبع: مهر