موازنههای منطقه به زیان ائتلاف سعودی در حال تغییر است
به گزارش خبرگزاری رسا، روزنامه فرامنطقهای القدس العربی در یادداشتی به قلم سعید الشهابی، نویسنده بحرینی و با عنوان «ائتلاف عربستان و امارات گزینههای محدودی پیش روی خود دارد»، ثبات و امنیت کشورهای منطقه را در همکاری با یکدیگر و عدم وابستگی به آمریکا دانست.
نویسنده یادداشت خود را با چند سوال آغاز کرد و نوشت: چرا ایجاد اصلاحات سطحی و ساده نیازمند ریختن خون مطالبهگران آن است؟ چرا خون بیگناهان برای بقای قدرتمندان باید هدر برود؟ چرا بقای یک رژیم مستلزم بخشش مقدسات کشور به اراده قدرتهای خارجی باشد؟ چرا جهان معتقد است که امنیت و ثبات با حفظ حقوق بشر و مشارکت آنها در حکومت به دست میآید، در حالی که حاکمان کشورهای عربی و اسلامی به برعکس آن معتقدند؟
الشهابی افزود: اینها سوالاتی قانونی در راستای تلاش برای تبیین واقعیت اوضاع در جهان به ویژه در شبه جزیره عربستان است، سوالات دیگری نیز مطرح است؛ چرا امنیت حکومت عربستان سعودی مستلزم به بار آوردن بزرگترین فاجعه انسانی معاصر در یمن است؟ و چرا نیاز است نیروهای بیگانه به آبهای خلیج (فارس) آورده شوند تا بزرگ ترین جنگ فناوری در عصر مدرن را به راه اندازد و شکافهایی را پدید آورد که تاکنون هیچ اختلافی منجر به آن نشده بود؟.
آیا هر نظامی که ملت آن سرکوب شده باشد با پشتیبانی سیاسی و امنیتی خارجی باید امنیت خود را تامین کند؟ تا کی مبارزانی که خواهان اصلاحات در جزیره العرب است باید در زندان و شکنجهگاه بمانند؟
اصلاحات بن سلمان حافظ تاج و تختش نیست
القدس العربی نوشت: محاسبات سیاسی وارونه شده است. برنامهریزی استراتژیک دیگر در طرح سیاسی رژیم های مستبد و سرکوبگر جایی ندارد. قابل فهم است که چشم انداز 2030 موفقیت چندانی ندارد، خصوصا از زمانی که خط مشی حکومت فعلی عربستان و بن سلمان حاکم واقعی این کشور روشن شد.
چشم انداز عربستان به موازات طرح دونالد ترامپ معروف به «معامله قرن» است که فقط عنوانی پرطمطمراق دارد، اما به یک دلیل ساده شانس موفقیت ندارد. چون برخاسته از یک حس توهمی خودبزرگ بینی از یک سو و حذف دیگران از سوی دیگر است و شامل یک طرح اصلاح طلبانه نیست که در آن مردم نقش مثبتی برای اجرای آن داشته باشند. بنابراین برای ساختن یک کشور و تمدن فرصتی برای خیال پردازی و آمال و آرزوهای دور و درازیی نیست که ابزارهای عملی مناسب هم برای عملی کردن آن وجود ندارد.
القدس العربی نوشت، ریاض اخیرا اعلام کرده که «قانون سرپرستی مطلق مرد بر زن» را درباره سفر زنان به حال تعلیق درمیآورد یعنی زنان حق دارند بدون به همراه داشتن یکی از محارم خود سفر کنند. این درخواستها را زنان قهرمانی مطرح کردند که آزادی خود را فدای دیگران کردند. مبارزانی نظیر لجین الهذلول و نسیمه الساده فعالان حقوق زن عربستانی که در کشوری زبان گشودهاند که در آن مجازات حرف زدن زندانی شدن و سر از تن جدا شدن است.
آنها از هیچ ظلم و سرکوبگری نترسیدند این شجاعت دو چیز را حاصل کرده است، نخست وادار کردن حکومت برای پاسخ به برخی خواستههای آنها نظیر رانندگی و تخفیف قانون سرپرستی مردان بر زنان و دوم ورود آنها به زندان و شکنجه شدنهای وحشتناک آنهاست.
بر اساس بیانیه ماه گذشته سازمان عفو بین الملل، خانم «انیسه الساده» به دلیل فعالیت حقوقی خود یک سال کامل را پشت میلههای زندان گذراند. خطرناکتر اینکه او از پنج ماه پیش در سلول انفرادی و بدون هیچ ارتباط یا تماسی با جهان خارج و سه فرزندخردسال و همسرش به سر میبرد.
دو هفته پیش او بدون اطلاع خانوادهاش به زندان ریاض منتقل شد که این اتفاق خانوادهاش را به شدت نگران کرده است، چون معمولا وقتی که مقامات سعودی تصمیم به گردن زدن مخالفان در زندان میکنند آنها را به زندان ریاض میآورند.
