بزم شراب یزید به روایت مجید قیصری
مجید قیصری در کتاب خود زاویه دید را به مخاطبش نشان داده و او را در موقعیت یک بخش از تاریخ کربلا قرار داده که شاید در نگاه اول چنین ظرفیتی نداشته باشد.
به گزارش خبرگزاری رسا، مجید قیصری در رمان «شماس شامی» جادوی زاویه دید را به مخاطبش نشان داده و او را در موقعیت یک بخش از تاریخ کربلا قرار داده که شاید در نگاه اول چنین ظرفیتی نداشته باشد، ولی پس از اتمام رمان او را تحسین میکنیم.
زاویه دید آنچیزی است که روایتهای گوناگون از یک رویداد را از هم متمایز میکند. موقعیتی که راوی نسبت به واقعه میایستد در واقع عاملی است که روایت او را متمایز میکند. حال اگر از رویداد زمان زیادی گذشته باشد و امکان حضور در موقعیت رویداد میسر نباشد تنها راه ممکن برای دستیابی به رویداد و اتفاق سرک کشیدن در تاریخ است. رجوع کردن به مستندات تاریخی تنها راه دستیابی به یک رویداد تاریخی است.
حال در روایت داستانی علاوه بر مستندهای تاریخی، باید فراست و هوش نویسنده را نیز در نظر داشت که از چه زاویهای به رویداد نگاه کند و دوربینش را کجای رویداد بکارد تا خوانندهاش اتفاقات را ببیند. اتفاقاتی که بخشی از آنها شاید در تاریخ پیدا نشود و این هنر نویسنده است که طوری بنویسد که باورپذیر باشد و خواننده را با خود همراه کند.
مجید قیصری که آثار مختلفی را از او خواندهایم و هرکدام نیز طعم و مزهای برای خواننده داشته، در آفرینش یک اثر عاشورایی جایی ایستاده تا هم خواننده را غافلگیر کند و هم اینکه به صورت ضمنی قدرت داستاننویسیاش را به رخ مخاطب بکشاند. او دوربین را اینبار روی دوش یک مسیحی گذاشته و قرار است از زاویه نگاه او در جریان اتفاقات تاریخ قرار بگیریم.
قصه رمان «شماس شامی» از ناپدید شدن فرستاده ویژه امپراتور روم پس از آخرین ورود به دربار یزید و پیگیریهای پیشکارش آغاز میشود و خواننده را درگیر سلسلهای از پیگیریها میکند. پیگیریهایی که تا اواسط کار خواننده را به دلیل تعلیق بسیار با خود همراه میکند، اما از جایی که کاروان اسرای کربلا به شام نزدیک میشود خواننده پی به چیزهایی میبرد و ولعی برای به انتها رساندن کتاب دارد.
قیصری در روایت عاشورایی خود اسیر روایتهای تکراری از تاریخ نشده، بلکه تاریخ را از زاویهای روایت کرده که خواننده تصور نمیکرده که از این منظر بشود وارد داستان کربلا شد. قیصری وارد متن ماجرا نمیشود بلکه حواشی آن را به خواننده نشان میدهد و از یک رویداد کوتاه که آن هم مربوط به بزم شراب یزید است، قصهاش را ساخته است. در واقع این جادوی زاویه دید است که مجید قیصری از آن سود برده و «شماس شامی» را از این زاویه خلق کرده است.
زاویهای که شاید یک داستاننویس قهار باید بنویسد تا بتواند آن را از آب دربیاود. در غیر اینصورت اغلب ماجرای بزم شراب و سفیر امپراتور روم در دربار یزید را در هیاتها و منبرها بارها شنیده بودیم، ولی تصور نمیکردیم که قابلیت خلق چنین اثری را داشته باشد. اثری که رازآلود بودن آن بهقدری است که هرخوانندهای را با خود همراه میکند.
قیصری در «شماس شامی» تلاش میکند سراغ خلاهای تاریخ برود و آنجا که تاریخ سکوت اختیار کرده یا حرفی نزده را با روایتش بازآفرینی کند. این رمان بر پایه یک رویداد مستند بنا شده، اما بخشهای داستانی آن در واقع همان بخشهایی است که تاریخ حرف نزده و قیصری اثرش را در آن خلاها ساخته و پرداخته کرده است.
در این رمان خبری از صحرای کربلا نیست و خواننده تا اواسط کار در آرامش شام و زندگی آنها سر میکند تا اینکه کاروان اسرای کربلا به شام نزدیک میشود. کرامتها و آثار حضور برگزیدگان در آنها یافت میشود و اتفاقاتی را با خود همراه میکند. این رمان با توجه به فرمی که دارد پیچیدگیهای زبانی و حتی شخصیتهای چندوجهی و عجیبی ندارد و خواننده به سادگی در نشستهای کوتاه میتواند آن را بخواند و قدرت داستاننویس را به تماشا بنشیند. داستاننویسی که بیشتر از درباره جنگ از او کار خواندهایم، اما در «شماس شامی» نشان میدهد که درست دیدن و ساده گذر نکردن از کنار وقایع، عامل مهمی برای یک داستاننویس خبره و چیرهدست است.
