عربستان هستهای «آری»؛ ایران هستهای «نه»
خبرگزاری رسا ـ گروه بینالملل: 16ام تیرماه سال جاری، جمهوری اسلامی ایران فاز دوم کاهش تعهدات برجامی خود را در پاسخ به اقدامات آمریکا و اروپا مبنی بر عدم پایبندی به مفاد توافق هستهای آغاز کرد. همانگونه که انتظار میرفت، کشورهای اروپایی، آمریکا، رژیم صهیونیستی و حتی عربستان سعودی نسبت به اقدامات به حق ایران اعتراض کرده و تهران را به بازگشت مجدد تحریمها تهدید کردند.
مقامات اروپایی و دولتمردان آمریکایی همواره نسبت به برنامه صلح آمیز هستهای ایران احساس خطر میکردند و موضوع امکان دستیابی ایران به سلاح هستهای را بهانهای برای افزایش تحریمها علیه ایران قرار دادند با اینحال نسبت به سخنان تهدیدآمیز محمد بن سلمان ولیعهد سعودی که از امکان دستیابی به بمب هستهای سخن گفته بود، واکنشی نشان ندادند.
گردنکشی بنسلمان در برابر ایران
با آنکه آژانس بینالمللی انرژی اتمی بارها پایبندی ایران به توافق هستهای و سایر معاهدات بینالمللی مانند انپیتی «NPT» را تایید کرده است، ولیعهد سعودی در مارس2018م اعلام کرد که «اگر ایران برنامه هستهای خود را به سوی ساخت بمب هستهای هدایت کند، عربستان بدون شک به سمت ساخت بمب هستهای پیش خواهد رفت» و هیچ کشور اروپایی ـ آمریکایی نسبت به این سخنان واکنش جدی نشان نداد.
بنسلمان با اشاره به خطر هیتلرها برای جامعه جهانی گفت: «بسیاری از کشورهای اروپایی، خطر هیتلر را جدی نگرفتند تا سرانجام آن اتفاقات ناگوار رخ داد. نمیخواهم ببینم که چنین حوادثی در خاورمیانه تکرار میشود.»
وی چندی بعد با تکرار اتهامه زنی به ایران خاطر نشان کرد: «ایران در تلاش است تا سلاح هستهای ساخته و بدون ترس از عقابها، دریاهای خاورمیانه را به تصرّف خود درآورد. مشاهده ایرانیها در وضعیتی که به دنبال ساخت سلاح هستهای هستند، مانند آن است که در انتظار رسیدن گلولهای به سرت باشی بنابراین باید از امروز اقدام کنیم.»
ولعیهد سعودی با انتقاد از برجام، توافق هستهای را برای به تاخیر افتادن دستیابی ایران به سلاح هستهای مثبت ارزیابی کرد اما به عقیده وی این اقدام مانع از ممنوعیت دستیابی نمیشود بنابراین بایستی توافقی دیگر با ایران صورت گیرد که همزمان مساله موشکهای بالستیک، فعالیتهای منطقهای و حمایت از محور مقاومت نیز در ضمن مذاکرات هستهای و توافقات فیمابین گنجانده شود.
دلایل رویکرد متناقض غرب در برخورد با پرونده هستهای ایران و عربستان
رفتار دوگانه و متضادی که غرب در برابر موضعگیریهای بنسلمان از خود نشان داده است، نتایج سلبی متعددی را به همراه خواهد داشت و بنیان سیاسی ـ اخلاقی جامعه بینالملل را که با تاسیس سازمان ملل متحّد، مدعی بیطرفی در حل موضوعات جهانی هستند، به شدت با چالش مواجه میکند بنابراین به بررسی ابعاد، دلایل و تبعات چنین رویکردی خواهیم پرداخت:
1. با چشم پوشی از توجیهات، دلایل و انگیزههایی که عربستان سعودی را به سوی هستهای شدن سوق داده است، تهدید بنسلمان مبنی بر ساخت بمبهای هستهای، نقض آشکار قوانین بینالمللی، پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای، قواعد دیپلماتیک عرصه جهانی و مانیفست سازمان ملل در ایجاد جهانی عاری از سلاح هستهای و سلاحهای کشتار جمعی است اما با اینحال شاهد سکوت مجامع بینالمللی هستیم.
