۲۶ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۷:۲۷
کد خبر: ۶۱۷۰۳۸

نگاهی به کتاب «می‌شکنم در شکن زلف یار»

نگاهی به کتاب «می‌شکنم در شکن زلف یار»
نویسنده در کتاب «می‌شکنم در شکن زلف یار» با استناد به متون اخلاقی و روایات و آیات سعی کرده است جوانان را با معیار‌های انتخاب دوست و صفات دوست واقعی آشنا سازد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، کتاب «می‌شکنم در شکن زلف یار» به قلم حسین سرو قامت برای بیستمین بار در سال ۱۳۹۸ به همت نشر معارف منتشر شد.

دوستی حالتی لطیف و زیبا در عواطف و احساسات بشری است که عامل اصلی پیوند انسان‌ها و تشکیل جامعه بشری است.

در این کتابچه با استناد به متون اخلاقی و عرفانی و روایات و آیات سعی شده است به اختصار، نوجوانان و جوانان با معیار‌های انتخاب دوست و صفات دوست واقعی آشنا شوند.

می‌شکنم در شکن زلف یار کتاب برگزیده برنامه پربیننده خندوانه در سال ۱۳۹۶، یکی از پر چاپ‌ترین آثار حوزه ادبیات داستانی نوجوان است که اکنون در آستانه چاپ بیستم قراردارد و جلد دوم این کتاب با عنوان «جوانی در ۱۸۰ ثانیه» نیز چند سالی است از سوی همین ناشر روانه بازار نشر شده است.

در مقدمه ناشر چنین می‌خوانیم:

پرسش حق دانشجوست و پرسمان؛ نخستین ماهنامه‌ای بود که برای مشاوره و پاسخ‌دهی به نیاز‌های فکری نسل جوان شکل گرفت و استقبال بسیار دانشجویان ما را به تداوم این راه تشویق کرد.

«کتاب‌های پرسمان مجموعه‌ای است که تلاش دارد صفحات ثابت نویسندگان پرسمان را به صورت مستقل منتشر کند؛ «می‌شکنم در شکن زلف یار» چهارمین دفتر از این مجموعه است که مخاطبان پرسمان؛ بیشتر آن را در صفحه جوانه پی گرفتند. مطالب این صفحه، یکی از تأثیرگذارترین و جذاب‌ترین صفحات پرسمان بود.

در این کتابچه با استناد به متون اخلاقی و عرفانی و روایات و آیات سعی شده است به اختصار، نوجوانان و جوانان با معیار‌های انتخاب دوست و صفات دوست واقعی آشنا شوند. عناوین سه فصل کتاب عبارت است از: مبانی دوستی، سرآغاز دوستی، عوامل پایداری و ناپایداری دوستی.


همچنین در بخشی از مقدمه نویسنده چنین آمده است:

صاحب این قلم می‌خواست از کنار هر چیزی با سرعت عبور نکند. قدری بایستد و تأمل کند و خوب آن را ببیند؛ و آنگاه آنچه را دیده با تلنگری که گاهی نیاز زندگی روزمره ماست، توأم ساخته، به یاران و دوستان خویش تقدیم کند.

او دوست داشت کسی که این‌ها را می‌خواند نیز اندکی مکث نموده، خودش و جامعه اطرافش را برانداز کند.

صاحب این قلم آرزو داشت نوشته‌های او گاهی از یک تصمیم سربرآورند، گاهی احساس پاکی را زنده کنند، گاهی قطره اشکی از دیده‌ای فرو ریزند، گاهی رنجدیده‌ای را به فکر فرو برند و گاهی خم عشقی را بجوشانند و به شراب مهر مبدل سازند.