علاوه بر اینکه دیگر زنان بازداشتی در زندانهای آل سعود هم مورد شکنجه و ممنوعیت از ملاقات با خانواده قرار دارند و حتی از دریافت دارو و درمان هم منع میشوند، آنها را حتی مورد شکنجه روانی قرار داده و برخی اوقات به سلولهای انفرادی منتقل میکنند واین فداکاری فعالان حقوقی زن در عربستان، ولی عهدسعودی را به اتخاذ برخی تدابیر سوق داد که اندک آن هم پیشرفتی قابل توجه شمرده میشود.
مرد اصلاحطلب نمیتواند با مخالفانش کاری را کند که محمد بن سلمان با فردی غیر مخالف با حکومت سعودی نظیر «جمال خاشقچی» انجام داد، جنایتی که در آن انگشت اتهام درباره عواملش به سمت شخص بن سلمان نشانه رفته است و گفته شده بن سلمان در این عملیات نقش محوری داشته است چیزی که برای دنیا تکان دهنده بود.
تا زمان قتل خاشقچی یعنی اکتبر گذشته خبری از تصمیم ریاض برای ایجاد اصلاحات سیاسی و اداری قابل ذکر نبود، اما پس از منقلب شدن افکار عمومی علیه او و هنگامی که دست داشتن او در جنایت مذکور ثابت شد محمد بن سلمان خود را مجبور به ایجاد تغییراتی از پیش محاسبه نشده کرد.
در عربستان سخن از اعطای برخی حقوق به زنان به میان آمد، اما همچنان فعالان زن مطالبهگر در آن در زندان ماندند. خطرناکتر اینکه بن سلمان تصمیمی را اتخاذ کرده و بر مبنای آن به گفته غربیها اوضاع عربستان را مدرنیزه کرد. یعنی برنامههای اجتماعی غیر معمولی را در عربستان و بخصوص برای شهر جده پیاده کرد. از جمله برگزاری کنسرت و گشودن کافی شاپها و سینما و آزاد گذاشتن زنان در آنچه خارج از عرف اجتماعی و دینی جامعه عربستان بود.
به موازات آن سیاست عادی سازی عربستان با رژیم صهیونیستی عمیقتر شد. در این خصوص دیگر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس را به علنی کردن روابط خود با دشمن اشغالگر دعوت کرد چیزی که اخیرا درباره حکومت بحرین اتفاق افتاده است.
در پرتو این واقعیتها و غیر آن میتوان ادعا کرد که ائتلاف پنچ گانه مرکب از عربستان، امارات، مصر، بحرین و اسرائیل با مقطعی دشوار روبرو هستند که به دلایل مختلف در معرض فروپاشی است.
روی موضع آمریکا اصلا نمیتوان سرمایهگذاری کرد چون رییس جمهور آمریکا ثبات موضع و رویکرد ندارد او به کشورهای شورای همکاری به چشم گاو نُه من شیرده و ابزاری برای پیاده کردن طرح آمریکا در منطقه مینگرد که مهم ترین آن حفاظت از رژیم اسرائیل است.
در حال حاضر لایحهای وجود دارد که خواهان مجازات عربستان به دلیل نقض حقوق بشر است و از محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی انتقاد میکند. این لایحه را سناتور جیم ریش رییس کمیته روابط خارجی سنا ارائه داد. لایحه مذکور جدیدترین تلاش کنگره برای مسئول دانستن عربستان در موارد نقض حقوق بشر است از جمله در قتل جمال خاشقچی و فاجعه انسانی در یمن جایی که عربستان و امارات با نیروهای یمنی مبارزه میکنند که توانمندی نظامی و شجاعت آنها ثابت شده است.
تغییر قریب الوقوع در موازنه قوای منطقه به نفع غیر ائتلاف سعودی
به دنبال شکاف در ائتلاف سعودی-اماراتی تغییرهای قریب الوقوعی در انتظار منطقه است و تغییر قابل توجهی در موازنههای قوای منطقه به نفع غیر ائتلاف پدید خواهد آمد. پس از اینکه آمریکا را برای حمله به ایران تشویق کردند دشواریها و اثرات مخرب آن روشن شد از همین رو آمریکا و متحدانش از این جنگ که به نابودی همه طرفها منجر میشد دوری گزیدند. پیشرفت قابل توجه نیروهای یمنی و قدرت آنها در ایجاد موازنه نظامی منحصر به فرد با ائتلاف سعودی-اماراتی کار یکسره کردن جنگ از طریق نظامی را برای ائتلاف بعید کرده است از همین رو عربستان به دنبال راه حل سیاسی با نتایجی غیر قابل مشخص است.
حل اختلاف موجود در شورای همکاری به امنیت خلیج فارس کمک میکند
چه بسا امارات با خارج کردن نیروهایش از یمن و کاستن از شدت تنش خود با ایران بخشی از توازن خود را بازیابد، اما این امر منجر به امنیت راهبردی نمیشود تا زمانی که مشکلات در داخل خود شورای همکاری حل نشود چه میان حکومتها با ملتها و چه بین خود حکومتها. این دروازه ورود به هر طرحی با هدف حفظ امنیت خلیج فارس و اجتناب از ورود به درگیریهای مسلحانه با نتایج تضمین نشده برای هر کدام از طرف هاست. اما عربستان هم معلوم است که با سیاستهای فعلیاش، خود و منطقه را به فاجعه خواهد کشاند./847/ب
منبع: فارس