سکوت غرب در برابر چنین اظهار نظرهایی، سابقه تاریخی دارد. ملک عبدالله پادشاه پیشین سعودی نیز از 2003م با بهانه جوییهای بیدلیل به مقامات آمریکایی اطلاع داد که در صورت دستیابی ایران به سلاح هستهای، عربستان نیز همان مسیر را در پیش خواهد گرفت حتی اگر معاهدات بینالمللی را نقض و یا زیرپا بگذارد. این اظهارنظرها در همان ایام با سکوت غرب همراه بود و کشورهای مدّعی حمایت از حقوق بشر، با لبخند از کنار این مسأله عبور کردند.
2. آمریکا و غرب هیچگاه خواستار قدرت گرفتن کشورهای مسلمان نیستند، چه این کشور عربستان دوست و همراه غرب باشد و چه جمهوری اسلامی ایران و یا هر کشور دیگری. اتحاد و وحدت کشورهای مسلمان به معنای به خطر افتادن منافع غرب در منطقه است، از این رو آمریکا، تنها اندکی آزادی عمل در چهارچوب به حاکمان عربی اعطا کرده، اجازه خروج وضعیت از دستان خود را نخواهند داد از این رو یکی از اعضای کنگره آمریکا با ابراز نگرانی از تصمیم ترامپ برای ساخت نیروگاه هستهای در عربستان تاکید کرد که این اقدام میتواند به منافع آمریکا در منطقه آسیب برساند هرچند که ترامپ در عمل اثبات کرده است که عربستان را به چشم گاوشیرده میبیند و نه بیشتر و عربستان هستهای رویایی بیش نیست.
شوق و شور پیدا و پنهان عربستان برای دستیابی به سلاح هستهای، مادامی که به مرحله اجرا در نیاید، از سوی آمریکا پذیرفتنی است. غرب در قبال توهم دشمنی ایران با کشورهای عربی منطقه، از لزوم افزایش توان نظامی عربستان برای مواجهه با خطرات احتمالی ایران، سخن میگوید. غربیها ایران هستهای را به عنوان دشمن منطقه معرّفی میکنند تا بتوانند ضمن غارت اموال و ثروتهای امت اسلامی، منطقه را به حیات خلوت خود تبدیل و حضور خود را مشروعیت ببخشند.
3. سکوت مجامع بینالمللی در برابر سخنان تهدیدآمیز ولیعهد عربستان، لکه ننگی بر دامن دموکراسی غربی است. کشورهای غربی از سویی خود را صاحبان تمدن و فرهنگ و مدافعان اخلاق معرّفی میکنند و از سوی دیگر با برخورد گزینشی نسبت به قوانین بینالمللی و حمایت از مقامات آلسعود، اخلاق و انسانیت را به انحطاط کشاندند. با آنکه هر انسان عاقل و صاحب خردی، شعارهای به ظاهر زیبای غرب مانند صلح پایدار، برپایی امنیت جهانی، ساخت دنیایی بدون سلاح هستهای و مانند آن را فریبی بیش نمیداند، اما اینچنین رفتاری، تشت رسوایی مدافعان غربزده و نفوذیان مستور مانده در سطوح مختلف امت اسلامی را به صدا در میآورد.
4. تلاش عربستان سعودی برای جلب رضایت آمریکا و دستیابی به سلاح هستهای، مسابقه تسلیحاتی در منطقه را شدت بخشیده و ثروتهای ملتهای مسلمان را به جای صرف در فرایند شکوفایی، توسعه و رشد خاورمیانه به سمت و سوی جنگ، کشتار، نابودی و ویرانی، ناامنی و بیثباتی و افزایش اختلافات منطقهای متمایل خواهد ساخت.