این کتاب حاوی ۴۰ ماجرای واقعی است که هرکدام به بیان و توصیف بخشی از شخصیت یک جوان متعادل و متوازن می‌پردازند و عناوین داستان‌ها این کتاب عبارت‌اند از: گره زلف یار، ملکه دبی، کاروان لندن، به کجا چنین شتابان!، نام سومین تن، می‌رود از سینه‌ها در سینه‌ها، فقط یک قدم، پدر، مادر، ما متهمیم، کار را به میزبان صیاد، الفتی است، اعتراض، آن سلام شرم‌آگین، آن زن سرگردان روس، جوانه که هرگز چاپ نشد! مرغ باغ ملکوت، رد پای کوچولوها، سادگان بی‌نقاب، نقابدران زیرک، .. یک حرف بس است!،‌ای پیر، که مجموع پریشانی مایی!، دهکده جهانی، جوانمرد سیلی خورده، اسیر بی رهایی!، این چه طلسمی است که نتوان شکست؟، چه تمایز عجیبی، بچه‌های دانشکده، برده‌داری، می‌شکنم در شکن زلف یار، حیف از تو که ارباب وفا را نشناسی! از البرز تا گیم نازیوم، این چه کاراست‌ای خدا شهر و ده! تو را من چشم در راهم! رمز این کوتاه زمان حضور، لمس زمین، مدیریت از نوع دم! ساحل زیبایی بمبئی، امان از مشکل بی مشکلی! مدیریت ژاپنی، عزم آن دارم امشب مست مست، برگ کلی در هیاهوی بلا!

نگارنده در داستان «می‌شکنم در شکن زلف یار» چنین روایت کرده است:

- همین که گفتم. توی محراب روی «قل الله» کار می‌کنی، دور تا دور شبستون روی «آیة الکرسی.» فقط هم یه بار اسم خود رو می‌آری؛ فقط یه بار.

حاج ابراهیم کاشی‌کار زبردست، نگاهی به نازک‌کار‌های زیبا مسجد کرد و گفت: معمار! آخه ما از این کار نون می‌خوریم و چه عیبی دارد که من چند جای مسجد اسم و تلفن خود رو کاشی بنویسم؟

-اوستا! اینجا مسجد دانشگاهه! با بقیه جا‌ها توفیر داره. چقدر از من حرف می‌گیری!

حاج ابراهیم همان‌گونه معمار گفته بود عمل کرد و روی کاشی‌های مسجد فقط یک‌بار از خودش اسم آورد و مزدش را گرفت و تسویه کرد و رفت. اما چند روز بعد زنگ تلفن به صدا درامد و حدس بزنید چه کسی بود!

معمار از کار راضی هستی؟ همون طور که شما گفته بودین، ما کار کردیم. اما یه نیم‌نگاهی هم آخر آیة الکرسی دور شبستون بندازین، یه چیزایی دسستون می‌آد! عزت زیاد.

معمار برخاست و راه مسجد را پیش گرفت و شروع کرد با دقت، آخر آیه الکرسی دور شبستان را خواند؛ الَّذینَ کفَروا أَولِیاؤُهُمُ الطّاغوتُ یخرِجونَهُم مِنَ النّورِ إِلَی الظُّلُماتِ أُولئِک أَصحابُ النّارِ هُم فی‌ها خالِدونَ.

این آخر آیه الکرسی است. اصولاً باید کاشی‌کار به همین اندازه بسنده می‌کرد؛ اما بخشی از آیه بعد هم در ادامه آورده بود؛ چیزی که معمار تاکنون هیچ کجا ندیده بود! الم‌تر الذی حاج ابراهیم ... دیگر تمام!
یعنی من عرضه این را دارم که نام خودم را از زبان قرآن بر کاشی‌های مسجد شما حک کنم! این هم نوعی هنرمندی است! نه؟

گفتنی است؛ کتاب «می‌شکنم در شکن زلف یار» در ۲۱۶ صفحه، با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه، به قیمت ۲۵۰۰۰ تومان در سال ۱۳۹۸ به همت نشر معارف، منتشر و راهی بازار نشر شده است.۹۹۸/ن ۶۰۱/ش
میثم صدیقیان
ارسال نظرات