رمان «شماس شامی» که نشر افق آن را منتشر کرده در ۱۵۹ صفحه با قیمت ۱۹ هزار تومان منتشر شده که اینک در چهارمین نوبت چاپ است. /۹۲۵/د ۱۰۱/ش
زاویه دید آنچیزی است که روایتهای گوناگون از یک رویداد را از هم متمایز میکند. موقعیتی که راوی نسبت به واقعه میایستد در واقع عاملی است که روایت او را متمایز میکند. حال اگر از رویداد زمان زیادی گذشته باشد و امکان حضور در موقعیت رویداد میسر نباشد تنها راه ممکن برای دستیابی به رویداد و اتفاق سرک کشیدن در تاریخ است. رجوع کردن به مستندات تاریخی تنها راه دستیابی به یک رویداد تاریخی است.
حال در روایت داستانی علاوه بر مستندهای تاریخی، باید فراست و هوش نویسنده را نیز در نظر داشت که از چه زاویهای به رویداد نگاه کند و دوربینش را کجای رویداد بکارد تا خوانندهاش اتفاقات را ببیند. اتفاقاتی که بخشی از آنها شاید در تاریخ پیدا نشود و این هنر نویسنده است که طوری بنویسد که باورپذیر باشد و خواننده را با خود همراه کند.
مجید قیصری که آثار مختلفی را از او خواندهایم و هرکدام نیز طعم و مزهای برای خواننده داشته، در آفرینش یک اثر عاشورایی جایی ایستاده تا هم خواننده را غافلگیر کند و هم اینکه به صورت ضمنی قدرت داستاننویسیاش را به رخ مخاطب بکشاند. او دوربین را اینبار روی دوش یک مسیحی گذاشته و قرار است از زاویه نگاه او در جریان اتفاقات تاریخ قرار بگیریم.
قصه رمان «شماس شامی» از ناپدید شدن فرستاده ویژه امپراتور روم پس از آخرین ورود به دربار یزید و پیگیریهای پیشکارش آغاز میشود و خواننده را درگیر سلسلهای از پیگیریها میکند. پیگیریهایی که تا اواسط کار خواننده را به دلیل تعلیق بسیار با خود همراه میکند، اما از جایی که کاروان اسرای کربلا به شام نزدیک میشود خواننده پی به چیزهایی میبرد و ولعی برای به انتها رساندن کتاب دارد.
قیصری در روایت عاشورایی خود اسیر روایتهای تکراری از تاریخ نشده، بلکه تاریخ را از زاویهای روایت کرده که خواننده تصور نمیکرده که از این منظر بشود وارد داستان کربلا شد. قیصری وارد متن ماجرا نمیشود بلکه حواشی آن را به خواننده نشان میدهد و از یک رویداد کوتاه که آن هم مربوط به بزم شراب یزید است، قصهاش را ساخته است. در واقع این جادوی زاویه دید است که مجید قیصری از آن سود برده و «شماس شامی» را از این زاویه خلق کرده است.
زاویهای که شاید یک داستاننویس قهار باید بنویسد تا بتواند آن را از آب دربیاود. در غیر اینصورت اغلب ماجرای بزم شراب و سفیر امپراتور روم در دربار یزید را در هیاتها و منبرها بارها شنیده بودیم، ولی تصور نمیکردیم که قابلیت خلق چنین اثری را داشته باشد. اثری که رازآلود بودن آن بهقدری است که هرخوانندهای را با خود همراه میکند.
قیصری در «شماس شامی» تلاش میکند سراغ خلاهای تاریخ برود و آنجا که تاریخ سکوت اختیار کرده یا حرفی نزده را با روایتش بازآفرینی کند. این رمان بر پایه یک رویداد مستند بنا شده، اما بخشهای داستانی آن در واقع همان بخشهایی است که تاریخ حرف نزده و قیصری اثرش را در آن خلاها ساخته و پرداخته کرده است.
در این رمان خبری از صحرای کربلا نیست و خواننده تا اواسط کار در آرامش شام و زندگی آنها سر میکند تا اینکه کاروان اسرای کربلا به شام نزدیک میشود. کرامتها و آثار حضور برگزیدگان در آنها یافت میشود و اتفاقاتی را با خود همراه میکند. این رمان با توجه به فرمی که دارد پیچیدگیهای زبانی و حتی شخصیتهای چندوجهی و عجیبی ندارد و خواننده به سادگی در نشستهای کوتاه میتواند آن را بخواند و قدرت داستاننویس را به تماشا بنشیند. داستاننویسی که بیشتر از درباره جنگ از او کار خواندهایم، اما در «شماس شامی» نشان میدهد که درست دیدن و ساده گذر نکردن از کنار وقایع، عامل مهمی برای یک داستاننویس خبره و چیرهدست است.
رمان «شماس شامی» که نشر افق آن را منتشر کرده در ۱۵۹ صفحه با قیمت ۱۹ هزار تومان منتشر شده که اینک در چهارمین نوبت چاپ است. /۹۲۵/د ۱۰۱/ش
ارسال نظرات