عربستان سعودی هماره خود را پایبند به قوانین جهانی و مبادی سازمان ملل متحد و مدافع طراز اول حمایت از صلح و ثبات در خاورمیانه معرّفی میکند اما همزمان در بالاترین سطح، کشورهای همسایه را به داشتن سلاح هستهای و استفاده از آن برای مقابله با تحرّکات خارجی تهدید میکند و این درحالی است که مقامات سعودی معاهده «NPT» را به رسمیت شناخته و آن را امضا کردهاند.
5. به اعتراف سازمان بینالمللی انرژی اتمی، ایران همواره به مفاد تعهدات برجامی خود پایبند بوده و مقام معظم رهبری نیز بارها در مناسبتهای مختلف _ به تازگی در دیدار با نخست وزیر ژاپن_ تاکید کردند که جمهوری اسلامی ایران به دنبال ساخت بمب هستهای نبوده و نخواهد بود. با آنکه استراتژی برنامه هستهای ایران بر استفاده صلح آمیز از این دانش استوار است، بنسلمان با اتهامهزنی به ایران، در حقیقت در مسیر هموارسازی فرایند آغاز فعالیتهای هستهای غیرمسالمتآمیز و ساخت بمبهای هستهای گام برداشته است.
عربستان سعودی با طرح ساخت بمب هستهای و خطاب قرار دادن ایران، به صراحت تهران را دشمن اول خود معرّفی میکند حال آنکه رژیم اشغالگر قدس که از دهه شصت تا به امروز، میزان بالایی از تسلیحات هستهای را انبار کرده و تمامی کشورهای اسلامی را تنها دشمن خویش به شمار میآورد، تا به امروز حتی یکبار از سوی مقامات سعودی تهدید به استفاده از سلاح هستهای نشده است. این امر بدین معناست که اسرائیل با دیکته کردن مواضع خود به آلسعود، نظرات خود را از زبان مقامات سعودی بیان میکند.
6. قرابت فکری و همکاریهای مشترک آمریکایی ـ سعودی در ماجرای عربستان هستهای به وضوح به چشم میآید. ترامپ در دیدار با شاهزادگان سعودی، ساخت نیروگاه هستهای برای عربستان را به عهده گرفته و به آنان اجازه داده است که هر میزان از اورانیوم را که بخواهند، غنیسازی کنند مشروط بر آنکه از این فناوری برای مقابله با ایران استفاده شده و امنیت اسرائیل نیز تضمین شود.
ریک پری وزیر انرژی آمریکا به تازگی اعلام کرد که کاخ سفید به شرکتهای آمریکایی برای ساخت 6 نیروگاه هستهای در عربستان چراغ سبز نشان داده است و این یعنی از دید مقامات آمریکایی، ایران هستهای خطری برای امنیت جهانی به شمار میآید اما عربستان هستهای، ضامن حفظ صلح و امنیت منطقه و جهان است. البته همانطور که پیشتر متذکر شدیم، آمریکا اجازه تبدیل شدن عربستان به قدرتی هستهای را نخواهد داد به ویژه آنکه پامپئو وزیر خارجه ایالات متحده به صراحت خاطر نشان کرد که ترامپ، اجازه تبدیل شدن عربستان به تهدیدی هستهای برای جامعه جهانی را نمیدهد زیرا رییس جمهور به خوبی از خطر گسترش سلاح هستهای آگاه است.!
7. مسأله عربستان هستهای را نیز باید در نسبت با موقعیت ژئوپلیتیک اسرائیل تفسیر و تحلیل کرد. اسرائیل بارها ساخت نیروگاههای هستهای در عربستان را از سوی آمریکا، روسیه، چین، کره شمالی و ... محکوم کرده است زیرا ممکن است که عربستان هستهای به تهدیدی بالفعل برای رژیم صهیونیستی تبدیل شود یا آنکه در آیندهای نه چندان دور این زیرساختها به دست دشمنان اسرائیل بیفتد.
مقامات آمریکایی و شخص ترامپ، عربستان هستهای را تضمینی برای حفظ بقای رژیم صهیونیستی میداند اما مقامات اسرائیلی معتقدند، سلاحهای اتمی که نیروهای نظامی اسرائیل در اختیار دارند برای مقابله با خطر تهدیدات ایران کافی است و دلیلی برای تبدیل کردن عربستان به کشوری هستهای وجود ندارد.
رژیم صهیونیستی با آنکه مخالف هستهای شدن عربستان است اما این امر را آشکار نمیکند. مقامات اسرائیلی پس از مذاکرات فرسایشی و طولانی مدّت توانستهاند پروژه عادی سازی روابط با کشورهای عربی را تا سطح مورد انتظار خویش به پیش ببرند از این رو ترجیح میدهند به جای مخالفت علنی و آشکار، از طریق اعمال فشار به آمریکا، مانع دستیابی عربستان به فناوری هستهای شوند.
8. عربستان سعودی در چشم انداز کلان سیاسی و اقتصادی خود، نیاز به دستاوردی مانند فناوری هستهای دارد. اصلاحات اجتماعی که محمد بنسلمان با هدف تبدیل عربستان به کشوری در طراز کشورهای اروپایی، آغاز کرده است، بدون دستیابی به فناوری هستهای کمیتش میلنگد. بنسلمان برای مجاب کردن افکار عمومی داخلی و خارجی، از تهدیدی به نام ایران سخن میگوید تا از این رهگذر بتواند ضمن دستیابی به فناوری هستهای، به قدرتی بلامنازع در منطقه مبدّل شود. سودای قدرت و خودشیفتگی خارج از اندازه شاهزادگان سعودی سبب شده تا میلیاردها دلار از درآمدهای عربستان رای کلید خوردن پروژههای کلان صرف شود بدون آنکه دستاورد قابل توجهی نصیب مسؤولان سعودی شود.
به دلیل سابقه وحشیگری و انجام رفتارهای رادیکالی و اقدامات افراطگرایانه از سوی سعودیها، عربستان هستهای به تهدیدی برای امنیت جهانی و منطقهای تبدیل میشود. عربستان هستهای در کنار اسرائیل هستهای، بیش از پیش امنیت جهانی را تهدید میکنند. عربستان که بدون هیچ بهانهای بیش از چهارسال مردم بیگناه یمن را به خاک و خون کشیده و در این راه از هر جنایتی دریغ نکرده است، با در اختیار داشتن سلاح هستهای، خاورمیانه را دستخوش ناامنی و بیثباتی خواهد کرد.
بیشک، کشورهای غربی مسؤول اصلی عواقبی هستند که در نتیجه هستهای شدن عربستان سعودی، دامنگیر کشورهای مسلمان میشود. رفتارهای دوگانه و سراسر تناقضگونه مقامات آمریکایی با پرونده هستهای ایران و عربستان حاکی از آن است که مسأله آمریکا با جمهوری اسلامی ایران تنها برسر موضوع هستهای نیست بلکه جنگ آمریکا با نظام اسلامی ایران، جنگ ایدئولوژیک و اندیشهای است. هرچند عربستان هستهای میتواند تهدیدی برای جامعه جهانی باشد اما به فرموده مقام معظم رهبری جای هیچ نگرانی نیست زیرا در آیندهای نه چندان دور این زیرساختها و سلاحها در اختیار رزمندگان و مجاهدان اسلامی قرار خواهد گرفت، انشاءالله.
محمد رایجی پژوهشگر مسائل جهان اسلام